به گزارش سرویس جهان مشرق، در هفتههای اخیر، حملهی مجدد به پل کریمه و اقداماتی از قبیل حمله با پهپاد به مسکو توسط نیروهای اوکراینی و همزمان مواضع رجزگونهی ولودمیر زلنسکی، رییس جمهور اوکراین، و گفتن عباراتی از این دست که " جنگ در حال رسیدن به روسیه است"، بار دیگر مبحث احتمال حملهی مستقیم به خود زلنسکی توسط نیروهای روسی یا عوامل روسیه و حذف فیزیکی او را هم در داخل محافل سیاسی و رسانهای روسیه و هم در فضای بینالمللی پررنگ کرده است. تا این جای کار و تا این مقطع از زمان شروع عملیات ویژه روسیه در اوکراین، ظاهرا نزد کادر رهبری روسیه و شخص پوتین، انگیزهها و دلایل برای عدم حذف فیزیکی زلنسکی دست بالا را داشته است، اما به نظر می رسد که با تغییر معادلات در میدان نبرد، این موازنه هم تغییر کرده است.
روز 1 آگوست، نشریهی آمریکایی پرنفوذ و تاثیرگذار «پولیتیکو» در مقالهای به سناریوی ترور یا حذف فیزیکی رییسجمهور اوکراین و پیامدهای و بدیلهای آن پرداخته است. خود این مساله، نشان از آن دارد که احتمال طراحی و عملیات روسها با هدف حذف فیزیکی زلنسکی از همیشه پررنگتر شده است.
تاکید می شود که بازنشر این مقالهی پولیتیکو صرفا از باب آشنایی با مواضع و ادبیات طرفین درگیری است و همهی محتوای آن مورد تایید یا نظر مشرق نیست.
**
وقتی از ولودیمیر زلنسکی پرسیده شد که آیا از تلاشهای روسیه برای کشتن او نگران است یا خیر، او پاسخ داد که نمیتواند نگران این موضوع باشد.
رئیس جمهور اوکراین ماه گذشته در مصاحبهای با CNN گفت:
"اگر دائماً به آن فکر میکردم، خودم را از دسترس خارج می کردم، بسیار شبیه پوتین که اکنون پناهگاه خود را ترک نمیکند...البته محافظان من باید فکر کنند که چگونه از این اتفاق جلوگیری کنند و این وظیفه آنهاست. من به آن فکر نمی کنم."
در حالی که این سوالی است که زلنسکی چندان مشتاق شنیدن آن نیست، اما حامیان او در داخل و خارج از کشور نیز نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. رئیسجمهور اوکراین از زمانی که پیشنهاد تخلیه دفترش را رد کرد و به امدادگران آمریکایی گفت: «من به مهمات نیاز دارم، نه ماشینسواری»، نقشی کلیدی را در جلب حمایت بینالمللی برای مبارزه با روسیه ایفا کرده است.
جای تعجب نیست که قانونگذاران روسی و وبلاگنویسان نظامی افراطی ناسیونالیست این کشور در همنوایی با هم، خواستار هدف قرار گرفتن او شدهاند. موقعیت زلنسکی به عنوان نمادی از آنچه که غرب به عنوان یک مبارزه عادلانه تلقی می کند، توانایی او در التماس و {همزمان}سرزنش متحدانش تا زمانی که به خواستهاش برسد، تمایل جسورانهی او برای انتشار عکسهایش در زمان حضور در خط مقدم جبهه و حضورهایش در پارلمان – اینها او را یک چهرهی سرسخت نشان می دهد.
چند هفته پس از تهاجم گسترده ولادیمیر پوتین در فوریه 2022، مشاور ارشد زلنسکی، میخائیل پودولیاک، فاش کرد که دست کم ده ها سوءقصد جدی علیه رئیس او توسط تیم های خرابکارانه و اطلاعاتی روسی، از جمله چچن ها و مزدوران واگنر، صورت گرفته است که تلاش می کردند تا به محله دولتی کیف که به شدت محافظت می شود و تحت نظارت است، نفوذ کنند.
گزارش شده است که خود زلنسکی مدت کوتاهی پس از تهاجم، نشست «زوم» را با سناتورهای آمریکایی افتتاح کرد و گفت که ممکن است آخرین باری باشد که آنها او را زنده خواهند دید.
واضح است که خطرات اکنون کمتر از آن چیزی است که در اولین هفتههای پر هرج و مرج جنگ وجود داشت، زمانی که تانکهای روسی پایتخت اوکراین را منهدم میکردند و کمتر کسی فکر میکرد که این کشور درگیر جنگ دوام بیاورد. اما هیچ کس در دولت اوکراین یا پارلمان این کشور شک ندارد که این خطر همچنان بالاست.
در ماه مارس، پس از هجوم خرابکاران روسی ضدپوتین به مرز و حمله به دو روستای روسی در استان بریانسک، مجدداً درخواستها برای کشته شدن زلنسکی مطرح شد. میخائیل دلیاگین، نماینده مجلس گفت: «تنها پاسخ عادی» به این حادثه، «حذف فوری زلنسکی» است.
