دست‌کم دو اشتباه و بی‌تدبیری جدی در سفر اشتون به تهران نهفته بود که به‌نظر می‌رسد هزینه آنها از منافع ملی ایران پرداخت خواهد شد.

به گزارش مشرق، در شرایطی که مذاکرات جامع ایران و 1+5 به تازگی وارد مرحله جدی شده است، ایران شاهد سفر کاترین اشتون،  مسئول هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران بود. خبر این سفر در پایان مذاکرات وین یک از سوی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در یک نشست خبری اعلام و چنین گفته شده بود که وی نه‌ به‌عنوان مسئول تیم مذاکره‌کننده 1+5 بلکه به‌عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران خواهد آمد.

اینکه اشتون به واقع تا چه اندازه تعیین‌کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپاست، محل بحث جدی است. برخی منابع بر این باورند که اشتون تنها زمانی به ماموریت فرستاده می‌شود که اروپا حرف مهمی برای گفتن ندارد. همان زمان هم که اشتون به‌عنوان مسئول هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپا تعیین شد، بسیاری در اروپا بر این باور بودند که او شایستگی این مقام را ندارد و تونی بلر، نخست‌وزیر اسبق بریتانیا را متهم می‌کردند که با ارتباطات خود این عضو حزب کار بریتانیا را بر این مسند نشانده است.  بدشانسی بزرگ اشتون آن بود که جانشین مرد مقتدر اروپا، خاویر سولانا شده بود. فقط یک عامل باعث شد که او به این مقام منصوب شود: «اعضای پارلمان اروپایی را که مخالف انتصاب اشتون بودند، به «سکسیسم و شووینیسم مردانه» متهم کردند که در آن زمان (و امروز) در اروپا شبیه به اتهام به داد و ستد مواد مخدر است.»

برخی بر این باورند که اشتون دارای گرایش‌های جدی فمینیستی هم هست. برخی گزارش‌ها انتصاب وی را به این مقام یک پیروزی درخشان برای فمینیسم عنوان کرده‌اند. شاید تنها نقطه‌ای که وی از آن می‌تواند به‌عنوان نقطه درخشان در کارنامه سیاسی‌اش یاد کند، همین توافق ژنو است که احتمالا برای آنکه نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی نداشته باشد، از آن به عنوان «برنامه اقدام مشترک» یاد و تلاش می‌شود شان حقوقی آن تا سطح یک بیانیه تنزل یابد.

البته این نکته نیز حائز اهمیت است که هرکس تصور می‌کند که اشتون در مذاکرات ایران و 1+5 نیز چیزی بیشتر از یک مجری صرف دستوراتی است که به وی ابلاغ می‌شود، سخت در اشتباه بوده و در توهمات کودکانه به‌سر می‌برد. وی اصولا یک مقام سمبلیک است. آنچه می‌تواند به او نقش بزرگ ببخشد متغیرهای نقش‌گرایانه مقام او نیست، بلکه متغیرهای شخصیتی اوست که البته و صد البته فاقد آنهاست.

دیدار اشتون از ایران متاسفانه به یک دیدار پرحاشیه بدل شده است؛ حاشیه‌هایی که نشان از اشتباه و بی‌تدبیری دارد. روزنامه شرق، نزدیک به جریان رسانه‌ای اصلاح‌طلبان که به معاون ظریف هم که مواضعی متعادل‌تر داشته احتمالا تنها به جرم اینکه در تیم هسته‌ای سابق عضویت داشته است، رحم نمی‌کند؛ این بار مدعی شده است که با رفتن اشتون از تهران اکنون وزیر امور خارجه مورد «ضرب» قرار گرفته است که البته چنین نیست. آنچه مورد انتقاد قرار دارد نه شخص وزیر خارجه، بلکه بی‌تدبیری صورت گرفته از سوی وزارتخانه های خارجه و اطلاعات است. اگرچه شخصی نشان دادن انتقادات در واقع به نفع جریانی است که «شرق» و امثال آن نمایندگی‌اش می‌کنند. در سفر اشتون به تهران دست‌کم دو بی‌تدبیری جدی رخ داده است که باید به آنها توجه کرد:

1- کاترین اشتون درست در بحبوحه بحران اوکراین وارد تهران شد؛ یعنی جایی که روس‌ها و اتحادیه اروپا به سختی در آن درگیر هستند. این بحران فارغ از واقعیات محض، واقعیاتی حاشیه‌ای دارد و یکی از این واقعیات حاشیه‌ای، فرصتی جدی برای دیپلماسی ایران جهت شکاف‌افکنی در اعضای 1+5 و افزایش امتیازات خود بود.

