به گزارش گروه بینالملل مشرق، رعايت قواعد برخورد، در روابط بين انسانها از اهميت بالايي برخوردار است.
هنگامي که اين دو انسان بهعنوان نمايندگان دو کشور با يکديگر ملاقات
داشته باشند، اين موضوع اهميت دو چنداني مييابد. اتفاقات سالهاي اخير در
آداب ديپلماتيک کشورمان ما را بر آن داشت تا گفتوگويي با استاد بيدارمغز
داشته باشيم. سالها تجربه در بحث تشريفات و آداب ديپلماتيک و تاليف چندين
جلد کتاب ايشان را بهعنوان فردي تراز اول در اين موضوع، در جهان و نه تنها
ايران قرار داده است. آنچه در ادامه ميآيد گفتوگوي ما با ايشان است.
براي شروع بحث بفرمائيد آيا رعايت تشريفات و آداب ديپلماتيک امري پسنديده است يا تشريفات چيزي در حد تزئينات است؟
بعد
از پيروزي انقلاب اسلامي، بهدليل اينکه اين انقلاب، يک حرکت ضداستکباري
بود، ما تحولاتي را در همه زمينهها داشتيم. از جمله اين تحولات، رفتار و
روابط خارجي ما و قالبهاي حاکم بر اينروابط بود. انسان يک موجود اجتماعي
است و روابط ما با ديگران، بخش مهمي از زندگي روزمره ما به حساب ميآيد.
موضوع مورد گفتوگوي ما، بحث روابط بينالمللي با انسانهاي ديگر است. حال
اين روابط ممکن است با نمايندگان مجالس، ساير سياستمداران، خبرنگاران و
حتي گردشگران خارجي شکل گرفته باشد. يعني سر و کار ما با انسانهاست.
تا
قبل از انقلاب، قالبي که بر روابط ما حاکم بود، قالب استکباري بود. به
همين دليل هم بعد از انقلاب گفتيم تشريفات نباشد. تصور بر اين بود که
تشريفات، تنها تشريفات درباري و مسائل مربوط به نوشيدن مشروبات الکلي در
ميهمانيهاست و لذا با توجه به اينکه در انقلاب، هر دوي اين مسائل کنار
گذاشته شده بودند، پس تشريفات هم لزومي نداشت. بر همين اساس، اولين واکنش
ما اين بود که تشريفات حذف شود.
با
کنار گذاشتن تشريفات، عملا رفتار ما بدون قالب شد. آنچه را که خودمان
مطلوب ميدانستيم، در رفتار داخلي و خارجي حاکم کرديم. اين مسئله در داخل
خيلي مشکلساز نبود، اما در رفتار و تعاملات خارجي، تفاوتهاي زيادي وجود
داشت که همين تفاوتها مشکلساز ميشد. بهعنوان مثال، در مذاکرات
بينالمللي شما نميتوانيد به طرف مقابل بگوييد با اجازه شما. چون شما
نماينده يک کشور حاکم هستيد و نبايد از نماينده يک کشور ديگر اجازه بگيريد.
همچنين شما اجازه نداريد از طرف مقابل عذرخواهي کنيد، چون شما نماينده
کشور و مردم خود هستيد و به هيچ عنوان نميتوانيد عذرخواهي کنيد. تنها
عبارتي که حق استفاده از آن را داريد، اين است که «من متاسفم». بعد از گذشت
مدتي، به اين نتيجه رسيديم که مسائلي غير از آن مواردي که در تشريفات
مدنظر ما بود، در روابط خارجي وجود دارد. اساس کار ما بر حسن خلق است که در
اسلام و بهويژه در مکتب اهل بيت (عليهم السلام) مورد تاکيد قرار گرفته.
در اينجا استثنائاتي بر قاعده اصلي وجود دارد. يعني فردي که بهعنوان
نماينده کشور خود در جايي حضور پيدا ميکند، شأن و جايگاه خاصي دارد که
بهدليل اين شأن خاص، بايد يک سري قواعد و ضوابط درباره او رعايت شود. از
اين استثنائات، تحت عنوان «عمل متقابل» ياد ميشود. يعني با نماينده کشور
ديگر بايد بهگونهاي رفتار شود که شأن او حفظ گردد و اين شأن هم ناشي از
نمايندگي کشور است و نه ويژگيهاي شخصي فرد نماينده. مثلا اگر يک وزير
خارجه به کشور وارد ميشود، بايد با ماشين بنز تشريفات به استقبال او رفت و
نوع برخورد و استقبال از وي، با استقبال از توريستها بسيار متفاوت است.
براساس اصل عمل متقابل هم، در روابط خارجي هرگونه که شما با ديگران رفتار
کنيد، با شما همان گونه رفتار خواهد شد.
پرچم خيلي احترام دارد و درهمه دنيا، وقتي
پرچم را پايين ميآورند، ميبوسند. پرچم يک سند مقدس است که جانها و
خونهاي زيادي در راه استقلال آن هديه شده است.
در زمان شاه، رسم بر اين بود
سُفرايي که ميخواستند به ديدار شاه بروند، بايد در سه جا به شاه تعظيم
ميکردند. بهنظر شما اين نوع تشريفات صحيح بود يا اينکه ما کار درستي
انجام داديم که اين نوع آداب را کنار گذاشتيم؟ مثلا در دوره آقاي خاتمي،
ايشان اجازه دادند سفراي خارجي در کنارشان بنشينند.
بخشي از
اين مسائل در اختيار ماست و بخشي ديگر در صحنه بينالمللي وجود دارد و تحت
کنترل ما نيست. موردي که شما اشاره کرديد، بعد از انقلاب با توجه به اينکه
تعظيم در برابر غير خدا حرام بود، ما خودمان لزوم تعظيم سفرا در مقابل
رئيسجمهورمان را حذف کرديم و هيچ الزامي هم در اين زمينه نداشتيم. کما
اينکه سفراي ما در برخي کشورها ملزم به رعايت مقررات آن کشور هستند. از
اين مقررات، تحت عنوان «نزاکت» ياد ميشود که کشورها براي خودشان ايجاد
کردهاند و نمايندهاي که ميخواهد در آن کشور به فعاليت بپردازد، بايد به
اين نزاکت التزام داشته باشد.
مثلا
تا قبل از دوره رياستجمهوري آقاي خاتمي، که البته سال دقيق آن در خاطرم
نيست، سفير وقتي ميخواست استوارنامه خود را تقديم رئيسجمهوري کند، بايد
پنج دقيقه بهصورت ايستاده با رئيسجمهور صحبت ميکرد و اجازه نداشت
بنشيند. اما از زمان رياستجمهوري آقاي خاتمي، اين اجازه به سفراي خارجي،
بهعنوان يک انسان مستقل از شأن نمايندگي داده شد تا بتوانند در کنار
رئيسجمهور بنشينند. اين در هيچ کجاي دنيا مرسوم نيست که سفير در کنار
رئيسجمهور کشور ميزبان بنشيند.
نوع برگزاري جلسه براي تقديم استوارنامه سفيران به چه شکلي است؟ آيا مانند ايران، سفرا يک به يک به حضور رئيسجمهور ميرسند؟
در
برخي کشورها به اين شکل است که چند تن از سفرا با هم به حضور رئيسجمهور
ميرسند، اما قاعده صحيح اين است که سفراي خارجي تکتک استوارنامه خود را
تقديم رئيسجمهور کشور ميزبان کنند. زيرا در اين صورت تقدم و تأخر سفرا
رعايت ميشود. البته تاکنون نشنيدهام که چند سفير به اتفاق به حضور
رئيسجمهور برسند. ممکن است در طول يک روز، چند سفير استوارنامه خود را
بدهند اما بهصورت دسته جمعي اتفاق نميافتد.
در بحث
نزاکت که شما اشاره کرديد، يکي از موارد مورد توجه، پرچم است. بهنظر
ميرسد در کشور ما پرچم، که منقش به نام جلاله «الله» است، از جايگاهي که
بايد و شايد، برخوردار نيست و بعضا برخي از مقامات در کنار پرچمي
ايستادهاند که ويژگيهاي يک پرچم کامل جمهوري اسلامي ايران را ندارد. در
اينباره توضيحاتي بفرمائيد.
در تشريفات نمادهايي وجود
دارد، از جمله پرچم و عکس مقامات عالي کشور. پرچم نماد يک کشور است. ما
کشورها را با پرچمهايشان ميشناسيم. حرمت پرچم به اندازه حرمت يک کشور
است. شما ديدهايد که در ماههاي گذشته، در نقاط مختلف شهر تهران،
پرچمهاي بزرگ برافراشته شده است. در برخي ايام، مانند ماه محرم و صفر،
اين پرچمها جمع ميشود و پرچم سياه برافراشته ميشود. اين حرکت صحيح نيست.
در هيچ شرايطي نبايد پرچم کشور ما که منقش به «الله اکبر» است، نيمه
افراشته شود بلکه پرچم سياه بايد در کنار پرچم کشور برافراشته شود. پرچم
ايران را نبايد به ديوار زد يا در زير سکوها نصب کرد.
تاکيد شما بر حفظ احترام پرچم بهخاطر کلمه «الله» است يا اينکه خود پرچم في نفسه محترم است؟
خير،
خود پرچم احترام دارد. پرچم مقدس است چون نماد يک کشور، دولت و يک ملت
است. پرچم ما احترام ويژهاي دارد و آن هم بهخاطر کلمه جلاله «الله» در
وسط پرچم و دو طرف آن است.
اين را قبول داريد که ما با پرچم کشورمان صحيح برخورد نميکنيم؟
بايد
توجه داشته باشيم که اين مردم نيستند که با پرچم به شکل ناصحيحي برخورد
ميکنند، بلکه اشتباه از برخي مقامات است. من عکسهاي زيادي دارم که در
آنها پرچم در دست يا سمت چپ مقامات کشور ما قرار دارد، درحاليکه پرچم
بايد در دست يا سمت راست مقامات باشد. اگر يکي از مقامات کشورهاي ديگر، با
رده پايينتر از رئيسجمهور به ديدار رئيسجمهور ما ميآيد، بايد فقط پرچم
کشور ما، آن هم در سمت راست، در محل ملاقات قرار داشته باشد. پرچم خيلي
احترام دارد و درهمه دنيا، وقتي پرچم را پايين ميآورند، ميبوسند. پرچم يک
سند مقدس است که جانها و خونهاي زيادي در راه استقلال آن هديه شده است.
اگر ديپلمات ايراني با يک زن خارجي دست
ميداد، ماموريتش خاتمه پيدا ميکرد. جايي شنيدم که حضرت آقا فرمودند تا من
هستم اجازه نخواهم داد ديپلماتهاي ما با زنهاي خارجي دست بدهند. اين
يک حکم حکومتي است و همه بايد از آن تبعيت کنند
سرود ملي بهعنوان يک نماد مهم چه جايگاهي در تشريفات ديپلماتيک دارد؟
سرود
ملي هر کشوري وقتي نواخته ميشود، همه بايد به احترام آن سرود و آن کشور
بايستند. نکته دوم اين است که سرود ملي را همه ملتها ميخوانند. سومين
نکته در مورد سرود ملي، اين است که در هنگام نواختن، به احترام اين سرود،
نظاميان احترام نظامي ميگذارند و مقامات سياسي هم دست خود را روي قلبشان
ميگذارند.
يکي از مسائلي که در کشور ما وجود دارد، توجه
به نمادهاي اسلامي است. از جمله ميتوان به قرائت قرآن کريم، قبل از سرود
ملي اشاره کرد. جايگاه نمادهاي اسلامي در تشريفات ديپلماتيک چگونه است؟
شما
به قرآن کريم اشاره کرديد. قرآن هم براي خود آدابي دارد. «لا يَمَسُّهُ
إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ». براي قرائت قرآن حتما بايد وضو داشته باشيم.
«فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» حتما بايد قبل از شروع
به قرائت، از شر شيطان به خدا پناه ببريم. نکته سوم در اينباره اين است
که در هنگام قرائت قرآن بايد سکوت کنيم و به آيات قرآن گوش کنيم. در اين
صورت حتي اگر معاني آن را هم متوجه نشويم، برکت قرآن به انسان خواهد رسيد.
اينکه قرآن اول خوانده شود يا سرود ملي، قطعا بايد قرآن را اول قرائت کرد.
اما اينکه چرا در مراسمهاي ما، ابتدا سرود ملي خوانده ميشود. پاسخ اين
است که با نواخته شدن سرود ملي و ايستادن مردم به احترام آن و سپس نشستن
آنها، نظم و سکوتي در جمع حاکم ميشود که زمينه را براي قرائت قرآن فراهم
ميکند. البته در برخي موارد ترجيح من اين است که مراسمها با قرائت قرآن
آغاز شود. چون کار ما براي خداست و بايد کلام الهي حاکم باشد. يکي از
کارهايي که من در مراسمهايي که با قرائت قرآن آغاز ميشود، انجام ميدهم
اين است که در پايان صحبت هايم، ادعيه قرآني را هم ميخوانم.
در مورد آداب اسلامي و اختلافاتي که بعضا در اين زمينه بهوجود ميآيد هم توضيحاتي بفرمائيد.
وقتي نظام ما جمهوري اسلامي است و فقه آن فقه جعفري است، قطعا مسائل و ضوابط فقهي در روابط ما حاکم خواهد بود.
چرا
اين ضوابط تنها در کشور ما حاکم است و در مورد ساير کشورهاي اسلامي
اينگونه نيست؟ مثلا تصاويري هست که ملک عبدالله، پادشاه عربستان در حال
نوشيدن مشروب است. اين تناقضات چگونه قابل توجيه است؟
البته من اين تصاوير را نديدم و براساس آيه شريفه «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» نميتوانم قضاوتي کنم.
معتقديم
براساس فرمايش پيامبر اکرم (صلاللهعليهوآلهوسلم) لمس نامحرم حرمت
دارد. بعد از فتح مکه تعدادي از زنان ابوسفيان آمدند و گفتند ميخواهيم با
رسول خدا (صلاللهعليهوآلهوسلم) بيعت کنيم. بر اساس دستور قرآن کريم،
پيامبر فرمودند تشت آبي آوردند و دست خود را در آن گذاشتند و زنها هم دست
خود را در تشت گذاشتند و اينگونه بيعت صورت گرفت. حضرت امير (عليهالسلام)
هم به اين شکل با زنان بيعت ميکرد. البته من در نوع بيعت خلفاي قبل از
حضرت علي (عليهالسلام) اطلاعي ندارم. حضرت آقا هم که در ديماه سال 1370
به بوشهر سفر کرده بودند، زنان بوشهري گفتند با ايشان ميخواهند بيعت کنند.
آقا دستور دادند ملافهاي روي دست ايشان گذاشتند و زنان بوشهري از روي
ملافه با ايشان بيعت کردند. لذا وقتي دستور پيامبر اکرم
(صلاللهعليهوآلهوسلم) در موردي وجود دارد، براساس آيه شريفه قرآن که
ميفرمايد «مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ
فَانْتَهُوا» ما موظف به اطاعت هستيم. هيچيک از مراجع نميتوانند در
اينباره اظهار نظر مخالف کنند. به همين دليل حرمت لمس نامحرم براي
ديپلماتها و مقامات سياسي ما بهعنوان نمايندگان يک کشور اسلامي، يک
«اتيکت» و «نزاکت» به حساب ميآيد. اين هم با حسن سلوک تفاوت دارد. در مورد
نزاکت، ضمانت اجرا وجود دارد و اگر کسي از آن تخطي کند، با مجازات روبهرو
ميشود. مثلا اگر ديپلمات ايراني با يک زن خارجي دست ميداد، ماموريتش
خاتمه پيدا ميکرد. جايي شنيدم که حضرت آقا فرمودند تا من هستم اجازه
نخواهم داد ديپلماتهاي ما با زنهاي خارجي دست بدهند. اين يک حکم حکومتي
است و همه بايد از آن تبعيت کنند.
يکي از مسائل مهم و
مورد ابتلاي ديپلماتهاي ما، دست دادن با خانمهاست. عقايد و اصول اسلامي
ما در اين مورد، که شما هم به آن اشاره کرديد، چگونه در عرصه بينالمللي
قابل توجيه است؟
در مسئله دست دادن، ابتدا دست دادن تقدم به
حساب ميآيد. در وضعيت برابر، آن کسي که مقام بالاتري دارد يا ميزبان است،
بايد ابتدا دستش را دراز کند و اول هم بايد دست خود را بکشد. باور ميکنيد
که اين سنت رسول خدا (صلاللهعليهوآلهوسلم) است؟
در جريان سفر امير قطر به تهران، برخي از
رسانهها نوع لباس پوشيدن امير قطر سندلي را که ايشان پا کرده بودند نشانه
رعايت نکردن تشريفات و آداب ديپلماتيک دانستند. اين در حالي است که در لباس
عربي، پوشش پا فقط سندل است و با اين لباس کفش نميپوشند.
اين سنت را ابتدا پيامبر اسلام ايجاد کرده و غربيها آن را گرفتند و
بهعنوان يک عرف ديپلماتيک درآوردند. خب، در عرصه بينالمللي، وقتي يک
خانم ابتدا دست خود را دراز ميکند و شما دست نميدهيد، برداشت بياحترامي
از اين رفتار شما ميشود. قاعدتا با کسي که شما به او بياحترامي کرده ايد،
نميتوانيد به نتيجه مطلوب برسيد. بهترين کار اين است که شما قبل از
ملاقات، اين مسائل را به طرف مقابل اطلاع بدهيد. اوايل انقلاب، چون تجربه
کافي نداشتيم، به طرف مقابل ميگفتيم ما با هم نامحرم هستيم که البته براي
آنها قابل فهم نبود. الان ما اينگونه به طرف مقابل تفهيم ميکنيم که در
ايران عرف روابط به اينگونه است که مرد با مرد دست ميدهد و روبوسي ميکند
و زن با زن هم به همين صورت است، اما مرد و زن با هم دست نميدهند.
همانطور که گفتم بهترين کار اين است که قبل از ملاقات، به طرف مقابل اطلاع
دهيم که دست خود را دراز نکند. بنده در برخي از سخنرانيهاي رياستجمهوري
و يا وزير خارجه در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، وظيفهام اين بود که به
خانمهاي خارجي اطلاع بدهم که دست خود را در مقابل رئيسجمهور يا وزير
خارجه ما دراز نکنند. معمولا در جلساتي مانند مجمع عمومي سازمان ملل، بعد
از سخنراني رئيس يک هيئت، مقامات و نمايندگان دولتهاي دوست براي ابراز
تشکر در مسير حرکت او قرار ميگيرند و از او تشکر ميکنند. خب، اگر اطلاع
نميداديم، طرف مقابل اين برداشت را ميکرد که به او بياحترامي شده است.
البته
بايد توجه داشت که دست دادن با نامحرم حرام است، صحبت کردن که مشکلي
ندارد. ما گاهي اوقات به اين نکته توجه نميکنيم و با خانمها حتي صحبت هم
نميکنيم که نادرست است. قاعده نگاه کردن هم وجود دارد و براساس دستور قرآن
کريم مبني بر «غضّ بصر»، نميتوان در چشم نامحرم به مدت طولاني نگاه کرد.
برخي از نوع رفتار خانم اشتون و آقاي کري بعد از امضاي
توافق ژنو، اينگونه برداشت کردند که اين توافق و مفاد آن باعث خوشحالي بيش
از حد مقامات غربي شده است. بهنظر شما اين برداشت صحيح است؟
خير،
اينگونه نيست. اساسا بايد ببينيم که آيا غربيها در توافق ژنو دستاورد
خاصي داشتهاند؟ اين عرف ديپلماتيک است که مقامات، اگر زن و مرد باشند با
يکديگر روبوسي ميکنند.
اين
برداشتها و اظهار نظرهاي نادرست متاسفانه همواره وجود داشته و ناشي از
ورود غيرمتخصصين به مباحث مربوط به تشريفات ديپلماتيک است.
نمونههاي زيادي از اين مسئله وجود داشته است. مثلا در
جريان سفر امير قطر به تهران، برخي از رسانهها نوع لباس پوشيدن امير قطر
سندلي را که ايشان پا کرده بودند نشانه رعايت نکردن تشريفات و آداب
ديپلماتيک دانستند. اين در حالي است که در لباس عربي، پوشش پا فقط سندل است
و با اين لباس کفش نميپوشند.
البته
اگر کسي به اخلاقيات حاکم بر کشور ميزبان هم توجه کند، خيلي خوب است. مثلا
سلطانقابوس در سفر اخيرش به تهران و در ديدار با آقاي دکتر روحاني، سندل
جلوبسته پوشيده بود و اين هم بهدليل آشنايي ايشان با خلقيات ايراني است.
در واقع يکي از ابعاد مهم در رفتار ديپلماتيک توجه به اخلاقيات ملل است.
شما به لزوم توجه به اخلاقيات ملل اشاره کرديد. نمونههايي هم در اين رابطه براي ما بيان ميفرمائيد؟
مثلا
اگر شما با يک زن و شوهر افغاني روبهرو ميشويد و ميخواهيد تاريخ و محل
تولد خانم را بپرسيد، نبايد از خود او بپرسيد بلکه بايد از شوهرش سوال
کنيد. متاسفانه در کشور ما به اخلاقيات ملتها توجه نميشود. لذا بحث
اخلاقيات ملل، بعد از حسن سلوک و نزاکت، سومين مسئله مهم در تشريفات است.
وقتي کسي از مملکت خارج ميشود، بايد به اخلاقيات مردم کشور مقصد سفر، توجه
جدي داشته باشد. مثلا اگر شما به اندونزي سفر ميکنيد و براي شما چاي
ميآورند، تا ميزبان به شما تعارف نکرده، نبايد دستتان را بهسمت فنجان
چاي دراز کنيد. در وارد شدن به محل اجلاس و مهماني و عبور از در هم،
عرفهايي وجود دارد که بايد به آن توجه شود.
قبول داريد که اگر مقامي از کشور ما بعد از مقامات کشور ديگر وارد شود، ميگويند شأن او حفظ نشده است؟
مقام
ما بايد بهگونهاي وارد شود که سمت راستش ميهمان باشد. اين سنت اسلامي
ماست. ما از طريق رعايت اين سنن حسنه اسلامي، ميتوانيم دينمان را تبليغ
کنيم. استواري اسلام در استواري اخلاق است و پيامبر ما، براي اتمام مکارم
اخلاق مبعوث شده.
با توجه به گسترش انديشههاي افراطي
فمينيسم در غرب، اينگونه گفته ميشود که زنها نبايد در مقابل مردان بلند
شوند يا اينکه زنها بايد ابتدا از جلسه خارج شوند. وضعيت زنها در تشريفات
چگونه است و اين انديشههاي افراطي چه جايگاهي در تشريفات ديپلماتيک
دارد؟
وقتي من در نمايندگي ايران در سازمان ملل،
مسئول تشريفات بودم، قاعدتا مسئوليت همه مسائل مرتبط با امر تشريفات متوجه
من بود. در آن زمان، نخستوزير هند آقاي دکتر خرازي را به ضيافت ناهار دعوت
کردند. من قبل از آغاز ميهماني، به سالن رفتم و محل نشستن آقاي دکتر خرازي
را بررسي کردم. ديدم که يک طرف صندلي ايشان جاي يک خانم است و در طرف ديگر
صندلي ايشان جاي وزير خارجه کشوري که ما با آنها در آن زمان رابطه
نداشتيم. به مسئول تشريفات نمايندگي هند گفتم که محل نشستن دکتر خرازي را
تغيير بدهيد
در صحنه سياست بينالملل، من فمينيسم نديدهام. طرفداران
اين نظريه، افراط زيادي دارند و در ميان زنان هم قائل به اعتدال نيستند.
مثلا اصطلاحات رايجي مانند chairman را به chairperson تغيير ميدهند. اين
تفکرات در ميان ديپلماتها جايگاهي ندارد و تنها موضوعي که مطرح است، مسئله
تقدم است. در مراسمها و اجلاسهاي بينالمللي تقدم با پادشاهان و روساي
جمهور است.
مسئله سرو مشروبات الکلي در اجلاسهاي
بينالمللي و عدم حضور مقامات ايراني در اين اجلاسها هم يکي از ابعاد مهم
تشريفات ديپلماتيک است.
در مورد مشروبات الکلي، ما حديث نبوي
داريم مبني بر اينکه مسلمان نبايد در مجلسي که مشروبات الکلي وجود دارد،
حضور داشته باشد. به همين دليل روساي جمهور ما در ميهمانيهايي که دبيرکل
سازمان ملل هرساله در سپتامبر و در موسم برگزاري اجلاس مجمع عمومي، به
افتخار روساي کشورها ميدهد، حاضر نميشوند. ما در اينباره نميتوانيم
هيچ تخلفي کنيم زيرا دستور پيامبر اکرم (صلاللهعليهوآلهوسلم) است و طبق
آيهاي که اشاره کردم، موظف به اطاعت هستيم. ما نميتوانيم بهخاطر برخي از منافع، اصول دينمان را ناديده بگيريم.
برگرديم به سوال اصلي خودمان. آيا زن در مقابل مرد بلند ميشود يا نه؟
اين
يک مسئله فرهنگي است. در دنياي غرب، يک انديشه فردگرايي (Individualism)
وجود دارد که مثلا افراد طبق اين انديشه دستاوردهاي خود را ناشي از شخص
خودشان ميدانند. مثلا اگر مستندي توسط شبکه بيبيسي ساخته شود، در پايان
نام چند نفر آورده ميشود. اما در ايران وقتي يک فيلم کوتاه ساخته ميشود،
در انتها از سازمانها، انجمنها و نهادهاي مختلفي که در توليد آن نقش
داشتهاند، تشکر ميشود. اين دو فرهنگ متفاوت است. فرهنگ ما جامعهنگر است و
فرهنگ غرب، فردنگر. يک قهرمان ورزشي ايراني وقتي پيروز ميشود، با پرچم
ايران دور افتخار ميزند اما يک قهرمان آمريکايي اين کار را نميکند. لذا
وقتي اين مزيت به افراد داده ميشود، بهسادگي قابل پس گرفتن نيست. غربيها
ميگويند مرد وقتي وارد اتاق ميشود، زن جلوي پاي مرد بلند نميشود. من
عکسي را ديدم که اوباما وارد شده و با يک زن جوان دست داده، اما آن زن بلند
نشده است. البته خود آمريکاييها هم با اين مسئله مشکل دارند اما خانمها
حاضر نيستند اين مزيت را از دست بدهند.
رئيسجمهور
فرانسه، آقاي اولاند اخيرا در جريان يک اجلاس بينالمللي در فرانسه، با
خانم کلينتون دست داد اما خانم کلينتون از جايش بلند نشد. رسانههاي ما
اينگونه نوشتند که اولاند در کشور خودش تحقير شده است اما واقعا اينگونه
نبود. در کشور فرانسه هم چنين برداشتي صورت نگرفت.
رئيس
هيئت پارلماني اروپا پس از بازگشت از ايران، گفته بود که در ايران مجبور
شده روسري سر کند و به منظور مخالفت، پيش پاي برخي از مقامات ما بلند نشده
است.
اين حرف، حرف غيرمتعارفي است. حجاب داشتن زنان سنت
ايرانيهاست. اما اينکه قبول کنيم اين خانم بهخاطر مخالفت با روسري، در
ديدار با آقاي هاشمي، اين اقدام را انجام داده، بهنظرم اينگونه نبوده
است. البته مسئولين تشريفات بايد پيش از ورود آقاي
هاشمي، يا به اين خانم ميگفتند حتما بايد بلند شود يا اينها را ايستاده
نگه ميداشتند تا ايشان وارد شود يا اينکه آقاي هاشمي را با اعضاي هيئت با
هم وارد اتاق ميکردند. اين وظيفه اعضاي تيم تشريفات است.
تشريفات
حافظ عزت و حميت يک هيئت است. بهطور قطع، سفارت کشورمان شرط رعايت حجاب
اسلامي را براي نامبرده و همراهان، بهصورت آشکار، علني و بدون قيد و شرط،
براي ورود به ايران اعلام و نامبردگان آن را به صورت يک تعهد داوطلبانه
قبول کردهاند. رعايت پوشش اسلامي زنان محترم عضو هيئت اروپايي هنگام ورود
به خاک جمهوري اسلامي ايران، خود مبين قبول علني و آشکار اين قرارداد است.
با توجه به اينکه اين بانوان محترم هيچگونه اجباري براي سفر به ايران
نداشته و داوطلبانه شرط حجاب را پذيرفتهاند، بيان اين مطلب ـ بعد از
بازگشتشان به وطنـ که عدم احترام به يک مقام ديني عاليرتبه جمهوري
اسلامي ايران بهخاطر انتقامگيري از شرط حجاب بوده، يک نقض قراردادي است.
نامبرده ممکن است ادعا کند که به کليسا و مقامات ديني اعتقاد ندارد و تقدم
آنان را نميپذيرد؛ حتي در اين صورت هم، بايد در مقابل نقض اين شرط
قراردادي پاسخگو باشد. هيچ کشور حاکمي در دنيا موظف به قبول هيئتي که سوء
نيت و قصد انتقام دارد، نيست؛ بهويژه جمهوري اسلامي ايران که سياست آشکار
و اعلامشده ضداستکباري دارد. در اين صورت هم عمل آنان در عدم نمايش
احترام به يک مقام عاليرتبه جمهوري اسلامي ايران، بهمثابه کينه و نمايش
سوء نيت، محل اعتراض است زيرا با کتمان نيت واقعي خود، حسن نيت جمهوري
اسلامي ايران و روح ژنو 2 را نقض نمودهاند.
رفتار آقاي هاشي در مقابل اين برخورد بايد چگونه ميبود؟
رعايت
حرمت آداب و ترتيبات خانه و کشور ميزبان، يک اصل پايدار و غيرقابل انکار
در مراودات ميان دولتها، خانوادهها و افراد است. براساس اين قاعده، هر
هيئتي که به هر عنوان و مناسبتي به کشور ايران سفر ميکند، بدون اما و اگر
بايد ترتيبات مرسوم جمهوري اسلامي ايران را رعايت کند. در تشريفات مرسوم و
معمول در اروپا، با وجود همه باورهاي رايج و از جمله نظريه جدايي دين از
سياست در فرضيههاي سياسي غرب، هنوز هم مقامات اداري و اجرايي ـ حداقل در
ظاهر ـ تقدم روحانيون را رعايت ميکنند. مثلا هنگام ورود يک مقام
عاليرتبه کليسايي، حتي مقامات عاليرتبه دولتي احترامات لازمه را بهجاي
ميآورند و مراتب آنان را رعايت ميکنند. آيتالله هاشمي ميتوانستند در
مقام اعتراض به رفتار غيرمتعارف جلسه را ترک نمايند. اما واکنش خوب ايشان
در مقابل عمل غيرمعمول وي، غمض عيني مبتني بر رأفت اسلامي و حسن رفتار.
در ديدارهاي ايشان (رهبر معظم انقلاب) با
مقامات خارجي، دو نکته خيلي به چشم ميخورد: يکي عزت و اقتدار و ديگري
تواضع است که هر دو را در حد اعلي دارند. ايشان ضمن اينکه مقامات را
بهخوبي تحويل ميگيرند، اقتدار خاصي در کلام دارند.
مطابق با مکارم اخلاق رهبران جمهوري اسلامي ايران و مطابق با دستورات
قرآني است که مسلمانان را به نمايش عمل خوب در مقابل عمل بد و عمل بهتر در
مقابل عمل خوب فرمان ميدهد.
بنابراين براساس موارد فوق و
عليرغم نمايش رفتار بزرگوارانه حضرت آيتالله هاشمي، هنوز جاي بيان رسمي
چند اعتراض به رفتار برقرار است.
ما در رفتار حضرت امام خميني (ره) نمونههاي زيادي را ميبينيم که ايشان با صلابت با اين مسائل برخورد ميکردند.
در
مورد آن خبرنگار زن معروف، بايد اشاره کنم که او قبلا گفته بود با اين قصد
و هدف به ملاقات امام ميرود و حضرت امام (ره) از اين نيت باخبر بودند.
شخصيت امام خميني بسيار متفاوت بود. بايد توجه داشته باشيم موردي که در
ديدار با آقاي هاشمي اتفاق افتاد، يک مسئله فرهنگي است و اين فرهنگ هم
متعلق به اروپاي غربي و آمريکاي شمالي است.
بعد از ديدار
هيئت اروپايي با آقاي هاشمي، رئيس اين هيئت در ديدار با آقاي دکتر ظريف هم
همين رفتار را نشان داد. در ديدار با وزير امور خارجه چرا مجددا شاهد اين
اتفاق بوديم؟ قصور از کدام بخش بود؟
وقتي من در نمايندگي
ايران در سازمان ملل، مسئول تشريفات بودم، قاعدتا مسئوليت همه مسائل مرتبط
با امر تشريفات متوجه من بود. در آن زمان، نخستوزير هند آقاي دکتر خرازي
را به ضيافت ناهار دعوت کردند. من قبل از آغاز ميهماني، به سالن رفتم و محل
نشستن آقاي دکتر خرازي را بررسي کردم. ديدم که يک طرف صندلي ايشان جاي يک
خانم است و در طرف ديگر صندلي ايشان جاي وزير خارجه کشوري که ما با آنها
در آن زمان رابطه نداشتيم. به مسئول تشريفات نمايندگي هند گفتم که محل
نشستن دکتر خرازي را تغيير بدهيد. چون نميدانستم آن خانم با چه لباسي در
ميهماني حضور پيدا خواهد کرد. اين وظيفه من بود که اين کار را انجام دهم.
وقتي هم که سفير ما را براي ميهماني دعوت ميکردند، من قبل از ميهماني تماس
ميگرفتم و نوع غذا را سوال ميکردم تا مطمئن شوم که چه نوع غذايي ( از
لحاظ حلال بودن) قرار است سرو شود. حتي درباره جزئيات غذا هم قبل از
ميهماني پرس و جو ميکردم، چون در برخي موارد، جزئيات هم دردسرساز ميشود.
در ملاقاتها هم من هميشه جلوتر از رئيس هيئت ميرفتم تا مطمئن شوم آيا
ميزبان حضور دارد که از ما استقبال کند يا خير.
بهنظر من اين مشکلات ناشي از اشتباه و کمکاري مسئولين تشريفات مقامات است که وظيفه خود را بهدرستي انجام نميدهند.
رهبر معظم انقلاب در ديدارهاي خارجي، تاکيد زيادي بر رعايت آداب و تشريفات دارند. از اين نمونهها براي ما بفرمائيد.
بله،
مقام معظم رهبري دقت نظر زيادي در اين زمينه دارند. ايشان براي همه و از
جمله خود من در زمينه رعايت اصول و آداب الگو هستند. مثلا ايشان در
سخنرانيهايشان هميشه نکات مورد نظر خود را يادداشت ميکنند و بههمراه
دارند به اين دليل که نکتهاي از قلم نيفتد. در ديدارهاي ايشان با مقامات
خارجي، دو نکته خيلي به چشم ميخورد: يکي عزت و اقتدار و ديگري تواضع است
که هر دو را در حد اعلي دارند. ايشان ضمن اينکه مقامات را بهخوبي تحويل
ميگيرند، اقتدار خاصي در کلام دارند. در سفر حضرت آقا به زيمبابوه، مسئول
تشريفات قبل از ميهماني که موگابه ترتيب داده بود، نرفته بود تا وضعيت را
چک کند. وقتي حضرت آقا وارد ميهماني شدند، مشاهده کردند که ليوانهاي
مشروب روي ميز است و يک خواننده هم دارد يک آهنگ غربي ميخواند. حضرت آقا
از سالن خارج شدند. خب، اينجا اين نکات دقيق را بايد مسئول تشريفات هماهنگ
کند.
در جريان ديدار سفير سوئد با آقاي احمدينژاد هم
حاشيههايي درباره نوع نشستن سفير در مقابل رئيسجمهور ما بهوجود آمد. در
مورد آن ديدار هم بفرمائيد.
بايد توجه کنيم که اروپاييها
هنگامي که مينشينند، پا روي پا ميگذارند. اما مشکلي که در مورد آن ديدار
وجود دارد اين بود که سفير در آن ديدار خيلي راحت نشسته بود؛ بهگونهاي که
پايش از صندلي بيرون زده بود.
يکي از مقامات ما در ديدار با يک مقام اروپايي ميخواست روبوسي کند که صحنههاي جالبي اتفاق افتاد. در اينباره هم بفرمائيد.
مسئله
جديدي که در تشريفات وجود دارد، مسئله حريم است. در اين رابطه کشورهاي
دنيا به دو دسته تقسيم ميشوند: يک دسته حريمگريز و يک دسته حريمپذير.
کشورهاي اروپايي و غربي، حريمگريز هستند. يعني شما نبايد از نيممتري
مقامات اروپايي جلوتر برويد يا مثلا دست روي شانه آنها بگذاريد، روبوسي
کنيد يا به آنها بچسبيد.
کشورهاي
آسيايي، عربي و آمريکاي لاتين حريمپذير هستند. هدف ما اين نيست که از کسي
انتقاد کنيم، بلکه هدف اين است که با بيان اين نکات، عزت مقامات جمهوري
اسلامي بيش از پيش حفظ شود.
{$sepehr_album_9107}
*هفته نامه پنجره