گروه گزارش ویژه مشرق- اتفاقات چند ماه اخیر عراق موجب زنده شدن ادعاهای استقلالطلبانه برخی از گروههای کرد اقلیم کردستان عراق شده است؛ تا جایی که کار به تهدید به اعلام برگزاری رفراندوم استقلال و تصرف چند منطقه نفتخیز هممرز با اقلیم نیز کشیده شد. در گزارش ویژه پیشین مشرق، ریشههای شکلگیری ناسیونالیسم کردی یا به تعبیر دیگری پانکردیسم بررسی شد. در این گزارش ریشههای استقلالطلبی کردستان از آغاز سیاسی تا فرجام مسلحانه آن را مرور خواهیم کرد.
کردها فرآیند تاثیرگذاری خود بر ترکیه را با آغاز سیر مبارزات خود بر محور مطالبات قومی آغاز کردند. فرایندی که شاید بتوان اوج آن را در سال 1927 میلادی با تشکیل جمهوری آرارات در ترکیه دید که ترکیه در آستانه فروپاشی مطلق و تبدیل شدن به ترکستان غربی قرار داشت.
آستانه ای که ترک ها با خشونت تمام مسببان آن، یعنی جامعه روشنفکر کرد و خاندان بدرخانیان را در هم کوبیدند. به منظور بررسی تحولات جامعه کرد ترکیه بر تحولات این کشور، می بایست تصویری کلی از مسیر مبارزات کردها علیه ترکها و نقطه آغاز آن ارائه داد که لازمه آن، تقسیم بندی تاریخ روابط ترکی- کردی به شرح ذیل است:
اول- دوره الحاق
همانطور که گفته شد مناطق کردنشین در اصل متعلق به ایران بودند اما با شکست ایران از عثمانی ها در جنگ چالداران، بخش اعظم آن(تمام نواحی کردنشین به جز کردستان ایران) به امپراطوری عثمانی واگذار شد. در حقیقت آن دوره، اولین برخورد جامعه کرد با ترک¬ها در قالب رابطه محکوم- حاکم بود که می توان از آن به عنوان دوره الحاق یاد کرد.
دوران الحاق شاید تنها دوران رابطه ترکی- کردی باشد که حالت نزاع قومی به خود نداشته است، چرا که در آن بازه زمانی بسیار کوتاه کردهای سنی که از حکومت شیعه صفوی به حکومت سنی عثمانی واگذار شده بودند، فکر می کردند که قرابت مذهبی با حکام جدید باعث پیشرفت و آسایش بیش از پیش آنان می شود.
دوم- آغاز سلطه عثمانی، دوره طلایی حرکت کردی در ترکیه
با استمرار حکومت عثمانی، کردها پس از اندک زمانی پی بردند که سلاطین عثمانی به دنبال ترکیزه کردن اکراد جامعه خود هستند و بالاخص تلاش می کنند که کردها را از مذهب شافعی به مذهب حنفی در بیاورند. با این وجود حکومت عثمانی شاهد یک فرآیند سازمان یافته قیام کردی علیه خود نبودند زیرا کردها در آن دوران ساختاری بسیار پراکنده و متفرق داشتند.
کردها در دوران عثمانی در بین کوهستان های بلند اربیل، قندیل، دیاربکر و ... محصور بودند و این مسئله باعث دورافتادگی آنها از هم و مانع ایجاد یک فرآیند سازمان یافته قوم گرایانه در بین اکراد می شد. اگرچه دوره عثمانی، زمانی بود که قیام کردی به خود ندید اما این مسئله به معنی فقدان نهضت کردی در عصر عثمانی نمی باشد. نخستین حلقه های روشنفکری کردی در این عصر پدید آمدند و طبقه ای از کردهای اشراف زاده در این دوره اولین مجله کردی را با نام "کردستان" در سال 1898 میلادی توسط "بدرخان بیگ" چاپ کردند.
اولین حزب کردی نیز در عصر عثمانی تشکیل شد. حزب اتحاد و ترقی که خاستگاه ملی گرایانه کردی داشت در سال 1889 میلادی ایجاد شد.
