به گزارش مشرق، پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» در گزارشی با عنوان «نشست سران چین و عرب: تغییر پارادایم در سیاستهای کشورهای خلیج فارس» به بررسی سفر رئیسجمهوری چین به عربستان، اهداف، توافقات صورت گرفته و چشم انداز مناسبات فیمابین آنها پرداخت که در ادامه خلاصهای از آن را میخوانیم؛
با نگاهی به تاریخ روابط بین الملل میتوان به این نکته دست یافت که دوست و دشمن دائمی و همیشگی وجود ندارد و آنچه در نظام بین الملل ثابت به نظر میرسد، دستیابی به منافع ملی است.
در شرایط کنونی که در پی تحولات بینالمللی، هژمونی آمریکا از سوی چین به چالش کشیده شده است، بازیگران منطقه نیز در صدد تغییر روایات خود از سیاست جهانی هستند تا از وضعیت حاکم بر این عرصه سیاسی و استراتژیک، بیشترین سود و بهره را ببرند. از این رو در مناطقی از جهان همچون هند و اقیانوس آرام و خاورمیانه نظام اتحادها و پیمانها در حال دگرگونی است.
نشست اخیر سران کشورهای عربی و استقبال صمیمانه آنها از «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین، رویدادی نبود به مذاق ایالات متحده خوش آید. نفوذ فزاینده چین در خلیج فارس، ایالات متحده را عصبانی کرده است.
دلیل اصلی رویگردانی عربستان سعودی به عنوان یکی از متحدان برجسته ایالات متحده که از نظر استراتژیک به تسلیحات آمریکایی وابسته بود، ناشی از فشار بی مورد ایالات متحده بر ریاض در زمینه مسائل حقوق بشری و عدم حمایت از منافع استراتژیک عربستان در یمن است.
پیشتر، «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا نیز با هدف افزایش تولید نفت، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی را تحت فشار قرار داد که نه تنها نتیجهای نداشت بلکه روابط واشنگتن و ریاض رو به وخامت گذاشت. با این حال، چین کشور ولع انرژی دارد و ۱۷ درصد از واردات نفت این غول نفتی آسیایی را در سال ۲۰۲۱ به خود اختصاص داده بود.
منطقه خلیج فارس سرشار از منابع طبیعی است و بدون شک با توجه به نیاز روزافزون چین به انرژی، روابط اقتصادی آنها روندی رو به تعمیق خواهد داشت.
در همین ارتباط شی جین پینگ تاکید کرد که پکن به واردات مقادیر زیادی نفت از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و گسترش واردات گاز طبیعی مایع ادامه خواهد داد. از سوی دیگر، بن سلمان، سفر رئیس جمهوری چین را «مرحله تاریخی جدید روابط با چین» دانست که تضاد شدیدی با دیدارهای ناخوشایند ایالات متحده و عربستان سعودی در پنج ماه پیش داشت؛ زمانی که بایدن در نشستی به مراتب کوچکتر در ریاض شرکت کرد.
افزون بر آن، عربستان و چین توافقاتی انرژی محور را به ارزش ۳۰ میلیارد دلار امضا کردند که نقطه عطف همکاریهای استراتژیک و اقتصادی بین آنها به حساب میآید. بنابراین توافقات مزبور به کشورهای خلیج فارس که وابسته ایالات متحده بودند کمک میکند تا به منافع سیاسی و اقتصادی و نیز اتحادهای خود را تنوع بخشند.
در مجموع، نشست چین و اعراب از تغییر پارادایم در سیاستهای کشورهای عربی نشان دارد؛ تغییر پارادیمی که بستر را برای رفع نیازهای چین در زمینه انرژی هموار میکند. ضمن اینکه چین از جایگزینی یوآن به عنوان پول ملی خود با دلار در معاملات با عربستان و نیز بهبود تصویر پکن در جهان سود خواهد برد.
در مقابل، کشورهای عربی از جمله عربستان نیز از تغییر نظم جهانی و بهبود روابط اقتصادی و استراتژیک با چین در قامت یکی از غولهای اقتصادی پیشرو در جهان منتفع خواهند شد.