سرویس جهان مشرق – «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید دومین قسمت از این مجموعه گزارش است. در این قسمت، بخش دوم از مقدمهی کتاب آمده است. قسمت قبلی این مجموعه گزارش را از اینجا بخوانید. اگرچه این قسمت تماماً مربوط به ایران نیست، اما مطالعهی آن برای درک رویکرد پمپئو در کتاب و اعتقاد راسخ وی به «استثناگرایی آمریکایی[۲]» و «برتری ایالات متحده نسبت به تمام کشورهای دیگر در تاریخ تمدن بشر» ضروری است؛ اعتقادی که مواضع و سیاستهای او، از جمله دشمنیاش با ایران، را شکل داده است.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت دوم/مقدمه
فوریترین چالش، و موضوع کار روزمرهی من، دنیایی بود که با آن روبهرو بودیم. رئیسجمهور قبلی ما از دو نظر متمایز بود: دفاع از همارزی اخلاقی میان کشورهایی با درجات عمیقاً متفاوت از اخلاقمداری؛ و عذرخواهی به نیابت از کشورمان [به جای افتخار و غرور ملی]. خبرگزاریهای جهانی، مانند بیبیسی و سیانان اینترنشنال نیز روایت کثیف او را تقویت و نفرت از آمریکا را از صفحهی تلویزیون بین مخاطبان بینالمللی پخش میکردند. ابزارهای سایبری جدیدتر، ارزانتر، و قویتری برای جنگ، هرجومرج، و اخاذی اکنون در دستانِ نهتنها دولتها، بلکه کارتلها، تروریستها و حتی اوباش سادهای، مانند جولیان آسانژ و ادوارد اسنودن، قرار داشت. آمریکا نزدیک به دو دهه بود وارد یک جنگ جهانی علیه تروریسم شده بود و تاریخ انقضای راهبردمان در افغانستان گذشته بود. و مسئلهی شی جینپینگ و حزب کمونیست چین هم بود؛ در طول تاریخ کمتر اتفاق افتاده که چنین غول خطرناکی، جهان را تسخیر کرده باشد.
«مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجهی وقت آمریکا، در دیدار با «شی جینپینگ» رئیسجمهور چین، در پکن در ژوئن ۲۰۱۸. پمپئو در کتاب خود «شی» را «ناخوشایندترین رهبر» بینالمللیای توصیف کرده که با او ملاقات نموده است. (+)
خرسندم از اینکه در دورهی رئیسجمهوری با این چالشها رودررو شدم که حاضر بود تصمیمهای اضطراری بگیرد؛ واقعیت را بپذیرد؛ و خطر کند؛ و به این افسر سوارهنظام سابق، مدیرعامل ماشینآلاتسازی [شرکت هوافضای «ثایر»]، و نمایندهی کنگرهی اهل کانزاس، اختیار تحقق دیدگاههایش را بدهد. البته پیشینهی من برای رئیس کیم [جونگاون، رهبر کرهی شمالی]، شی جینپینگ [رئیسجمهور چین]، آیتالله خامنهای [رهبر ایران]، نیکلاس مادورو [رئیسجمهور ونزوئلا]، یا ولادیمیر پوتین [رئیسجمهور روسیه] اصلاً اهمیتی نداشت. اصلاً بعید میدانم تا قبل از سال ۲۰۱۷ اسم پمپئو حتی یک بار بر زبان هیچکدام از آنها جاری شده باشد؛ مگر اینکه طرفدار «اِلِن پمپئو»، بازیگر سریال «آناتومیِ گرِی» بوده باشند. (من و الن با هم نسبتی نداریم، اما یک بار به من گفت «مجنون»، که به نظرم به عنوان تعریف از طرف یک سلبریتی هالیوودی قبول است.)
امروز «صف قاتلان»، شامل رهبران متنفر از آمریکا، من را میشناسند؛ نه به این دلیل که مایک پمپئو هستم، بلکه به این خاطر که دقیقاً هزار روز به عنوان دیپلمات ارشد به عالیترین کشور تاریخ تمدن خدمت کردم. ایران، روسیه، و چین اکنون من را تحریم کردهاند، که یعنی برنامهای برای گذراندن تعطیلات در تهران، مسکو، یا پکن ندارم. اما جنبهی مثبت ماجرا این است که درک من از جهان و خطرات آن اکنون بسیار وسیعتر شده است. این کتاب صرفاً به دنبال سرگرم کردن نیست (اگرچه امیدوارم این کار را هم انجام دهد)، بلکه نقشهی راهی برای تضمین امنیت، رفاه، و آزادی آمریکا در آینده در برابر نقشههای بازیگران شیطانی نیز هست.