کردها در سال 1908 میلادی "جمعیت تعالی و ترقی کردستان" را بنیان نهادند و متعاقب آن نهضت اجتماعی دیگری را با عنوان "جمعیت نشر معارف کرد" تأسیس کردند. حد فاصل سالیان 1889 الی 1908 میلادی را می توان عصر طلایی جامعه اکراد ترکیه نامید، زیرا نخبگان جامعه کرد ترکیه با استفاده از مشغولیت عثمانی ها در جنگ با اروپا و درگیری با مسائل داخلی، توانستند محکمترین قدمهای خود را برای ایجاد "دولت مدنی اکراد ترکیه" بردارند.
سوم- دوره شورش و قیام: با قطعیت
با تجزیه امپراطوری عثمانی، نخستین جرقه های حرکت مسلحانه کردها علیه ترکها به طور سازمان یافته زده شد که یکی از مهمترین موارد آن، شورش یزدانشیر امیر بوتان علیه حکام عثمانی بود. پس از آن نیز معاهده سور منعقد شد که طی آن ایجاد دولت کردستان در خاک امپراطوری عثمانی رسمیت می یافت، رسمیت یافتنی که باعث راسخ شدن اراده کردها در مبارزات آتی خود شد. هرچند که این پیمان عمری نداشت و پس از مدتی معاهده لوزان جایگزین آن شد.
در همان دوران بود که گروه ترکان جوان به رهبری مصطفی کمالپاشا (آتاتورک) فرماندهی جنگهای استقلال ترکیه را به دست گرفت و مسیر آینده ترکیه و کردهای این کشور را تغییر داد. آتاتورک که دغدغه های جامعه اکراد را می دانست با دادن وعده و وعید به رهبران آنها، نیروهای کرد را تبدیل به ماشین سرکوب خود در جنگ با انگلیس ها، اعراب و نهایتاً یونان کرد.
اما پس از اینکه آتاتورک قدرت را به دست گرفت و پیروان نهضت کمالیسم او بر تمام ارکان قدرت مسلط شدند، ترکها با تکیه به معاهده جدید لوزان تنها حقوق اقلیت های مذهبی را به رسمیت شناختند و با ادعای اینکه کردها برادر مذهبی ترکها هستند، کردها را به عنوان اقلیت به رسمیت نشناخته و تمامی مظاهر کردی من جمله زبان، پوشش و ... را ممنوع ساختند.
اقدام آتاتورک که از منظر ترکها نماد ناسیونالیسم ترکی است همچون تیر خلاص، امکان اجماع پان ترکیسم با ملی گرایی کردی را به گور سپرد؛ این خاکسپاری موجب شکل گرفتن اولین دور جنگ مسلحانه ترکی- کردی طی سالیان 1939-1924 میلادی و وقایعی همچون شورش شیخ سعید پیران، واقعه درسیم و قیام آرارات شد. با وجود اینکه دولت مرکزی با خشونت تمام همه ی این شورش ها سرکوب کرد اما از پسِ اطفاء آتش زیر خاکستر آن بر نیامد و "مسئله کردی" به بحران همیشگی جمهوری ترکیه تبدیل شد.
چهارم- دوران آرامش و آغاز تاثیر گذاری کردها بر جامعه ترکیه
در آخرین سال های دهه چهل میلادی، سیستم حزبی ترکیه دستخوش تغییرات پیچیده ای شد بطوریکه از نظام تک حزبی درآمده و سیستم چند حزبی را برگزید. این موضوع باعث شد نیروهای مخالف کمالیسیم نیز بتوانند در قدرت سهیم شوند.
از آنجا که سهمیافتن نیروهای مخالف کمالیستها از طریق پلکان انتخابات بود، آنها را برای به دست آوردن آرای اکراد تشویق کرد. جلب رای کردها از طریق تعدیل فضا به سود ایشان به وسیله مجازنمودن آموزش محدود مذهب در مدارس به نتیجه رسید، زیرا که این مسئله برای کردها که دارای مذهب متفاوت بودند بسیار حائز اهمیت بود.
کردها توانستند با به رخ کشیدن تعداد آرای خود، نظر احزاب سیاسی را جلب کرده و از این طریق بر فضای سیاسی ترکیه اثر بگذارند.
