به گزارش مشرق، تیم ملی فوتبال ایران، پنجشنبه شب در دیداری تدارکاتی برابر روسیه به تساوی یک بر یک رسید. دیداری که در ورزشگاه آزادی برگزار شد.
هرچند روسیه نسبت به چند سال قبل، خالی از ستاره شده اما در این دیدار نیز نشان داد تیم خوبی است که تحت اندیشههای والری کارپین، در حال پوستاندازی است.
در سوی دیگر، تیم ملی ایران پس از سالها در سیطره مربیان خارجی و به ویژه کارلوس کیروش بودن، اکنون روزگار جدیدی را تجربه میکند. هدایت تیم پرستاره کشورمان به امیر قلعهنویی از مربیان باتجربه و کارنامهدار سپرده شده و حالا او میخواهد کار نیمه تمام خود را به پایان رسانده و با تیم به موفقیت در آسیا برسد.
هرچند تیم تنها چند جلسه تمرین تحت نظر قلعهنویی و همکارانش برگزار کرد، اما مشخص است که سرمربی تیم ملی از بازیکنان خواسته بود که خیلی زود با تفکراتش هماهنگ شوند.
تیم ملی ایران در دیدار برابر روسیه چند نکته کلیدی و متفاوت از قبل داشت. نکاتی که در تیم کیروش دیده نمیشد.
بازیکنان از همان سوت آغاز بازی، با پِرس شدید از بالا (محوطه جریمه حریف) کار را استارت زدند. مسالهای که نیاز به بازیکنانی با دوندگی بالا دارد و میتواند بازیسازی حریف را تا حدود زیادی از بین ببرد. این پرس تا لحظات آخر نیز در تیم کشورمان دیده شد. البته اگر حریفان بتوانند از پرس سنگین خارج شوند، ایجاد موقعیت خواهند کرد. اتفاقی که در نیمه نخست و به ویژه از جنارح راست ایران رخ داد.
نکته دوم؛ استفاده از روشی کاملا تهاجمی و متفاوت از قبل بود. هرچند شهریار مغانلو تک مهاجم ثابت تیم کشورمان تلقی میشد، اما مهدی طارمی به عنوان مهاجم دوم یا سایه بازی میکرد و تقریبا نقش کلیدی در تمامی لحظات هجومی داشت.
همراه با این دو نفر؛ علی قلیزاده و محمد محبی نیز بهعنوان دو وینگر در جناحین حضور داشتند. مدافعان کناری هم تمایل زیادی به حضور در فاز تهاجمی داشتند. البته در این بین، احسان حاجصفی که مشخص است به دوران بازنشستگی نزدیک شده بازهم توفیق چندانی نداشت. او در دفاع چپ هیچ کار مثبتی نکرد و در پنج دقیقه پایانی جای خود را به میلاد زکیپور داد. جالب اینکه زکیپور در زمان اندک حضورش در میدان، ۲ ارسال بینقص روی دروازه روسیه انجام داد که موقعیتهای خطرناکی را رقم زد، کاری که حاجصفی توان انجامش را نداشت.
نباید از عملکرد درخشان محمد محبی نیز به سادگی عبور کرد که با فضا سازی، ارسالها و تکنیک خود بارها خط دفاع روسیه را کلافه کرد و نشان داد که سزاوار حضور در ترکیب اصلی تیم ملی است و میتواند خیلی مفیدتر از لژیونرهایی باشد که فقط نامی از آنان باقی مانده است.
با پذیرش این مساله که با چند جلسه تمرین و یک بازی، نمیتوان در خصوص عملکرد تیمها نظر خاصی ارائه کرد اما تفاوت بازی ایران نسبت به گذشته کاملا مشخص بود.
تیمی که نیاز به حمایت دارد تا با جوانگرایی تدریجی بتواند آینده فوتبال ایران را تامین کند. باید بپذیریم که تیم ملی ایران با نسل فعلی به غیر از راهیابی به جامهای جهانی توفیق دیگری نداشته و در آسیا موفق نبوده است. پس اگر میخواهیم در آسیا موفق باشیم، باید بازیکنان جدید و جوان را به بدنه تیم اضافه کنیم.
قطعا فوتبال تهاجمی و البته حساب شده، بسیار بهتر و تماشاگرپسندتر از روش تدافعی است. پس در فاصله کوتاه تا جام ملتهای آسیا، همه باید همراه تیم ملی باشند تا شاید طلسم ناکامی در قاره کهن شکسته شود.
تیمی که با کیروش و هزینه گزاف و البته خواستههای متعددش، حرفی در آسیا برای گفتن نداشت حالا به دست مربی داخلی سپرده شده و میتواند با وفاق و همدلی موفق شود. صد البته که چندتن از بازیکنان این تیم که خود را فراتر از یک بازیکن میدانند، باید از خواب بیدار شده و با آنان برخورد قاطعی شود تا تیم ملی را باشگاه خود اشتباه نگیرند.