«مایک پمپئو» (مرکز تصویر) ۲۰ ژانویهی ۲۰۲۱، پس از پایان دورانش در رأس وزارت خارجهی آمریکا، ساختمان «هری ترومن» مقر این وزارتخانه را ترک میکند. (+)
وظیفهی من به مدت چهار سال این بود که به رئیسجمهور ترامپ و آنچه مردم آمریکا از ما خواسته بودند، گوش دهم، و سپس آن خواستهها را به برنامههای متقن اطلاعاتی و دیپلماتیک تبدیل کنم. تیمهایی تشکیل دادم که بیامان، و اغلب بیرحمانه، خواستههای رئیسجمهور و ملتمان را محقق میکردند. آنچه که اجرای مأموریت من را آسانتر میکرد این بود که قطبنمای راهبردیام مستقیماً به مجموعهای از اصول اشاره میکرد که هرگز در مورد آنها تردید نمیکردم: آمریکا را در اولویت قرار بده؛ از ارزشهایمان دفاع کن؛ و هرگز از طرف کشورمان عذرخواهی نکن [و غرور ملیات را زیر پا نگذار]. پذیرش این «تثلیث مدنی» نهتنها از نظر احترام به قانون اساسی ما، بلکه به منظور دستیابی به نتایج خوب برای مردم آمریکا و جهان نیز اقدام درستی بود. با این حال، از همه مهمتر، لطف و حکمت مستدامی بود که خداوند مهربان به من و تیمهایم عنایت کرد.
اگرچه من مسئولیت هرچه را که اینجا نوشته شده به عهده میگیرم، اما در نهایت، این کتاب دربارهی من نیست؛ دربارهی تیم ماست؛ «ما» رهبری کردیم؛ «ما» کار کردیم؛ «ما» سرسخت ماندیم؛ و «ما» دشمنانمان را خسته کردیم: مادرم (خدا روحش را شاد کند) اگر بود، به ما افتخار میکرد [ارجاع به قسمت اول مجموعه گزارش]. فشار کوبندهای را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردیم؛ دیپلماسی زیرکانهای را برای جلوگیری از بروز بحران هستهای مقابل کرهی شمالی در پیش گرفتیم؛ و پرچم آزادی مذهبی بینالمللی را بالاتر از هر دولت دیگری در تاریخ آمریکا به اهتزاز درآوردیم. از اسرائیل حمایت بینظیری کردیم و صلح را در سرزمینهای ابراهیم گسترش دادیم. و در اقدامی که به نظر من مهمترین مأموریتمان بود، رهبری یک تحول گسترده و بهشدت ضروری را در رابطهی آمریکا با چین به عهده گرفتیم.
در همینباره بخوانید:
›› هیاهوی ترامپ برای هیچ؛ چرا «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران بیفایده خواهد بود؟
›› نتیجه «معامله قرن» ترامپ: اهانت بولدوزر صهیونیستها به پیکر شهید فلسطینی
›› اسرائیل یک رژیم تروریست و آمریکا بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان است
›› همه جنایتهای رژیم صهیونیستی؛ از اشغالگری تا ترور و کودککشی
اعتقادات مسیحی من، تعهدم به سبک زندگی آمریکایی، و اعتقادم به اینکه کرامت هر انسانی مهم است، سرلوحهی تصمیمگیریهای هر روز من بود. در نهایت، تیم ما آمریکا را به کشوری امنتر و محترمتر (اگرچه نه لزوماً محبوبتر) در جهان تبدیل کرد. و ما این کار را در مواجهه با تشکیلات سیاسی [و نظام حاکم بر کشور] انجام دادیم که از آنچه ما از آن دفاع میکردیم، متنفر بود. متأسفانه، این تشکیلات غالباً از شهروندانی که ادعا میکند نمایندهی آنهاست، متنفر است، و به دنبال تخریب بنیان یهودی-مسیحی کشور ما و تمام آن چیزهایی است که این بنیان برای مردم ما به ارث گذاشته است.
«مایک پمپئو» (راست) با عرقچین سنتی یهودی (موسوم به «کیپا») در حال عبادت در محل «دیوار غربی» در بیتالمقدس (مقدسترین مکانی که یهودیان میتوانند در آن دعا بخوانند) در کنار «بنیامین نتانیاهو» (جلوی تصویر، چپ) نخستوزیر اسرائیل، در مارس ۲۰۱۹. مایک پمپئو در کتاب خود مینویسد طی این سفر به فلسطین اشغالی به اولین وزیر خارجه در تاریخ آمریکا تبدیل شده که همراه با نخستوزیر اسرائیل، در این مکان دعا خوانده است. (+)
در همینباره بخوانید:
›› مدیر اندیشکده آمریکایی: آمریکا دچار اختلال دوقطبی شده
›› فرانسیس فوکویاما: الگوی آمریکایی دموکراسی تکهپاره شده است
* * *
مردم همیشه از من میپرسند آیا در طول سالهای خدمتم در دولت ترامپ به استعفا فکر کردم یا نه؟ پاسخش آسان است: نه حتی یک بار. یکی از انگیزههای اصلی من برای فکر نکردن به استعفا، در قالب کلماتی مجسم شده که یک بار از زبان یک آمریکایی بزرگ شنیدم. زمانی که دانشجوی دانشکدهی حقوق دانشگاه هاروارد بودم؛ تقریباً یک نیمسال کاملمان تحتالشعاع جلسات تأیید صلاحیت «کلارنس توماس» به عنوان قاضی دستیار در دیوان عالی آمریکا بود. هر کدام از دانشجوهای چپگرا یک تیشرت «آنیتا راست میگوید» تنش کرده بود. [«آنیتا هیل» زیردست سابق توماس، او را به آزار جنسی متهم کرده بود.]