اوج این تاثیرگذاری را می توان در سال 1950 میلادی و پیروزی "حزب دموکرات" به رهبری "عدنان مندرس" دید. در واقع یکی از مهمترین اثرگذاریهای کردها بر ساختار سیاسی ترکیه، نقش کلیدی آنان در به پیروزی رساندن حزب دموکرات بود. کردها با یاری رساندن حزب دموکرات موجب شدند سیستم اقتصادی دولتی ترکیه به رهبری حزب دموکرات به سمت سیستم اقتصادی آزاد حرکت کند، حرکتی که موجب افزایش دخالت کردها در صحنه اقتصادی ترکیه شد.
اثرگذاری کردها تا به این حد به چشم میآمد که به طور معنا داری تقریباً 90 درصد آرای صندوقهای مناطق کردنشین ترکیه به سود "حزب دموکرات"ریخته شده بود.
پیروزی حزب دموکرات موجب شد تعدادی از کردها به مجلس ملی ترکیه راه پیدا کنند و کرسیهای کابینه را به دست بگیرند. یکی دیگر از مهمترین اثرگذاریهای کردها در این دوره، مسئله روی آوردن جامعه سیاسی ترکیه به احقاق حقوق سایر اقلیتهای قومی این کشور من جمله زازها، گرجی ها، علویها و ... بود. کردهایی که در کابینه و مجلس حضور پیدا کردند توانستند با چانهزنی، زمینه بازگشت خانها و شیخهای تبعید شده تمام اقلیتهای قومی ترکیه را به شهرها و روستاهای خود فراهم کنند.
پنجم- دوره تبلیغ کمونیسم و گرایشات چپ توسط کردها در ترکیه
دهه 60 میلادی اوج جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب بود، جنگی یکی از مهمترین میدان های آن کشورهای گالیوری همچون ایران و ترکیه بودند. از اوایل 1960 شوروی ماشین تبلیغاتی خود را برای صدور کمونیسم به ترکیه به حرکت درآورد و باعث شد که احزاب و تشکیلات چپ در ترکیه ظهور کنند.
از آنجا که تفکرات کمونیستی ادعای برابری، برادری و رفع تبعیض می کنند، سیستم تبلیغاتی کمونیسم موفق به جلب نظر بخش قابل توجهی از جامعه کرد ترکیه شد. بالاخص از آنجا که اکثریت اکراد ترکیه را کارگران تشکیل می دادند، کمونیسم توانست به سرعت در بین این جامعه شیوع پیدا کند.
شیوع کمونیسم در بین کردهای ترکیه با توجه جمعیت بالای آن ها باعث تقویت تفکرات چپی در ترکیه شد تا آنجا که نیروهای چپ کرد با جمع شدن به دور حزب "کارگران ترکیه" باعث شدند که این حزب کرسی های زیادی را در مجلس تصاحب کند. کردها با تقویت حزب کارگران ترکیه موجب شدند که هویت کردی پس از چند دهه توسط یک حزب سیاسی رسمی ترکیه به رسمیت شناخته شود. در حقیقت کردها پس از تقویت حزب کارگران ترکیه این حزب را مدیون خود کردند تا جایی که باعث شد "محمد علی اصلان" رهبر این حزب در کنگره چهارم این حزب در سال 1969 میلادی از کردها به عنوان یک اقلیت قومی ستم دیده یاد کند.
یکی از مهمترین تبعات این اقدام کردها بر جامعه ترکیه این بود که آنها با به رسمیت رساندن هویت قومی خود، موجب ترغیب دیگر گروههای اقلیتی این کشور به گرایشات چپ شوند. کردها در راستای گسترش حمایت خود از احزاب چپ، موفق شدند اصلیترین سازمان چپگرای کردستان ترکیه، "حزب کارگران کردستان ترکیه" (Kurdish Workers Party - Partiya Karkerên Kurdistan) و یا "پ.ک.ک" را در سال 1978 میلادی تاسیس کنند.
کردها در همین سال یکی از بزرگترین اتحادیههای دانشجویی ترکیه با نام "اتحادیه دانشجویان آموزش عالی میهنپرستان دموکراتیک آنکارا" را تشکیل داده و از طریق آن ناخودآگاه فرهنگ تشکل دانشجویی را به جامعه ترکیه تزریق کردند.
