به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه از قول نصرتالله تاجیک (دیپلمات سابق) نوشت: برجام چرتکه دادهها و ستاندههای ما در مقوله هستهای یا سیاست خارجی نبود، بلکه نتیجه رویکرد بینالمللیگرایی ما بود. ما در برجام میخواستیم به دنیا بگوییم با ضوابط و هنجارهای بینالمللی آشنا هستیم و آن را رعایت میکنیم. البته تحفظ و اصول خودمان را هم داریم. بنابراین درصدد بودیم که برنامه هستهایمان را ضمن بومیسازی و توانمند کردن دانشمندانمان با همکاری بینالمللی جلو ببریم.
بهطور مشخص دو الگو در توسعه صنعت هستهای وجود دارد؛ یکی الگوی کشورهای در حال توسعه مثل هند، برزیل و حتی عربستان و امارات است که با همکاری بینالمللی دنبال انرژی هستهای هستند و یک الگو، الگوی کرهشمالی است که مقتضیات خاص خودش را دارد. ما در دولتهای یازدهم و دوازدهم دنبال این بودیم که به جهان بگوییم میخواهیم با همکاریهای بینالمللی و مسئولیتپذیرانه به انرژی هستهای چه برای مصارف صلحآمیز و چه بهعنوان دفاع مشروعه از خودمان دست پیدا کنیم.
وی میافزاید: اگر ما بهجای حساسیت بیش از حد نسبت به آمریکا و به جای پیش کشیدن شرایط خارج برجامی، مذاکرات را طولانی نمیکردیم، هم از فواید اقتصادی آن بهرهمند میشدیم و هم این التهابات (اغتشاشات) اتفاق نمیافتاد و اگر هم اتفاق میافتاد، به این میزان نبود، چون این التهابات زمینههای اجتماعی هم دارد. ثانیا زمینه برای تخریب ائتلاف عربی-عبری-نئومحافظهکاران هم فراهم نمیشد.
ما باید خواستههای معقولی در چارچوب برجام داشته باشیم. اگر خارج از برجام درخواستهایی داشته باشیم، طرف مقابل هم میرود سراغ تضمینهای دیگر. باید تیم مذاکرهکننده قویتر شود. چرا نباید از استراتژی قبلی که آمریکا را منزوی کرد، استفاده کنیم؟ چرا از فرصت ابتدای روی کار آمدن بایدن که دل خوشی از رقبای منطقهای ما نداشت و تمایل به بازگشت به برجام داشت، استفاده نکردیم؟
روزنامه هممیهن (وابسته به کرباسچی) همچنین با علی واعظ مشاور گروه «بحران» و مشاور دولت اوباما در مذاکرات برجام که با برخی اصلاحطلبان هم در ارتباط است و با مرحوم هاشمی در تهران ملاقات کرد، گفتوگو نموده و از قول وی نوشت: یک عامل، موجب سفت و سخت شدن مواضع غرب نسبت به ایران این بود که با فرسایشی شدن مذاکرات، این برداشت در غرب ایجاد شد که ایران جدیت لازم را ندارد.
واعظ همچنین میگوید: ایران یکسری خطوط قرمز غیرواقعی برای خودش تعیین کرده است. مثلاً بحث تضمینها؛ از ابتدای کار مشخص بود که بدون عدول از چنین خط قرمزی توافقی به دست نمیآید. این خطوط قرمز بحث امتیازگیری جدید نیست. در شرایط جدید باید در مورد امتیازی که قابل دستیابی هست یا نیست، واقعبین بود.
انتشار این گونه تحلیلها در روزنامه زنجیرهای هممیهن در حالی است که بنبست برجام را دولت آمریکا پدید آورد و بر تداوم این بنبست اصرار ورزید. این که فلان دیپلمات سابق (وابسته به طیف اصلاحطلبان) میگوید «شکست برجام یعنی کنار گذاشتن بینالمللگرایی»، در واقع حکم به محکومیت بانیان برجام در دولت مدعی اعتدال و اصلاحات است. چرا که تنظیم نامتوازن و زیانبار برجام به نحوی که آمریکا و غرب، تعهداتشان را زیرپا بگذارند و بر شمار تحریمها بیفزایند، در همین دولت اتفاق افتاده است.
از طرف دیگر و در حالی که دولت سابق، عملاً ۸ سال سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی را معطل آمریکا و ۴ دولت اروپایی نگه داشت، دولت فعلی با علم به این که طرف غربی مشغول وقتکشی و فرصتسوزی در مذاکرات فرسایشی برجام است، اقدام به گسترش چتر دیپلماسی در میان کشورهای همسایه، شرق دور و چین، روسیه و آمریکای لاتین کرد و توانست بخش مهمی از فشارهای تحریمی را خنثی کند. در موضوع خط قرمزهای ایران هم روشن است که برجام نمیتواند به شکل سابق (نقد برای آمریکا، وعده نسیه و قابل نقض برای آمریکا و غرب) ادامه پیدا کند. منتها چون طرف غربی تصور میکردند با اندکی تأخیر در توافق میتواند ایران را تسلیم کند اما برعکس این محاسبه اتفاق افتد، بنابراین عناصر سیاسی و رسانهای همسو را گاه و بیگاه به میدان میفرستد تا به جای اعتراض به غرب، طرف ایرانی را سرزنش کنند.