به گزارش مشرق، «بن کاسپیت« تحلیلگر برجسته صهیونیست در یادداشتی که در روزنامه «معاریو» منتشر شد، تاکید کرد، مراکز تصمیم گیری در اسرائیل فلج شدهاند و قادر به هیچ نوع تصمیم گیری نیستند و حتی در ضعیفترین شهر فلسطینی هم نباید منتظر به دست آمدن پیروزی قاطعی باشیم.
او در مقدمه این یادداشت آورده است: اگر ما در یک ساختار سیاسی سالم و درستی بودیم، مدتها قبلتر نتانیاهو باید از موهایش از داخل دفتر نخست وزیری کشیده میشد و به زباله دان تاریخ انداخته میشد.
نویسنده با اشاره به دروغ گوییهای نتانیاهو مقایسه او با برخی از حوادث تاریخی در جنگ جهانی دوم همچون برکناری چمبرلین و جایگزینی چرچیل افزود: نتانیاهو همواره از پیروزی مطلق سخن میگوید و بر اشغال رفح پافشاری میکند، درست؟ اما این امر واقعیت ندارد، زیرا وقتی از آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در رابطه با سخنان نتانیاهو که گفته بود اسرائیل بدون توافق آزادی اسرا به رفح حمله خواهد کرد، پاسخ داد: مردم خیلی چیزها میگویند اجازه بدهید بر روی رفتارها متمرکز شویم، این حرف کاملا صحیح است، نتانیاهو سه ماه است که رفح را تهدید میکند، شاید خرماهای آبی رنگ در سواحل غزه رشد کنند یا مسیح ظاهر شود اما این حمله انجام نخواهد شد.
تنها مسئلهای که شاید باعث شود نتانیاهو به اوج دیوانگی خود رسیده و به رفح حمله کند، صدور حکم بازداشت دادگاه بین المللی کیفری لاهه باشد که علیه او صادر شود، به گفته دو منبع که یکی از آنها اسرائیلی است، نتانیاهو در گفتگوی تلفنی که بایدن داشت تهدید کرد اگر ایالات متحده روند صدور حکم بازداشت را به تعویق نیاندازد او مذاکرات مبادله اسرا را متوقف کرده و به رفح حمله خواهد کرد و این کار چه با حضور یک میلیون آواره در آن یا بدون آن به انجام رسانده و همزمان به حزب الله هم در شمال حمله خواهد کرد.
بن کاسپیت در بخش دیگری از نوشتار خود دست آوردهای اسرائیل از جنگ را هم به طور خلاصه چنین تشریح میکند:
بعد از گذشت ۷ ماه از ۷ اکتبر ارتش اسرائیل پیشروی میکند اما اسرائیل در حال شکست است، ارتش اسرائیل براساس جدول زمان بندی شده بر مناطق مختلف نوار غزه مسلط میشود، این کار را طی شش ماه اول انجام داد اما هفتههای طولانی را در این مدت به هدر داد، ارتش در این دورهها هیچ کاری نکرد و منتظر سطح سیاسی یعنی نتانیاهو ماند، اگر کار با سرعت انجام میشود، همه جنگ ظرف ۴ ماه به پایان میرسید.
نویسنده می افزاید: منظور من رسیدن به پیروزی مطلق نیست زیرا این یک جمله کاریکاتوری است که نتانیاهو آن را ختراع کرده است، منظور من پایان مرحله اول از تسلط بر این منطقه بود، تا بعد از آن وارد جزئیات شده و تونلها یکی بعد از دیگری تسخیر شوند.
اما اکنون چه اتفاقی در واقعیت رخ میدهد: ارتش اسرائیل در جا میزند، نتانیاهو توانایی تصمیم گیری در هیچ مسئلهای را ندارد، تمامی دست آوردهای ارتش در حال از بین رفتن هستند و در سایه جمود ایجاد شده رو به افول میروند، چرا؟ چون هیچ کس راه حلی به او ارائه نمیکند، هیچ ساز و کار یا ساختاری یا ترکیبی که بتواند به عنوان جایگزین، رتق و فتق امور زندگی را در نوار غزه به جای حماس به دست بگیرد وجود ندارد.
در مقابل حماس بازوها و ابزارهای زیاد و در هم تنیدهای در اختیار خود دارد، ارتش اسرائیل از خانیونس خارج میشود، حماس به خانیونس باز میگردد، ارتش اسرائیل مرکز نوار غزه را ترک میکند، حماس در این مناطق پدیدار میشود تا بدین شکل شاهد از هم پاشیدگی دست آوردهای ارتش اسرائیل باشیم، نتانیاهو قادر به تصمیم گیری نیست چون بن گویر و سموتریچ اجازه چنین کاری را به وی نمیدهند و ما هم گروگان نتانیاهو شدهایم.