به دلیل تهدیدی که زندگی او را تهدید می کند، سفرهای خارجی زلنسکی با بیشترین رازداری برنامهریزی شده است. مقامات اوکراینی در فوریه گذشته هنگامی که سفر برنامهریزی شده او به بروکسل، سه روز قبل از ورود وی به بیرون درز کرد و سفر او را مخاطرهآمیز کرد، خشمگین شدند. به طور مشابه، دولت بلغارستان نزدیک بود یک سفر ماه گذشتهی زلنسکی را، پس از انتشار جزئیات آن در مطبوعات، لغو کند.
و البته کرملین سابقه وحشتناکی در عملیات ترور دارد. الکساندر لیتویننکو، افسر اطلاعاتی روسی که به بریتانیا پناهنده شد و در سال 2006 با تشعشعات مسموم شد، یا مسمومیت نافرجام نوویچوک سرگئی اسکریپال، یک مامور دوجانبهی بریتانیایی در سالزبری، انگلستان در سال 2018 را در نظر بگیرید.
جانشینی قانون اساسی
با توجه به مخاطرات و خطر، جای تعجب نیست که مقامات اوکراینی تمایل دارند درخواستها را برای بحث در این مورد را که در صورت موفقیت روسیه چه اتفاقی میافتد، نادیده بگیرند ، یا از مصاحبه دربارهی آن خودداری می کنند، چرا که ابعاد موضوع بسیار خوفناک به نظر می رسد.
با این حال، با وجود عدم تمایل به مواجههی علنی با این سوال، طبق مصاحبه با مقامات و قانونگذاران اوکراینی و همچنین تحلیلگران، طرحی در حال اجراست. در واقع، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، سال گذشته به اخبار سی بی اس گفت:
"اوکراینیها برنامههایی در دست دارند - که من در مورد آن صحبت نمیکنم یا وارد هیچ جزئیاتی نمیشوم - تا مطمئن شوند آنچه را که «تداوم دولت» مینامیم، وجود دارد. حالا به هر طریقی."
از نظر رسمی، طبق قانون اساسی، خط جانشینی مشخص است. میکولا کنیاژیتسکی، یکی از نمایندگان مخالف از شهر لووو در غرب گفت:
"زمانی که رئیس جمهور نتواند وظایف خود را انجام دهد، رئیس وِرخوونا رادا{پارلمان اوکراین}مسئولیت های او را بر عهده می گیرد. بنابراین، هیچ خلاء قدرت وجود نخواهد داشت."
رئیس مجلس رادا - روسلان استفانچوک، یکی از اعضای حزب خادم مردم به ریاست زلنسکی - در نظرسنجیها از اعتماد عمومی بالایی برخوردار نیست. نرخ اعتماد به آن، حدود 40 درصد است، یعنی کمتر از نیمی از محبوبیت شخص زلنسکی. و استفانچوک نزد قانونگذاران مخالف محبوبیت ندارد.
آدریان کاراتنیکی، کارشناس ارشد غی مقیم مرکز اوراسیای شورای آتلانتیک، گفت:
"اما فکر نمیکنم این مهم باشد. یک تیم رهبری قوی وجود دارد و من فکر میکنم که شاهد حکومت جمعی خواهیم بود."
شورای حکومتی به احتمال زیاد از استفانچوک به عنوان صدر شورا، همراه با آندری یرماک، تهیهکننده سابق سینما و وکیل که رئیس دفتر رئیسجمهور است، وزیر امور خارجه، دمیترو کولهبا و وزیر دفاع، الکسی رزنیکوف، تشکیل میشود. والری زالوژنی به عنوان ژنرال ارشد کشور باقی خواهد ماند.
کاراتنیکی گفت که امیدوار است نقشی برای شخصیت تلویزیونی، سرهی پریتولا، در این شورا ببیند که اکنون ابتکارات خیریه بزرگ را اجرا می کند و از اعتماد عمومی بالایی برخوردار است.
کاراتنیکی، نویسنده کتاب «میدان نبرد اوکراین: از استقلال تا جنگ روسیه» میگوید:
"کشور به نقطهای از همبستگی و وحدت ملی بسیار اساسی رسیده است، بنابراین اگر اتفاق وحشتناکی برای زلنسکی بیفتد، آنقدر که فکر میکنید تعیینکننده نخواهد بود.”
او خاطرنشان کرد که اوکراین یک ساز و کار اداری، نظامی و دیپلماتیک "خوب" ایجاد کرده است. او افزود:
"نمیخواهم بگویم که زلنسکی به این موضوع بیربط است. اما من فکر می کنم که وحدت کشور امری حیاتی است."
شوک سیستم
تاریخ نیز اطمینان خاطر می دهد. توطئه گران کرملین بهتر است مقالهای مبتنی بر داده را بخوانند که توسط دو پژوهشگر دانشگاهی، بنجامین جونز و بنجامین اولکن، برای دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا (NBER) در مورد تأثیر 59 مورد ترور رهبران ملی بین سال های 1875 تا 2004 روی موسسات حکومتی و روند جنگ انجام شد. آنها به این نتیجه رسیدند که «ترور خودکامگان تغییرات اساسی در نهادهای کشور ایجاد می کند، در حالی که ترور دموکرات ها این گونه نیست.»
