به گزارش مشرق، عباس سلیمی نمین طی یادداشتی نوشت: هرچه به پایان زمان قانونی ثبتنام نامزدهای ریاست جمهوری نزدیکتر میشویم، موضوع چگونگی گزینش رأس جایگاه اجرایی کشور بیشتر در کانون توجه همه اقشار جامعه قرار میگیرد؛ زیرا چنین امر خطیری، یعنی کسب معرفت در مورد داوطلبان، با کثرت نامزدها و غیر معمول بودن میزان آنها در تقابل است؛ البته نباید از نظر دور داشت آنچه در اولین نگاه به ذهن متبادر میگردد اعتماد عمده نمایندگان جریانهای سیاسی کشور به ساختار سیاسی و انتخاباتی است که موجب میشود این جریانات هرینههای کلانی پرداخت کنند.
متأسفانه بر خلاف معمول، رسانهها پیشتاز بودن خود را در این زمینه عملی نساختهاند و همچنان منتظر فعال شدن ستادهای انتخاباتی به سر میبرند؛ در حالی که میبایست بر اساس شناخت از نامزدها جریانسازی، و ستادها را در چارچوب آگاهی و شناخت مردم هدایت کنند؛ بدون تردید این اعلام حضور زمینه مشارکت را تقویت خواهد کرد، هر چند هنوز مشخص نیست که در این دوره چه شخصیتی قدرت پدیده شدن را خواهد داشت.
این تأخیر در پیشبینی از یک سو به این موضوع باز میگردد که هنوز برخی شخصیتها به تصمیم نهایی نرسیدهاند، به ویژه شخصیتی که علیرغم همه تخریبگریها توانست در مدیریت مجلس همه نیروهای پرحاشیه راه یافته به نهاد قانونگذاری را مهار کند؛ از دیگر سو نمیتوان از ائتلافها خبر دقیقی کسب کرد؛ البته در این زمینه قطعاً ارزیابی شورای نگهبان از رجل بودن ثبت نامکنندگان حائز اهمیت خواهد بود (به گمان قریب به یقین یک شخصیت تعیینکننده که قبلاً تأیید صلاحیت نشده بود این بار حضور متفاوت خواهد داشت) و منوط به این اعلام نظر ساختار نظارتی، ائتلاف ممکن خواهد شد.
قطعاً جریانات مختلف طیفهای سیاسی میبایست این اصل ابتدایی را درک کنند که این کثرت، شانس موفقیت آنان را به شدت میکاهد؛ البته برخی افراد حاضر شده در ستاد انتخاباتی وزارت کشور را باید تحلیل شخصیتی کرد.
کسانی که امروز کمتر دیده میشوند و زمانی در کانون توجه بودند به هر وسیلهای برای «دیده شدن» متوسل میشوند. برای نمونه، رئیس جمهور اسبق کشور با علم به اینکه به لحاظ قانونی هرگز فرصت دیگری برای تنزل دادن سطح سیاست ورزی کشور نخواهد یافت تلاش خود را برای در کانون توجه قرار گرفتن با نشان دادن شناسنامهاش و کنایهای سخیف به نامزدی مطرح، عنوان کرد و این نشان از عدم تغییر وی دارد که همواره با تنشآفرینی منویات خویش را پی گرفته است. نمونه دیگر که میبایست تحلیل شخصیتی شود نامزدی است که مدتها قبل از بیت رهبری کنار گذاشته شده است. وی سالها در بهترین موقعیت در کنار شخصیتها قرار میگرفته، اما تغییر شرایط در جایگاهی قرارش داده است که اکنون خوراک رسانههای تبلیغاتی فارسی زبان خارج کشور شده است که برای دیده نشدن بسیاری از واقعیتها در مورد چنین فردی با توسل به سناریوهای متناقض (طرد شده یا نزدیک به) داستانسرایی میکنند.
به هر حال، این انتخابات بهطور قطع مدیریت کشور را ارتقای سطح خواهد داد و گامی بلند در راستای گامهای قبلی برداشته خواهد شد.