به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حسین انصاریراد در گفتوگو با روزنامه آرمان و در پاسخ این سؤال که «اصلاحطلبان چگونه میتوانند به برونرفت کشور از شرایط کنونی کمک کنند؟» اظهار داشت: واقعیت این است که اصلاحطلبی به معنای متداول دیگر از بین رفته است. اصلاحطلبی به معنای اینکه در جامعه دارای پایگاه بودند و میتوانستند در مناسبات قدرت تأثیرگذار باشند دیگر معنای خود را از دست داده و این پایگاه از بین رفته است. اینکه فکر کنیم مردم دیگر به حرف اصلاحطلبان گوش میدهند منتفی است و با واقعیتهای موجود در جامعه همخوانی ندارد. در گذشته اصلاحطلبان نسبت به برخی مسائل عقب نشینیهایی انجام دادند که جامعه را نسبت به آنها مأیوس کرده است. به همین دلیل امروز دیگر اصلاحطلبی کارکرد خود را از دست داده است. در شرایط کنونی اصلاحطلبان میتوانند به عنوان کارشناس و دلسوز در مدیریت بحران به کشور کمک کنند.
ممکن است احزاب اصلاحطلب مانند کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت وجود داشته باشند و به فعالیتهای سیاسی خود به نام اصلاحطلبی ادامه بدهند. با این وجود پایگاه اجتماعی ندارند و در جامعه نقش تعیین کنندهای ندارند. با این وجود در شرایط کنونی اصلاحطلبان میتوانند در حل بحران کنونی کشور وساطت کنند. حاکمیت نیز باید اجازه بدهد این اتفاق رخ بدهد و زمینه را برای وساطت اصلاحطلبان فراهم کند.
او افزود: حاکمیت باید از جریانهای سیاسی برای حل مشکلات کشور و عبور از بحرانها کمک بگیرد. به هر حال اتفاقاتی که در ماههای گذشته در کشور رخ داده از نظر داخلی و خارجی برای حاکمیت هزینه ایجاد کرده است. حاکمیت باید از هر فرصتی که میتواند شرایط را بهتر کند و کشور را به سمت آرامش رهنمون کند استفاده کند. در چنین شرایطی واسطهای به نام اصلاحطلبان میتواند به شرایط موجود کمک کند و شرایط حاکمیت و کشور را به سمتی ببرد که حاکمیت هزینههای کمتری متحمل شود. در طول سالهای گذشته کشور هزینههای زیادی به دلیل اشتباهات مدیریتی داده است. اقتصاد، فرهنگ وآسیبهای اجتماعی در سالهای گذشته وضعیت خوبی نداشته است. این وضعیت باعث شده مردم امروز نسبت به وضعیت مدیریت کشور و زندگی خود رضایت درونی نداشته باشند و به همین دلیل نیز مجبور شدهاند نارضایتیهای خود را در خیابانها بیان کنند. دست غرب برای مصالحه دراز است. این وضعیت برای کشورهای شرقی نیز وجود دارد. ایران باید با آنها رابطه اقتصادی برقرار کند. نکته مهمی که درباره اعتراضات اخیر وجود داشت این بود که اگر برجام به نتیجه رسیده بود و وضعیت اقتصادی کشور بهتر شده بود اعتراضات شکل نمیگرفت.
انصاری راد گفت: سیاست یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی به نتیجه نمیرسد. به اندازهای در تصمیمگیری در این زمینه تأخیر صورت گرفت که تاکنون به نتیجه نرسیده است. این در حالی است که مدتها پیش میتوانست به نتیجه برسد و کشور از وضعیت تحریم خارج شود. متأسفانه برخی سوءمدیریتها اجازه نداد این اتفاق رخ بدهد و در شرایط کنونی به جای اینکه تحریمهای بینالمللی کاهش پیدا کند در زمینههای مختلف افزایش نیز داشته است. امروز برخی در داخل کشور به شرق تکیه کرده و با غرب دشمنی میکنند. این وضعیت یکی از عواملی است که برای کشور چالش ایجاد کرده است.
اظهارات آقای انصاری راد به دلایل متعدد مخدوش است. نخست این که مدعیان اصلاحطلبی به ویژه در زمینه مدیریتی و اقتصادی، از عوامل ایجاد برخی نارضایتیها هستند و خود بخشی از مسئله هستند و نه راهحل. به همین دلیل هم هست که در انتخابات گذشته با بیاعتنایی گسترده مردم نسبت به نامزدهای خود روبرو شدند. نکته دوم، این است که اگر این طیف فاقد کمترین پایگاه اجتماعی است و انصاری راد هم به آن اعتراف میکند، چگونه میتواند وساطت بکند؟! اگر جریانی نزد مردم اعتبار خود را از دست داده و متهم است و نزد حاکمیت هم به عنوان متهم خیانتهای ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ شناخته میشود، چگونه میتواند سر بلند کند و مدعی راه حل شود؟ در حقیقت به آنها باید دنباله واسطهای باشند که برایشان نزد مردم و نظام شفاعت کند.
سوم؛ آقای انصاری راد در ادامه، پای برجام و غرب را به میان کشیده و گویا منظورش از وساطت، بازی میان ایران و دشمنان خارجی است. در این زمینه هم آنها امتحان بدی پس دادهاند، چه درباره اعتماد به آمریکا و کلاهبرداری که بهواسطه همانها در برجام انجام شد، و چه در ماجرای حمایت از آشوبافکنی غرب و جریان اپوزیسیون.
و بالاخره این که تحریمها چه در جریان اجرای دوساله برجام و چه پس از آن تا پایان دولت روحانی، روند تصاعدی پیدا کرد و رسیدن شمار تحریمها از ۸۰۰ به ۱۷۰۰ مورد، نه مربوط به مقاومت ایران در برابر زورگویی و زیادهخواهی مجدد آمریکا، بر اثر خوشخیالی و فشلی دولت روحانی اتفاق افتاد.