پس از آن نیز در راستای اشاعه تفکرات چپی در جامعه ترکیه، مجله "رزگاری" را تاسیس کردند. البته نباید از این نکته غافل ماند که هدف اصلی کردها از این سازماندهیها تاکید بر هویت کردی، زبان کردی و مطالبات کردی بوده است.
ششم- کودتای 1980، پایان دوران امید برای اجماع کردی-ترکی
در سال 1980 میلادی، ارتش ترکیه به رهبری "كنعان اورن"، دست به خونبارترین کودتای تاریخ ترکیه زد و طی سالیان 1987-1982 میلادی، کنعان اورن را در مقام ریاست جمهوری نگه داشت. این کودتا از آنجا که منجر به سقوط نظام پارلمانی که کردها در آن سهم داشتند و ظهور مجدد "کمالیستهای کردستیز" شد، فضای سیاسی ترکیه را به سمت رادیکالیسم قومیتی ترکی- کردی سوق داد.
کودتای 1980 میلادی و زمام داری ارتشیان موجب شد که کردها بیش از پیش به پ.ک.ک گرایش پیدا کنند و بدنبال آن جنگ خونین کردستان ترکیه آغاز شد. گروهای کرد در ابتدا با دادن بیانه ای پیرامون تشکیل کشور کردستان و تجزیه ترکیه موجب شدند که ناسیونالیسم فالانژ به جامعه ترک نیز سرایت پیدا کند. کردها با سر دادن شعارهای تجزیه طلبانه، ترکها را مجبور به گرفتن لاک تهاجمی کردند و باعث تشدید تعصبات قومی و گرایشات پان ترکیستی در بین جامعه ترک شدند.
اما رادیکال کردن جامعه ترکیه کوچکترین اثر استقلال طلبی کردها بر جمهوری ترکیه بود. کردها با اصرار بر تجزیه طلبی و بعد از آن خودمختاری و آغاز ترورها، حملات انتحاری و شبیخون های پارتیزانی خود موجب شدند که ارتش ترکیه با فرستادن واحدهای مسلح سنگین به کردستان به خشونت ها دامن بزند. کردها نیز در جواب با حملات چریکی خود خشونت ها را شدت بخشیدند، بطوری که توانستند در می 1988 میلادی ائتلاف گستردهای از نیروهای "جبهه ملی آزادی بخش کردستان" (ERNK) را تشکیل دهند و از طریق گسترده تر کردن میدان های نبرد، ترکیه را در آستانه ورشکستگی قرار دهند.
از این رو بود که ارتش ترکیه در سال 1995میلادی، حملات گستردهای را با 35 هزار نفر از سربازان نیروهای زمینی در شمال عراق برای سرکوب پ.ک.ک آغاز و بیش از چهل کیلومتر در عمق خاک عراق پیشروی کرد. در نتیجه این حملات بخشی مهمی از توانایی نظامی کردها را ساقط شد.
پس از حملات 1995میلادی، ارتش ترکیه که سرمست از پیروزیهای گذشته خود بود، طی سالها پایگاههای پ.ک.ک در شمال عراق را مورد بمباران هوایی و حملات توپخانه قرار داد و توانست بخشی از مناطق ناامن مرزی را امنیت دوباره بخشد. نهایتاً نیز در سال ۱۹۹۹میلادی، عبدالله اوجالان رهبر پ.ک.ک دستگیر و در محاکمهای به مرگ محکوم شد. اما پس از آن به علت درخواست اتحادیه اروپا که همزمان با تلاش ترکیه برای عضویت در این اتحادیه بود، این حکم به حبس ابد کاهش یافت و با تغییر قانون اساسی اروپا، مجازات اعدام از قوانین ترکیه حذف شد.
دستگیری اوجالان و تبعیت ترکیه از درخواست اتحادیه اروپا برای لغو حکم اعدام وی، فشار های جهانی را بر پکک افزایش داد و باعث شد این حزب در سال 2003 با آتش بسی یک جانبه نبرد با دولت مرکزی را به پایان رساند.
