به گزارش مشرق، «عصر ایران» با ارائه توصیههایی برای «برجام خوب» نوشت: احیای برجام همچنان در پیچ و خمهای مذاکرات دیپلماتیک قرار داد. ایران خود را متضرر برجام اولیه میداند و حتی این حق را دارد که به خاطر خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریمها از واشنگتن غرامت بخواهد؛ از این رو مذاکرهکنندگان ایرانی نباید برای امضای یک توافق مسئله دار، عجلهای داشته باشند و قبل از توافق باید نهایت تلاش را داشته باشند تا ایرادات و خلاهای توافق پیشین را نداشته باشد. بدین منظور تهران اعلام کرده به دنبال تضمینهای عینی از آمریکاست؛ تضمینهایی که منافع اقتصادی ایران را از یک توافق قوی و پایدار حفظ کند. در شرایطی که تهران به دنبال گرفتن تضمین از آمریکاست به نظر میرسد بهترین تضمینهایی که میتوان گرفت نه محول کردن آن به آمریکا، بلکه امضای توافقی متوازن و قوی است که اهرمهای هستهای و کارتهای بازی ما را تنها در ازای دریافت متوازن امتیازات از طرف مقابل، روی زمین بزند.
خروج یکجانبه واشنگتن از برجام در دوران ترامپ و اعمال تحریمها در قالب کارزار «فشار حداکثری» علیه ایران در شرایطی که تهران تا بیش از ۱۴ ماه همچنان به تمامی تعهدات برجامی خود متعهد ماند (هم چوب را خورد و هم پیاز را) باید مایه عبرت باشد و بر این اساس پیشنهاد میشود: یک متن شُسته و رفته و بدون هیچ کلمه یا عبارت مبهم به امضا برسد. نشانههایی از همت مذاکره کنندگان هستهای کشورمان برای پایمردی روی این اصل دیده میشود که امیدوارکننده هستند؛ از جمله اصرار و پافشاری به بسته شدن پرونده اتهامات آژانس پیش از امضای دوباره توافق؛ چون به نظر میرسد آمریکاییها اصرار دارند این پرونده را مثل یک استخوان لای زخم و اهرم فشار برای کارشکنیها و سوءاستفادههای آتی خود در روند اجرای برجام، حفظ کنند.
متاسفانه در برجام اولیه تمامی تعهداتی که ایران میبایست بر عهده بگیرد به وزن و مقدار و مثقال و تاریخ و روز و ساعت.. تعیین شده بودند در حالی که تعهدات آمریکا کلی و با عباراتی قابل تفسیر بود که زمینه سوءاستفاده واشنگتن را در زمینه تعلیق و لغو تحریمها به ویژه در حوزه مالی و بانکی فراهم میکرد.
در این راستا بهتر است تعهدات طرفین در قالب برجام عینی و مشخص و قابلاندازهگیری و راستی آزمایی باشند و اگر تعهدات ایران نقدا و قابل سنجش عینی است تعهدات طرف مقابل نسیههای ذهنی و قابل تفسیر و محول شده به آینده نباشد.
نخستین اشتباه بزرگ در برجام اولیه این بود که ایران، تفسیر و تعبیر آمریکاییها به تقسیمبندی تحریمها بر مبنای تحریمهای هستهای و غیرهستهای را پذیرفت و بر همین مبنا با آنها مذاکره و چانه زنی کرد و همین پذیرش باعث شد آمریکاییها خواستههای خود را در زمینه رفع تحریمها به طرف ایرانی دیکته کنند و تحریمهای دیگر و جدید خود بر خلاف روح برجام را توجیه کنند.
آمریکا با این تقسیمبندی راه فراری برای حفظ شاکله تحریمها و حتی اعمال تحریمهای جدید علیه ایران پیدا کرد. باید به آمریکا فهماند از نظر ایران تحریم هستهای و غیرهستهای معنایی ندارد و برای تهران لغو تحریمها در معنای کلی آن مسئله است؛ و اینکه واشنگتن با چه توجیهی تحریمها را اعمال میکند برای تهران هیچ اهمیت و مشروعیتی ندارد.
بنابراین بهتر است برای اینکه در آینده از همان نقطه قبلی گزیده نشویم، زیر بار تفکیک تحریمها به هستهای و غیرهستهای نرویم؛ چون آمریکاییها تبحر خاصی در تفسیر به رای مفاد حقوقی و سوءاستفاده از عبارات کشدار و قابل تفسیر قراردادها و توافقهای بینالمللی دارند.
نویسنده میافزاید: هیج تضمینی قابل اطمینانتر از این نیست که ظرفیت و توان هستهای ما به گونهای باشد که به محض خلف وعده آمریکا و خروج احتمالی دوباره از اجرای تعهدات برجامی، ما نیز گام هستهای متناسب با آن را برداریم. تجربه هولناک اردیبهشت ۱۳۹۸ تا تیر ۱۳۹۹ به هیچ وجه نباید تکرار شود. در آن زمان آمریکا از برجام خارج شد و شدیدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرد و ما هنوز ۱۴ ماه هم تعهدات برجامی خود را انجام دادیم و هم زیر فشار شدیدترین تحریمهای آمریکا بودیم و دلخوش به وعدههای فریبنده همچون «اینستکس» اروپایی بودیم که طبلی توخالی بود.
برای این منظور بهترین تضمین حفظ ذخائر اورانیوم غنی شده در کشور خودمان و در مکانی مناسب و زیر مهر و موم آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
از سوی دیگر باید به آمریکا بفهمانیم که اگر دوباره بخواهد نقض عهد کند در همان روز نقض عهدش، مهر و موم ذخائر اورانیوم برداشته شده و همکاریهای فراپادمانی متوقف و دوربینهای نظارتی آژانس دوباره قطع شده و بازرسان از کشور اخراج خواهند شد.
آمریکا باید بداند اگر بخواهد دوباره نقض عهد کند، در همان روز نقض عهد، چشمان نظاره گرش روی برنامه هستهای ایران کور خواهد شد و دیگر کشور ما مانند تجربه پیشین، بیش از یک سال هم چوب و هم پیاز را نخواهد خورد. همچنین امضای دوباره توافقی که اهرم «مکانیزم ماشه» را در اختیار گروه ۱+۵ قرار میدهد که به صورت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه کشورمان را بازمیگرداند، به ضرر منافع ملی کشور است. باید این اهرم را خنثی کرد، چه به شکل خارج کردن آن از متن توافق و یا به شکل تغییرات و اصلاحاتی در متن و یا گرفتن تضمینهایی عملی از طرف مقابل. چون مکانیزم ماشه، در واقع یک مین کار گذاشته شده در داخل برجام علیه منافع و امنیت ملی ایران است.