گروه فرهنگی مشرق - یادواره شهدای قرآنی با عنوان سورههای سرخ به منظور تجلیل از مقام شهدای قرآنی از سال گذشته با همت سازمان قرآن و عترت سپاه «محمدرسولالله(ص)» با مشارکت همه نهادهای قرآنی کشور کار خود را آغاز کرد.
در اولین سال فعالیت این یادواره دیدار با خانوادههای شهدا آغاز و در همان سال یادواره سورههای سرخ در تاریخ 25 دیماه 1392 در مرکز همایشهای بینالمللی برج میلاد تهران برگزار شد.
این یادواره در حالی سال دوم خود را آغاز کرد که استقبال مسئولان، اساتید و قاریان بینالمللی قرآن کریم در آن بسیار کمرنگ شد تا جایی که در برخی از دیدارها مسئولان دقایق آخر موفق به هماهنگی حضور یک قاری قرآن در برنامه میشدند و یا حتی در برخی دیدارها فقط قاریانی که در سپاه «محمدرسولالله(ص)» عضویت داشتند شرکت میکردند.
استقبال کمرنگ فقط مربوط به جامعه قرآنی نیست و رسانهها هم که مهمترین ابزار برای انتقال پیام شهدا هستند در این زمینه حضور کمرنگی دارند، البته در این دیدارها یک نماینده از سیمای قرآن هرهفته حضور مییابد اما فیلم تهیه شده زمان پخش معینی ندارد و از ابتدای سال 93 تاکنون تنها چند برنامه آن هم در زمانی بسیار کوتاه و بدون اعلام قبلی از این شبکه پخش شده است، همچنین به جز سیمای قرآن هیچیک از شبکههای رادیویی و تلویزیونی تاکنون به این دیدارها حتی اشارهای نداشتهاند.
در ابتدای برگزاری یادواره سورههای سرخ طبق توافق سازمان قرآن و عترت سپاه «محمدرسولالله(ص)» و بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار بود یک نماینده از بنیاد شهید با حضور در این دیدارها از مشکلات خانوادههای شهدا مطلع و آن را رفع کند و جالب اینجاست که در مجموع دیدارهای صورت گرفته از ابتدای سال 1393 تاکنون نماینده بنیاد شهید در هیچیک از دیدارها حضور نداشته است.
استقبال کمرنگ جامعه قرآنی از دیدار با خانوادههای شهدا در حالی است که همه ما حداقل به صورت زبانی قبول داریم که آنچه اکنون در جامعه و زندگی ما وجود دارد به برکت خون شهداست اما با این استقبال ضعیف آیا باید دید این جمله فقط در زبان جاری است و یا قلوب ما هم به این جمله معتقد است.
از جمله اهداف برگزاری یادواره سورههای سرخ معرفی شهدا به عنوان الگوهای سبک زندگی قرآنی به عموم مردم است و با توجه به توصیه مهم مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست» و با توجه به اینکه میدان اصلی مبارزه و جهاد در شرایط کنونی مبارزه فرهنگی با دشمن است آیا فرصت بوجود آمده با جهاد فیسبیلالله در میدان رزم و پشت خاکریز تفاوتی دارد؟
آیا با وجود هجمههای وسیع دشمن که فرهنگ و دین جوانان ما را هدف قرار داده و دغدغه رهبری در این زمینه حضور در چنین صحنهای که با هدف معرفی شهدا به عنوان الگوهای سبک زندگی اسلامی و قرآنی برگزار میشود یک تکلیف نیست؟
آیا نباید ما هم مانند رهبر و یا برخی دیگر مسئولان نظام که با وجود مشغلههای فراوان همواره سرکشی به خانوادههای معظم شهدا را در دستور کار قرار داده و تکلیف خود میدانند این امر را بر خود تکلیف بدانیم.
متأسفانه با وجود الگویی بزرگ یعنی دیدار رهبر، رئیس جمهور و یا سایر مسئولان نظام با خانواده شهدا برخی مسئولان قرآنی حتی نمایندهای هم به این دیدارها نمیفرستند، البته شأن خانواده شهدا بالاتر از این است که مسئولی نمایندهاش را برای دیدار اعزام کند اما با این حال جای حداقل نماینده مهمترین نهادهای قرآنی کشور مانند معاونت قرآن و عترت و یا سازمان اوقاف در این دیدارها خالی است.
ما که همواره از خداوند توفیق شهادت طلب میکنیم و میگوییم خدایا مرگ ما را شهادت در راهت قرار بده با خالی کردن چنین صحنهای میتوانیم امید داشته باشیم خداوند متعال توفیق شهادت در راهش را نصیبمان کند؟
آیا شهدا به دیدار و سرکشی ما نیاز دارند و یا ما برای عاقبت بخیر شدن باید به ساحت پاک و مقدس این عزیزان متوسل شویم؟
اگر شهدا این چنین ایثار نمیکردند و جان خود را عاشقانه فدای اسلام، میهن و مردم نمیکردند آیا مسئولان قرآنی کشور و قاریان و حافظان قرآن کریم میتوانستند با آرامش تمام به امور قرآنی و زندگی خود مشغول باشند و یا ما هم به سرنوشتی مانند مردم عراق و یا سوریه مبتلا بودیم.
امید است ما هم با حرکت به موقع از قافله عشق که همان کاروان حسین(ع) است جا نمانیم و در روز حساب در صف مهجور کنندگان قرآن نباشیم زیرا مهجوریت شهدای قرآنی مهجوریت قرآن است و بدانیم بسیاری از اهالی کوفه که حسین(ع) را تنها گذاشتند در قلبشان امام حسین(ع) را دوست داشتند و شاید حتی از شهادت هم نمیهراسیدند اما آنان لحظهای غفلت کردند و همین یک لحظه درنگ سبب شد تا سر امام عشق را بر روی نیزه ببیند.
