سرویس دیدگاه مشرق - در حال حاضر، امنیت فرهنگی ایران با مجموعهای از چالشهای ناشی از جهانیشدن، هژمونی فرهنگی غرب، جداییطلبی فرهنگی- قومی و بهویژه جهانیشدن اطلاعات مواجه است.
بنابراین موضوع امنیت فرهنگی در عصر ارتباطات اهمیت زیادی پیدا کرده است. بر این اساس، پرداختن به نگرانیهای مربوط به امنیت فرهنگی، بهعنوان جنبهای از امنیت ملی، میبایست در سالهای اخیر، با توجه به گسترش استفاده از فضای مجازی در ایران، بهطور فزایندهای در کشورمان مورد توجه قرار میگرفت که متأسفانه از آن غفلت شد.
فرهنگ، سنگ بنای شکلگیری و توسعه یک کشور و مظهر خِرد و تمدن متعارف یک کشور است. کشوری که فرهنگ خود را ایمن کرده باشد بهتر میتواند نظام فرهنگی ملی خود را بسازد و مدیریت کند و همچنین انسجام و خودشناسی فرهنگ قومی خود را حفظ کند.
امنیت فرهنگی ملی، از یک نگاه میتواند چهار جنبه اصلی داشته باشد: امنیت زبان، آدابورسوم، ارزشها و سبک زندگی.
(1) زبان؛ اساسیترین و بادوامترین جزء تمدن است. هنگامی که کشوری استقلال زبانی خود را از دست میدهد، فرهنگ ملی خود را کاملاً واژگون میبیند.
(2) آدابورسوم یک ملت در طی یک فرآیند طولانی توسعه و پیشرفت تاریخی شکل میگیرد و الگوی رفتاری مشترکی را تشکیل میدهد که انتظار میرود مردم از آن الگوبرداری کنند. آنها حامل خاطرات فرهنگی یک ملت هستند و بنابراین به بخش مهمی از فرهنگ یک ملت تبدیل میشوند.
(3) ارزشها جنبههای ذاتی و عمیق فرهنگ هستند. امنیت ارزشی به نگرش اکثریت شهروندان نسبت به ارزشهای سنتی و مدرن اشاره دارد.
(4) امنیت سبک زندگی به الگوهای زندگی روزمره در یک فرهنگ خاص اشاره دارد، از لباسهایی که مردم میپوشند تا غذایی که میخورند. همه این جنبهها در کنار هم پایه و اساس امنیت فرهنگی یک ملت را تشکیل میدهند. [1]
بنابراین، حفظ امنیت فرهنگی ملی به ایجاد یک ملت قوی کمک میکند و همچنین میتواند ابزار قدرتمندی برای طرح قدرت نرم باشد. در عین حال، فرهنگ در معرض تهدیدها و تأثیرات بسیاری است. اشغال کشورهای مختلف در طول تاریخ توسط اشغالگران و تحمیل زبان خویش به کشور اشغالشده نمونههای تاریخی از تحمیل مستقیم فرهنگ خارجی است. مانند اشغال هند توسط انگلیس، اشغال تایوان توسط ژاپن، اشغال الجزایر توسط فرانسه و ...
حال، عصر ارتباطات راههای جدیدی را برای تضعیف فرهنگهای ملی و یا اگر بهطور مثبتتر بخواهیم بیان کنیم، تأثیرات جدیدی را در فرهنگهای ملی ایجاد کرده است.
در عصر ارتباطات، شبکهای جهانی ایجاد شده که از مرزهای ملی فراتر رفته و موانع فرهنگی را در هم میشکند. در کشور شبکهای به اصطلاح، مردم از مناطق مختلف نه تنها میتوانند اطلاعات انفجاری را در هر زمان دریافت، انتشار و به اشتراک بگذارند، بلکه میتوانند جوامع شبکه مجازی را برای بیان ایدههای خاص خود و شرکت در فعالیتهای اجتماعی ایجاد کنند. همه اینها به محوکردن تمایزات جغرافیایی بین کشورها و حذف مرزهای فرهنگی کشورها منجر میشود و در نتیجه نسل جدیدی را به وجود آورده است که بایستی آنها را «شهروندان اینترنت» (netizens) نامید. [2]
این شهروندان در معرض خطر از دستدادن حس تعلق و هویت جمعی خویش هستند. در مواجهه با جهانیشدن اطلاعات، حاکمیت فرهنگی بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای در حال توسعه مانند ایران، به دلیل جنبههای منفی آن بهشدت به چالش کشیده شده است. اما از سوی دیگر، جهانیشدن ارتباطات و اطلاعات فرصتهای جدیدی را نیز برای کشورها فراهم میکند تا امنیت فرهنگی ملی خود را ارتقا دهند. در مواجهه با تهدیدات و فرصتهای فرهنگی، کشورها باید نقاط قوت و ضعف فرهنگی خود را بهطور کامل درک کنند تا بتوانند از فرهنگ ملی خویش محافظت کنند.
