به گزارش مشرق، برنامه "ساعت بیست و چهار و یک دقیقه" در قسمت نهم از فصل دهم این مجموعه برنامه با موضوعِ ایجاد تعادل شناختی با توجه به تحمل و ارتقا در سازه های ۵گانه و با حضور دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و محمدجواد روح، سردبیر روزنامه هممیهن و فعال حوزه رسانه روانه آنتن رادیو گفتوگو شد.
*مخاطب و توقع از رسانه
داودی درباره محور این برنامه گفت: مخاطب از رسانه دو توقع دارد؛ نخست این که آن چه نمی داند را از رسانه دریافت کرده و آن چه می داند را تکمیل کند. البته توقعات مخصوص هر مخاطب بر اساس نوع و جنس و فرم رسانه متفاوت است.
در نهایت رسانه ها باید به بسامد تحمل مخاطب برسند؛ این تحمل پذیری از مهم ترین نقاط گرانیگاه مخاطب در زیست بومی است که باید هر نوع فعالیتی را انجام دهد. همچنین ضریب تحمل در بعد مثبت و منفی، دارای چارچوب هایی است.
*ضریب تحمل پذیری مخاطب
در بسیاری موارد رسانه ها این خط را دستکاری کرده و دچار ضعف ها و قوت هایی می کنند؛ از این رو وقتی از ضریب تحمل در حوزه سرمایه اجتماعی صحبت می کنیم، باید نوع پردازش و بیان و نیز نحوه روایت و چگونگی قرائت دادن به مخاطب را در نظر بگیریم.
از این رو گپ موجود میان دستگاه های مختلفِ کشور باید بنا بر نیاز مخاطب به درستی مهندسی شود تا تحمل فاز مثبت افزایش یابد؛ ولی در صورت وجود تعارض، ضریب تحمل شق منفی خود را سپری خواهد کرد.
*ضریب تحمل جامعه نسبت به رسانه
وی معتقد است رسانه ها در برهه ای توان تبدیل کردن تحمل به کنش گری متقابل اجتماعی مخاطب را نداشتند ولی امروز ابزاری به جز رسانه، در دست نیست. از این رو به میزان تسلط رسانه نسبت به شناخت و ادراک آستانهی مخاطب، به جامعه ای صد در صد منظم یا برهم ریخته می رسیم.
از طرفی ضریب تحمل جامعه نسبت به رسانه، برای مهندسی آستانه مخاطب سنجیده می شود. همچنین باید دید جامعه و مخاطب چقدر رسانه را از آن خود می دانند تا آستانه تحمل مهندسی شود و وقتی وارد رابطه ضریب تحمل و مخاطب می شویم، به میزان تحولات در سازمان رفتاری رسانه شاهد اثر گذاری قدرتمند برای تغییر آستانه تحمل مخاطب خواهیم بود.
لذا رسانه ای که به یک سیستم یا تفکر تعلق دارد، مخاطب باز هم آن را با نگاه رسانه می شناسد و رسانه هایی که دارای عدم ثبات هستند، بیشترین نقش را در برهم زدن انضباط و آستانه تحمل برای مخاطب دارند.
*خبرنگارانِ گوشی به دست
در ادامه محمدجواد روح وارد بحث شد: برخی تحلیلگران مخاطب را عنصری بی اختیار می دانند. یعنی هرگونه تحلیل و محتوایی باید از سوی رسانه ساخته شود و یا روایت اول را مطرح کند تا پیام زودتر و قدرتمند و تاثیر گذار تر به مخاطب برسد و در نهایت مخاطب به سمتی که ما انتظار داریم گرایش پیدا کند.
چنین فضای تک ساحتی در رسانه از بین رفته و بسیاری اقشار مردم با در اختیار داشتن یک گوشی تلفن همراه در این حوزه فعال و به عنوان شهروند-خبرنگار، در صحنه حاضر هستند.
*حمله فیک نیوزها
این مخاطب در عین حال مورد تهاجم رسانه های غیر معتبر و فیک نیوز قرار می گیرد و شبکه های اجتماعی با بازنشر مدام و یا تدابیر اقتصادی، پیام های خود را در حجم انبوه به مخاطب می رسانند.
از این رو نمی توان با نگاهی سنتی و از بالا به پایین به مخاطب بنگریم؛ رسانه های منتقد و سنتی صرفا نوع مواجهه مخاطب را با دستگاه های مختلف تغییر نمی دهند و این مسئله در بحث ضریب تحمل دیده می شود.
