به گزارش مشرق، در ماههای اخیر، کشور شاهد اتفاقات و فراز و نشیبهایی در حوزههای مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. در همین راستا برای تحلیل و ارزیابی موضوعات اخیر کشور از جمله اغتشاشات، انتخابات سال آینده، و ریشهیابی چگونگی بروز این حوادث با مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن در ادامه آمده است.
رهبرانقلاب با اعلام عفو گسترده بسیاری از محکومان و متهمان اغتشاشات اخیر را مورد رافت اسلامی قرار دادند. تاثیر این عفو بر فضای اجتماعی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
ابتدا سلام عرض می کنم خدمت مخاطبین خبرگزاری فارس و تشکر می کنم از شما که زمینه این گفت و گو را فراهم کرید، در خصوص عفو گسترده رهبری نسبت به کسانی که در اتفاقات اخیر بازداشت شده بودند بنده بسیار خوشحال هستم و ما در حزب مردم سالاری بسیار از این موضوع استقبال کردیم و گفتیم که این اتفاق بسیار حالت آرامش بخشی به جامعه منتقل خواهد کرد، البته بنده خودم در جلسات مختلفی که در رابطه با اتفاقات اخیر کشور در شورای عالی امنیت ملی و وزارت کشور تشکیل می شد به آقای شمخانی و بقیه دوستان میگفتم که شاه بیت خواسته ما و خیلی از مردم مسئله عفو عمومی است و اعتقاد ما این بود که این کار بسیار موثر است که الحمدلله در روزهای جشن ۴۴ سالگی انقلاب اسلامی این اتفاق مبارک رقم خورد.
به نظر بنده؛ این کار بسیار یک حرکت مثبت و خوب و رو به جلو است و بنده شنیدم که حداقل بیش از ۸ هزار خانواده از موضوع این آزادی ها خوشحال شده اند و این اتفاق تاثیر گذار بوده در تقویت رضایت عمومی مردم و اعتماد مردم به نظام و امیدوارم ادامه داشته باشد.
ما باید خدا را شاکر باشیم که این اتفاق رقم خورد و ما باید این اتفاق را به فال نیک بگیریم، حتی بنده معتقدم کسانی که در اتفاقات اخیر دارای محکومیت هستند و جرمی را مرتکب شده اند هم میشود به طوری که آزادی آنها مخل امنیت جامعه نباشد و خطری برای اصل نظام نداشته باشد، آن ها را هم با یک سماحت طبع و نگاه درستی آزاد کرد.
بلاخره انسان جایزالخطاست و همه ماها خطاهایی را مرتکب شده ایم، و هیچ کس هم جز معصومین عاری از خطا نیستند، یک نفر خطایی مرتکب میشود و به دنبال جبران آن است و فردی دیگر خطایی انجام میدهد و به دنبال تکرار است که باید بین این افراد فرق گذاشته شود و با یک نگاه رحمت با آنها برخورد شود.
به هر حال ما در جبهه اصلاحات و حزب مردم سالاری صد در صد از این موضوع استقبال کرده و خوشحال شده و این موضوع را به فال نیک گرفته ایم و امیدواریم این چنین کارها و حرکت هایی ادامه پیدا کند.
میرحسین و خاتمی طرفدار همین قانون اساسی فعلی بودند
نگاه و تحلیل تان در رابطه با دو بیانیه اخیر، آقایان خاتمی و میر حسین موسوی چگونه است؟
ببینید تحولات این چند ماه اخیر بسیار تاثیر گذار بود در نوع نگاهی که در جامعه وجود دارد و در مورد قانون اساسی هم از ابتدا سه دیدگاه وجود داشته، یک دیدگاه این بوده که به این قانون اساسی دست نزنیم و هیچ گونه تغییر و تحولاتی در آن به وجود نیاوریم، و جالب است که در این دیدگاه هم اصلاحطلبان و هم اصول گرایان به آن اتفاق نظر داشتند و نظراتی را مطرح میکردند و و همین چند وقت اخیر بود که سران سه قوه گفتند که این قانون اساسی فعلی هیچ مشکلی ندارد و بسیار مناسب است و فقط باید به درستی اجرا شود و حتی تا چند سال پیش آقای میرحسین موسوی هم میگفت که خواستار این است که این قانون اساسی به صورت کامل اجرا بشود و بنده هم چند بار در مباحثی که با آقای خاتمی داشتم و بحثی که میکردیم، حرفمان در رابطه با همین اجرا شدن قانون اساسی فعلی بود و به نوعی میشود گفت اینها هم طرفدار همین قانون اساسی فعلی بودند.
