به گزارش مشرق،کانال تلگرامی موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی نوشت:
صبح روز گذشته، آیتالله خامنهای پس از اقامهی نماز بر پیکر مرحوم عباس شیبانی خاطرهای نقل کردند که ایشان و طاهر احمدزاده وقتی قصد جمعکردن تعدادی از متفکرین و مبارزین در تهران را داشتند، احمدزاده گفته بود «جمع کردنِ اینها کار ما نیست، کار عبّاس شیبانی است؛ او میتواند اینها را جمع کند.» دو روز بعد با همت مرحوم شیبانی این جلسه تشکیل میشود.
جلسهای که آیتالله خامنهای از تشکیلشدنش به همت مرحوم شیبانی یاد میکند، در واقع اولین جلسه از سلسله جلساتی است که در سال ۱۳۴۸ آغاز شده و هدفی مهم داشت: تدوین «منشور اسلامی» در برابر «مانیفست»، کتاب معروف مارکسیستها.
کتاب «شرحاسم» که زندگینامه مبارزاتی آیتالله خامنهای است شرح مفصلی از این جلسات آورده است. اعضای این جلسات آیتالله طالقانی، آیتالله بهشتی [پس از بازگشت از آلمان به ایران ]، سیدعلی خامنهای، هاشمی رفسنجانی، دکتر باهنر، سیدابوالفضل موسوی زنجانی، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، یدالله سحابی، عزت الله سحابی، عباس شیبانی، طاهر احمدزاده، جلال الدین فارسی و حبیب الله پیمان بودند.
جلسه اول که بسیار هم طولانی بود به این نکته انجامید که با تدوین مبانی مکتب اسلام، می توان روشنفکر مسلمان را با دیدگاه اسلام درباره آفرینش، زندگی و جامعه آشنا کرد؛ و نیز تصمیم گرفته شد هر یک از اعضاء در این باره هرچه در ذهن دارد روی کاغذ نگاشته، در نشست آتی بیاورد. چهل و پنج روز برای این موضوع زمان گذاشتند.
در نشست دوم آقایان خامنه ای، احمدزاده، طالقانی، بازرگان، سحابی و فارسی نظرات مکتوب خود را همراه داشتند. در گفت و گوهای این جلسه مقرر شد نوشته ها به جمعی که آقای مرتضی مطهری یکی از آنها بود سپرده شود تا نظر بدهند.
در چهارمین یا پنجمین جلسه بود که تصمیم گرفتند افرادی کمتر ولی اهل تر و صاحب نظرتر، تدوین منشور اسلامی را به عهده بگیرند و در جلسه عمومی طرح نمایند. آن جمع کوچک کاری عبارت بودند از آقایان خامنهای، هاشمی رفسنجانی، باهنر و پیمان. آقای خامنهای هر بار برای مشارکت در آن جلسه، از مشهد به تهران می آمد. نشست ها در خانه آقایان پیمان و باهنر برگزار می شد؛ و گاه در منزل آقای شیبانی. جلساتی که گاه تا بیست ساعت هم طول میکشید.
این جلسات تا سال ۴۹ ادامه پیدا کرد. اما دستگیری آیتالله خامنهای و پس از مدتی هاشمی و پیمان، تداوم جلسه ها را از بین برد. با گسترش دستگیری ها تصمیم گرفتند جروهها، یادداشت ها و هر آنچه مربوط به تدوین منشور اسلامی بود در صندوقی در مدرسه دخترانه رفاه به امانت بگذارند تا بعد.