به گزارش مشرق، توافق صورت گرفته در پکن میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای توسعه روابط، طی ماههای اخیر روندی مثبت در ابعاد مختلف سیاسی، علمی، اقتصادی و ورزشی داشته و طرفین اراده خویش برای تحقق این مهم را در سطوح عالی نشان دادهاند.
این تحول بزرگ که با حضور رسمی سفرای طرفین در پایتختها وارد مرحله جدیدی شده، به دلیل ظرفیتهای بسیار زیاد دو کشور تاثیرات فراوانی بر تحولات جاری منطقهای و فرامنطقهای داشته و اثرات آن در حال بروز و ظهور است.
ایران و عربستان به عنوان دو رکن مهم و تاثیرگذار در منطقه قطعا میتوانند بسترساز مشترک تحولاتی مثبت در همگرایی منطقهای برای رفع بحرانها و چالشهایی باشند که ریشه در تحرکات و مداخلات بیگانگان دارد.
یکی از موضوعاتی که طی ماههای اخیر از سوی کارشناسان و فعالان سیاسی، اقتصادی و رسانهای در خصوص تاثیرات روابط ایران و عربستان در تحولات منطقه ذکر شده، تاثیر این روابط بر لبنان است، چنانچه وزارت خارجه لبنان اعلام کرده؛ توافق ایران و عربستان تاثیر مثبتی بر کل روابط منطقه خواهد داشت.
لبنان که با برخورداری از توان مقاومت، ضمن آزادسازی سرزمینهای اشغالی در جنوب و شکست ارتش صهیونیستی، نامش را در میان تاریخسازان منطقه ثبت کرده، طی سالهای اخیر به دلایلی از جمله دخالت بازیگران بیرونی و اختلافات درونی با شدیدترین بحرانهای اقتصادی و سیاسی مواجه است.
اکنون ناظران معتقدند توافق تهران-ریاض میتواند به کاهش تنشها و تحقق ثبات سیاسی و اقتصادی در لبنان کمک کرده و با تشویق سرمایهگذاریهای خارجی در کمک به نجات و خارج کردن لبنان از وخامت مستمر نقش داشته باشد.
از سویی؛ ظرفیتهای قابل توجه دو کشور در میان جریانهای سیاسی لبنان میتواند موجب کاهش اختلافات میان این جریانها و تسریع در روند انتخاب رئیس جمهور شود.
جمهوری اسلامی ایران همواره بر روند گفتمانی در منطقه برای کمک به حل بحرانها و نابسامانیها تاکید داشته، زیرا ریشه بسیاری از چالشها را در مداخلات خارجی و سوء تفاهماتی میداند که با گفتوگوهای منطقهای و نزدیکسازی دیدگاهها قابل حل هستند، بهویژه اینکه محور غربی-صهیونیستی همواره تنش در منطقه را ابزار رسیدن به اهداف خود قرار دادهاند.
پنج سفر امیرعبداللهیان به لبنان و رایزنی با مقامات این کشور از جریانهای سیاسی و قومی مختلف با تاکید بر آمادگی تهران برای کمک به حل مشکلات اقتصادی لبنان از جمله در حوزه سوخت و نیز انتقال دانش فنی و مهندسی در حوزههای متعدد، گواهی بر این مدعاست.
چنانچه وزیر امور خارجه کشورمان نیز در بیروت تاکید داشت، تهران قصد هیچگونه دخالتی در امور داخلی لبنان ندارد و میکوشد با نزدیک کردن این دیدگاه با طرف سعودی، روند تحقق ثبات سیاسی و اقتصادی لبنان را با تعامل سازنده با محوریت همگرایی جریانهای داخلی و بر اساس توجه به اصل استقلال و ظرفیتهای درونی این کشور و منطقه را تقویت کند، چه، کارنامه لبنان نشان میدهد که اختلافات درونی و نبود یک گفتمان جامع با دیدگاهی ملی، در کنار نسخههای تحمیلیِ غربیها، عملا به تعمیق شکافها و چالشها دامن زده و این کشور را در وضعیت فعلی قرار داده است.
بدیهی است که پیشزمینه هر تحول مثبتی در لبنان، همگرایی و گفتمان میان جریانهای لبنانی است که ظرفیتهای تهران-ریاض میتواند در تسریع این فرآیند نقشی موثر داشته باشند.
مهم اینکه؛ برخلاف رویه مداخلهجویانه غربیها که انتفاع خود را اولویت دانسته و حصول آن را در تشدید تنشهای قومی-مذهبی میجویند، ایران بر لزوم حق تعیین سرنوشت توسط ملتها و تحقق اراده جریانهای داخلی کشورها با تکیه بر اصل گفتمان تاکید داشته و همواره نیز آمادگی خود را برای کمک به این فرآیندها در قالب نگاه مشورتی اعلام داشته است.
نمود عینی این سیاست راهبردی را میتوان در برگزاری نشستهای جریانهای سیاسی سوری در ایران، کمک به نزدیکتر شدن دیدگاه عراقیها در مقاطع مختلف و بهبود همگرایی جریانهای افغانستانی مشاهده کرد.
اکنون نیز در همین چارچوب، تهران تاکید دارد که تبادل نظر با کشورهای منطقه از جمله عربستان جهت همافزایی بیشتر برای کمک به رفع نیازهای لبنان امری ضروری است، ضمن اینکه حل بحران آوارگان سوری در لبنان از نقطهنظر کاهش هزینههای بیروت نیازمند بهبود و تثبیت ثبات در سوریه است که میتواند یکی از موضوعات رایزنیهای ایران و عربستان برای حل چالشهای منطقه باشد.
در این خصوص نیز باید توجه داشت که؛ برخلاف ادعای رسانهها و مقامات غربی، نقش ایران و عربستان در حل مسائل منطقه از جمله لبنان، نه ناشی از مسئله شیعه و سنی بلکه در چارچوب معادلات جدید منطقهای و جهانی قابل تعریف است که همگراییِ منطقهای را مهمترین اصل در حل مشکلات برآمده از مداخلات بحرانساز بیگانگان میداند.