به گزارش مشرق، وقتی سریال «برکینگ بد» ساخته شد، تهیهکنندگان پیشبینی تولید حداکثر ۲سری را برای این مجموعه در ذهن داشتند. سریال که پخش شد، از همان قسمتهای اول چنان با توفیق مواجه شد که خیلی زود برنامهریزی برای فصلهای بعدی صورت گرفت. در نهایت این سریال با ۵فصل و ۶۲قسمت بهکار خود خاتمه داد.
این یکی از قواعد بازی است که موفقیت حکم به ادامهیافتن یک سریال بدهد. در سینما هم دنبالهسازی سنتی است دیرپا که در ایران هم مسبوق به سابقه است. نکتهای که در این میان اهمیت دارد، کشش دراماتیک و جذابیت است. آنچه در ایران معمولا رایج است، شتاب در راهانداختن فصل جدید یک سریال گلکرده و فیلمی است که گیشه پررونقی داشته است؛ شتابی که عموما دامن فرایند نگارش فیلمنامه را هم میگیرد؛ اتفاقی که بهنظر میرسد در مورد فصل دوم سریال «زخم کاری» هم رخ داده است.
چرا سریالهای دنبالهدار موفق نیستند؟
هر چقدر فرمول ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی در چند فصل خارج از ایران جواب میدهد و تماشاگران منتظر تماشای فصلهای بعدی هستند بهنظر ساخت سریال و فیلمهای دنبالهدار در کشور آنقدرها موفق نیست.
سریالهایی که معمولا در فصلهای بعدی خود ضعیفتر از فصل یک عمل میکنند.بهاحتمال زیاد نمونه موفق سریالهای فصلی در شبکه نمایش خانگی، «شهرزاد» حسن فتحی است که در ۳ فصل ساخته شد. اما میتوان با سریال «ساخت ایران» به روند افت سریالهای فصلی هم اشاره کرد. از دیگر نمونههای ناموفق میتوان به «عاشقانه» منوچهر هادی اشاره کرد که این عدمموفقیت در «دل» و بعدها فصل دیگرش «گیسو» به اوج خودش رسید. سریالهایی که با توجه به داستانی که داشتند شاید با ادامه تولید فصلهای بعدی میتوانستند مخاطب عمومی خوبی داشته باشند.
سریالِ دیگری که در شبکه نمایشخانگی پرحاشیه شد، «دراکولا»ی مهران مدیری بود که در ادامه «هیولا» ساخته شد. مجموعه خانگیای که نتوانست خوب پیش برود. این روزها فصل دوم «زخم کاری» محمدحسین مهدویان پخش خود را شروع کرده است؛ سریالی که ۲ قسمت از پخش آن میگذرد اما به اعتقاد خیلیها هنوز قوام نیافته و باید دید در قسمتهای بیشتر نظر مخاطبانش را تغییر میدهد یا نه؟
یک تصور غلط
بهنظر میرسد ساخته شدن فصلهای متعدد سریالها چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی شرایطی را فراهم آورده تا سازندگان به غلط تصور کنند کاری موفق ساختهاند. از همین رو به سمت ساخت فصل دوم و سوم سریالها میروند. این در حالی است که همان سریالها تنها در فصل نخست توانستهاند مخاطب داشته باشند. در شبکه نمایشخانگی نیز گاهی برای سودآوری و در تلویزیون هم به جهت نداشتن سوژه و حضور در کنداکتور این اتفاقات میافتد.
نکته دیگری که میتوان به آن اشاره کرد پلتفرمها هستند؛ پلتفرمهایی که خودشان توانایی تولید سریال را ندارند و بیشتر کارها سفارشی است و البته گروه سازندگان هم تأثیر خود را دارند، در دنیا بعد از بازیگران شناختهشده، فیلمنامهنویس مهم است اما ستاره بیشتر سریالهای شبکه نمایش خانگی کارگردانان هستند و همین موضوع باعث میشود که سریال ساخته شده نتواند کشش لازم را داشته باشد.
سریالهای طنز دنبالهدار موفقتر هستند
بیشتر از یک دهه است که تلویزیون به سمت ساخت سریالهای دنبالهدار رفته، سریالهایی که گاهی اوقات در جذب تماشاگر موفق عمل کردند و گاهی این تولیدات نتیجهای جز هزینههای هنگفت چیزی بهدنبال نداشته است. با مروری بر آثار ساخته شده تلویزیون بیشترین موفقیت سریالهای دنبالهدار برای مجموعههای طنز بوده است. «پایتخت»، «دودکش»، «مرد هزار چهره» و «لیسانسهها» ازجمله سریالهای موفق دنبالهدار تلویزیون بهحساب میآیند که نمونه نزدیک آن در میان سریالهای دنبالهدار چند سال اخیر «نون.خ» و «زیرخاکی» است که تم طنز داشته و موفقتر از مابقی سریالها بوده است.
منبع: روزنامه همشهری