چند هفته پس از کشته شدن پرزیدنت آبراهام لینکلن هنگام تماشای نمایشی در تئاتر فورد واشنگتن دی سی، نخست وزیر بریتانیا، بنجامین دیزرائیلی با اطمینان گفت: «ترور هرگز تاریخ جهان را تغییر نداده است». این ترور در واقع تأثیر چندانی در معکوسکردن اصلاحات دولت او نداشت.
در نمونهی تاریخی کهنتر، قاتلان ژولیوس سزار در هدف خود برای نجات جمهوری روم محکوم به فنا از دیکتاتوری، شکست خوردند، اما در عوض فقط باعث آغاز جنگهای داخلی شدند که انتقال به ظاهر اجتنابناپذیر به نظام امپراتوری سزارها را تسریع کردند. نیم قرن پس از بیان سخنان دیزرائیلی، تأثیر خارقالعاده ترور وارث هاپسبورگ، آرشیدوک فرانتس فردیناند، در ژوئن 1914، یعنی وقوع جنگ اول جهانی، برای چندین دهه در سراسر اروپا محسوس بود.
وضعیت اوکراین طبیعتاً خاص است. با تقویت نهادهای دموکراتیک خود، با جمهوری روم رو به زوال، که به طور قطع به روزهای آخر خود رسیده بود، فاصله زیادی دارد. و اروپا همین حالا هم در جنگ است.
اگرچه مرگ زلنسکی یک شوک روانی خواهد بود، اما به نظر کاراتنیکی، برای ارزیابی تاثیر واقعی آن، باید این را در نظر گرفت که چگونه اوکراین از زمانی که روسیه تهاجم تمام عیار خود را آغاز کرده است، متحول شده است.
او گفت که حمله پوتین به طور ناخواسته به ایجاد یک حس قوی جدید از ملیت اوکراین و شکل دادن به "موسسات مورد اطمینان" کمک کرد. او افزود که مردم «از نظر اهداف» با هم متحد هستند.
کنیاژیتسکی، قانونگذار اپوزیسیون گفت:
"یادآوری این نکته مهم است که عوامل کلیدی در مبارزه اوکراین در برابر تجاوز روسیه، انعطاف پذیری نیروهای مسلح، مهارت فرماندهی و پیروزیهای آن در جبهه است. این چیزی است که از نظر ثبات سیاسی اوکراین بیشترین اهمیت را دارد."
ضعیفترین حلقه زنجیر
اگر یک حلقه ضعیف در این سناریو وجود داشته باشد، احتمالاً در اوکراین نیست، بلکه در میان متحدان آن است.
اوکراینیها نگاه متعادلتری به زلنسکی دارند و هم نقاط قوت و هم ضعف او را میبینند. در حالی که او به خاطر رهبری خوبش در زمان جنگ مورد ستایش قرار گرفته است، اما به دلیل گامهای اشتباهش مورد انتقاد نیز قرار گرفته است - به ویژه به دلیل عدم آمادگی بهتر برای تهاجمی که او بعید می دانست. در حال حاضر، کنار گذاشتن نمایندگان مخالف توسط او و پوست نازک او در برابر انتقاداتِ حتی سازنده، و همچنین تمایل او به سرزنش دیگران به خاطر اشتباهات، مورد توجه قرار گرفته است.
در مقابل، رسانههای بینالمللی مجذوب جذابیت کاریزماتیک زلنسکی و و مسحور سادگی داستان داوود در برابر جالوت هستند. تحول رئیسجمهور اوکراین از رهبر ناامیدکننده زمان صلح به «پدر بنیانگذار جدید، جوان و باشکوهِ» دنیای آزاد- به تعبیر اغراقآمیز روشنفکر فرانسوی برنارد هانری لوی - شگفت انگیز بوده است.
لفاظی و خطابهی او قلب مخاطبان از واشنگتن تا لندن و بروکسل تا ورشو را تسخیر کرده است. حذف او احتمالاً بسیاری از همین افراد را متحیر میکند و مطمئن نیستند که چه کاری باید انجام دهند. این می تواند بر فشارها برای مذاکره و سازش{با روسیه} بیافزاید.
با این حال، این یک جنگ یک نفره نیست. و حداقل در اوکراین، کمتر کسی شک دارد که رهبران دیگر، با شایستگی یکسان با زلنسکی، به همان موقعیتی می رسیدند که زلنسکی از زمان شروع جنگ رسید.
یاروسلاو آژنیوک، یک کارآفرین اوکراینی، احتمال این که ترور زلنسکی توسط روسیه بتواند "مسیر تاریخ را عوض کند"، رد کرد، اما در صورت رخ دادن چنین واقعهای، اوکراین دچار یک شکست خواهد شد.
او گفت:
"زلنسکی نقش رهبری خود را در این دوران چالش برانگیز به خوبی انجام می دهد. با این حال، احساس اکثریت مطلق اوکراینیها این است که ما هرگز تسلیم نخواهیم شد و هرگز عرصه را به روسیه واگذار نخواهیم کرد."