به گزارش مشرق، جلسه نقد رمان فصل بی هراسی به همت نهاد کتابخانه های استان گیلان و با همکاری کانون ادبی راوی در کتابخانه عمومی خاتم الانبیاء رشت برگزار شد.
فصل بی هراسی، اولین رمان محمدحسین فاضل، اثری داستانی با پیرنگ مبارزه و ماجراجویی، قصه چند جوان در دل روزهای پر التهاب مبارزه با رژیم پهلوی است که توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل به تازگی منتشر شده است.
در آغاز این نشست، سمیه انصاری، مجری کارشناس، ضمن تاکید بر ضرورت پرداختن به روایتهای داستانی از دل تاریخ در جهت حفظ هویت تاریخی، به اهمیت این رمان و آثاری از این دست در ترسیم صحیح حقایق تاریخی برای نسل امروز اشاره کرد.
در ادامه سعیده شبرنگ، منتقد و پژوهشگر، به شخصیت پردازی اثر اشاره کرده و گفت: ما در این رمان با چهار دسته شخصیت مواجهیم. شخصیتهای محوری، شخصیتهای حاشیه ای، شخصیتهایی که ابتدا در متن حضور دارند اما کم کم به حاشیه می روند، و شخصیتهایی که از حاشیه داستان به متن می آیند. وی سپس با اشاره به نام بری از شهید سید علی اندرزگو در رمان، گفت: انتظار داشتم در طول اثر، شبحی پررنگ تر از شهید اندرزگو را مشاهده کنم؛ اما با توجه به اینکه در رمان های انقلابی، به همین اندک هم عموما پرداخته نشده، این حرکت نویسنده را در نوع خود ارزشمند می دانم. وی با پرداختن به وجوه فنی رمان، ماجراپردازی، پیرنگ و عنصر تعلیق را از نقاط قوت کار دانست و افزود: دو خط تعلیق اصلی داریم که یکی به ماجرای دفترچه باز می گردد و تعلیق دیگر، این پرسش است که کدام یک از شخصیتها با ساواک در ارتباط هستند! تعلیقی که تا صفحات پایانی رمان، همراه مخاطب است و ذهنش را درگیر می کند.
انصاری ضمن طرح این سوال از نویسنده که رمان فصل بی هراسی چند بار بازنویسی شده، از نویسنده خواست تا درباره منابعی که پیش از نگارش رمان، مطالعه کرده است توضیحاتی بدهد. محمدحسین فاضل در پاسخ به این سوال، به منابعی دست اول از منشورات قدیمی سازمان مجاهدین خلق اشاره کرده و گفت: بعضی از مطالعاتم نیز مربوط به خاطرات افرادی است که از سازمان جدا شده بودند. وی همچنین از رمان هایی که دارای مضامینی مشابه بودند و روایتی از تاریخ سازمان مجاهدین داشتند، نام برد و افزود: جرقه اولیه رمان در سال ۹۶ در ذهنم شکل گرفت اما طی مطالعات و جلساتی که با دوستان نویسنده داشتم، ضمن حفظ خط اصلی، بسیاری از جزییات تغییر کردند و مجموعا حدود پانزده بار بازنویسی، مرا به این فصل بی هراسی رساند.
در ادامه گفتگو، شبرنگ به سرنوشت نامعلوم بعضی از شخصیتها اشاره کرد و گفت: حتی خود علی که شخصیت اصلی رمان است، تازه در انتهای قصه به ابتدای مسیر می رسد و انگار این رمان جلد دومی هم خواهد داشت که ادامه قصه اوست. فاضل در پاسخ به این نکته، اینگونه شرح داد که: مضمون این رمان، عبور علی از ترس است. اگر فصل بی هراسی را ادامه می دادم، شاید این داستان هرگز به انتها نمی رسید. این قصه هنوز در فصل اول است و به نظرم از سازمان مجاهدین، روایت های بسیاری وجود دارد که می تواند به رمان هایی در حال و هوای ترورهای سال ۶۰، وقایع تابستان ۶۷، و حتی درگیری های سال ۸۸ و سالهای بعد از آن برسد. به هر حال در روایت داستانی از تاریخ انقلاب، باید سهم عمده ای را به این سازمان و جنایت های آنان اختصاص داد.