ایران هنوز از نظر ترویج فرهنگ خویش ضعیف است، اگرچه تلاشهایی در این راستا صورت گرفته است ولیکن وضعیت ایرانهراسی در دنیا حاکی از این است که این کوششها بههیچ عنوان کافی نبوده است. علاوه بر این، زبان و ادب فارسی، ارزشهای اسلامی- ایرانی، آدابورسوم ملی و سبک زندگی ایرانی- اسلامی که اجزای تشکیلدهنده یک فرهنگ هستند، با چالشها و تهدیدهای بزرگی روبهرو میباشند.
وضعیت فرهنگی کشور و خصوصاٌ اغتشاشات اخیر حاکی از این است که ما با یک بحران فرهنگی مواجه هستیم. بدیهی است که در صورت تداوم این روند ممکن است هویت اسلامی- ایرانی مورد تهدید اساسی قرار گیرد. ترویج سبک زندگی غربی در کشور، ارزشزدایی از استکبارستیزی و حمایت از مظلوم، ایدئولوژیزدایی از جوانان ایرانی، حجابستیزی در بین زنان، تحریف روایتهای هویتی انقلاب اسلامی، تهاجم رسانههای فارسیزبان و غیرفارسیزبان خارج از کشور به هویت اسلامی- ایرانی، حرکتهایی در سطح بعضی از کشورهای همسایه در خصوص تبدیل نام خلیج فارس به خلیج عربی و همچنین مصادره برخی مفاخر و سنن ایرانی توسط آنها و... نمونههایی از خطرات و تهدیدات علیه امنیت فرهنگی کشورمان است که قرار گرفتن در عصر ارتباطات، عمق، گستره و سرعت آن را دوچندان مضاعف کرده است.
البته این بدان معنا نیست که فرصتهایی را نیز به همراه ندارد؛ در دهههای اخیر، جهان شاهد پیشرفتهایی در توسعه فناوری اطلاعات بوده است که در نتیجه، شبکهها بهسرعت گسترش یافتهاند. این امر منجر به تغییرات اجتماعی در بیشتر جوامع شده و فضای رقابتی جهانی را تغییر داده است و لذا تحت چنین سناریویی فرصتهایی نیز پدید آمده است.
اکنون فرصتهای گستردهای برای فعالیتهای فرهنگی وجود دارد که قاعدتاً با ساماندادن صنعت فرهنگی ایران میتوان از این فرصت سود برد. توسعه سریع فناوری اطلاعات، رقابت بینالمللی محصولات فرهنگی را افزایش داده است که میتواند به سراسر جهان منتقل شود.
بهعنوان بخشی از این فرصت، نظر آگاهانه و تئوری علمی و همچنین شاهکارهای فرهنگی را میتوان برای دستیابی به تعداد زیادی از مردم منتشر کرد و همچنین مردم جهان را در مورد ایران آموزش داده و الهامبخش آنها بود. علاوه بر این، در حال حاضر فرصتهای بیشتری برای ارتباط فرهنگی بینالمللی برای دسترسی به ایران و عامه مردم کشورمان، عمدتاً از طریق اینترنت، وجود دارد، البته تا زمانی که ترتیبات مناسب در مورد استفاده از آن انجام شود.
بهعنوان بخشی از این فرصت، افزایش دانش انگلیسی درباره ایران کمک میکند تا کشورمان در فرهنگ جهانی مشارکت و رقابت کند.
حفاظت از امنیت فرهنگی ایران بایستی به یک اصل اساسی در حکمرانی فرهنگی ایران تبدیل شود و لازم است اهمیت فزایندهای به امنیت فرهنگی ملی ایران در عصر اطلاعات جهانی داده شود. حاکمیت با تمام قوای خویش ضروری است توجه بیشتری به این موضوع داشته باشد.