نظر دوم دیدگاهی بود که ما داشتیم در حزب مردم سالاری و ۱۵ سال است که این موضوع را دنبال میکنیم و طرحی نوشته ایم به نام جمهوریت سوم که دوبار در قانون اساسی رفراندوم شده و و یک بار دیگر هم ما باید قانون اساسی را به رفراندوم بگذاریم، این نگاه در چارچوب اصل ۱۷۷ قانون اساسی فعلی هست و مطرح شده است. پاسخی که ما به دوستانی که میگفتند وضع بدتر می شود، این بود که خیر، درست است که ترکیب این قانون، ترکیب مطلوب بعضی ها نخواهد بود اما باید به رفراندوم گذاشته شود و چیزی که به رفراندوم گذاشته می شود باید طبق آیین نامه نصف به اضافه یک باید رای بیاورد، و بعد هم مثلا اگر فرض کنید در یک کشور مثلا ۶۰ میلیونی که بیست، سی میلیون واجد شرایط دارد، مفهوم رفراندوم با دو سه میلیون در هیچ جاییمحقق نمی شود. لذا پاسخ ما این بود که قانون اساسی بر اساس خود اصول قانون اساسی اصلاح بشود.
مخالفت کواکبیان با بیانیه میرحسین موسوی در رابطه با تغییر قانون اساسی
نظر سومی که در حوادث چند ماهه گذشته سرو کله اش پیدا شد، این بود که میگفتند از این قانون اساسی فعلی عبور بکنیم و این را کنار بگذاریم و بعد یک مجلس موسسانی درست بشود و کسانی بیایند یک فرم جدیدی برای نظام تعریف بکنند، بنده با این نظر مخالفم و واقعا هیچ نظامی در هیچ جای دنیا نمیآید چنین کاری را انجام بدهد و در دموکراتیک ترین نظام های دنیا هم چنین کاری را انجام نمی دهند. من با این نظر مخالفم و دلیلش هم این است که این موضوع شدنی نیست، شاید در دراز مدت یک نتیجه ای داشته باشد این نظر، ولی این یک مقدمه ای دارد که همین قانون اساسی فعلی را اصلاح بکنیم بعد حالا برویم بحث های بعدی آن را پیگیری کنیم، یک موقع ما می گوییم یک نهاد بین المللی خارجی بیاید این کار را انجام دهد که خب امکان امکان پذیر نیست و غیرت ما هم اجازه نمی دهد چنین اتفاقی صورت بگیرد، پس باید از داخل اتفاقی صورت بگیرد، داخل هم که حکومت هیچ وقت چنین کاری نمیکند و قاعدتاً هم نباید چنین کاری انجام بدهد، پس میرسیم به این که این نظر اگر هم خوب و مطلوب باشد امکان پذیر نیست. البته بیانیه آقای خاتمی تفاوت داشت با بیانیه ی آقای موسوی، اگر بالاخره برویم به سمتی که ما قانون اساسی را می خواهیم اصلاح بکنیم در چارچوب خود همین قانون اساسی یک نتیجه و جمع بندی دارد و یا اگر قرار باشد غیر از این چارچوب باشد به نظر بنده شدنی نیست.
در بیانیه آقای خاتمی هم صراحت ندارد به این مسئله که شیفت کرده باشیم به سمتی که به خارج از قانون اساسی فعلی بخواهیم اصلاح آن را انجام بدهیم. من میخواهم در این موضوع به شما بگویم که بالاخره یک فرد اصلاح طلب نباید کاملا مایوس باشد و رو به قبله لا الله الا الله بگوید، چون هیچ کار نمی توانیم بکنیم پس هیچ کار نکنیم! خیر نباید این چنین باشد، من معتقدم که همین نگاه را باید جوری تبلیغ کنیم و تعویض کنیم و بتوانیم کاری را جلو ببریم و عملیاتی کنیم، ما در حزب مردم سالاری همچنان معتقدیم اصلاح قانون اساسی در چارچوب قانون اساسی صورت پذیر است و چندین کنگره حزبی ما هم در این موضوع شکل گرفته و در کنگره آینده هم که قرار است برگزار شود شعار ما این بوده که برای برون رفت از مشکلات کشور باید بن بست های قانون اساسی موجود را رفع بکنیم.
