به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: موضوع مهم زنان، دیر زمانی است که به صحنه تقابل فرهنگ غربی با فرهنگ اسلامی تبدیل شده است.
این تقابل از نگاه ویرانگر و تحقیرکننده دههها و سدههای اخیر غرب به زن که نتیجه هولناک آن سالهاست در این جوامع خودنمایی میکند و حتی صدای بسیاری از اندیشمندان منصف و نگرانشان را بلند کرده است تا نگاه عزتبخش و احیاکننده فرهنگ اصیل اسلامی در خصوص زن که باعث شده است زنان بسیاری با دینها و ملیتهای مختلف و در اقصی نقاط جهان، دلداده نگاه مترقی و «انسان» دیدن زن شوند دیده میشود.
این جذاب بودن حقوق و نگاه ارزشی اسلام برای زنان بود که سردمداران نگران فرهنگ غربی را به فکر استحاله جوامع اسلامی و شبیه ساختن زن مسلمان به زن غربی انداخت تا مانع از فروپاشی ارزشهای منحط اما سودآور در حوزه زنان در غرب شود.
اما بیش از چهار دهه است این تقابل فرهنگی صورت و شدتی متفاوت پیدا کرده است. پیروزی انقلاب اسلامی آن هم در کشوری که ۴۳ قبلتر یعنی در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۱۴ با دستور کشورهای استعمارگر غربی و پادویی رضاخان پهلوی کمر به برچیدن حجاب اسلامی بسته شد و در سالهای بعد تلاش برای به ابتذال کشاندن زنان و دختران و تبدیل آن به کشوری دنبالهرو فرهنگ غربی ادامه داشت شوک عظیمی به دنیای غرب وارد کرد.
با ترویج و تابیدن نگاه انقلاب اسلامی به حوزههای مختلف در سطح جامعه که برگرفته از ارزشهای اصیل اسلام بود، یکی از جلوههای مترقی و دستاوردهای رهاییبخش در مسیر انقلاب مربوط به تغییر نگاه به زن از یک موجود ضعیف نگاه داشته شده و محروم از حقوق والایی که قرنها پیش اسلام به او داده بود کمکم خودنمایی کرد.
علاوهبر جنبههای مثبت و اصلاحی و مترقی انقلاب اسلامی در جنبههای مختلف اجتماعی و سیاسی در داخل و خارج از کشور، با توجه به اثرگذاری شگرف انقلاب مردم ایران بر موضوع زنان در سطحی فرامرزی و کمک به احیای ارزشهای اسلامی در حوزه زنان، بدون اغراق میتوان گفت که بعد از نجات زنان با تابیدن خورشید اسلام در حجاز و رهایی زنان و دختران از دوران سیاه مشرکین، پیروزی انقلاب اسلامی یک بار دیگر نجاتبخش زنان شد.
اگر با آغاز و گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان، دختران از کابوس ننگ شمرده شدن و مجازات زنده به گور شدن به جرم دختر بودن نجات پیدا کردند و ارزشی همتراز با مردان یافتند، پیروزی انقلاب اسلامی نیز یک بار دیگر نجات بخش روح و جایگاه دختران و زنان در ایران و بسیاری از نقاط جهان شد.
اگر تا دیروز در این کشور حرکت خزنده فرهنگ مخرب غربی، کمال زن و دختران ایرانی را فستیوال «دختر شایسته» و نشستن تصویر برهنه زنان بر جلد مجلات و سر در سینماهای منحرف و مستهجن و تبلیغ اجناس میدانست یا خوشرقصی در کابارهها و خدماتدهی در فحشاخانهها و مراکز رسمی بدنام شهر تا سر حد مرگ سرنوشت محتوم بسیاری از دختران و زنان روستایی و شهری گرفتار در دام کاسبان پولپرست تاجر شهوت و ثروت بود و اگر عرصه برای خانوادههای مذهبی و دختران و زنان مومن حتی در تردد روزانه و با ترس از حال دگرگون مشتریان مشروبفروشیهای متعدد در محلات مختلف تنگ آمده بود، با پیروزی انقلاب و حاکمشدن ارزشهای اسلامی، برگ جدیدی رقم خورد و فضای کمنظیری برای حیات طیبه و رشد و ترقی دختران و زنان در مسیر صحیح ایجاد شد.
