کد خبر 1655503
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۹

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی روی میز نوشت:

دیروز در در دانشکده مطالعات جهان همایش بین‌المللی منطقة آزاد ارس: کانون ارتباطات راهبردی، اقتصادی و فرهنگی در منطقة قفقاز» برگزار شد در موضوع فوق مقاله ای ارائه کردم که چکیده آن را اینجا می آورم:

در حال حاضر قفقاز جنوبی به جهت آن که تحت تاثیر چهار جنگ و چهار گرایه ( ترند ) قرار دارد وضعیت با ثباتی ندارد و سیاستگذاری در رابطه با آن باید بر اساس عدم قطعیت در تحولات آینده قفقاز انجام شود.

چهار جنگی که تحولات قفقاز را تحت تاثیر خود قرار می دهد عبارتند از:

۱- جنگ اوستیا و آبخازیا یا جنگ روسیه با گرجستان: با گرجستان با آن که فعلا آتش بس برقرار و شعله های جنگ خاموش است ولی وضعیت موجود پایدار نبوده و موجب بی ثباتی منطقه است.

۲- جنگ قره باغ: در این جنگ هم از سال گذشته بدنبال میانجیگری روسیه بین آذربایجان و ارمنستان آتش بس برقرار شده ولی این آتش بس به یک موافقتنامه صلح نیانجامیده و فعلا قدرت نظامی برتر آذربایجان از وضع موجود صیانت می کند و وضعیت در طرف ارمنی به گونه ای است که اگر قدرتی بدست آورد وضع موجود را قبول نخواهد کرد.

۳- جنگ اوکراین: تاثیری جدی بر تمام کشورهای منطقه دارد زیرا در درجه اول روسیه سیاستهای خود را در ارتباط با هر سه کشور آذربایجان، ارمنستان و گرجستان همچنین ترکیه و ایران با توجه به ملاحظات خاص خود در جنگ اوکراین پیش می برد. هرچند در ظاهر این ملاحظات را مطرح نمی سازد ولی بطور قطع سرنوشت جنگ اوکراین در تصمیمات و سیاستهای کنونی روسیه در قفقاز و همسایگان آن تاثیری جدی خواهد داشت و در درجه دوم نوع تعامل کشورهای منطقه با اوکراین هم در شرایط کنونی با آن چه در آینده نتیجه جنگ را روشن کند متفاوت خواهد بود.

۴- جنگ غزه و لبنان: شاید کمی عجیب به نظر برسد که درباره تاثیرات حنگ غزه و لبنان را در قفقاز مطرح کنیم ولی این مساله به جهت عامل اسراییل که در صدد گسترش جنگ به ایران است. با در نظر داشت نوع رابطه خاص اسرائیل با آذربایحان می توانیم بگوییم که سرنوشت جنگ در آسیای غربی بطور قطع در معادلات آینده روابط کشورهای قفقاز با یکدیگر و با دیگر کشورها تاثیر جدی خواهد داشت.چگونگی افزایش یا مدیریت تنش در صحنه غزه و لبنان بدون شک با توجه به نوع رابطه اسرائیل با آذربایجان و نقش آفرینی ایران در منطقه در تحولات آینده قفقاز تعیین کننده خواهد بود.

چهار گرایه تاثیر گذار بر تحولات قفقاز جنوبی

۱- دنیای روسی : روسها قفقاز را جزو جمهوریهای سایق شوروی و بخشی از دنیای روسی و حوزه نفوذ خود می دانند و تلاش جدی برحفظ و گسترش نفوذ خود دارند.

۲- گسترش ناتو به شرق: علت اصلی جنگهای گرجستان و اوکراین گسترش ناتو به شرق است و ناتو علی رغم وقوع این دو جنگ همچنان پیگیرراهبرد گسترش به شرق خود است.

۳- سیاست همسایگی اروپا : جهان غرب با دو گرایه سخت ( ناتو ) و نرم ( همسایگی اروپا ) در صدد گسترش نفوذ خود به قفقاز است.

۴- پان تورکیسم : ترکیه قفقاز و آسیای مرکزی را حوزه نفوذ خود دانسته به طرق مختلف همچون سازمان کشورهای ترک زبان در جهت توسعه نفوذ خود به منطقه است.در کنار چهار جنگ و چهار گرایه ای که بالا شرح داده شد اگر تحولات درونی قفقاز و مسایل داخلی کشورهای قفقاز و مسایل موجود بین آنها را در نظر بگیریم می توانیم بگوییم که قفقاز و کشورهای آن در شرایط ناپایداری به سر می برند و تا زمانی که به نوعی وضعیت عوامل یاد شده به ثبات نرسد ناپایداری قفقاز ادامه خواهد یافت.