آیا پیشنهاد عملی و متقن هم برای اصلاح قانون اساسی داشته اید و یا دارید؟
ما در آن بیانیهای که در حزب مردم سالاری منتشر کردیم، ۱۵ مورد نه ۱۵ اصل، در رابطه با اشکالات قانون اساسی مطرح کردیم و بنده هم حتی یک کرسی نظریهپردازی در دانشگاه علامه برگزار کردم و ۱۲ مورد به آن ۱۵ مورد اضافه کردم، به نظر بنده اشکالات قانون اساسی ریشه در سیاست دارد و کسانی که شعار زن، زندگی، آزادی دادند، ادعای شان منزلت زنان است که ما در قانون اساسی به آن نپرداختهایم. چرا تبعیض جنسیتی مثبت در افغانستان داریم، و یک سوم پارلمان آنها زنان هستند، ولی تعداد زنان مجلس ما به ۱۵ نفر نمیرسد؟ حرف بنده این است که به این موضوع اهمیت بدهیم، بنده حتی معتقدم مهمترین مشکلات اقتصادی ما ریشه در سیاست دارد و بحثهای سیاسی هم برمیگردد به نظام حکمرانی که چگونه حکمرانی شکل گرفته که حکمرانی هم برمیگردد به قانون اساسی.
در سالهای قبل و در قانون اساسی قبلی فرمانده نیروی انتظامی را رهبری مشخص نمیکرد، چه ضرورتی دارد که ما اختیارات رهبری را آن قدر گسترده کنیم که هر مشکلی در جامعه به وجود بیاید و فلش آن به سمت رهبری برود و باید این موضوعات را یک جوری حل کرد. مثال دیگری که در این موضوع قانون اساسی میتوانم به شما بگویم در رابطه با نظام حزبی است، واقعا الان احزاب کجای کار هستند؟ ما اخیراً در همایشی که در وزارت کشور برگزار کردیم، به آسیبشناسی انتخابات پرداختیم. بعضیها میگفتند اگر مشارکت ۴۰-۳۰ درصد هم باشد هیچ اشکالی ندارد، ببینیم، آیا نگاهی وجود دارد که مشارکت حداکثری به وجود بیاید و اگر این نگاه وجود داشته باشد، خیلی از مشکلات حل میشود.
مثال دیگر در این موضوع در رابطه با استقلال قوه قضائیه است، بالاخره آقای اژهای یک اصلاحاتی را انجام میدهد، چرا شورای عالی قوه قضائیه وجود ندارد. الان رئیس قوه قضائیه صرفاً منصوب رهبر انقلاب است و هیچجا هم پاسخگو نیست، مثال دیگر در بحث شورای نگهبان، به هرحال این نهاد یک نظارتی دارد به نام نظارت استصوابی که حق او هم هست و قانون در اختیارش این موضوع را قرار داده، یک جا باید این مسئله حل بشود. ما اصلاحطلبها در مجلس یازدهم در کل کشور ۶۰ نامزد تایید صلاحیتشده داشتیم، که بنده برگشتم و گفتم که این موضوع یک جا باید حل بشود و این نظارت استصوابی را بپرسیم؛ یعنی چه! در انتخابات ریاست جمهوری هم که آقای همتی و آقای مهر علیزاده از جبهه اصلاحات نبودند و ما آنها را اصلاح طلب نمیدانستیم و انتخابات واقعا رقابتی نبود.
با براندازی مخالفیم و نظام را از خود میدانیم
تحلیل شما در رابطه با حوادث اخیر کشور و اغتشاشات چیست؟
من معتقدم ۳ دیدگاه در پسا اتفاقات چند ماه اخیر ایران وجود دارد، یا ما باید بپذیرم بالاخره یک تحولاتی در جامعه اتفاق افتاده و این تحولات را تا جایی که میتوانیم باید تاثیرگذار بدانیم، یا اینکه بگوییم همه چیز گل و بلبل است و هیچ اتفاقی صورت نگرفته، یا هم بگوییم حالا که اصلاح نمیشود و بعضیها هم که میگویند همه چیز گل و بلبل است برویم وارد فاز براندازی بشویم. ماها که واقعیت این است که به هیچ عنوان نمیخواهیم برانداز باشیم و این نظام را از خودمان می دانیم و طبیعتاً معتقد هستیم که نظام باید استمرار پیدا کند، از آن طرف هم قبول نداریم که نباید هیچ گردی بر این تشکیلات بنشیند، پس باید برویم به سمت اصلاح نا به سامانی هایی که وجود دارد، لذا تحلیل ما در این حوادث این است که ما اگر هم یک جایی نظام انعطافی به خرج بدهد حتما برای تدوام نظام مهم است و باید میدان ندهیم به کسانی که به دنبال براندازی هستند.