دولت ضمن تمرکز بر بهبود سیستم مدیریت فرهنگی، ایجاد و بهبود سیستم بازار فرهنگی مدرن و نیز ایجاد یک سرویس فرهنگی عمومی پیشرفته، بایستی توجه بیشتری به توسعه و پیشرفت فرهنگی در ایران کند، البته با درک و تأکید بر اهمیت حفاظت از فرهنگ ملی در مواجهه با عوامل تهدیدکننده داخلی و خارجی.
تهدید اصلی که ما با آن مواجه هستیم، از جانب فرهنگهای سلطهگر بیرونی است. ایران با برجسته کردن فرهنگ اسلامی- ایرانی خویش و بهبود وضعیت زبان فارسی بهعنوان یک زبان قدرتمند و ایجاد یک سیستم فرهنگی گفتگومحور، بهطور فعال به آن تهدیدها و چالشها و همچنین ترویج فرهنگ اسلامی- ایرانی در جهان پاسخ خواهد داد.
درواقع، حاکمیت کشور با تلاش برای ساختن خانه معنوی مشترک برای همه ملت ایران و تقویت زبان و ادب فارسی، موجبات توجه بیشتر به روحیه ملی را فراهم کرده و باعث پرورش و برجستهکردن آن خواهند شد.
همچنین یک سیستم فرهنگی گفتگومحور، بایستی نیازهای توسعه عملی فرهنگ اسلامی- ایرانی را در نظر بگیرد، یعنی آن جنبههایی از فرهنگهای خارجی که برای توسعه فرهنگی ایران مفید است را جذب کرده و در عین حال در مقابل تأثیرات فاسد و منحط فرهنگی مقاومت کند.
ایران همچنین بایستی در همه حال بهدنبال تعمیق اصلاحات در سیستم فرهنگی خویش باشد و لذا اقدامات متعددی بایستی از سوی دولت و حاکمیت در حوزههای فرهنگی انجام شود.
از جمله تغییر کارکرد مدیریت فرهنگی و تسریع در اصلاح سیستم آن، بهبود مستمر در سیاستهای فرهنگ عمومی، تعبیه زیرساختهای فرهنگ عمومی و ارتقاء سیستم خدمات فرهنگ عمومی و نیز سرزندگی نهادهای فرهنگی خُرد بایستی در دستور کار حکمرانی فرهنگی کشور قرار گیرد.
سرزندگی نهادهای فرهنگی خُرد یعنی ارتقاء کیفیت واحدهای فرهنگی شرکتها و سازمانهای انتفاعی و نیز اصلاح و بهبود مداوم موسسات فرهنگی غیرانتفاعی مورد توجه قرار گیرد. در نتیجه این موارد، پیشرفت قابلتوجهی در توسعه فرهنگی کشور حاصل خواهد شد.
یکی دیگر از موارد بسیار مهم، جهت تقویت فرهنگ ملی، میتواند انعقاد قرارداد همکاری بین وزارت فرهنگ و یکی از بانکهای کشور جهت حمایت از توسعه صنایع فرهنگی باشد. مبتنی بر این قرارداد آن بانک موظف است به طور فعال محصولات و خدمات نوآورانه مالی جامع را به شرکتهای برجسته در صنایع فرهنگی کشور ارائه دهد.
علاوه بر این گسترش سیاست مالیات ترجیحی و کاهش آستانه دسترسی به بازار، موجبات رونق صنایع فرهنگی کشور را به طور مؤثری تضمین خواهد کرد. با تمرکز به صنایع فرهنگی، حکمرانی فرهنگی کشور کانون توجه خود را بر روی محتویات فرهنگی کلیدی مانند انتشارات، تبلیغات فیلم و تلویزیون، انیمیشن، سرگرمی نمایشگاهی و خلاقیت فرهنگی بایستی قرار داده و به توسعه یکپارچه صنعت فرهنگ سرعت ببخشد.
در چارچوب تحولات سریع در فناوری اطلاعات، ایران نیز بایستی بر توسعه صنعت فرهنگی اینترنتی و ابداع ابزارهای لازم برای حمایت از محصولات فرهنگی آنلاین تمرکز کند. تمرکز ویژه دیگر در رابطه با ادبیات و هنر باید باشد. از گروههای هنرهای نمایشی حمایت شود تا به تولید آثار با کیفیت بپردازند در این راستا لازم است مدیریت و هدایت ادبیات و صنعت هنر تقویت شود. و گروههای محلی و هنری، اعم از حرفهای و آماتور، جهت برانگیختن اشتیاق مردم برای توسعه فرهنگ اجتماعی حمایت شوند.