زمینه‌های لازم برای این بهره‌برداری هم وجود داشت. یکی از مهم‌ترین زمینه‌های مزبور تفسیر متفاوت روس‌ها از توافق ژنو بود. مسکو به صراحت عنوان کرده است که افزودن عناصر جدید به فهرست سیاه تحریم‌ها، در تعارض با توافق مذکور قرار می‌گیرد.

بدیهی است که هرچه فاصله جناح روسیه – چین با جناح غربی بیشتر شود، فضای بازی برای دیپلمات‌های ایرانی بیشتر شده و قادر خواهند بود کف مطالبات خود در مذاکرات را بالاتر آورند و سقف مطالبات حریف را تنزل بخشند. کافی است روسیه با برخی خواسته‌های طرف غربی در خصوص تاسیسات هسته‌ای ایران مخالفت کند، آنگاه 1+5 دیگر چاره‌ای جز کوتاه آمدن و ناکارآمد جلوه کردن نخواهد داشت.

دیدار اشتون از تهران نباید در این برهه از زمان انجام می‌شد. حتی اگر قبلا برنامه‌ریزی شده بود، می‌شد زمان آن را به‌نحوی دیگر تغییر داد. ورود اشتون به تهران، دیدار وی با مقامات کشور و به تبع آن بدبینی و سرخوردگی مسکو فرصت به‌وجود آمده را به‌خطر افکند. نمی‌توان گفت این فرصت از دست رفته است؛ چرا که منازعه ژئوپلتیک در اوکراین بسیار جدی است اما می‌توان گفت ایران به خیال بهبود روابط با اتحادیه اروپا، آن هم با سفر یک مقام هیچ‌کاره، موقعیت خود را برای بهره‌برداری از یک فرصت واقعی به خطر انداخته است.

2- در شرایطی که ایران در مواجهه با 6 کشور قدرتمند بین‌المللی نیازمند اتحاد و اتفاق داخلی است، برخی حواشی دیدار اشتون از ایران عملا این اتفاق را خدشه‌دار کرد. طبعا همه می‌دانند که موضوعات رخ داده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1388، همچنان موضوعاتی بسیار حساسیت‌براگیز در ایران هستند. دیدار اشتون با کسانی که در جنجال‌های آن دوران نقش داشته‌اند، عملا زمینه را برای ایجاد مناقشه بین وزارت امور خارجه و برخی نهادهای دیگر فراهم آورد. وزارت خارجه اکنون باید پاسخ‌گوی یک اهمال باشد، آن هم در شرایطی که باید مذاکرات جامع هسته‌ای را مدیریت کند.

اشتباه دوم در واقع توان بسیج نیروها پشت مذاکره‌کنندگان هسته‌ای در داخل کشور را کاهش داد و چه‌بسا خانم اشتون به صورت برنامه‌ریزی شده این کار را اتفاقا با همین هدف انجام داده باشد.

وزارت خارجه‌ای که مدام از این می‌نالد که در ایران عده‌ای حمایت لازم را نمی‌کنند و انتقادات تند مطرح می‌کنند، اکنون خود زمینه‌ای کاملا مناسب برای انشقاق و افتراق فراهم آورده است. مگر خانم اشتون وارد «هاید پارک» شده که با هر کس دلش خواست دیدار کند؟ او به سفر دیپلماتیک آمده بود و باید به لوازم آن ملتزم می‌بود.

به این ترتیب، سفر اشتون به‌تهران مجموعه‌ای از «اشتباه و بی‌تدبیری» بود، آن هم از دولت تدبیر و امید! طبعا هزینه این بی‌تدبیری‌ها را منافع ملی ایران باید بپردازند. امید آن است که تیم مذاکره‌کننده در مواجهه با مذاکره‌کنندگان حریف، از تدبیر لازم برخوردار باشد.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۲۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۰
    0 0
    گم شین بابا با این تحلیلای صد من یه غازتون شما باید برین تو غار زندگی کنین
  • سیدجواد ۱۷:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
    0 0
    ادب؟؟؟؟؟؟ . . مشکل امثال شما اینه تو هر زمینه ای نظر میدید

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس