سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز شنبه ۷ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که رای دادگاه لاهه به تعلیق فعالیتهای نظامی رژیم صهیونیستی در غزه، واکنشها به رد صلاحیت حسن روحانی و مصطفی پورمحمدی، نقش تصویب برخی احکام هزینهای در کسری بودجه سال آینده و فصل تازه در روابط تهران-آنکارا در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
از صبح روز چهارشنبه که خبرگزاری برنا خبر ردصلاحیت حسن روحانی را رسانهای کرد و ساعاتی بعد که سایت حسن روحانی رسما خبر عدم تایید رئیسجمهور سابق را اعلام کرد تا عصر روز جمعه، موضوع این ردصلاحیت به بحث اصلی بسیاری در فضای مجازی و عمومی کشور بدل شد.
رد صلاحیت روحانی در روزنامههای اصلاحطلب نیز بازخوردهای فراوانی داشته است، روزنامه هممیهن که مدافع لیست روحانی در انتخابات بود برای این ماجرا نوشته است:
ردصلاحیت روحانی، در سطحی کلانتر و از منظر جامعهشناسی سیاسی تحولات ایران نیز واجد معنا و پیامهای مهم و احتمالاً، ماندگاری است. در این سطح تحلیل کلان، حذف چهرههایی چون حسن روحانی که از پیشقراولان انقلاب و چهرههای سیاستمدار عضو جامعه روحانیت مبارز و دارای ارتباط و انتساب بسیار نزدیک با عالیترین سطح نظام سیاسی شناخته میشوند، فراتر از شخص روحانی و یا تاثیری که چهرههایی چون او در تحولات سیاسی یا خبرگان آتی میتوانند برجای گذارند، موضوع بررسی قرار میگیرد. از این منظر، ردصلاحیت روحانی (و پیش از او، نیروهای ریشهدار دیگری در روحانیت سنتی و سابقهداران انقلابی همچون هاشمیرفسنجانی، ناطقنوری، علی لاریجانی و...) نماد بارزی از افول موقعیت روحانیت و نیروی سنت در مناسبات سیاسی امروز ایران تلقی میشود.
ادعای حذف برخی سیاستمداران خاص از سوی شورای نگهبان در صورتی مطرح میشود که شورای نگهبان دلایل رد صلاحیت نامزدها را در صورت درخواست آنها به خود نامزدها اعلام میکند و انتشار آن از جانب نامزدها منع قانونی نداشته و کاملاً آزاد است. بنابراین اگر جناب روحانی آنگونه که در بیانیه مطرح کردهاند، معتقدند رد صلاحیت ایشان با نیت «جانبدارانه سیاسی» بوده است، میتوانند دلایل رد صلاحیت خود را از شورای نگهبان بخواهند و آن را برای اطّلاع و قضاوت عموم منتشر کنند!
صرف نظر از دلایل رد صلاحیت ایشان از سوی شورای نگهبان، باید گفت کارنامه آقای روحانی در جریان دو دوره ریاست جمهوری وی پیش روی مردم است و میتواند ملاک و معیار خالی از ابهامی درباره میزان صلاحیت ایشان باشد. آقای روحانی بی آن که بفرمایند منظورشان از مردم چه کسانی هستند، ادعا میکند که مردم از رد صلاحیت ایشان نگرانند و حال آن که تودههای عظیم مردم از تائید صلاحیت ایشان برای دور دوّم انتخابات متعجب بوده و گلایه داشتند که با توجه به عملکرد و مواضع آقای روحانی در دور اوّل ریاست جمهوری، چرا شورای نگهبان برای بار دوّم نیز صلاحیت ایشان را تائید کرده است!
به نظر میرسد که رد صلاحیت روحانی اصلاحطلبان را دچار شوک نیز کرده است، تا جایی که روزنامه اعتماد در تیتر اول خود نوشته است:
شاید وقتی که سال ۱۳۹۲ حسن روحانی در پاسخ به درخواست سخنگوی وقت شورای نگهبان برای انتقال خبر ردصلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی به او گفته بود «ردصلاحیت آقای هاشمی را من باید به ایشان بگویم، ردصلاحیت مرا چه کسی به من خواهد گفت؟» در دورترین نقطه ذهنش نیز پنجم بهمن ۱۴۰۲ را تصور نمیکرد؛ روزی که خبر رد صلاحیتش را کسی به او نداد و با پیگیریهای دفترش متوجه شد.
به نظر میرسد که کلان تحلیل اصلاحطلبان با رد صلاحیت روحانی غلط از آب درآمده است، جناح چپ تمایل داشت در انتخابات با دست پس زده و با پا پیش بکشد و به نوعی روحانی را رحم اجارهای در انتخابات کند، حالا بدون روحانی آنها در آزمون مهمی قرار دارند، شرکت یا عدم مشارکت در انتخابات تکلیف آنها را در سپهر سیاسی مشخص خواهد کرد!
البته اصلاحطلبان مشارکتجو هنوز امیدوار هستند که با تاکتیک سال ۹۴ بار دیگر مسیر پیروزی را طی کنند، از جمله تمسک به لیست هاشمی در انتخابات است، محسن هاشمی دراینباره به روزنامه شرق گفته است:
در انتخابات مجلس هم میبینید که اصلاحطلبان و معتدلین با وجود ردصلاحیتهای بسیار بالا کل ۳۰ نفر تهران وارد مجلس میشوند یا در انتخابات بعدی خبرگان حتی به فهرستشان، فهرست انگلیسی میگفتند؛ ولی کل فهرست رأی میآورد. و کسانی که با این فهرست مخالف بودند، رأی نمیآورند. بعد از رحلت ایشان هم این آثار ادامه دارد و حماسهای که سال ۹۲ آغاز کردند، هنوز اثرش را در انتخابات ۹۶ میبینید.
تأکید بر تحریم از سوی جبهه اصلاحات نشانگر ترس رادیکالهای جبهه اصلاحات از ریزش بدنی اجتماعی خود و وزنکشی سیاسی – انتخاباتی میباشد که تلاش میشود بهموجب آن این موضوع با طرح مطالب تکراری کودتای انتخاباتی به حاشیه راندهشده و شکست انتخاباتی با گریز از به داوری گذاشتن خود به رأی مردم توجیه شود، طیف مشارکتجو نیز از آن سو برای بیرون نماندن از گرته سیاسی برای دادن لیستی شاخص در حال تلاش است.