عده ای که در خارج بین خودشان هم برای تصاحب قدرت دعواست و سلطنت طلب یک حرفی میزند و منافقین و رجوی یک حرف و مردم هم هیچ توجهی به این دلقک ها ندارند و ما هم که با این همه موافق نیستیم. از طرفی هم با گل و بلبل جلوه دادن فضای موجود هم مخالفیم پس راهی جز اینکه مشکلات را با کمک یکدیگر اصلاح و حل بکنیم نداریم.
اصلاح طلب ها؛ از بین العباسین تا بین المصطفین امتداد دارند
در اغتشاشات اخیر رهبری اپوزیسون نظام منتقل شده به خارج کشور و اصلاحات خیلی نقشی ایفا نکرد در این اغتشاشات، البته بخشی از جریان اصلاح طلب خیلی دوست داشت اغتشاشات را به خودش وصل کند، ولی این اتفاقا صورت نگرفت، تحلیل تان در این موضوع چیست؟
ما در جبهه اصلاحات، این چنین نیست که همه یک جور فکر کنیم، اصلاحات یک طیف گسترده ای است، یک بنده خدایی قبل ها در اوایل انقلاب گفته بود اصلاح طلب ها بین العباسین هستند از عباس دوزدوزانی تا عباس عبدی، اخیرأ گفته بودند بین المصطفین هستند از مصطفی تاج زاده تا مصطفی کواکبیان، بالاخره این طیف هر کدام دیدگاه های خودشان را دارند، ما به عنوان حزب مردم سالاری اتفاقا همان روز های اول موضع گرفتیم و بیانیه تفصیلی داشتیم و گفتیم نمی توانیم شعارهایی که کف خیابان و اصل نظام و راس نظام را نشانه می گیرند را تایید بکنیم اما در عین حال ما معتقدیم این نسل و این دهه هشتادیا هم یک حرفی برای گفتن دارند و این حرف ها را باید شنید و مطالبات شان را فهمید و باید راهکارهایی را برای برون رفت از این فضا ارائه دهیم. به عنوان مثال؛ ما از ابتدا مخالف بستن اینستاگرام و واتساپ و این ها بودیم، میخواهم بگویم مثلا ما در بحث اینترنت دیدگاه هایمان متفاوت است با دوستان در جناح های سیاسی دیگر و قس علی هذه و بالاخره هر حزب و گروهی نظر خاص خودش را گفته است.
دولت روحانی را اصلاح طلب نمیدانم
ببینید ما از روز اول گفتیم اعتراضات آری اغتشاشات هرگز، مفهوم اغتشاشات این بود که افرادی بیایند و آشوب گری کنند و جایی را آتش بزنند و این مدل کارها و معلوم است که ما مخالف این کار هستیم، اما آیا برای تجمع قانونی می شود کاری انجام داد؟
آقای کواکبیان سالها دولت در اختیار جریان اصلاحات بود و وزارت کشور هم متعلق به جریان اصلاحات. شاید اگر بگوییم غیر از دولت احمدی نژاد و این یک سال اخیر تمام دولتها از طیف اصلاحات و نزدیک به جریان اصلاحات بود چندان حرف بی راهی نباشد. مجلس هم همینطور. چرا در سالهایی که دولت و مجلس در اختیار جریان اصلاحات بود جریان شما پیگیر اجرای این مسئله نشد؟
ما جز دولت آقای خاتمی هیچ دولتی را دولت اصلاحات نمی دانیم،.
مگر آقای روحانی را شما در ایام انتخابات حمایت نکردید؟ یا مگر وزرای اصلی آقای روحانی همان وزرای آقای خاتمی نبودند؟
درست است که اگر ما حمایت نمیکردیم حسن روحانی رای نمی آورد اما دولت او دولت اصلاحطلب نبود، میخواهم بگویم ما نه مجلس اصلاحات و نه دولت اصلاحات داشتهایم و صرفاً در مقاطعی بوده که دیگر همه چیز مشخص است.