با حمایت و ریلگذاری صحیح جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته در حوزه زنان و با آگاه شدن دختران این سرزمین از جایگاه و ارزش واقعی خود، کارنامه درخشانی از رشد چشمگیر زنان در حوزههای مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و درخشش زن ایرانی در میادین مختلف جهانی ایجاد شد که بارها بیان شده و به علت ملموس و عینی بودن نه قابل انکار است و نه حتی دشمنترین افراد با انقلاب اسلامی به خود اجازه میدهند این مسیر رشد و ترقی زنان و ارتقای بینظیر بانوان در پرتو حمایت و حیات جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند.
به واقع انقلاب اسلامی بر خلاف غرب که چندین دهه است زن را در مسیر سراشیبی سقوط جایگاه و ارزش قرار داده و با نگاه پست ناشی از شهوت و ثروت، به جای ارتقای مقام زن آن را به کالایی مصرفی و درجه ۲ تبدیل کرده است، زن آسیبدیده از سرایت ویروس زندگی غربی را با نسخهای شفابخش از کتاب درمانگر قرآن و دین نجاتبخش اسلام به جایگاهی قریب به جایگاه ارزشمند و رفیع خود رسانده است.
دقیقاً به همین دلیل است که در ادامه آن تقابلی که در ابتدا بیان شد و در شرایطی که انقلاب بزرگ اسلامی جامعه غرب را به چالشی عمیق کشیده است طی سالهای اخیر و امروز دنیای غرب به تکاپوی خنثیسازی یا انحراف و تحریف برای ممانعت از گسترش و ترویج این نگاه نوین و جذاب به دنیای بیرون از مرزها و جغرافیای ایران افتاده است غافل از اینکه این نسخه شفابخش سالهاست که به دست دختران و زنان فراوانی در دنیا رسیده است و چه بسیار از زنان در کشورهای مختلف که پس از آشنایی با نگاه و فرهنگ اسلامی و انقلاب مردم ایران در حوزه زنان مجذوب آن شده و حتی دین اسلام را برگزیده و حجاب و عفاف را سنگر و پناهگاه آرامش خود کردهاند.
اما چالشی چنین ناگوار برای دنیای غرب باعث شده است که آنها به فکر خشکاندن سرچشمه جوشان فرهنگ اسلامی در عصر حاضر و خاموش کردن خورشید انقلاب اسلامی و استحاله فرهنگی جامعه ایرانی بیفتند. سالهاست که از هر روشی و با هر ابزاری که در اختیار دارند از فضای مجازی و سینما و موسیقی تا شبکههای ریاکار و فریبنده ماهوارهای به دنبال ترویج سراب سبک زندگی خود در ایران اسلامی هستند.
یکی از نمونههای به روز تلاش دنیای غرب برای تغییر فرهنگ ایرانی اسلامی و ترویج فرهنگ غربی، مسئله حجاب اسلامی بانوان است. تلاش عجیب و پرحجم رسانههای رسمی و مجازی پرتعداد وابسته به غرب و یا مورد حمایت مالی و سیاسی دشمنان ایران برای ترویج بیحجابی واقعیتی انکار ناپذیر و هشداردهنده است.
در این تقابل و به تعبیری تهاجم و جنگ فرهنگی که افتادن هر روسری و حجاب از سر دختران و بانوان ایرانی به عنوان افتادن عَلَم و پرچم یک سرباز و میداندار تلقی میشود، انتظار از دختران و بانوان این سرزمین آگاه بودن به فلسفه این تقابل و تفکر درخصوص نیت پلید جبهه دشمن است.
سرگرم کردن دختران و زنان جامعه ما به خودنمایی و تبرج و تظاهر در کوی و برزن و فضای مجازی و ارزشگذاریهای جعلی و فریبنده بر اساس برجسته کردن ظاهر با رنگ و لعاب و خودنمایی، دامی است که بر سر راه آنها گذاشته شده است و سرانجامی بهتر از چاهی که امروز زن در غرب گرفتار آن شده است ندارد چرا که توجه بیش از حد و خارج از چارچوب شرعی و حریم خانواده به ظاهر و ترویج شوکهکننده عملهای زیبایی و مصرف سرسامآور لوازم آرایشی و در ادامه کمتوجهی و یا خدای نکرده بیتوجهی به حجاب نه تنها بر خلاف آنچه غرب و رسانههای فریبنده آن تبلیغ میکنند فضیلت و امتیازی برای زنان و دختران به ارمغان نمیآورد، بلکه آنها را از حرکت در مسیر رشد و ترقی علمی، اجتماعی، خانوادگی و... باز میدارد.