امروز نمی توان از رسانه انتظار داشت ضریب تحمل مخاطب را تغییر دهد بلکه مخاطب با طیف های متنوعی از پیام ها در ارتباط است و کنش کلی آن ها بر میزان تحول مخاطب تاثیر می گذارد.
*بازنشر اخبار منفی
وی معتقد است تحمل مخاطب بر اساس فشارهای مختلف اجتماعی و اقتصادی متغیر می باشد و رسانه محل برون ریز آن است. رسانه به صحنه اصلی کنش گری تبدیل شده و لذا احساسات مختلف مخاطب در رسانه های اجتماعی بروز و ظهور می یابد. بخشی از مردم در جامعه احساس نا امیدی می کنند که حتی با واقعیت ارتباط چندانی ندارد.
در کنار این، با اخبار و پیام های مختلفی در کانال های مختلف رسانه ای رو به رو هستیم و معمولا اخبار منفی پر رنگ می شوند و حتی اگر خبر مثبتی هم وجود داشته باشد اخبار منفی عمدتا بازنشر داده می شود.
*امید با بخشنامه خلق نمی شود
عملکرد رسانه برای بالا بردن تحمل مخاطب از جایی شروع می شود که مخاطب را بی اراده ندانیم. او باید سطحی از امید را به آینده داشته باشد تا از اخبار منفی تاثیر نگیرد. به همین دلیل باید فرصت هایی که در راستای امید آفرینی ایجاد می شود، از سوی مسئولان و کنش گران قدر دانسته شود.
رسانه هم موثر است ولی صرفا نباید رسانه را با ابلاغ بخشنامه و سیاست گذاری بر مخاطب تاثیر گذار دانست و تا زمانی که شرایط اجتماعی و اقتصادی مخاطب را بهبود نبخشیم، اقدامات تبلیغاتی در رسانه، موجب ارتقای سطح تحمل مخاطب نمی شود.
*رسانه روابط عمومی نیست
داودی در بخشی دیگر از این برنامه رادیویی با تاکید بر میزان و نظم متوازن و متقارن رسانه نسبت به مخاطب گفت: هرچه رسانه رسالت خود را بهتر اجرایی کرده و منظم تر پیش رود، دیگر به عنوان روابط عمومی محسوب نمی شود و الا کارکرد رسانه در حد اطلاع رسانی ساده تقلیلی می یابد.
رسانه باید به نظام متوازن و متقارن برسد؛ یعنی مخاطب رسانه را به عنوان ابزاری شلخته نبیند که در این صورت آستانه تحمل مخاطب را به شدت کاهش می دهد. در ادامه اضطراب ایجاد می شود و مخاطب درپی رسانه ای دیگر می رود.
همچنین باید دانست از سمت رسانه چه چیزی آستانه تحمل را افزایش می دهد. این آستانه زمانی از بین می رود که تعداد سوالات بی پاسخ در ذهن مخاطب زیاد شود. در این صورت رسانه نباید ۲۴ ساعت پیام رسانی کند و اطلاعی انتقال ندهد. لذا محتوای رسانه ای باید پاسخی برای سوال جامعه باشد و در این صورت کار از شلختگی گذشته و به مرحله ضربه زنندگی می رسیم.
*کمپرس روانی درپی ترور هنیه
داودی معتقد است رسانه اگر بستر پاسخ به سوالات را فراهم نکند، رسما مفهوم آستانه تحمل را با ضربه رو به رو می سازد. در این صورت رسانه پاسخ نمی دهد و یا سراغ کسانی می رود که پاسخی غلط می دهند و یا خود را در مقام پاسخ ده قرار می دهد. مثلا در ترور اسماعیل هنیه سوالات پاسخ داده نشده به کمپرس روانی بدل شد و در این صورت آستانه تحمل کاهش پیدا می کند.
رسانه اگر در ساحت نظم متقارن قرار گیرد، جامعه آرامش می یابد و اگر در جایگاه پاسخ مناسب قرار گیرد، مخاطب آرامشی خارج از درماندگی دریافت می کند و آستانه تحمل او افزوده می شود. رسانه ای که به ساحت شلختگی برسد، اضطراب وارد کرده و منجر به پاسخ غلط خواهد شد و رسوب سوالات متواتر را افزایش می دهد و در نتیجه آستانه تحمل مخاطب به شدت کاهش پیدا می کند.