هفتم- دوران مذاکره و تاثیر کردها رادیکال شدن ملی گرایان و احزاب اپوزیسیون ترک
از سال 2005 میلادی، مذاکرات علنی و غیر علنی دولت ترکیه با پ.ک.ک آغاز شد. بالاخره در اواخر سال 2012 میلادی مذاکرات با عبدالله اوجالان پس از چندین روز تمام شد و او در نوروز پیامی برای مردم کرد ترکیه فرستاد که در آن به صورت یکجانبه بین پکک و دولت ترکیه آتشبس اعلام می کرد.
در پیام اوجالان، که از زندان فرستاده و در دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه خوانده شد، آمده بود: «این سرآغازی است نو، نه یک پایان. این آغاز مبارزهای جدید برای اقلیتهای قومی است. ... زمان آن رسیده که تفنگها خاموش شوند و سیاست سخن بگوید. اکنون زمان آن رسیده که علیه آنانی که میخواهند ما را از هم بگسلند متحد شویم. مردم خاورمیانه میخواهند شانه به شانه هم قیام کنند. رسیدن نوروز خبری خوش برای همه ما است.»
پخش پیام اوجالان برای کردهای ترکیه نه از طریق شبکه های خارجی کردزبان بلکه به طور رسمی در لحظات سال تحویل پخش شد و همراه شدن آن با بالارفتن پرچم پ.ک.ک در روز نوروز در کردستان ترکیه بالاخص دیاربکر، در حالی که هیچ خبری از پرچم ملی ترکیه نبود، باعث تشدید فضای قومیتی جامعه ترکیه شده است.
این مجموعه از مسائل موجب خواهد شد که بخشی از جامعه ترکیه مواضع رادیکال اتخاذ کرده و احساسات ملی گرایانه در جامعه ترکیه شدت یابد. در حقیقت در جامعه ترکیه که مذاکره با کردها برای چندین دهه تابو بوده است، حال مذاکره با آنان در سطح مقامات ارشد و حتی دادن امتیازات از سوی دولت مرکزی، موجب می شود، بخشی از جامعه ترکیه احساس کنند دولت این کشور به خاطر انداختن خود در باتلاق سوریه موجب خدشه دار شدن غرور ملی ترک ها شده است.
به هر حال باید گفت مهمترین تاثیری که صلح با کردها بر جامعه ترکیه میگذارد، رادیکال کردن بخشی از جامع ترک و تشکیک در حافظ منافع ملی بودنِ دولت مرکزی است. احتمالاتی که نشانههای قطعیت آن را در شعارهای سرداده شدن علیه دولت اردوغان و پ.ک.ک در اعتراضات اخیر ترکیه میتوان دید. مسئلهای که باعث میشود در بین نیروهای کرد این تفکر شکل بگیرد که مذاکره راه حل نیست و باید به حرکتهای مسلحانه و استقلالطلبانه خود که موید ناسیونالیسم کردی (پان کردیسم) است، روی آورند.
کردستان ایران
کردستان ایران مساحتی حدود 70 الی 100 هزار کیلومتر در غرب و حدود 80 هزار کیلومتر در خراسان ایران را در بر گرفته و نزدیک به هفت میلیون نفر جمعیت به خود اختصاص داده است. بیشتر کردهای ایرانی سنی مذهب بوده و فقط بخشی از کردهای کرمانشاه و خراسان شیعه مذهب اند. البته در بین کردهای ایرانی اقلیتی نیز حضور دارد و برخی دیگر دارای گرایشات اهل حق هستند که این دسته اخیر بیشتر در نواحی دالاهو کرمانشاه حضور دارند.
کردهای ایران غالباً به گویش سورانی زبان کردی صحبت می کنند. به استنثای کردهای خراسان و مرز ایران و ترکیه که به کرمانجی و کرمانشاه که اکثراً به زبان فارسی با لهجه کردی حرف میزنند.
مناطق کردنشین ایران با رنگ زرد مشخص شده اند
گرايشات جداييطلبانه در كردستان ایران:
جريان خودمختاريخواهي كردها در شكل نوين خود در ايران به سالهاي 24-1320 يعني زمان اشغال کشور توسط شوروي و انگليس و بدنبال آن سرنگوني رضاشاه باز ميگردد. در سال 1324 كومله به تأسي از حزب دموكرات آذربايجان و با حمايت شوروي نام حزب دموكرات كردستان را به خود گرفت.
