به گزارش مشرق، کانال نلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت:
نظم آینده و احتمال جنگ جهانی یا منطقهای
گذار از یک نظم بینالمللی به نظمی نوین درواقع حرکت به سمت تثبیت ایدهها، ایدئولوژیها و یا هویتهای معینی با تکیهبر مؤلفههای مادی قدرت و جایگاه جهانی بازیگران نوظهور یا ناراضی از وضع موجود است. درواقع با سر برآوردن منتقدان و مخالفان نظم موجود، بحث تغییر در نظم و دوران گذار آغاز میشود. تلاش ها برای تغییر نظم موجود، میتواند به تکامل یک نظم یا فروپاشی آن منجر شود.
درصورتیکه قدرتهای سازنده و حافظ نظم موجود بتوانند با مخالفان مصالحه نمایند و هنجارهای موجود را بازسازی کنند تکامل نظم اتفاق میافتد؛ اما اگر مخالفان این توان را داشته باشند که بنیانهای نظم موجود را به چالش بکشند و ارزشها، قواعد و رویههای موازی جایگزین ایجاد کنند، تغییر نظم صورت میگیرد؛ بنابراین دگرگونی نظم علاوه بر تغییرات در توزیع قدرت، نیازمند تغییرات چشمگیر در اهداف و ارزشهای مشترک، قواعد بازی و ساختارهای اجتماعی جامعه بینالمللی است.
دوران گذار معمولاً با سطحی از درگیری بین دولتهای بزرگ و ظهور بازیگران جدید با طرح نظمهای بدیل همراه است. بااینحال گذار میتواند تدریجی یا ناگهانی و خشونتآمیز یا مسالمتآمیز باشد. جنگهای جهانی اول و دوم گذارهایی تدریجی و خشونتآمیز بود درحالیکه فروپاشی نظم دوقطبی ناگهانی و کمتر خشونتآمیز بود.
بحرانها، درگیریها و جنگهایی که در حال حاضر در جریان هستند، نشان میدهند که چشمانداز ژئوپلیتیکی جهان در سالهای اخیر عمیقاً تغییر کرده است و رقابت قدرتهای بزرگ در مناطق مختلف مجدداً نقش تعیینکنندهای در تحولات بینالمللی ایفا میکند. روندها و تحولات اخیر از جنگ غزه و جنگ اوکراین گرفته تا رقابت ایالاتمتحده و چین نمونه هایی از همین تغییرات اساسی در ژئوپلیتیک جهانی است.
بر همین اساس وقوع یک درگیری پایدار بین غرب و رقبای آن - بهویژه چین، روسیه و جهان اسلام محتمل به نظر میرسد و با تشدید شکافهای جهانی، ممکن است یک بازسازی ژئوپلیتیکی عمیق و به تبع آن گذار به یک نظم جدید جهانی در حال شکلگیری باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.