به گزارش مشرق، مقام معظم رهبری با نامگذاری امسال به نام اقتصاد و فرهنگ، نگاه افکار عمومی و نخبگان کشور را متوجه این مسئله کردند که اولا نیاز مبرم کنونی جامعه همچنان اقتصاد است و دوم آنکه بهبود اقتصاد کشور مستلزم بسترسازی فرهنگی است. حجت الله عبدالمکی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در گفتوگویی به بررسی چرایی نام گذاری امسال پرداخته است.
به نظر شما چرا مقام معظم رهبری، امسال را به نام اقتصاد و فرهنگ نامیدند؟
عبدالملکی: ذکر عنوان فرهنگ در کنار اقتصاد دو دلیل عمده دارد: دلیل اول آنکه پیشرفت اقتصادی کشور و اجرای الگوی جدید اقتصادی که مقام معظم رهبری از آن تحت عنوان اقتصاد مقاومتی نام برده اند مستلزم مجموعه ای از اقدامات است که بخشی زیادی از آن نیازمند بسترسازی فرهنگی است. اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است مشتمل بر ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری. بُعد نرم افزاری مفهوم دیگری از سبک زندگی اقتصادی است که فرهنگ زندگی اقتصادی را مطرح می کند. تا زمانی که بّعد نرم افزاری در بستر اقتصاد کشور مهیا نشود، سخت افزار نیز مهیا نخواهد شد. هم در بُعد نرم و هم در بّعد سخت، مسئله اصلی فرهنگ است. چرا که بخشی از الزامات سخت افزاری در اقتصاد به دست افرادی مهیا می شود که خود از یک نظام فرهنگی تبعیت میکنند.
دلیل دوم نیز این بود که در نیمه دوم سال 1392، در زمینه فرهنگ اتفاقاتی در کشور رخ داد که هشداردهنده بود. یک جریان خزنده فرهنگی در حال رشد است که تلاش می کند فرهنگ انقلاب را از بین ببرد همین مسئله باعث شده مسئولان کشور به موقع این خطر را متوجه شوند و به افکار عمومی را هشدار دهند.
حال که در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی قرار داریم وظیفه دولت به عنوان اصلی ترین و موثرترین عامل فعال در اقتصاد چیست؟
عبدالملکی: دولت هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه فرهنگ یک مجموعه ای از اقدامات را بایستی انجام دهد که شامل دو بخش است. اولین کاری که دولت باید در خصوص آن مبادرت کند، این است که اوضاع اقتصادی و فرهنگی کشور را بدتر از این نکند. به طور مثال سیاستهایی را در دستور کار قرار دهد که چالش ساز نباشد.
یعنی ایجاد ثبات اقتصادی و فرهنگی؟
عبدالملکی: نه. منظورم ثبات اقتصادی نیست. بلکه نباید بی ثباتی ایجاد کند. یعنی تلاش برای عدم ایجاد بی ثباتی در اقتصاد و فرهنگ. در مرحله دوم نیز باید با اتخاذ سیاستهای درست و برنامه ریزی دقیق موجبات پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم نماید.
مثلا چه سیاستهایی؟
عبدالملکی: برنامه ریزی و طراحی سیاستهای درست در اقتصاد، افقهای مختلفی دارد. بلندمدت ترین افق آن، طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است که دولت و نخبگان کشور موظف هستند در این مسیر گام بردارند. این الگو باید به عنوان یک سند بالادستی، اجل از تمامی برنامه های کلان کشور باشد. افق کوتاه مدت تر، تحقق سند چشم انداز است که به بخشی از آن رسیده ایم اما در بخشهایی نیز بایستی تلاش مضاعف کنیم. افق کوتاه مدت نیز برنامه های سالانه از جمله بودجه و ... است که این برنامه ها نیز با جدیت توسط دولت پیگیری شود.
نسبت اقتصاد مقاومتی با این افقهای زمانی چگونه است؟
عبدالملکی: در افق کوتاه مدت و میان مدت اقتصاد مقاومتی یکی از الزامات است. اقتصاد مقاومتی در بطن الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی نهفته است. به بیان دیگر در حوزه اقتصاد و در چارچوب الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، مهم ترین کار این است که سخت افزارها و نرم افزارهای لازم برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی طراحی و اجرا شود. نکته قابل توجه این است که این الزامات هم باید طراحی و هم اجرا شود. به طور مثال یکی از بندهای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی در خصوص استفاده از مناطق آزاد و ساماندهی این مناطق است. حال سوال این است که آیا باید این مناطق را توسعه دهیم یا باید قوانین را تغییر داد. آیا باید کارکرد این مناطق را اصلاح کرد و سوالات متعدد دیگر. لذا اولین کار طراحی است. یعنی باید بتوان به این سوال در قالب یک طراحی درست پاسخ داد که چگونه می توان کارکرد مناطق آزاد را تغییر داد که در قالب اقتصاد مقاومتی بگنجد. قدم بعدی نیز اجرا است که باید زمان بندی مناسب در این خصوص صورت گیرد.