در تمام طول آن سیرک، یک لحظهی آتشین برای من وجود داشت که هرگز آن را فراموش نمیکنم. بسیاری از دموکراتها، همراه سناتوری به اسم «جو بایدن» که مفتش ارشدشان بود، دست به حملهی مخربی علیه این آمریکایی بزرگ زده بودند تا او را مجبور کنند از نامزدی انصراف دهد. قاضی توماس که چون هم سیاهپوست است و هم محافظهکار، مورد حملهی غیرمنصفانه و بیرحمانه قرار گرفته بود، مستقیماً به متهمکنندههایش در سنا نگاه کرد و این کلمات را به زبان آورد: «ترجیح میدهم بمیرم تا اینکه انصراف بدهم. من نمیترسم. هیچوقت از قلدرها فرار نکردهام.»
«کلارنس توماس» (تصویر بالا) قاضی دیوان عالی آمریکا، طی فرآیند تأیید صلاحیتش با اتهام آزار جنسی از سوی یکی از زیردستهای سابقش مواجه شد. پمپئو میگوید دهها سال است تحت تأثیر این پاسخ توماس به متهمکنندههایش قرار دارد که «ترجیح میدهم بمیرم تا اینکه انصراف بدهم.» (+)
من خیلی قاضی توماس را نمیشناسم، اما نمیتوانم به شما بگویم که طی دهههای گذشته، چندین بار از رفتار آن روز او یعنی «قدرت تحت فشار» در لحظاتی که خودم تحت فشار بودهام، الگو و جسارت گرفتهام. در واقع، هر زمان که در دیدار با افرادی مانند کیم، شی، یا پوتین موضع سرسختانهای اتخاذ میکردم، اغلب دعا میکردم قدرتی که قاضی توماس داشت، را من هم داشته باشم.
هر زمان که شاهد استعفای یکی از اعضای کابینه بودم، هر وقت رسانههای چپ من را متهم میکردند که بدترین وزیر خارجهی تاریخ هستم، یا هرگاه یک بیعقل درجهی سه در دولت، افشا میکرد که به اندازهی کافی با دستورکار ترامپ موافق نبودهام، به سخنان قاضی توماس فکر میکردم: «ترجیح میدهم بمیرم تا اینکه انصراف بدهم.» به همکلاسیهای همورودیام، ورودیهای سال ۱۹۸۶ وستپوینت، فکر میکردم که برخی از آنها همهچیزشان را در بیابانهای عراق و کوههای افغانستان برای کشورمان فدا کردند. اگر برای حفظ آبرویم یا به خاطر خستگی یا اینکه دیگر «وظیفهام را انجام دادهام» دولت را ترک میکردم، چگونه میتوانستم به آنها بگویم به شعار کلاسمان عمل کردهام: «شجاعت هرگز تسلیم نمیشود، ۱۹۸۶»؟ چنین کاری «آمریکایی» نبود. به علاوه، دیگر نمیتوانستم در چشمان همسرم، «سوزان»، یا پسرمان، «نیک»، نگاه کنم.
«مایک پمپئو» وزیر خارجهی وقت آمریکا، در کنار «کیم جونگاون» رهبر کرهی شمالی، در پیونگیانگ در اکتبر ۲۰۱۸. پمپئو طی دوران خدمتش در دولت ترامپ، چه به عنوان وزیر خارجه و چه به عنوان رئیس سیآیای، بارها به کرهی شمالی سفر کرد. (+)
در همینباره بخوانید:
›› ماجرای کودتا در دولت ترامپ چیست؟
امتیاز آمریکایی بودن، با همهی پیامدها و مزایایش، ایجاب میکرد که پیش بتازم. غیراخلاقی و خیانتکارانه بود اگر فرصت «یک بار در عمر» تصدی قدرت و مجال انجام کار خیر برای کشورم را رها میکردم. همیشه همهی کارهایم درست از آب درنمیآمد. هیجان بزرگ و بار سنگینی بود. [اما] در کارهایی که از همه مهمتر بودند، هرگز کوتاه نیامدم. اگر پایش بیفتد، بدون لحظهای تأمل، دوباره همهی آن کارها را انجام میدهم. و چهبسا این کار را بکنم.
«مایک پمپئو» که گفته میشود پس از خروج از دولت آمریکا ۴۰ کیلوگرم وزن کم کرده، یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری بعدی این کشور در سال ۲۰۲۴ تلقی میشود. (+)
مایک پمپئو
ویرجینیا
آگوست ۲۰۲۲
در فارنافرز بخوانید:
›› «قرن آمریکایی» / ابرقدرتی که کُرک و پرش در حال ریختن است!
آنچه خواندید قسمت دوم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمت قبلی این مجموعه گزارش را از اینجا بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.