ورود جبهه اصلاحات به انتخابات سال آینده چگونه خواهد بود؟
ببینید همانطور که گفتم جبهه اصلاحات شامل طیف های مختلف هست، یک عده می گویند ما در تحت هر شرایطی در انتخابات باید شرکت کنیم، یک عده هم معتقدند انتخابات دیگر مهم نیست و از حالت رقابتی خارج شده و به آن اعتقاد ندارند، ما در حزب مردم سالاری هیچ کدام از این دو دیدگاه را نه تایید میکنیم و نه رد، ما میگوییم؛ اگر در انتخابات افرادی از ما حضور داشته باشند و تایید صلاحیت بشوند، حضور پر رنگ خواهیم داشت و لیست هم میدهیم اما اگر چنین نباشد در حد لیست دادن و این مدل کارها فعالیت نخواهیم داشت، ما در حزب خودمان سه تا تاکید کرده ایم؛ اول اینکه حتما ما باید بفهمیم که مشارکت مردم چگونه خواهد بود و اگر مشارکت زیر ۳۰ درصد باشد بیرودروایسی اصلاحات هیچ شانسی برای برنده شدن ندارد، دوم اینکه انتخابات رقابتی نباشد، یعنی شورای نگهبان با نظارت استصوابی خیلی از کاندیدهای ما را تایید نکند، که خب حضور ما لزومی ندارد. شرط سوم هم اینکه اگر فضای پرشور مشارکت مردم وجود داشته باشد، بین خود ما اصلاح طلبان هم باید اتحاد وجود داشته باشد و باید همه ما اصلاح طلبان برای پیروزی یک لیست واحد داشته باشیم و الان زود است که در رابطه مشارکت انتخابات پیش بینی دقیق کرد، و باید به جلو برویم و ببینیم وضع چگونه است.
برای انتخابات سال آینده مشارکت بالای ۶۰ درصد را میتوانیم تجربه کنیم
من در رابطه با انتخابات سال آینده معتقدم میشود شرایط به سمتی برود و اتفاقاتی بیفتد که ما مشارکت بالای ۶۰ درصد را تجربه بکنیم و این برای بقای نظام و پایداری نظام بسیار مهم است، و البته ما سابقه این مدل انتخابات و مشارکت بالای مردم را در سال ۸۸ و سال های مختلف داشته ایم و من معتقدم می شود به این سمت مشارکت گسترده در سال آینده برویم و این موضوع دور از انتظار نیست.
به نظر بنده همه جناح های سیاسی باید با تفکری که می گوید که میشود با مشارکت حداقلی کارها را پیش ببریم باید مقابله کنند، ما باید نگاه مان این باشد ولو اینکه به عنوان مثال در یک مشارکت حداکثری کاندیدای مورد حمایت ما هم رای نیاورد، خوشحال باشیم که این مشارکت بالا به تثبیت نظام کمک کرده و موضوع اصلی و مهم است.
ما در جبهه اصلاحات و حزب مردم سالاری حتما تلاش میکنیم که سهمی در مشارکت بالای مردم در انتخابات سال آینده داشته باشیم و به نظر بنده یک فعال سیاسی و یک حزب سیاسی باید با هر تفکری برای همه رخداد های سیاسی و انتخابات های مختلف کنش گری فعال داشته باشد و رهبر انقلاب هم بارها به دنبال مشارکت حداکثری بودند و رهنمودهای بسیاری در این رابطه مطرح کرده اند.
آقای روحانی و لاریجانی بروند حزب تاسیس کنند
در رابطه با حضور چهره هایی مثل حسن روحانی و علی لاریجانی نظرتان چیست؟
والا چیزی که من میدانم این است که این دوستان خودشان حضور در انتخابات را که رسماً تکذیب میکنند، ولی در عین حال من مخالف هستم که انتخابات شخص محور باشد و باید برویم به سمت احزاب و همین آقای روحانی و لاریجانی را هم بروند حزبی تشکیل بدهند و در انتخابات شرکت کنند و سیستم انتخاباتی حزب محور در قانون اساسی یکی از پیشنهادات ما هم هست و حتی رهبری انقلاب هم در سخنرانی خود در کرمانشاه در چند سال پیش گفته بودند می توانیم نظام پارلمانی را هم تجربه کنیم، و به نظرم انتخابات باید احزاب محور باشد. در رابطه با حضور آقای روحانی در انتخابات سال آینده هم بنده بعید می دانم بعد از تجربه هشت ساله ای که ایشان داشته دوباره در انتخابات شرکت کند ولی اگر قرار باشد لیستی در جریان اصلاحات با محوریت حسن روحانی شکل بگیرد ما ابتدا آن لیست را بهم می ریزیم و سعی می کنیم هیچ لیست شخصی محوری نباشد.
از فرصتی که در اختیار ما و مخاطبان خبرگزاری فارس قرار دادید، بسیار ممنونیم
بنده هم از شما ممنونم، ان شاءالله موفق باشید و در پایان ایام بهمن ماه و دهه فجر را به مردم ایران تبریک عرض میکنم و با مردم خوی و هم وطنان مان در آن منطقه و مردم زلزله زده ترکیه و سوریه هم همدردی میکنم و امیدوارم هر چه سریعتر مسائل و مشکلات شان حل شود.