آیا اقدامات و سیاست های اقتصادی دولت در چارچوب اقتصاد مقاومتی است؟
عبدالملکی: برای آنکه بتوان سیاست های اقتصادی را دولت را رصد و بررسی کرد از دو مولفه اصلی می توان استفاده کرد. اول گفتار دولت و دوم عملکرد دولت. در سطح گفتار، دولت از همان ابتدای ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابراز تمایل کرده است که به طور جدی به دنبال اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی می باشد. مسلما این نقطه مثبت در بررسی اقدامات دولت است. اما در عملکرد این اتفاق نیفتاده است. از همان ابتدا دولت سیاست های مورد نظر خودش را پیگیری کرده است که چندان متناسب با اقتصاد مقاومتی نمی باشد.
در عملکرد دولت دو مسئله رخ داده است. اول برخورد گزینشی دولت با سیاست های اقتصاد مقاومتی است و دوم سوء استفاده از عنوان اقتصاد مقاومتی برای پیشبرد اهداف اقتصادی مورد نظر خود دولت. مسئله اول نقاط مشترک سیاست های دولت با سیاست ها اقتصاد مقاومتی است و لذا باعث شده بخش اعظمی از این سیاست ها مورد غفلت قرار گیرد. در مورد مسئله اول می توان به دیپلماسی دولت اشاره کرد. در حال حاضر دولت به شدت در حال پیگیری مذاکرات برای لغو تحریم ها است. مسلما این مسئله مثبتی است که هم در سیاست های اقتصاد مقاومتی مورد توجه است و هم یکی از سیاست های دولت است. اما توجه بیش از حد صرفا به این مسئله، باعث مغفول ماندن بخش های دیگر ابلاغیه اقتصاد مقاومتی گردیده است. دولت بخش اعظمی از سیاست های اقتصاد مقاومتی را قبول ندارد
مسئله دوم این است که در همین موارد گزینشی دولت آنچه که در سیاست های اقتصاد مقاومتی مندرج می باشد که انجام نمی دهد و آنچه که مورد نظر خود دولت است را پیاده سازی می نماید. لذا از عنوان اقتصاد مقاومتی سوء استفاده می کند. به طور مثال وزیر نفت اعلام می کند که می خواهیم در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی، فروش نفت خام را افزایش دهیم. در صورتی که محتوا و متن این سیاست ها تاکید بر کاهش وابستگی به نفت دارد. لذا اگر برنامه این است که وابستگی را کاهش دهیم، اقدام دولت سوء استفاده از عنوان اقتصاد مقاومتی است.
بودجه 1393 چطور؟ دولت مدعی است بودجه را در چارچوب اقتصاد مقاومتی تنظیم کرده است؟
عبدالملکی: بودجه 1393 نیز غیرمقاومتی است. در خصوص بودجه 1393 دولت مدعی است که بودجه را در راستای اقتصاد مقاومتی تنظیم کرده است. در صورتی که بودجه1393 کاملا غیرمقاومتی است و اشکالات جدی دارد. بودجه امسال خیلی به درآمدهای نفتی وابسته است و این وابستگی نسبت به سال گذشته بیشتر شده است.
لطفا به چند مصداق مبنی بر غیرمقاومتی بودن بودجه اشاره کنید؟
عبدالملکی: یکی مقدار فروش نفت که در بودجه مورد نظر است و دوم قیمت نفت خام. همچنین در بودجه سال 1393 توجه قابل قبولی به تولید ملاحظه نمی شود. نه تنها در تقویت تولید، برنامه قابل ملاحظه ای وجود ندارد بلکه برخی از موارد نیز سبب تعلیق تولید شده است. به طور مثال تعیین تلکیف یارانه ها باعث شده که در دو ماه نخست سال برخی به دلیل عدم روشن بودن برنامه دولت تولیدات خود را روانه بازار نکنند و لذا این محصولات احتکار شد. باید توجه داشت که تقویت تولید ملی و فرهنگ جهاد اقتصادی دو بال اصلی اقتصاد مقاومتی است.
به نظر شما با توجه به رویه کنونی دولت در پیشبرد اهداف اقتصادی، در بلندمدت اقتصاد ایران در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت؟
عبدالملکی: به نظر من با توجه به سیاست های کنونی و عملکرد دولت اتفاق مثبتی در بلندمدت نخواهد افتاد. با این رویکرد دولت، شاخص های اقتصادی تغییر مثبتی نخواهند کرد. اگر در حال حاضر ثبات بازار را شاهدیم، این به خاطر عملکرد و فعالیت های دولت نیست بلکه به سبب توهم بازار از عملکرد مثبت دولت است. اگر این توهم بشکند برای اقتصاد آسیب زا است.
به نظر شما چرا مقام معظم رهبری، امسال را به نام اقتصاد و فرهنگ نامیدند؟
عبدالملکی: ذکر عنوان فرهنگ در کنار اقتصاد دو دلیل عمده دارد: دلیل اول آنکه پیشرفت اقتصادی کشور و اجرای الگوی جدید اقتصادی که مقام معظم رهبری از آن تحت عنوان اقتصاد مقاومتی نام برده اند مستلزم مجموعه ای از اقدامات است که بخشی زیادی از آن نیازمند بسترسازی فرهنگی است. اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است مشتمل بر ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری. بُعد نرم افزاری مفهوم دیگری از سبک زندگی اقتصادی است که فرهنگ زندگی اقتصادی را مطرح می کند. تا زمانی که بّعد نرم افزاری در بستر اقتصاد کشور مهیا نشود، سخت افزار نیز مهیا نخواهد شد. هم در بُعد نرم و هم در بّعد سخت، مسئله اصلی فرهنگ است. چرا که بخشی از الزامات سخت افزاری در اقتصاد به دست افرادی مهیا می شود که خود از یک نظام فرهنگی تبعیت میکنند.
دلیل دوم نیز این بود که در نیمه دوم سال 1392، در زمینه فرهنگ اتفاقاتی در کشور رخ داد که هشداردهنده بود. یک جریان خزنده فرهنگی در حال رشد است که تلاش می کند فرهنگ انقلاب را از بین ببرد همین مسئله باعث شده مسئولان کشور به موقع این خطر را متوجه شوند و به افکار عمومی را هشدار دهند.
حال که در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی قرار داریم وظیفه دولت به عنوان اصلی ترین و موثرترین عامل فعال در اقتصاد چیست؟
عبدالملکی: دولت هم در حوزه اقتصاد و هم در حوزه فرهنگ یک مجموعه ای از اقدامات را بایستی انجام دهد که شامل دو بخش است. اولین کاری که دولت باید در خصوص آن مبادرت کند، این است که اوضاع اقتصادی و فرهنگی کشور را بدتر از این نکند. به طور مثال سیاستهایی را در دستور کار قرار دهد که چالش ساز نباشد.
یعنی ایجاد ثبات اقتصادی و فرهنگی؟
عبدالملکی: نه. منظورم ثبات اقتصادی نیست. بلکه نباید بی ثباتی ایجاد کند. یعنی تلاش برای عدم ایجاد بی ثباتی در اقتصاد و فرهنگ. در مرحله دوم نیز باید با اتخاذ سیاستهای درست و برنامه ریزی دقیق موجبات پیشرفت اقتصادی کشور را فراهم نماید.
مثلا چه سیاستهایی؟
عبدالملکی: برنامه ریزی و طراحی سیاستهای درست در اقتصاد، افقهای مختلفی دارد. بلندمدت ترین افق آن، طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است که دولت و نخبگان کشور موظف هستند در این مسیر گام بردارند. این الگو باید به عنوان یک سند بالادستی، اجل از تمامی برنامه های کلان کشور باشد. افق کوتاه مدت تر، تحقق سند چشم انداز است که به بخشی از آن رسیده ایم اما در بخشهایی نیز بایستی تلاش مضاعف کنیم. افق کوتاه مدت نیز برنامه های سالانه از جمله بودجه و ... است که این برنامه ها نیز با جدیت توسط دولت پیگیری شود.
نسبت اقتصاد مقاومتی با این افقهای زمانی چگونه است؟
عبدالملکی: در افق کوتاه مدت و میان مدت اقتصاد مقاومتی یکی از الزامات است. اقتصاد مقاومتی در بطن الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی نهفته است. به بیان دیگر در حوزه اقتصاد و در چارچوب الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، مهم ترین کار این است که سخت افزارها و نرم افزارهای لازم برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی طراحی و اجرا شود. نکته قابل توجه این است که این الزامات هم باید طراحی و هم اجرا شود. به طور مثال یکی از بندهای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی در خصوص استفاده از مناطق آزاد و ساماندهی این مناطق است. حال سوال این است که آیا باید این مناطق را توسعه دهیم یا باید قوانین را تغییر داد. آیا باید کارکرد این مناطق را اصلاح کرد و سوالات متعدد دیگر. لذا اولین کار طراحی است. یعنی باید بتوان به این سوال در قالب یک طراحی درست پاسخ داد که چگونه می توان کارکرد مناطق آزاد را تغییر داد که در قالب اقتصاد مقاومتی بگنجد. قدم بعدی نیز اجرا است که باید زمان بندی مناسب در این خصوص صورت گیرد.
