به گزارش مشرق، ابوالقاسم علیزاده مسؤول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ طی یادداشتی به سخنان مولوی عبدالحمید واکنش نشان داد:
بسم الله الرحمن الرحیم، قالالله تبارک و تعالی: «من یتق الله یجعل له مخرجا» طبق فرمایش امیرالمومنین علی علیهالسلام ، تقوی اکسیر رهایی و نجات از هرگونه فتنه و ناهنجاری است ( مخرجا من الفتن ) و نیز بقول پاره تن پیامبر رحمت، کشتی نجات امت سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام که در محاصره گرگان گرسنه میشنما در روز عاشورا فرمود: « یا شیعه آل ابیسفیان ان لم یکن لکم دین و انتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم» آنگاه که نالهها و نجواهای شما را، از جایگاه وحدت و تقوا و تواصی به حق و تواصی به صبر نماز جمعه ناباورانه شنیدیم، باید حدس میزدیم که حمایتهای رژیم کودککش سعودی از جریان وابسته به مسجد مکی زاهدان، بالاخره اثر خود را گذارده است و به قول قدیمیها گربه محض رضای خدا هرگز موش نمیگیرد.
مطالبه و انتظار بیگانگان از ورود شما در عرصه سیاست شیطانی استکباری آن هم همزمان با جریان فتنه جدید، گواه روشنی بر لایه دیگر فتنه اخیر است. به راستی چقدر تفاوت است بین شما و روش و منش سلف شما بویژه مرحوم مولوی عبدالعزیز.
برادر عزیز، گذشته از تمامی مطالب و ادعاهای به دور از عدل و انصاف شما، تنها در خصوص اختناق و آزادی که بارها تکرار فرمودید چند سؤال اساسی و جدی از محضرتان دارم که امیدوارم به دور از تعصب اینترنشنالی سعودی پاسخ فرمایید.
۱_ بعد از پیروزی انقلاب که به برکت انقلاب اسلامی جان گرفته و مسجد مکی نیز از مدرسه و مسجدی کوچک، اکنون به قطبی از فعالیتهای دینی و سیاسی تبدیل گردیده است، آیا چگونه این حجم ملموس و محسوس در حالت اختناق ممکن است و متصور؟
اختناق آن بود که امیرالمومنین علی علیهالسلام با وجود اینکه قرآن ناطق بود و ترجمان سیرت و شریعت نبی اکرم ( صلیالله علیه و آله و صحبه المنتجبین) و فاتح قلعه خیبر و از آسمان بر عظمت عدل و اقتدارش ندا آمد: «لافتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار» اما پس از فتنه سقیفه و بعد از رحلت نبی اعظم (ص) تا ۱۰۰ سال در جامعه اسلامی نه تنها در خطبههای نماز جمعه صب و دشنامش میدادند که از همسر مظلوماش نیز نگذشتند و طبق آنچه در منابع برادران اهل سنت آمده است خانه و اهل خانهاش را تهدید به آتش زدن نمودند؛ بلکه تا ۲۵ سال خانهنشینش کردند، تا جایی که فرمود: «فصبرت و فی العین غزی و فی الحلق شجی»
۲- آیا در حمایت بی چون و چرا از خط لیبرال دموکراسی و جریانهای فتنه از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون آزاد نبودید؟
۳- آیا در حمایت از دولتهای گذشته و همسو با دیدگاههای شما، آزاد نبودید و البته در جاده دو طرفه، شما نیز مورد لطف قرار نگرفتید؟
حتما فراموش نکردهاید، تیمها و گروهها و مهمانان ویژه تهرانی را که گاهی با پروازهای اختصاصی در دولتهای پیشین به مقصد زاهدان و به قصد دیدار با شما و هماهنگیهای دیگر به خدمت میرسیدند، آیا اینهمه برو و بیا در فضای اختناق بود؟ و آیا چگونه است که اکنون به یاد دمکراسی افتادهاید؟
آیا عبدالمالک ریگی از دستپروردههای مسجد و مدرسه شما نبود و آیا تا مرفق دستش به خون مردم مظلوم آغشته نگردید؟ آیا دنبالههای همان جانی شرور خون بهترینهای فرزندان این ملت را به جرم حافظ امنیت بودن مقابل همان مسجد نریختند؟
آیا در همان حوالی، در همان سالهایی که شما از آن یاد میکنید شعبهای از بانک که به مردم شیعه و سنی خدمات میداد در آتش فتنه نسوخت و زنده زنده تعدادی از بهترینهای مردم در آتش فتنه نسوختند و آیا مسئول آن بانک، سرکار خانم ترکان با ۷ نفر از همکارانش جزغاله نشدند؟
جالب اینکه همین رفقای اینترنشنالی شما خفه خون گرفته بودند تا از خانمی که در آتش زنده زنده سوخته بود حتی نامی ببرند! و امروز مرگ خانم مهسا امینی که رهبر عزیزمان فرمودند با مرگش دل ما هم سوخت، مرموزانه بهانهای برای شعلهور کردن فتنهای دیگر و البته شکاری برای دشمنان و بدخواهان نظام اسلامی ... به راستی چه رابطهای است بین آزادی که شما از آن دم میزنید و شعار زن، زندگی، آزادی مخالفان عفاف و حجاب؟
آزادی و حمایتی که شما از برکت نظام و انقلاب اسلامی به دست آوردهاید والله ما که متهم هستیم به وابستگی به نظام و انقلاب نداشته و نداریم.
اکنون هم که جملاتی اندک مینگارم واهمه دارم که از ناحیه ملاحظهکاران حاکمیت مورد عتاب و عقاب قرار نگیرم که باز هم توصیه به صبر و شکیبایی و ملاحظات گوناگون و البته مظلومیت در عین قدرت و قوت یعنی همین! مظلومیت یعنی سینه پر درد، اما بغض در گلو به خاطر بیمعرفتی و بیبصیرتی و دنیاطلبی برخی از امتنماهای آخرالزمان که پیامبر رحمت (ص) در احادیث مربوط به آخرالزمان نسبت به آنان هشدارها دادهاند. هر چند افسوس از کمی تأمل و درنگ و انصاف!
برادر عزیز کمی هم به سیرت عالم فهیم و کامل مرحوم عبدالعزیز باشید و در بحرانها و فتنهها به جای دمیدن در بوق فتنه و اختلاف و دم زدن از دمکراسی و زیر سؤال بردن سیاستها و آرمانهای الهی و اسلامی نظام تا بدانجا که شاید دشمنان قسم خورده مسلمین را خوش آید، بر فهم و درایت و انصاف خویش پای بفشارید و ندای وحدت و یکپارچگی و امنیت را سر دهید، تا خدای را خوش آید و به فضل و کرمش، به همه بشریت به ویژه همه ما مردم ایران رحم کند، تا از امواج مرموز فتنهها و عداوتهای استکباری عبور نموده و به زودی بیرق عدل و توحیدی جهانی را توسط آخرین حجت الهی مهدی موعود عجلالله تعالی فرجهالشریف بر قلههای عالم برافراشته ببینیم. انشالله