در شرایط ناپایدار برای همکاری در منطقه باید در جستجوی عوامل مشترک بود که این موضوع هم، در قفقاز یکی از مشکلات جدی است تا حدی که تاریخ و فرهنگ و دین که می تواند موجب همگرایی کشوهای یک منطقه گردد در حال حاصر به جهت راهبردهای سیاسی متعارض کشورهای منطقه قغقار و تاثیر گذار عوامل برون منطقه ای خود عامل واگرایی شده اند .

به عنوان نمونه می توان به رابطه ایران و آذربایجان اشاره کرده که مولفه های مشترکی چون تاریخ و فرهنک و مذهب به دلیل تفاوت در ماهیت حاکمیتهای سیاسی قرایتهای متفاوتی داشته و بجای عامل همگرایی، عامل واگرایی محسوب می شوند.

در شرایط موجود با توجه عوامل متعدد واگرایی که در قفقاز جنوبی حاکم است تنها ظرفیت ممکن برای همکاری بین کشورها، تصمیم سیاسی این کشورها برای همکاری علیرغم تمام عوامل تشدید کننده واگرایی است که می توانیم این تصمیم سیاسی را < سیاست همسایگی در قفقاز > بنامیم.

سیاست همسایگی تصمیمی سیاسی است که کشورهای قفقاز ( آذربایجان گرجستان و ارمنستان ) و همسایه های بلافصل آنها (‌ایران ترکیه و روسیه ) تصمیم می گیرند که بر اساس وضع موجود خود علیرغم تمام اختلافات و عوامل واگرایی بر اساس یک مجموعه اصولی باهم برای اینده ای مطلوب همکاری کنند . مهترین این اصول برای پایه ریزی سیاست همسایگی می تواند موارد ذیل باشد:

احترام به استقلال، حاکمیت و نمامیت ارضی کشورها

احترام به مرزها

عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر

عدم کاربرد زور و تهدید در روابط با یکدیگر

تاکید بر شیوه های مسالمت آمیز حل اختلافات

بنیاد گذاری سازو کارهای اعتماد سازی

تلاش برای یافتن زمینه های همکاریهای اقتصادی مشترک

ایجاد زمینه برای ارتباطات مردم با مردم

همچنانکه ملاحظه می شود تمام موارد فوق زمانی تحقق می یابد که اراده سیاسی کشورها بر تحقق آنها استوار باشد و برای همین است که می گوییم سیاست همسایگی سیاست ارادی دولتها بر اساس قبول وضعیت موجود برای عبور از آن و رسیدن به وضعیت مطلوب است و در این مسیر هیچ چیزی جز اراده و خواسته دولتها تعیین کننده نیست.

باید گفت که علی رغم تمام عوامل منفی تاثیرگذار در واگرایی منطقه خوشبختانه در حال حاضر سیاست همسایگی در قفقاز در قالب سازوکار گفتگوهای ۳+ ۳ بین سه کشور قفقاز و سه کشور همسابه بلافصل آنها شکل گرفته است که نشست سوم آنها هفنه گذشته (‌۲۸ مهر ) در استانبول برگزار شد .

اگر به بیانیه نهایی مشترک ۱۳ ماده ای این گفتگوها نظری بیافکنیم بخوبی مولفه های و اصول سیاست هماسیگی را که در بالا به آنها اشاره شد در متن بیانیه خواهیم دید.

جمع بندی :

چهار جنگ و چهار گرایه راهبردی همچنین اختلافات و منازعات داخلی و بین کشوری در قفقاز این منطقه را ناپایدار ساخته و به نظر نمی رساند تا مشخص شدن وضعیت موارد یاد شده بتوان راهبرد مشخصی را در منطقه دنبال کرد اما در همین شرایط چنانچه کشورهای منطقه و همسایگان بلافصل آنها تصمیمی سیاسی بگیرند که براساس شناسایی وضع موجود بر پایه اصولی که توافق می کنند وضع موجود را مدیریت کرده‌ و به سمت وضع مطلوبی حرکت کنند می توان گفت که تنها امکان برون رفت از شرایط برون رفت از وضعیت بحرانی موجود را یافته اند که آن را < سیاست همسایگی در قفقاز > می نامیم. این سیاست در حال حاضر در قالب نشستهای ۳+ ۳ در حال شکل گیری است.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس