صفوی افزود:جنگ را رهبران سیاسی را شروع و تمام می کنند. نیروهای مسلح هر کشور تابع رهبران سیاسی هستند البته فرماندهان نظامی در مرحله تصمیم سازی تاثیرگذارند اما تصمیم به شروع یا خاتمه جنگ بر عهده رهبران سیاسی است.
دستیار ارشد فرمانده معظم کل قوا با تاکید بر اینکه دولت ها در جنگ خواهان تامین اراده یک دولت در دولت دیگر هستند خاطرنشان کرد: ممکن است این اراده سیاسی اهداف اقتصادی و سیاسی به همراه داشته باشد و یا سرنگونی یک نظام سیاسی و یا تضعیف منابع اقتصادی و انسانی یک کشور باشد.
در زمان جنگ بهترین نیروهای ما را شهید کردند و ما درگیر جنگ شدیم و به پیشرفت داخلی نرسیدیم. مشاور عالی مقام معظم رهبری در امور نظامی ادامه داد: عراقی ها زمان آغاز جنگ ایران 35 میلیارد دلار ذخیره ارزی داشتند و در شهریور 59 ، 57 درصد درآمد ناخالص ملی خود را هزینه جنگ با ایران کردند و در طول 95 ماه جنگ با ایران 65 میلیارد دلار از منابع داخلی هزینه کردند و حدود 85 تا 90 میلیارد دلار از کمک های بلاعوض کویت و عربستان برای خرید تجهیزات نظامی استفاده کردند.
صفوی در ادامه سخنان خود با طرح این سئوال که آیا جنگ قابل پیش بینی بود خاطرنشان کرد: بله، جنگ قابل پیش بینی بود. اگر مسئولان سیاسی و سیاست خارجی مسائل آشکار آمریکا، شوروی و کشورهای منطقه را دنبال می کردند متوجه می شدند که جنگ در راه است. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر بعد از کشف کودتای نوژه این جملات را گفت که استراتژی آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایران باید تقویت دولت هایی باشد که توان عملیات جنگی علیه رژیم خمینی را داشته باشند و یا کارتر می گفت اگر فشارهای آمریکا به آزادی گروگانها نیانجامد گزینه بعدی جنگ است.
وی افزود: یکی از مراکز استراتژیک آمریکا در تحلیلی بیان کرد که حرمت و اعتبار مانند ظرف چینی است که به آسانی شکسته می شود که این چیزی است که با پیروزی انقلاب اسلامی اعتبار آمریکا در منطقه شکسته شده است.
دستیار ارشد فرمانده معظم کل قوا در ادامه عنوان کرد: شوروی در دسامبر 1979 افغانستان را اشغال نظامی کرد و حدود 9 سال در آنجا حضور داشته اند. شوروی مایل بود که جنگ دیگری در منطقه رخ دهد تا تجاوز آنها به افغانستان در منطقه فراموش شود.
صفوی در خصوص قابل پیش بینی بودن جنگ گفت: در 16 تا 19 شهریور 59 عراقی ها در منطقه ای میمک و سومار به ما حمله و آن را تصرف کردند به کلی عراقی ها قبل از آغاز جنگ 222 هزار و 57 تجاوز زمینی، هوایی و دریای به کشورمان داشتند و در کنار اینها عراق از گروههای ضد انقلاب حمایت می کرد.
وی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه آیا می شد جنگ را قبل از سال 67 به اتمام رساند گفت: در جنگ ایران و عراق و تصرف فاو و شملچه در سال 64 در اوج قدرت می توانستیم قطعنامه 598 را بپذیریم نه اینکه در سال 67 که عراقی فاو و شلمچه را از ما گرفتند و موضع ما مقتدرانه نبود این قطعنامه را بپذیریم. قدرت های جهان در تدوین قطعنامه 598 به علت اوج گیری قدرت نیروهای انسانی مجبور شدند قطعنامه 598 را به نفع ایران صادر کنند چرا که می ترسیدند صدام سقوط کند.
دستیار ارشد فرمانده معظم کل قوا همچنین در پاسخ به این سئوال که آیا ایران به اهداف اصلی خود در جنگ رسید یا خیر خاطرنشان کرد: هدف اصلی ما در جنگ دفع تجاوز و بازپس گیری اراضی اشغالی و حفظ تمامیت ارضی بود هدف دوم اثبات صلابت نظام اسلامی و انقلابی بود که ما با اجازه امام ، دشمن را در خانه خود تنبیه و سرکوب کردیم و چنان صلابتی نشان دادیم که تا 80 سال بعد از آن متجاوزان احتمالی درس گرفتند که اگر تجاوزی به ذهنشان برسد ما آنها را در آن سوی مرزها دنبال می کنیم.
صفوی افزود: قرارداد 1957 یک قرارداد بین المللی بود هر چند که عراق قبل از شروع رسمی جنگ آن را پاره کرده بود اما قبل از حمله عراق به کویت صدام نامه ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت نوشت و گفت: هر چه شما می گویید قبول دارم و تمام بندهای این قرارداد را دوباره قبول کرد.
وی گفت: تثبیت انقلاب اسلامی و بروز یک مکتب سیاسی اجتماعی جدید به عنوان مکتب مقاومت بوجود آمد که بعدها باعث تشکیل حزب الله لبنان شد و از آن به بعد این مکتب به جهاد اسلامی و حماس منتقل شد.
