سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
********
روزنامههای امروز شنبه ۷ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیام رهبر انقلاب در پی حادثه تروریستی در شیراز، بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه، روز تلخ آمریکاییها در بغداد و برجام میان و دو لبه قیچی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در پی حمله تروریستی شامگاه چهارشنبه ۴ آبان به حرم شاهچراغ در شیراز که به شهید و زخمی شدن شماری از مردم بیگناه منجر شد، دیروز جمعه ۶ آبان، ملت ایران پس از اقامه نمازجمعه، ضمن محکوم کردن این جنایت به راهپیمایی در سراسر کشور پرداختند و با خانوادههای داغدار این حمله تروریستی اعلام همدردی کردند. در این راهپیماییها که مردم ضمن ابراز همدردی با خانواده شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ، انزجار و تنفر خود را از دشمنان ایران اعلام کردند، رئیسجمهور و جمعی از مسئولان لشکری و کشوری هم در راهپیمایی دیروز حضور داشتند.
روزنامه جام جم با اشاره به پیام رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی در پی حادثه تروریستی در شیراز نوشت:
حادثه شیراز به اندازه تمام جنایات تروریستی، آشوبها و شهادت حافظان امنیت اخیر در دوماه اخیر جانکاه بود؛ اتفاقی که برای چندمین بار سبب شد مردم ایران در کنار یکدیگر و برای حمایت از امنیت و ایران به خیابانها بیایند و خط تروریسم رسانهای و تروریسم تکفیری را در سراسر کشور محکوم کنند. حالا نه فقط درد شهادت مردم در حرم شاهچراغ شیراز، بلکه جنایت اکباتان در تهران و شهادت نیروهای تأمین امنیت هم مردم را در ادامه این ناآرامیها و آشوبطلبیها بیتاب کرده است و مردم به دنبال عدم مماشات و پایان این ناامنیها هستند. فقط در یک نمونه از رفتار داعش داخلی، آرمان علیوردی به عنوان یک طلبه توسط اراذل و اوباش حرفهای ربوده شده و پس از شکنجه با شوکرهای خاص و شبهنظامی به کما رفت و دیروز پس از سه روز تحمل جراحات، به شهادت رسید. جریان فحاشی، کشتهسازی، تحریم و جنگطلبی با هدایت نارسانههای فارسیزبان خارجی این روزها به جنون رسیده است، اما پروژه ویرانطلبی ایران قطعاً راه به جایی نمیبرد چون ایران، لیبی، افغانستان، عراق و سوریه نیست.
روزنامه جوان نیز با اشاره به حادثه تروریستی در شیراز نوشته است:
روزبهروز تهاجم ترکیبی تمامعیار علیه کشورمان خود را نمایانتر میکند؛ تهاجمی که از یک عملیات رسانهای پرحجم امپراتوری دروغ آغاز شد و کمکم لایههای دیگر خود را آشکار کرد. اصطلاح «جنگ ترکیبی» (Hybrid Warfare) واژهای نسبتاً جدید است که اولینبار در کنفرانس امنیتی مونیخ ۲۰۱۵ مطرح شد و بهمعنای کشاندن دامنه منازعه به زمانها، مکانها و حوزههای گوناگون و همافزایی ابزارهای تهاجم برای تضعیف طرف مقابل است. براساس همان مدل اولیه برخی از اجزای این نوع تهاجم عبارتند از: ۱(جنگ دیپلماتیک ۲) تهاجم رسانهای ۳) حمایت از شورش و اغتشاش ۴(عملیات ویژه تروریستی و خرابکاری ۵) جنگ اقتصادی و حمله سایبری. در این مدل لایههای مختلف تهاجم یکبهیک و یا همافزا مؤلفههای قدرت حریف را آماج حملات خود قرار میدهند.
در ادامه سرمقاله این روزنامه آمده است:
چه بخواهیم و چه نخواهیم چشم طمع دشمنان این مرزوبوم قدرت و تمامیت ارضی ایران را نشانه رفته و در این جنگ احزاب همه ظرفیتهای دشمن به میدان آمده است. باطلالسحر این جنگ احزاب و فتنه ترکیبی، اتحاد در صف خودی است و ایستادن در مقابل چنین تهاجم ترکیبی نیازمند انسجام و «ید واحده» ای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی به آن توصیه فرمودند. همه باید نقش خود را در مقابله با این تهاجم ترکیبی شناخته و به آن عمل کنند.
