گروه ورزشی مشرق - انسان عاقل دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود؛ اما وزیر داستان ما دو بار گزیده شد تا حرفهای پیش از انتخاب شدنش به عنوان وزیر را باور نکنیم؛ باور نکنیم دموکراسی در ورزش را؛ باور نکنیم هیچ چیز را.
آقای وزیر! در زندگی لحظاتی وجود دارد که بسیار با ارزش است. ارزشی بالاتر از تمام عمر و لحظه مهم زندگی شما انتخابات امروز فدراسیون قایقرانی بود که دستور به حضور فردی دادید که درباره اش ابهام فراوان بود و البته نامه رد صلاحیتش. فردی که به گواه اسناد منتشرشده برای تعلیق قایقرانی کشورش، نامهنگاری کرد. پس به ناگاه چه روی داد آقای گودرزی؟
آقای وزیر ورزش! کسی دیگر به یاد ندارد چه ویرانهای را تحویل گرفتید. سرنوشت را لحظه رقم میزند و شما لحظه را باختی.
آقای وزیر! چه شد که قانون پیاده نشد؟ آیا باید گفت، افسوس که نمیشود به شما افتخار کرد؟ اما ... دلمان خوش بود وزارتی ورزشی داریم. دلمان به «نصراللهات» خوش بود که مدیریت ورزشیاش برای چند سال اخیر نیست؛ مدیریتش برای سه دهه قبل است؛ اما او هم مثل همان مدل قبلی است. دلمان خوش بود وزیری از جنس ناب ورزش داریم اما ...
آقای دکتر! این چهارشنبه غمانگیر را به یاد داشته باش. در تقویم روی میزتان بنویسید و یادتان باشد که اگر روی قانون ایستادگی میکردید، دیگر مجبور نبودید در سه سال و اندی که از وزارت باقی مانده، فقط به این روز بیندیشید. مگر قرار نبود قانون فصل الخطاب این وزارتخانه باشد ...
آقای وزیر ورزش! یادت هست در جلسهای با افراد رسانهای به قانون تاکید کردید و گفتید همه باید در مدار قانون حرکت کنیم؟ آن موقع گفتیم نکند رعایت قانون فقط برای دیگران است و حالا میگوییم ... به اینکه کدام ارگان روی وزارتت فشار آورد تا فردی که ورزش کشور را به تعلیق برد تا بار دیگر رئیس شود، کاری نیست؛ اما کاش تاریخ را به شکل دیگری رقم می زدید. کاش شما و معاونت امروز قانون را به نمایش می گذاشتید تا در تاریخ بنویسند که ورزش می تواند در اختیار ورزشی ها باشد؛ اما ...
آقای وزیر! مگر خودتان نگفتید نمیپسندم به مراجع جهانی شکایت شود؟ مگر تاکید نداشتید باید مشکلات در کشور حل شود؟ چقدر زود همه چیز فراموش شد! یا شاید هم اینها را نباید می گفتید و اشتباهی روی داده بود؟
آقای وزیر! حالا باید حواستان به همه چیز باشد. حواستان باشد نگاهی چپ به فدراسیونهای زیر دستی نداشته باشی چرا که دیگر میدانند و بلد هستند چه کنند. شکایت میکنند به IOC و فدراسیون جهانی. ورزش را تعلیق میکنند و بعدش مانند یک فاتح تمام عیار به ورزش بازمیگردند.
و شما آقای سجادی! مگر مطابق اسناد موجود که روی میزتان است همه ماجرا را نمی دانید؟ شماکه میدانید چه بوده و داستان چیست؟ آری. قول بده که دنیامالی دیگر نامه نگاری نمیکند و همه چیز را تقصیر دولت قبلی بنداز؛ اما انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. قول بدهید دیگر تعلیق نمیشویم؛ اما یادتان نرود یک نفر علیه همان دولتی قیام کرد که او را به روی کار آورده بود.
حالا دیگر همه یاد گرفتهاند ورزش را به قهقرا ببرند تا دوباره رئیس شوند. هادی ساعی! تو به فدراسیون جهانی شکایت کن تا بتوانی رئیس شوی. عباس جدیدی! سرت بی کلاه ماندهِ، چرا به فدراسیون جهانی شکایت نمیکنی تا کشتی تعلیق شود و سپس رئیس شوی.