در سال 1325 همزمان با خروج نيروهاي شوروي از خاك ايران دولت خودمختار كرد نيز سقوط كرد. از سال 1326 تا 1357 هيچگونه حركتي اساسي براي جداييطلبي و خودمختاري در كردستان صورت نگرفته است. در سال 1357 مقارن با پيروزي انقلاب اسلامي ايران تحرکات جريان خودختاري خواهي كردها براي گرفتن حق تعيين سرنوشت از دولت مركزي شدت گرفت.
کردستان ایران بر خلاف کردستان ترکیه دارای وحدت عقیده نیست. در حقیقت برخلاف کردستان ترکیه که بیشتر نیروهای کرد با محوریت پ.ک.ک فعالیت می کنند، در کردستان ایران احزاب متعددي مدعي گرفتن حقوق اکراد هستند.
احزاب قومیتگرای کردستان ایران
حزب دموکرات کردستان ایران
حزب دموکرات کردستان ایران که بعدها حزب دموکرات کردستان از آن منشعب شد، از احزاب قدیمی و سنتی کردستان ایران است که هم اکنون رهبری آن را "مصطفی هجری" بر عهده دارد.
حزب دمکرات کردستان ایران در مرکز اقلیم کردستان عراق و شهر اربیل فعالیت می کند. این حزب در نخست با شعار"خودمختاری برای کردستان" به فعالیت پرداخت ،اما هم اکنون شعار "فدرالیسم برای ایران" سر میدهد!
حزب دموکرات کردستان ایران خواهان به رسمیت شناخت شدن قومیت کرد ایرانی به عنوان یک ملت، آموزش و انجام امور اداری به زبان کردی است. هر چند حزب تمامیت ارضی ایران را لااقل در حد لفظ قبول دارد اما خواهان خودمختاری برای اکراد ایرانی است.
ریشه و چرایی تشکیل حزب دموکرات کردستان ایران به سال1324 و زمان اشغال ایران توسط متفقین بر میگردد. در آن دوران این حزب با حمایت شوروی توانست دولت خلقالساعهای تحت عنوان دولت جمهوری کردستان را در منطقه مهاباد استان آذربایجان غربی تشکیل دهد. دولت جعلی حزب دموکرات تنها یازده ماه عمر کرد و پس از عقبنشینی نیروهای روس، دولت وقت ایران در سال 1325 نواحی تحت اشغال حزب دموکرات را باز پس گرفت و رهبران این حزب من جمله رییس وقت، قاضی محمد را به دار آویخت.
پس از سقوط دولت جعلی جمهوری کردستان آن دسته از نیروهای حزب دموکرات که توسط ارتش دستگیر یا کشته نشده بودند، به کردستان عراق فرار کردند. هنگامی که رهبران حزب در کردستان عراق مستقر شدند، حزب دموکرات کنگره دوم خود را متشکل از دو بخش کمیته مرکزی به رهبری عبدالرحمان قاسملو و کمیته اجرایی(پیش مرگان) به رهبری احمد توفیق و قادر شریف، آغاز کرد.
حملات دولت وقت موجب شد که حزب دموکرات حدود 18 ماه در خلال سال های 1346- 1345 علیه دولت ایران دست به مبارزات مسلحانه بزند.
با سقوط رژیم پهلوی، حزب دموکرات کردستان به رهبری قاسملو توانست تمام کردستان ایران را تحت کنترل گیرد و حتی موفق به اشغال پادگان سنندج شود.
پس اقدامات تروریستی گستردهای که توسط قاسملو و حزب دموکرات در کردستان به وقوع پیوست، امام خمینی رحمه الله علیه، فتوای جهاد علیه این حزب را صادر فرمودند، فتوایی که به موجب آن در 28 مرداد 1358 بسیج و نیروهای مسلح موفق به بازپس گیری کردستان اقدام و طی عملیاتی وسیع این تروریستها را از کردستان راندند.
رهبران حزب دموکرات این بار نیز همچون رسم دیرینه خود از کشور متواری شده و به عراق فرار کردند.