پیامهای بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی
روزنامه اصلاحطلب آرمان ملی به بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره وقایع و اغتشاشات اخیرپرداخته و مینویسد:
بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است که زمینهسازی، مقدمهچینی و نیز بخش مهمی از عملّیات اجرایی آشوبهای اخیر توسط سرویسهای جاسوسی بیگانه در قالب بستهای طراحی و به واسطه برخی گروهها و شبکههای مرتبط با آنها به روشهای مختلف درون کشور پیادهسازی شده است؛ از سوی دیگر واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه این سرویسها در عملّیات اخیر خود تلاش کردهاند از بسترها و زمینههای برخی نارضایتیهای موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و حتیالمقدور پروژههای اطلاعاتی خود را بر سوءاستفاده از این بسترها و زمینهها استوار سازند.
روزنامه وطن امروز نیز در گزارشی با عنوان «پروژه عقیم ویرانسازی» بیانیه مهم و مفصل وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره نقش سازمان سیا و سرویسهای جاسوسی غربی در راهاندازی اغتشاشات اخیر را تیتر یک کرده و نوشته است:
حوادث اخیر کشور نیز بیش از همه، عنایات خداوندی به این آب و خاک را نشان داد؛ «پروژه ویرانسازی ایران» شکست مفتضحانهای خورد؛ همان پروژهای که قبلاً در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و لیبی پیاده کردند اما در ایران قوی شکست سختی خورد. طبیعی است که به انتقامگیری از ملت سرافراز و مقاوم ایران رو آورند و بدیهی است که بلافاصله، دستپروردگان داعشی و تروریستهای تجزیهطلب را وارد میدان نمایند اما با عنایات صاحب اصلی این ملک و ملت، حضرت ولیعصر، کل توطئهها به سوی آنها برخواهد گشت.
بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی و امنیتی کشور در باره اغتشاشات در این بازه زمانی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ این بیانیه دامنه و بعد عملیاتی دشمن در جریان سرمایه گذاری وسیع مالی بر روی اغتشاشات را به خوبی نمایش داد. افشای پلن طراحی دشمن باعث میشود تا عوامل مؤثر شبکه داخلی را دچار شوک انفعالی شده به گونهای که دیگر یارای ادامه مسیر اغتشاش را نداشته باشند. این بیانیه مهم باعث شد تا نیروی خیابانی دشمن احساس کند که هزینه ورود به صحنه آشوب بالا بوده و پتانسیل خود را به صورت کامل از دست بدهد.
اصلاحطلبان در کدام نقطه میدانی اغتشاشات ایستادهاند؟
این روزها سؤال مهم آن است که اصلاحطلبان چه موضعی نسبت به اغتشاشات دارند؟
روزنامه هممیهن به این سؤال پاسخ داده و نوشته است: باید به سمت اقدامات بدون خشونت حرکت کرد، زیرا فضا رادیکال شده است، این روزنامه به نقل از محمد خاتمی نوشته است که خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد، هرچند باید با خشونتگران مقابله کرد، مردم ایران از خشونت نفرت دارند، باید با یکدیگر گفتگو کنند!
روزنامه اعتماد نیز به تحلیل پیام خاتمی پرداخته و نوشته است:
اصلاحطلبان با حکومت در رسانهها سخن میگویند و هر روز فاصله آنها با حکومت بیشتر شده است. هر چند در این شیوه تعامل اصلاحطلبان تنها مقصر نبودهاند، بلکه حکومت نیز خطا کرده است، اما با سنت تاریخی ایران همخوانی ندارد، تعامل اهل قلم از رودکی و سعدی تا... با حکومت اندرزنامه و چانهزنی در دیوان بوده است. اصلاحگران ایرانی کنشگران واسطی بودند که از یک سو با هنر خود مردم را گرد میآوردند و از سوی دیگر این پایگاه مردمی را تبدیل به سرمایهای برای تعامل با حکومت میساختند تا آنها بر مدار مردم حکومت کنند. یکی از رموز بقای ایران وجود همین کنشگران واسط در عرصه هنر و سیاست بوده است، همین منش را باید ادامه داد.
در ادامه این یادداشت آمده است:
اگر اصلاحطلبان بتوانند مردم را گرد خود آورند، سرمایهای بزرگ برای تعامل با حکومت دارند. تاکنون حکومت سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان را یک تهدید تلقی میکردند، اما وقت آن رسیده است که هم حکومت و اصلاحطلبان در تعامل با جامعه و تعامل با یکدیگر تجدیدنظر کنند.
این دست ادعاها و پیامهای سانتیمانتال از سوی لیبرالها در میانه آشوب سازی دشمن نشان میدهد که اصلاحطلبان رادیکال هنوز برای دفاع از مردم تردید داشته و روی لبه تیز انتخاب میان مردم و هیجان اغتشاشات بلا تکلیف ماندهاند. رهبران جریان اصلاحطلب گمان میکنند که اگر کنار ملت ایران قرار بگیرند، فرصت ارتباط با غرب را از دست داده و سرمایه خارجی خود را از دست میدهند؛ البته این وضعیت دوران بلاتکلیفی و تردید طولانی مدت نخواهد بود!