ورزش این روزها را با تلخی پشت سر می گذارد و برگه هایی که حکایت از نمره منفی برای وزیر و مشاورانش دارد..
آقای وزیر! در زندگی لحظاتی وجود دارد که بسیار با ارزش است. ارزشی بالاتر از تمام عمر و لحظه مهم زندگی شما انتخابات امروز فدراسیون قایقرانی بود که دستور به حضور فردی دادید که درباره اش ابهام فراوان بود و البته نامه رد صلاحیتش. فردی که به گواه اسناد منتشرشده برای تعلیق قایقرانی کشورش، نامهنگاری کرد. پس به ناگاه چه روی داد آقای گودرزی؟
آقای وزیر ورزش! کسی دیگر به یاد ندارد چه ویرانهای را تحویل گرفتید. سرنوشت را لحظه رقم میزند و شما لحظه را باختی.
آقای وزیر! چه شد که قانون پیاده نشد؟ آیا باید گفت، افسوس که نمیشود به شما افتخار کرد؟ اما ... دلمان خوش بود وزارتی ورزشی داریم. دلمان به «نصراللهات» خوش بود که مدیریت ورزشیاش برای چند سال اخیر نیست؛ مدیریتش برای سه دهه قبل است؛ اما او هم مثل همان مدل قبلی است. دلمان خوش بود وزیری از جنس ناب ورزش داریم اما ...
آقای دکتر! این چهارشنبه غمانگیر را به یاد داشته باش. در تقویم روی میزتان بنویسید و یادتان باشد که اگر روی قانون ایستادگی میکردید، دیگر مجبور نبودید در سه سال و اندی که از وزارت باقی مانده، فقط به این روز بیندیشید. مگر قرار نبود قانون فصل الخطاب این وزارتخانه باشد ...
آقای وزیر ورزش! یادت هست در جلسهای با افراد رسانهای به قانون تاکید کردید و گفتید همه باید در مدار قانون حرکت کنیم؟ آن موقع گفتیم نکند رعایت قانون فقط برای دیگران است و حالا میگوییم ... به اینکه کدام ارگان روی وزارتت فشار آورد تا فردی که ورزش کشور را به تعلیق برد تا بار دیگر رئیس شود، کاری نیست؛ اما کاش تاریخ را به شکل دیگری رقم می زدید. کاش شما و معاونت امروز قانون را به نمایش می گذاشتید تا در تاریخ بنویسند که ورزش می تواند در اختیار ورزشی ها باشد؛ اما ...
آقای وزیر! مگر خودتان نگفتید نمیپسندم به مراجع جهانی شکایت شود؟ مگر تاکید نداشتید باید مشکلات در کشور حل شود؟ چقدر زود همه چیز فراموش شد! یا شاید هم اینها را نباید می گفتید و اشتباهی روی داده بود؟
آقای وزیر! حالا باید حواستان به همه چیز باشد. حواستان باشد نگاهی چپ به فدراسیونهای زیر دستی نداشته باشی چرا که دیگر میدانند و بلد هستند چه کنند. شکایت میکنند به IOC و فدراسیون جهانی. ورزش را تعلیق میکنند و بعدش مانند یک فاتح تمام عیار به ورزش بازمیگردند.
و شما آقای سجادی! مگر مطابق اسناد موجود که روی میزتان است همه ماجرا را نمی دانید؟ شماکه میدانید چه بوده و داستان چیست؟ آری. قول بده که دنیامالی دیگر نامه نگاری نمیکند و همه چیز را تقصیر دولت قبلی بنداز؛ اما انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. قول بدهید دیگر تعلیق نمیشویم؛ اما یادتان نرود یک نفر علیه همان دولتی قیام کرد که او را به روی کار آورده بود.
حالا دیگر همه یاد گرفتهاند ورزش را به قهقرا ببرند تا دوباره رئیس شوند. هادی ساعی! تو به فدراسیون جهانی شکایت کن تا بتوانی رئیس شوی. عباس جدیدی! سرت بی کلاه ماندهِ، چرا به فدراسیون جهانی شکایت نمیکنی تا کشتی تعلیق شود و سپس رئیس شوی.
ورزش این روزها را با تلخی پشت سر می گذارد و برگه هایی که حکایت از نمره منفی برای وزیر و مشاورانش دارد..