آیا اقدامات و سیاست های اقتصادی دولت در چارچوب اقتصاد مقاومتی است؟
عبدالملکی: برای آنکه بتوان سیاست های اقتصادی را دولت را رصد و بررسی کرد از دو مولفه اصلی می توان استفاده کرد. اول گفتار دولت و دوم عملکرد دولت. در سطح گفتار، دولت از همان ابتدای ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابراز تمایل کرده است که به طور جدی به دنبال اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی می باشد. مسلما این نقطه مثبت در بررسی اقدامات دولت است. اما در عملکرد این اتفاق نیفتاده است. از همان ابتدا دولت سیاست های مورد نظر خودش را پیگیری کرده است که چندان متناسب با اقتصاد مقاومتی نمی باشد.
در عملکرد دولت دو مسئله رخ داده است. اول برخورد گزینشی دولت با سیاست های اقتصاد مقاومتی است و دوم سوء استفاده از عنوان اقتصاد مقاومتی برای پیشبرد اهداف اقتصادی مورد نظر خود دولت. مسئله اول نقاط مشترک سیاست های دولت با سیاست ها اقتصاد مقاومتی است و لذا باعث شده بخش اعظمی از این سیاست ها مورد غفلت قرار گیرد. در مورد مسئله اول می توان به دیپلماسی دولت اشاره کرد. در حال حاضر دولت به شدت در حال پیگیری مذاکرات برای لغو تحریم ها است. مسلما این مسئله مثبتی است که هم در سیاست های اقتصاد مقاومتی مورد توجه است و هم یکی از سیاست های دولت است. اما توجه بیش از حد صرفا به این مسئله، باعث مغفول ماندن بخش های دیگر ابلاغیه اقتصاد مقاومتی گردیده است. دولت بخش اعظمی از سیاست های اقتصاد مقاومتی را قبول ندارد
مسئله دوم این است که در همین موارد گزینشی دولت آنچه که در سیاست های اقتصاد مقاومتی مندرج می باشد که انجام نمی دهد و آنچه که مورد نظر خود دولت است را پیاده سازی می نماید. لذا از عنوان اقتصاد مقاومتی سوء استفاده می کند. به طور مثال وزیر نفت اعلام می کند که می خواهیم در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی، فروش نفت خام را افزایش دهیم. در صورتی که محتوا و متن این سیاست ها تاکید بر کاهش وابستگی به نفت دارد. لذا اگر برنامه این است که وابستگی را کاهش دهیم، اقدام دولت سوء استفاده از عنوان اقتصاد مقاومتی است.
بودجه 1393 چطور؟ دولت مدعی است بودجه را در چارچوب اقتصاد مقاومتی تنظیم کرده است؟
عبدالملکی: بودجه 1393 نیز غیرمقاومتی است. در خصوص بودجه 1393 دولت مدعی است که بودجه را در راستای اقتصاد مقاومتی تنظیم کرده است. در صورتی که بودجه1393 کاملا غیرمقاومتی است و اشکالات جدی دارد. بودجه امسال خیلی به درآمدهای نفتی وابسته است و این وابستگی نسبت به سال گذشته بیشتر شده است.
لطفا به چند مصداق مبنی بر غیرمقاومتی بودن بودجه اشاره کنید؟
عبدالملکی: یکی مقدار فروش نفت که در بودجه مورد نظر است و دوم قیمت نفت خام. همچنین در بودجه سال 1393 توجه قابل قبولی به تولید ملاحظه نمی شود. نه تنها در تقویت تولید، برنامه قابل ملاحظه ای وجود ندارد بلکه برخی از موارد نیز سبب تعلیق تولید شده است. به طور مثال تعیین تلکیف یارانه ها باعث شده که در دو ماه نخست سال برخی به دلیل عدم روشن بودن برنامه دولت تولیدات خود را روانه بازار نکنند و لذا این محصولات احتکار شد. باید توجه داشت که تقویت تولید ملی و فرهنگ جهاد اقتصادی دو بال اصلی اقتصاد مقاومتی است.
به نظر شما با توجه به رویه کنونی دولت در پیشبرد اهداف اقتصادی، در بلندمدت اقتصاد ایران در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت؟
عبدالملکی: به نظر من با توجه به سیاست های کنونی و عملکرد دولت اتفاق مثبتی در بلندمدت نخواهد افتاد. با این رویکرد دولت، شاخص های اقتصادی تغییر مثبتی نخواهند کرد. اگر در حال حاضر ثبات بازار را شاهدیم، این به خاطر عملکرد و فعالیت های دولت نیست بلکه به سبب توهم بازار از عملکرد مثبت دولت است. اگر این توهم بشکند برای اقتصاد آسیب زا است.