انصاری ادامه گفتگو را به حاضران در جلسه سپرد و از آنها خواست نکات خود را درباره رمان، مطرح کنند. طاهره مشایخ، نویسنده و مدرس دانشگاه که یکی از حاضران در نشست بود، ضمن تشکر از محمدحسین فاضل، به شکل رابطه علی و مهناز در قصه اشاره کرد که حکایت از نوعی وابستگی داشت و نقشِ مهناز را به نوعی، پرکننده خلأ عاطفی علی به عنوان یک جوان دانشجوی شهرستانی دانست و اظهار داشت این واقعیت تلخ را امروزه نیز در میان دانشجویانی که از یک محیط کوچک به دانشگاه می آیند مشاهده می کنیم. این خلأ در داستان علی و مهناز، به اشتباه، دلبستگی تصور می شود اما در خلال قصه و با ورود فاطمه، جنس دیگری از تعلق، به نمایش گذاشته می شود که به حقیقت و باور علی نزدیک تر است.
مجری نشست، با طرح پرسشی درباره زبان و لحن روایت، از منتقد خواست تا درباره این وجه از رمان نیز نظرش را بیان کند. شبرنگ ضمن اینکه زبان اثر را روان توصیف کرد، با اشاره به تعدد شخصیتها، وجود لحن و لهجه را راهکاری برای فرار از یکنواختی دیالوگ ها دانست و گفت: کارکرد لهجه، جدا از اینکه پرونده شخصیت را ممتاز می کند، دست نویسنده را در پاس کاری دیالوگی باز می گذارد و می تواند متن را از کسالت بار شدن فاصله دهد. وی مصادیقی از لحن و لهجه در رمان فصل بی هراسی را مورد توجه قرار داد و استخدام گویش مازندرانی در داستان را هرچند اندک اما دلچسب و دوست داشتنی دانست.
این منتقد در ادامه با تاکید بر این نکته که زبان اثر در مجموع، یک روایت نجیب را ارائه می دهد، به نقل شواهدی از صبغه اعتقادی در این رمان پرداخت و توسل به حضرت معصومه (س) را از بارزترین این مصادیق برشمرد. انصاری نیز پیام تاریخی امام خمینی (ره) به مردم تبریز را یکی دیگر از این مصادیق دانست.
سعیده شبرنگ، در پایان سخنانش به طرح جلد و فصل بندی کتاب نیز نگاهی گذرا داشت و نام رمان را حاصل ذکاوت و هوشمندی نویسنده دانسته و گفت: رمان در ۹ فصل تنظیم شده و فصل پایانی یا نهم، می تواند در واقع، همان فصل بی هراسی باشد.
در ادامه این گفتگو، مهدی کرد فیروزجایی نویسنده، کارشناس و مدرس داستان، از طریق ارتباط برخط، به جلسه نقد پیوست و ضمن قصه گو خواندن رمان فصل بی هراسی، پژوهش عمیق نویسنده پیش از نگارش کار را ستود. وی در این باره گفت: یکی از مشکلات رمان های امروز، خالی بودن از عقبه مطالعاتی و پژوهشی است. کاری که عقبه پژوهشی داشته باشد و در قالب گفتار و رفتار، پیام های حساب شده ای را منتقل کند، ارزشمند است. فیروزجایی که در مراحل تولید رمان فصل بی هراسی، در خلال جلساتی، با نویسنده همراه بوده است، پژوهش فاضل را سبب غنای این اثر دانست و تاکید کرد: نویسندگان ما باید بدانند که برای خلق یک ماجرا، نیاز به پشتوانه تحقیقاتی دارند. وی ضمن تقدیر از نویسنده، جسارت او در نام بردن صریح از برخی شخصیتهای تاریخ معاصر و مواضع وقت آنها در مواجهه با سازمان مجاهدین خلق را تحسین کرده و این حقیقت تاریخی را مغفولٌ عنهِ آثار ادبیات ارزشی دانست. این استاد داستان نویسی در پایان به تاثیر استمرار مباحثه و گعده های داستانی در پختگی آثار نویسندگان تاکید کرد.
در خلال این گفتگوی یک ساعته، تعدادی از مخاطبان که از طریق برنامه های ارتباطی برخط در جلسه حضور داشتند، سوالات خود را از نویسنده پرسیده و نکاتی پیرامون کتاب مطرح کردند.
گفتنی است این نشست که به اهتمام کانون ادبی راوی برگزار شده بود، از سلسله نشست های نقد رمان این مجموعه ادبی است که با همکاری نهاد کتابخانه های استان گیلان و با حضور فعال نویسندگان و علاقه مندان داستان، به صورت ماهانه در گیلان برگزار می گردد. کانون ادبی راوی گیلان در سال ۱۳۹۹ تاسیس گردیده، و برگزاری دوره های داستان نویسی، جلسات نقد کتاب، نگارش داستان کوتاه، همکاری با مجلات، نگارش جستار و یادداشت نقد کتاب و همچنین حضور در جشنواره ها و برگزیده شدن در سطح استانی و کشوری را در کارنامه دارد./