در آنجا قاسملو همکاری حزب دموکرات با حزب بعث عراق را با امضای سندی علنی کرد و به دنبال حزب دموکرات در تمام دوران جنگ در کنار ارتش عربی صدام با ایران جنگید.
نهایتا رهبر حزب دموکرات، عبدالرحمن قاسملو در 1368 در وین و جانشین او صادق شرفکندی نیز در 1371 در برلین کشته شد. در حال حاضر رهبری حزب دموکرات را مصطفی هجری بر عهده دارد که در سال 2004 شعار حزب دموکرات را از "دموکراسی برای ایران، خودمختاری برای کردستان" به " ایران فدرال و دموکرات" تغییر داد.
حزب دموکرات کردستان ایران در سال2006 میلادی ضربه ای سنگین به خود دید. در آن سال عبدالله حسن زاده از رهبران اصلی این حزب به همراه پاره ای از مقامات عالی آن در اعتراض به آنچه تمامیتخواهی جناح هجری نامیدند، اعلام انشعاب کرده و "حزب دموکرات کردستان را تشکیل دادند.
حزب حیات آزاد کردستان
حزب حیات آزاد کردستان موسوم به پژاک (PJAK - Partiya Jiyana Azad a Kurdistanê: پارتیا ژیانا ئازادا کوردیستانی)، شاخه ایرانی حزب پ.ک.ک است که خط و مشی کاملاً مسلحانه دارد. این حزب هدف خود را "مبارزه برای احقاق حقوق ملت کرد در ایران" اعلام کرده است.
پژاک در 4 آوریل 2003 میلادی که سالروز تولد اوجالان است توسط پ.ک.ک تشکیل شد. ظاهراً احزاب قدیمی تر کردستان ایران مانند کومله و دموکرات کردستان ایران با این گروه رابطه خوبی ندارند زیرا از نظر آنان، پژاک به شدت تحت کنترل پ.ک.ک است و بیشتر از آنکه ماهیت کرد ایرانی داشته باشد، کارت پ.ک.ک در بازی با ایران است.
در باب وابستگی پژاک به پ.ک.ک کافی به همین نکته اشاره کرد که "جمیل باییک" از رهبران پ.ک.ک در سال 2006 میلادی اعلام کرد که پ.ک.ک بنیانگذار و حامی پژاک است. رهبری پژاک را "عبدالرحمان حاجی احمدی" بر عهده دارد که توسط نخستین کنگره این حزب در سال 2004 میلادی انتخاب شده است.
کومله
یکی دیگر از احزاب کردستان ایران کومله است که در سه جریان "حزب کومله کردستان ایران" به رهبری عبدلله مهتدی، "سازمان کردستان حزب کمونیسم ایران" به رهبری ابراهیم علیزاده و "سازمان زحمتکشان کردستان" به رهبری عمر ایلخانیزاده، به فعالیت میپردازد.
کومله فعالیتهای خود را از کردستان عراق رهبری میکند و همچنان بازوی نظامی خود را حفظ کرده است. این گروه دارای شبکهای تلویزیون به نام"رجالات" است. کومله نیز همچون حزب دموکرات در لفظ تمامیت ارضی ایران قبول دارد و خواهان ایرانی فدرال است.
جنگ کومله با حزب دموکرات
یکی از مهمترین مسائل تاثیرگذار بر جریان قومیتگرایی کردستان ایران، جنگ کومله با حزب دموکرات کردستان ایران بود. این جنگ در سال 1363 با حمله نیروهای حزب دموکرات به مقر حزب کومله در اورامانات آغاز شد و طی 4 سال این دو گروه خساراتی سهمگین بر یکدیگر وارد کردند.
از مهمترین تبعات این جنگ، آغاز انشعاب حزب دموکرات کردستان ایران با بروز گروههایی تحت عنوان"کنگره هشتم" یا "حزب دموکرات کردستان ایران-رهبری انقلابی" بود. دست آخر پس از چندین سال درگیری خونین کومله در اردیبهشت 1367 با اعلام آتش بس یکجانبه این جنگ را متوقف کرد.
در گزارش بعدی به ریشههای ناسیونالیسم کردی (پانکردیسم) در جنوب غرب آسیا خواهیم پرداخت...