از طریق این اقدامات، امنیت فرهنگی ایران به خوبی مورد توجه قرار گرفته و پیشرفتهای زیادی در ساخت بخش فرهنگی حاصل خواهد شد. همه اینها در خدمت تقویت فرهنگ ارگانیک بومی و در عین حال ترویج قدرت نرم ایران در جهان است.
با وجود این، همانطور که مقام معظم رهبری نیز در دیدار آذر 1401 با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره فرمودند، نقاط ضعف و چالشهای داخلی فرهنگی نیز وجود دارد که باید به آنها توجه شود. در این میان، در عین اینکه ضرورت بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور از همه ضعفهای دیگر مهمتر است، رصد و شناخت دقیق ضعفها و گزارههای غلط فرهنگی در عرصههای مختلف بسیار راهگشا است.
ضعف محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای در اعتلای اخلاقی و صیانت هویتی؛ کمتوجهی به زبان فارسی به عنوان رکن هویت ملی؛ استقبال پایین از آثار و کالاهای فرهنگی و هنری داخلی در قیاس با خارجی در برخی از حوزههای فرهنگی و هنری و رسانهای؛ پایینبودن تقاضا و سهم آثار، خدمات و کالاهای فرهنگی در سبد خرید خانوار؛ کمتوجهی جامعه فرهنگی و هنری به شکلگیری بازارهای جدید بر اساس تحولات تکنولوژیک؛ فقدان نظام جامع آماری حوزه فرهنگ، هنر و رسانه؛ نبود شفافیت کافی در توزیع و مصرف بودجهها و یارانههای حمایتی حوزه فرهنگ، هنر و رسانه؛ عدم دسترسی مناطق محروم و روستاها به آثار، خدمات و کالاهای فرهنگی و هنری و رسانهای؛ عدم تعادل و نابرابری توسعه فرهنگی در پهنه سرزمینی با توجه به استقرار جمعیت؛ ضعف پشتوانه اندیشگی و فکری نظام تولید و مصرف فرهنگی، هنری و رسانهای؛ مهاجرت سرمایههای انسانی حوزه فرهنگ و هنر و رسانه به بیرون از ایران و کاهش مرجعیت فرهنگی و هنری و رسانهای داخلی؛ نبود راهبرد منسجم ملی در تعامل فرهنگی با جهان و نداشتن دیپلماسی فعال فرهنگی؛ ضعف مبادلات فرهنگی (صادرات فرهنگی)؛ نارسایی جدی در رصد و پایش محیط فرهنگی بینالمللی و موقعیتیابی در این محیط؛ فقدان رتبهبندی مناسب مناطق و کشورهای مختلف جهان برای گسترش روابط و فعالیتهای فرهنگی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران؛ ضعف آموزش و پژوهشهای مورد نیاز برای ورود به بازارهای جهانی فرهنگی؛ ضعف مشارکت بخش خصوصی و مردمی در سیاستگذاری، برنامهریزی و فعالیتهای فرهنگی و هنری؛ [3] و... از جمله ضعفهای فرهنگی در کشور است که برای تقویت و ارتقاء امنیت فرهنگی بایستی به آنها توجه شود.
در انتها تأکید میشود که هر چند اضافهشدن «امنیت» به «فرهنگ» القای تهدیدمحوری در مقوله امنیت فرهنگی است، ولیکن برای موفقیت و پیشرفت در این حوزه ناچار از تلفیق رویکرد سلبی و ایجابی هستیم و لذا در عین دیدن تهدیدات فرهنگی علیه کشورمان در سطح بینالمللی، بایستی فرصتهای فرهنگی کشورمان نیز دیده شده و تقویت گردد. همچنین در عین برنامهریزی داخلی برای برطرفکردن ضعفهای فرهنگی باید در پی تقویت نقاط قوت فرهنگی کشورمان باشیم. به نظر مجموع این نگاه میتواند راهگشای امنیت فرهنگی کشور در عصر ارتباطات باشد.
نویسنده: حسین تدین؛ عضو پژوهشکده فرهنگ پژوهشگاه
منابع
[1] - Shi Yingzhong, “On National Cultural Security,” The Academy Journal of Beijing Normal University, 2004.
[2] - Hauben, Michael; Hauben, Ronda (1997). "Preface: What is a Netizen". Netizens: On the History and Impact of Usenet and the Internet. pp. 2–3.
[3] - این نقاط ضعف برگرفته از برنامههای آقای دکتر صالحی، وزیر پیشین فرهنگ، برای ارائه در روز رایگیری از مجلس است.