در اولین سال فعالیت این یادواره دیدار با خانوادههای شهدا آغاز و در همان سال یادواره سورههای سرخ در تاریخ 25 دیماه 1392 در مرکز همایشهای بینالمللی برج میلاد تهران برگزار شد.
این یادواره در حالی سال دوم خود را آغاز کرد که استقبال مسئولان، اساتید و قاریان بینالمللی قرآن کریم در آن بسیار کمرنگ شد تا جایی که در برخی از دیدارها مسئولان دقایق آخر موفق به هماهنگی حضور یک قاری قرآن در برنامه میشدند و یا حتی در برخی دیدارها فقط قاریانی که در سپاه «محمدرسولالله(ص)» عضویت داشتند شرکت میکردند.
استقبال کمرنگ فقط مربوط به جامعه قرآنی نیست و رسانهها هم که مهمترین ابزار برای انتقال پیام شهدا هستند در این زمینه حضور کمرنگی دارند، البته در این دیدارها یک نماینده از سیمای قرآن هرهفته حضور مییابد اما فیلم تهیه شده زمان پخش معینی ندارد و از ابتدای سال 93 تاکنون تنها چند برنامه آن هم در زمانی بسیار کوتاه و بدون اعلام قبلی از این شبکه پخش شده است، همچنین به جز سیمای قرآن هیچیک از شبکههای رادیویی و تلویزیونی تاکنون به این دیدارها حتی اشارهای نداشتهاند.
در ابتدای برگزاری یادواره سورههای سرخ طبق توافق سازمان قرآن و عترت سپاه «محمدرسولالله(ص)» و بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار بود یک نماینده از بنیاد شهید با حضور در این دیدارها از مشکلات خانوادههای شهدا مطلع و آن را رفع کند و جالب اینجاست که در مجموع دیدارهای صورت گرفته از ابتدای سال 1393 تاکنون نماینده بنیاد شهید در هیچیک از دیدارها حضور نداشته است.
استقبال کمرنگ جامعه قرآنی از دیدار با خانوادههای شهدا در حالی است که همه ما حداقل به صورت زبانی قبول داریم که آنچه اکنون در جامعه و زندگی ما وجود دارد به برکت خون شهداست اما با این استقبال ضعیف آیا باید دید این جمله فقط در زبان جاری است و یا قلوب ما هم به این جمله معتقد است.
از جمله اهداف برگزاری یادواره سورههای سرخ معرفی شهدا به عنوان الگوهای سبک زندگی قرآنی به عموم مردم است و با توجه به توصیه مهم مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه «زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست» و با توجه به اینکه میدان اصلی مبارزه و جهاد در شرایط کنونی مبارزه فرهنگی با دشمن است آیا فرصت بوجود آمده با جهاد فیسبیلالله در میدان رزم و پشت خاکریز تفاوتی دارد؟
آیا با وجود هجمههای وسیع دشمن که فرهنگ و دین جوانان ما را هدف قرار داده و دغدغه رهبری در این زمینه حضور در چنین صحنهای که با هدف معرفی شهدا به عنوان الگوهای سبک زندگی اسلامی و قرآنی برگزار میشود یک تکلیف نیست؟
آیا نباید ما هم مانند رهبر و یا برخی دیگر مسئولان نظام که با وجود مشغلههای فراوان همواره سرکشی به خانوادههای معظم شهدا را در دستور کار قرار داده و تکلیف خود میدانند این امر را بر خود تکلیف بدانیم.
متأسفانه با وجود الگویی بزرگ یعنی دیدار رهبر، رئیس جمهور و یا سایر مسئولان نظام با خانواده شهدا برخی مسئولان قرآنی حتی نمایندهای هم به این دیدارها نمیفرستند، البته شأن خانواده شهدا بالاتر از این است که مسئولی نمایندهاش را برای دیدار اعزام کند اما با این حال جای حداقل نماینده مهمترین نهادهای قرآنی کشور مانند معاونت قرآن و عترت و یا سازمان اوقاف در این دیدارها خالی است.
ما که همواره از خداوند توفیق شهادت طلب میکنیم و میگوییم خدایا مرگ ما را شهادت در راهت قرار بده با خالی کردن چنین صحنهای میتوانیم امید داشته باشیم خداوند متعال توفیق شهادت در راهش را نصیبمان کند؟
آیا شهدا به دیدار و سرکشی ما نیاز دارند و یا ما برای عاقبت بخیر شدن باید به ساحت پاک و مقدس این عزیزان متوسل شویم؟
اگر شهدا این چنین ایثار نمیکردند و جان خود را عاشقانه فدای اسلام، میهن و مردم نمیکردند آیا مسئولان قرآنی کشور و قاریان و حافظان قرآن کریم میتوانستند با آرامش تمام به امور قرآنی و زندگی خود مشغول باشند و یا ما هم به سرنوشتی مانند مردم عراق و یا سوریه مبتلا بودیم.
امید است ما هم با حرکت به موقع از قافله عشق که همان کاروان حسین(ع) است جا نمانیم و در روز حساب در صف مهجور کنندگان قرآن نباشیم زیرا مهجوریت شهدای قرآنی مهجوریت قرآن است و بدانیم بسیاری از اهالی کوفه که حسین(ع) را تنها گذاشتند در قلبشان امام حسین(ع) را دوست داشتند و شاید حتی از شهادت هم نمیهراسیدند اما آنان لحظهای غفلت کردند و همین یک لحظه درنگ سبب شد تا سر امام عشق را بر روی نیزه ببیند.