از این جا به بعد مخاطب رسانه را عاملی برای افزایش آرامش نمی بیند و با تکثری رو به رو است که امکان ایجاد ایده و آرامش مرکزی را از دست می دهد و سیستم قابلیت باز تعریف خود را در اجتماع و سیاس از دست رفته می بیند.
*در ترورهنیه، مردم دنبال چگونگی بودند نه چیستی این فرد
در ادامه محمدجواد روح با اشاره به لزوم تعامل رسانه و مخاطب بحث را پی گرفت: رسانه باید پیام خود را اقناع کننده و قابل پذیرش، به مخاطب انتقال و مسئولیت حرفه ای خود را انجام دهد. این رسانه در پایین ترین سطح باید خبر رسانی کند.
به عنوان مثال اگر در امریکا یک نا امنی شکل گیرد حتی اگر تیر اندازی در یک مدرسه باشد، جهان را تحت تاثیر قرار می دهد ولی کشتار جمع کثیری از مردم افریقا در اخبار جایی نخواهد داشت؛ لذا خبر بر اساس واقعیت هاست و پاسخ به سوالات در خبر رسانی باید بر اساس اولویت ها صورت گیرد.
وی مثال دیگر را از ماجرای ترور اسماعیل هنیه بیان کرد؛ مخاطبِ این خبر در صدد آگاهی از چگونگی ترور بوده است نه این که جایگاه شهید هنیه در حماس چیست و چه اقداماتی انجام داده بود!
*رسانه ای که امروز روزنامه دیواری است
محسن آقایی: به طور کلی آیا مفهوم تحمل در رسانه یا تحملِ رسانه ای وجود دارد؟
روح: در بسیاری موارد گزارشگر ها و تهیه کنندگان رسانه ای تحمل خود را از دست می دهند ولی آن رسانه همچنان پا برجاست. به عنوان مثال یکی از مهم ترین روزنامه های کشور، امروز به روزنامه دیواری تبدیل شده و از شأنیت خود دور مانده. ممکن است بسیاری افرادِ اسم و رسم دار استعفا داده یا بازنشست شدند و کلا از این شغل خارج شوند ولی باز هم نام آن روزنامه وجود دارد و فقط نیروهای موثر خود را از دست داده است.
*آستانه تحمل ایرانی ها بالاست
داودی هم در این باره گفت: ساحت اول سلب تحمل پیش بینی شده و ساحت دوم تحلیل تحول پیش بینی نشده است. جامعه ما به صورت خودکار تحملی بالا دارد و لذا ایرانی ها انعطاف تاریخی بالایی از خود نشان می دهند و به راحتی شرایط را تغییر داده و حتی تغییرات را می پذیرند و این جزئی از فرهنگ ماست.
اما وقتی برای سلب این ارزش فرهنگی تاریخی پیش قدم شویم، جامعه از حالت معمولی خود خارج می شود؛ درست مثل مناظره در میان بحران که کاهش تحمل جامعه نسبت به واقعیات را درپی دارد و از این رو به دو یا چندگانگی رسمیت می بخشد.
وقتی رسانه در میان بحران ارزش گذاری می کند، یعنی آستانه تحمل را برهم می ریزد. درست مثل زمان بحران که در شش ساعت اول، رسانه شروع به ارائه تحلیل می کند؛ حال آن که جامعه به خبر نیاز دارد نه تحلیل! از این رو سلب تحمل پیش بینی شده برای جامعه مضر است و به طور خودکار جامعه از خطای رسانه می گذرد اما اگر بر این خطا اصرار ورزیده شود، جامعه دیگر از آن نخواهد گذشت و اقدام به حذف آن منبع خبری برای خود می کند. بنابراین اگر رسانه درک تحمل پیش بینی شده مخاطب را درک نکند، از مرجعیت می افتد.
*رسانه چگونه از مرجعیت دور می ماند؟
این کارشناس رسانه افزود: در مرحله دوم تحمیل تحمل پیش بینی نشده را داریم که از حالت اول خطرناک تر است؛ لذا رسانه باید دقت کند چه بر جامعه گذشته و رابطه میان متغیرها و جامعه چگونه است و در این صورت به رسانه اقلیت تبدیل شده و از مصدر بودن فاصله خواهد گرفت.
روح هم به درخواست مجری برنامه گفت: وقتی جامعه در می یابد که چیزی سر جای خود نیست، تحملش از بین می رود. در این میان اگر رسانه مسئولیت خود را به شکل جامع و درست انجام ندهد، این رویه تشدید می شود.