دروغی که این رسانهها سالهاست به خورد جامعه دختران و زنان ما میدهند این باور غلط است که حجاب محدودکننده و مانع پیشرفت و ترقی است درحالی که وجود انبوهی از زنان موفق که با داشتن حجاب اسلامی به بالاترین درجهها و سکوهای علمی، اجتماعی، ورزشی و... رسیدهاند و انبوهی از زنان که با وجود کم توجهی به حجاب توفیق چندانی در عرصه اجتماع نیافته و برخی از آنها سرگرم وسواس در رسیدن به زیبایی و جمال ظاهری شبیه به ستارههای جعلیهالیوود و مجریهای بزک شده ماهوارهای... از مسیر درست زندگی بازماندهاند.
آیا در مورد فلان دختر ورزشکاری که در ایران با داشتن حجاب اسلامی به مدال ورزشی المپیک رسید میتوان گفت که حجاب مانع پیشرفت او و امثال او بوده است؟ آیا این فرد و دیگرانی همچو او بعد از مهاجرت و کشف حجاب توانستند اندکی از افتخاراتی که با داشتن حجاب و در سایه حمایت و تشویق جمهوری اسلامی داشتند را تکرار کنند؟
زنان و دخترانی که گمان میکنند این همه هزینه دشمن برای ترویج بیحجابی در جامعه ما از طریق صدها شبکه ماهوارهای و اینستاگرام و سایر عرصههای فضای مجازی، از روی دلسوزی و از روی اعتقاد واقعی به آزادی است بهتر است از خود بپرسند چرا دشمن نگران زنان ما شده و از بین موضوعات مختلف مثلاً ترویج بیشتر توجه به علم آموزی زنان یا تلاش برای تحکیم خانواده و حل مشکل ازدواج دختران و جوانان فقط بر روی برداشتن حجاب اصرار دارد؟
از طرفی اگر آنها واقعاً معتقد به آزادی پوشش هستند چرا در همین فرانسه که خود را یکی از دلسوزان ظاهری دختران و زنان ایرانی جا میزند، اجازه تحصیل به دختران محجبه در دانشگاه و مدارس داده نمیشود؟
آیا در همین شبکههای ماهوارهای ضدایرانی که معتقد به آزادی پوشش هستند اجازه داده میشود یک مجری محجبه فعالیت کند؟
با این شرایط مشخص میشود که دشمن و رسانههای وابسته به آنها در ورای ژست دلسوزانه برای زنان ایرانی، هدف دیگری دارند و آن از بین بردن فرهنگ ایرانی اسلامی و انتقام از حجاب اسلامی به عنوان یکی از مهمترین نمادها و پرچمهای انقلاب اسلامی است.
سخن پایانی آنکه نتیجه و عاقبت راه و البته دامی که در سالهای اخیر و بیشتر از آن، امروز از سوی سردمداران ریاکار غربی و رسانههای وابسته به دشمنان ایران پیش پای دختران و زنان کشورمان گذاشته شده است، سالهاست که در جوامع غربی و جوامعی که کورکورانه به تقلید از فرهنگ غرب مشغول شدند کاملا عیان است.
نابودی نهاد خانواده و تبدیل زن به عنصر تامینکننده خواستههای پایانناپذیر شهوانی مردان و توجه به زن نه به خاطر ارزشهای ذاتیاش بلکه به علت جاذبههای ظاهری و جنسی ارمغان این مسیر است.
غالب دختران و زنان این سرزمین که فطرتاً عفیف و پایبند به ارزشهای انسانی و اسلامی هستند تاکنون با تأسی از بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) که خود نماد ارزش اسلام برای زنان است، نقشه شوم دشمن را مختل کردهاند، اما آن عده اندکی که در مسیر خوشایند دشمن قرار گرفتهاند باید از خود بپرسند آیا با کنار گذاشتن روسری و حجاب طمع دشمنان این سرزمین به کشاندن زنان و دختران به ورطه منحط زندگی غربی پایان میپذیرد یا این ابتدای یک پایان تلخ و شوم است؟