به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویٰژه خود نوشت: این تحلیل را مجله نیوزویک منتشر کرده و نوشته است: واقعیت این است که روندهای دیپلماتیک جاری در خاورمیانه، بازتابی است از سیاست خارجی مستقل و غیروابستهای که اکنون به ویژگی قدرتهای خاورمیانه در یک جهان چند قطبی تبدیل شده است. در اینجا درسی برای واشنگتن وجود دارد: اتخاذ یک سیاست خارجی تراکنشی که بر دیپلماسی منعطف تکیه دارد و همزمان پرهیز از درگیرشدن در منازعات خطرناک. این رویکرد، موقعیت بهتری را برای آمریکا فراهم میکند تا با منطقه خاورمیانه در چارچوبی تعامل کند که درجه نه چندان بالای اهمیت این منطقه برای امنیت و رفاه آمریکا را هم بازتاب دهد. کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه، نتیجه طبیعی چند قطبی شدن و تمرکز واشنگتن بر رقابت قدرتهای بزرگ است. با این حال سیاست کلی آمریکا نسبت به منطقه همچنان بدون سازگاری و هماهنگی با این تحولات جریان دارد. در سوریه، آمریکا همچنان به پیگیری مأموریتی ادامه میدهد که به درستی تعریف نشده و با خطرات بالایی همراه است.
اما حملات مداوم راکتی گروههای مسلح طرفدار ایران، آتشباری متقابل ترکیه – کردها و گیرودار متناوب با نیروهای روسیه، نشان میدهد که این ترتیبات برای سربازان آمریکایی به طور روزافزونی خطرناکتر میشود. با توجه به نبود منافع امنیتی روشنی برای آمریکا در این نقطه، خروج نیروها باید زودتر انجام میشد.
این رویکرد همچنین به تسریع روند تحکیم دوباره حاکمیت دولت سوریه کمک میکند، وضعیتی که به رغم خشونت حکومت اسد، جایگزین بهتری برای آشوب دهه گذشته است. همان طور که گرگوری گاوس در مجله فارین افرز استدلال کرد: «یک سوریه منتظم، قادر میشود که اجازه ندهد گروههای تروریستی از قلمروش استفاده کنند و در گذر زمان هم از حامیان روسی و ایرانیاش فاصله خواهد گرفت. چنین سوریهای از آنچه در حال حاضر وجود دارد، بهتر خواهد بود.»
به گزارش دیپلماسی ایرانی، نیوزویک میافزاید: روابط آمریکا با عربستان سعودی نیز گرفتار انتظارات غیرواقعی دو طرف از یکدیگر است. شگفتی ندارد که این تعارض، موجب شده ریاض، شراکت با کشورهای دیگر را گسترش دهد. تغییرات در بازار جهانی انرژی نیز افزایش اهرم ژئوپلیتیک کشورهای عضو اوپک را باعث شده است.
همانگونه که در اقدام اخیر اوپک برای کاهش تولید نفت دیده شد، این وضعیت به «افزایش قدرت آن دسته از کشورهای تولیدکننده نفت» میانجامد میشود که «بیشترین سهم از ظرفیت اضافی تولید نفت در جهان را کنترل میکنند و میتوانند تولید جهانی نفت را به سرعت افزایش یا کاهش دهند.»
«چرخش به شرقِ» عربستان و اهرم این کشور بر بازار جهانی انرژی، ویژگی بادوام سیاست خارجی مستقل و جسورانهتر این کشور خواهد بود. اما تعهدات تازه امنیتی آمریکا نمیتواند نفوذ واشنگتن بر این پادشاهی یا تغییر چشمانداز درازمدت رابطه را به همراه آورد. در عوض تمرکز واشنگتن بر برخی زمینههای اشتراک منافع از قبیل مبارزه با تروریسم، شراکت اطلاعاتی، ترویج ساختاری برای دفاع هوایی و امنیت دریایی در منطقه و تشویق یک راهحل سیاسی برای جنگ داخلی یمن، باید محور تعامل با ریاض باشد. خاورمیانه در حال دور شدن از ایالات متحده است. واشنگتن به جای تقلای بیهوده برای چسباندن خود به منطقه باید افول جایگاه خود را به عنوان فرصتی برای خروج بسیار ضروری از این منطقه - که در آن منافع در خطر چندانی هم ندارد - ببیند.