دولت ایران ترجیح می‌دهد مذاکرات هسته‌ای شکست بخورد تا اینکه خود را به خودکشی متعهد کند.

گروه سیاسی مشرق -روزنامه‌های کشور، در لابه‌لای اخبار و مطالب تولیدی خود، به نکات، اخبار و مفاهیمی اشاره می‌کنند که انتخاب و بازنشر آنها می‌تواند مورد علاقه مخاطبان یک رسانه باشد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از مطالب امروز روزنامه‌های کشور به انتخاب خبرنگاران گروه سیاسی مشرق است.

***
دولت ایران به خاطر مذاکرات خودکشی نمی‌کند

کیهان نوشت: «دولت ایران ترجیح می‌دهد مذاکرات هسته‌ای شکست بخورد تا اینکه خود را به خودکشی متعهد کند».

پایگاه خبری تحلیلی آمریکایی موسوم به لوبلاگ در تبیین تحلیل فوق، دسترسی به توافق هسته‌ای میان ایران و غرب را دور از انتظار توصیف کرد و نوشت: دولت آمریکا می‌گوید مصمم است از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای ممانعت به عمل آورد. در این میان می‌تواند دو منطق وجود داشته باشد. نخست؛ ایران مصمم به دستیابی به سلاح هسته‌ای است و هرچه زودتر باید مانع تولید مواد مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته‌ای در این کشور شد. دوم، ایران نمی‌خواهد سلاح هسته‌ای تولید کند و می‌توان برای همیشه نیز امکان دستیابی به سلاح هسته‌ای را برای ایران از بین برد.

لوبلاگ تصریح کرد: اگر منطق غرب براساس تصور نخست باشد، جایی برای مذاکره با ایران وجود ندارد زیرا ایران از سال 2003 نشان داده که به دنبال دست کشیدن از فعالیت‌های هسته‌ای خود نیست. به این ترتیب آمریکا و اروپا باید حضوری 100 ساله در ایران داشته باشند که مطمئن شوند ایران همه تأسیسات هسته‌ای‌اش را از بین برده است اما اگر مبنای منطق غرب تصور دوم باشد، آنگاه سیاست منطقی این است که با ایران مذاکره کنیم تا شانس هسته‌ای شدن ایران را به حداقل برسانیم. این به معنی افزایش نظارت‌ها بر برنامه‌های هسته‌ای ایران و محدود کردن برنامه‌های هسته‌ای این کشور است.

شواهدی که تا امروز در دسترس است نشان می‌دهد که آمریکا و اروپا تصور دوم را مبنای منطق خود قرار داده‌اند اما نتایجی که به دنبال آن هستند بین اهداف ناشی از فرضیه اول و دوم در نوسان است. آنها می‌خواهند ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را کاهش دهد و به دنبال توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر هم نباشد. نتیجه‌ای که می‌توان آن را نتیجه هیبریدی نامید.

لوبلاگ با اشاره به باج‌خواهی غرب نوشت: آنها می‌خواهند تأسیسات هسته‌ای ایران به طور کامل برچیده شود. از سوی دیگر دولت ایران نیز ترجیح می‌دهد مذاکرات هسته‌ای به شکست برسد تا اینکه خود را به یک خودکشی سیاسی متعهد کند. در چنین شرایطی آنچه لازم است بازبینی منطق آمریکا و اروپا در مورد ایران است. معاهده‌های بین‌المللی و پیمان منع اشاعه هسته‌ای و پروتکل الحاقی دست آژانس را برای تأیید ماهیت صلح‌آمیز این برنامه‌ها باز می‌کنند.

لوبلاگ نوشت: مردم آمریکا نشان دادند که در پرونده سوریه به شدت مخالف درگیر شدن آمریکا در جنگی دیگر هستند و مقامات کاخ سفید نیز باید این نکته را درک کنند.

پارلمان بحرین با گروهک منافقین ابراز همبستگی کرد

وطن امروز نوشت: پارلمان بحرین در نامه‌ای به یکی از سران ارشد منافقین، همبستگی خود را با این گروهک تروریستی و جنایتکار اعلام کرد. سایت «مرأت البحرین» تأکید کرد؛ عبدالحکیم الشمری با تقدیم نامه‌ای به مریم رجوی به نیابت از پارلمان بحرین، با این گروهک اعلام همبستگی کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران، الشمری در فیلمی که مربوط به یک مراسم شام در ژوئیه 2014 است، از گروهک تروریستی منافقین تمجید کرده است. اقدام عجیب این نماینده بحرینی در حمایت از منافقین درحالی است که این گروهک تروریستی علاوه بر ارتکاب اقدامات جنایتکارانه بسیاری علیه مردم ایران، در دوران رژیم صدام در عراق نیز خیانت‌ها و جنایت‌های بسیاری را علیه مردم عراق مرتکب شد. با وجود اینکه جنایت‌های این گروهک تروریستی به دلیل وجود اسناد و مدارک بسیار زیاد به هیچ‌وجه قابل انکار نیست، آمریکا سال گذشته این گروهک جنایتکار را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کرد.

سکوت اعراب؛ تلاش ایران

صباح زنگنه در یادادشت امروز روزنامه شرق نوشت: بروز فاجعه انسانی در «غزه» همزمان با سکوت هولناک کشورهای عربی در این‌باره، امید برای تحرک سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای واداشتن رژیم تجاوز‌گر اسراییل به آتش‌بس را کمرنگ کرده است. در شرایطی که کشورهای عربی که باید حامی خط‌مقدم موضوع فلسطین و «غزه» باشند نتوانستند یا نخواستند حتی در یک اقدام نمادین، اجلاس «اتحادیه عرب» را تشکیل دهند، اقدام جمهوری اسلامی ایران در برگزاری اجلاس وزرای خارجه عضو کمیته فلسطین جنبش غیرمتعهدها (NAM)، حداقل کاری بود که پس از چند هفته رایزنی، امکان اجرا یافت. شاید از دید برخی تحلیلگران، این اقدام فاقد اهرم اجرایی برای تاثیرگذاری مستقیم بر وضعیت «غزه» باشد اما به‌هرحال اقدامی است که با حضور چندین کشور، بازتاب‌های رسانه‌ای و تا حدی اثرات دیپلماتیک برجا خواهد گذاشت. به نظر می‌رسد برخی کشورهای مدعی مسلمان، علاقه‌ای به کسب شرف دفاع از مردم مظلوم «غزه» را نداشته باشند اما تراکم ظلم و تجاوز اسراییل در «غزه»، حامیان تازه‌ای را برای ملت فلسطین پیدا خواهد کرد که از قضا انسان‌های خالص‌تر و انسان‌گرا‌تری خواهند بود و چه‌بسا مسلمان هم نباشند؛ موضوعی که در کمیته فلسطین جنبش غیرمتعهدها و در احضار سفرای برخی کشورهای آمریکای‌لاتین از اسراییل، دیده شده است. 

در شرایط فعلی و به سبب ژئوپلیتیک جدید تحمیل‌شده به خاورمیانه، سازمان‌هایی که اساس تشکیل آنها حمایت و دفاع از آرمان فلسطین و آزادی قدس شریف بود، در نوعی منجلاب سیاسی گرفتار شده و هیچ‌گونه فعل سیاسی در این بخش از آنها صادر نمی‌شود. آنها حتی از رایزنی برای ممانعت از تداوم وحشیگری و تهاجم سبعانه اسراییل به مردم محروم و مظلوم و تحت محاصره «غزه»، شانه خالی می‌کنند.  این در حالی است که آنها همچنان امکاناتی در اختیار داشته و از جغرافیایی برخوردارند که برای بازداشتن اسراییل از جنایات بیشتر، می‌تواند موثر باشد. بازار جمعیت 400میلیونی‌ اعراب، تنها یکی از این ابزارهاست که امکان فشار بر کالاهای اسراییلی را دارد. وضعیت امروز «غزه»، فضایی را فراهم خواهد کرد که جریانات و اتفاقاتی تازه در اوج توانایی و اعمال اراده برای تغییر مسیر منطقه خود را نشان دهد. تا چندروز قبل، افقی برای تحرک «سازمان همکاری‌های اسلامی» با وجود تلاش بسیار زیاد ایران، دیده نمی‌شد چه اینکه کشورهای اثرگذاری چون عربستان شاید به دلیل ارتباطات «حماس» و مقاومت با جریان «اخوان‌المسلمین» و تحولات اخیر مصر، علاقه‌ای به ورود به موضوع فلسطین نداشتند اما مگر می‌توان مردم فلسطین را مجازات عمومی کرد؟ پیام اخیر ملک عبدالله درباره تراژدی «غزه» و البته محکومیت اقدامات گروه تروریستی «داعش»، این امیدواری را ایجاد کرده که جنب‌وجوشی در دولت عربستان رخ دهد و به دبیرخانه شورای همکاری اسلامی منتقل شود. می‌توان با رایزنی بین کشورهای اثر‌گذار منطقه، کدورت‌های سیاسی گذشته را کنار گذاشت و در برابر دشمن واحد، متفق شد.

انزجار مطبوعات عرب از ملک عبدالله

کیهان نوشت: مطبوعات جهان عرب اظهارات شاه عربستان درباره جنگ غزه را رسوایی برای آل‌سعود دانستند.

روزنامه الاخبار دراین‌باره نوشت: سخنان ملک عبدالله نشان داد که عربستان به مسئله فلسطین و درد و رنج مردم این سرزمین بی‌تفاوت است سخنان وی از واقعیت بسیاری پرده برداشت؛ یکی از آنها این است که مسئله فلسطین اولویت رژیم سعودی نیست، حتی اگر مردم این سرزمین از سوی صهیونیستها در معرض نسل‌کشی قرار بگیرند. همچنین باید با همه کسانی که از مقاومت فلسطین حمایت می‌کنند جنگید، زیرا فلسطین یک مسئله عربی است(!) البته اکنون مشخص شده است که این مواضع نوعی فریب است، که در بهترین حالت هدف از آن جلوگیری از دستیابی مقاومت به ابزار دفاعی است.

فواد ابراهیم در ادامه این تحلیل یادآور شد: هدف از این سخنان تبرئه پادشاه در مقابل موج عصبانیت ملتها، و همسو با فضای همبستگی بین‌المللی (با موضوع غزه) از سوی کشورهای آمریکای لاتین و اروپایی در درجه نخست و پس از آن در پایین‌ترین مرتبه کشورهای عربی است.

الاخبار نوشت: مردم اکنون به ملک‌عبدالله می‌گویند که «ای کاش حرفی نمی‌زدی و ساکت می‌ماندی»، زیرا از مردم غزه که در حال کشتار هستند حمایت نکردی و حتی نمی‌دانی که چگونه از این موضوع فرار کنی، تا خواری و ذلت تو را دنبال نکند. سخنان پادشاه بیانگر نگرانی‌های خاندان حاکم عربستان از خطری است که رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند.

از سوی دیگر روزنامه رأی‌الیوم در مطلب مشابهی به قلم عبدالباری العطوان تصریح کرد: سخنان پادشاه عربستان را که عصر جمعه به نیابت از او قرائت شد، دنبال کردم، و امیدوار بودم که دعوتی را برای برگزاری اجلاس فوق‌العاده کشورهای عربی با حضور وزرای دفاع این کشورها و روسای ستاد ارتش‌هایشان مطرح کند؛ و یا حتی دعوت برای نشست فوری وزرای خارجه عرب؛ ولی ناامید شدم.

عطوان که همزمان سردبیر القدس العربی است، تأکید کرد: در سخنان پادشاه عربستان، حتی یک واژه درباره اسرائیل متجاوز و یا اقدامات تروریستی این رژیم مطرح نشده است، و احتمالا کسانی که این سخنرانی را نوشته‌اند به عمد از اشاره به این مسئله خودداری کردند؛ ولی در مقابل به صورت مفصل به انواع اقدامات تروریستی که به نام اسلام صورت می‌پذیرد، پرداخته شده است.

وی خاطر نشان کرد: جنایت‌ها در غزه لکه ننگ دیگری بر پیشانی دولتهای رسمی عربی و سران آنها است که همگی سکوت کردند و ترجیح دادند که سر خود را به طرف دیگر بچرخانند؛ برخی از آنان هم در روز روشن با تجاوز رژیم اسرائیل همدست شدند که این کار آنها بدتر از سکوت بود؛ البته برخی از آنها هم از اسرائیل و ارتش آن خشمگین شدند، البته نه به خاطر جنایت‌ها در غزه، بلکه به دلیل پایان ندادن به مأموریت خود در چند روز.

عطوان می‌نویسد: صبح جمعه یک روزنامه‌نگار هندی با من تماس گرفت و از من خواست دلیل سکوت کشورهای عربی در قبال جنایتهای اسرائیل را برای او توضیح دهم؛ اعتراف می‌کنم که در پاسخ دچار مشکل شدم، تجاوز به غزه آشکار است و برخلاف دیگر جنگها، همه طوایف و مذاهب درباره ضرورت مقابله با آن اتفاق نظر دارند؛ پس چرا آنها کاری برای مقابله با آن انجام نمی‌دهند و فقط سکوت می‌کنند؟

وی تأکید کرد: سران کشورهای آمریکای لاتین که دهها هزار کیلومتر فاصله دارند و مسیحی هستند سفارتخانه‌های اسرائیل را بستند و سفرای این رژیم را اخراج کردند، و برای ابراز همدردی خواستار استقبال از کودکان مجروح و یتیم غزه شدند، ولی ما حتی از یکی از سران عرب نشنیدیم که دست به چنین کاری بزند، یا پلی هوایی را برای انتقال مجروحان از بیمارستانهای غزه بگشاید؛ بلکه همه رویدادها بر عکس بود، و هم‌پیمان مصری تشویق شد که مرزها را محکمتر ببندد، و قربانی را مسئول کشتار بداند و جلاد را از هرگونه سرزنشی دور بدارد.


جشن پوریم صهیونیست ها در هولوکاست کودکان غزه


متن یادداشت روز روزنامه خراسان با عنوان «جشن پوریم صهیونیست ها در هولوکاست کودکان غزه» به قلم مهدی یاراحمدی خراسانی به شرح ذیل است:

 همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی در سرزمین های اشغالی و برخی از نقاط اروپا و آمریکا طبق سنتی دیرین جشنی در میان یهودیان منحرف برگزار می شود که به «پوریم» معروف می باشد. این جشن که بر اساس داستانی قدیمی در تورات است در واقع بدمستی یهودیان منحرف در قالب یک جشن عمومی همراه با رقص و پایکوبی، نوشیدن بی حد و حصر مشروبات الکلی، خوردن شیرینی هایی به رنگ خون در شکل اعضای بدن انسان و... به شکرانه کشتار هزاران نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه چینی عناصر نفوذی یهودیان منحرف در دربار خشایار شا اتفاق افتاده است. این نسل کشی در حقیقت نوعی هولوکاست محسوب می شود. هولوکاستی که بر اساس آن طی 3 روز 70 هزار ایرانی(البته بسیاری از تاریخ نویسان این عدد ذکر شده در تورات را اغراق آمیز می دانند) به قتل رسیدند. لذا این جنایت که تبدیل به یکی از بزرگترین جشن های آیینی و مذهبی یهودیان منحرف شده به جشن ایرانی کشی نیز شهرت یافته است.

جشن پوریم در دهه های اخیر و با ظهور تفکر صهیونیسم در قالب رژیم جعلی اسرائیل رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. به قسمی که آن‌ها هر ساله در روزهای 13 و 14 فروردین با حرکتی نمادین در نقاط مختلف جهان اقدام به هامان سوزی می نمایند. در این جشن، یهودیان منحرف مجسمه ای را به عنوان «هامان ایرانی» درست می کنند و برای نشان دادن دشمنی خود با مخالفان آن چه یهودیت می خوانند، گردن مجسمه را زده و آن را می سوزانند. هامان، صدر اعظم خشایارشا بوده که با تدبیر خود متوجه نفوذ این گروه از یهودیان به دربار ایران و توطئه چینی های آن ها شده و به مقابله با آن ها می پردازد لذا مورد نفرت آن ها قرار می گیرد. علاوه بر این در حین برگزاری این مراسم، سرزمین های اشغالی شاهد برنامه های ویژه ای از سوی خاخام های صهیونیستی است که طی آن با یکدیگر در نوشیدن شراب و رقص و پایکوبی به رقابت می پردازند. افراط در نوشیدن شراب در میان خاخام ها در این روز به حدی است که حتی قادر به راه رفتن نبوده و در خیابان‌های تل آویو و دیگر شهرهای اشغالی بیهوش و بی رمق به زمین می افتند.

در مواجهه با پوریم و داستان تاریخی مترتب بر آن بین کارشناسان و تاریخ نویسان وحدت نظر وجود ندارد. به طور کلی در این ارتباط دو نظر متفاوت مطرح می گردد: دسته اول شامل مورخانی است که آن را واقعیتی انکار ناپذیر قلمداد کرده و سند این ادعا را نیز برگزاری جشن سالیانه «پوریم» توسط یهودیان منحرف می دانند و دسته دوم گروهی از تاریخ نویسان هستند که معتقدند این داستان واقعیت ندارد و افسانه ای بیش نیست! حال پرداختن به این مسأله که آیا کشتار و هولوکاست ایرانیان که در کتاب عهد عتیق یهودیان ذکر شده واقعیت دارد و یا افسانه ای بیش نیست موضوع این نوشتار نمی باشد بلکه غرض شناخت نگرش و نحوه پرداختن آن ها به این ماجرا و چگونگی بهره برداری از آن است. تفکر نژادپرستانه یهودیان منحرف (یا همان پیروان تلمود) و صهیونیست‌های فاشیست امروز به گونه ای است که نه تنها کشتار، غارت و کودک کشی را تقبیح نکرده و آن را عملی مذموم نمی دانند بلکه هر اقدامی(با هر قیمت و وسیله ای) که بتواند اهداف پلیدشان را جامه عمل بپوشاند و یا مخالفان آن ها را منکوب نماید از نظر آن ها پذیرفته شده و قابل توجیه است و حتی به مناسبت آن به جشن و پایکوبی نیز می پردازند.

بر اساس همین نگرش صهیونیست ها ضمن نقض صریح حقوق بین الملل بیش از سی روز است که کشتار کودکان غزه را به عنوان یک راهبرد اساسی انتخاب کرده و به صورت مستقیم نقاط مختلف حضور کودکان مانند؛ مدارس، کمپ های سازمان ملل، محل بازی بچه ها، بیمارستان ها و خانه های مسکونی را بمباران می کنند، زنان و کودکان بی دفاع را می کشند، خانه های آن ها را ویران، خانواده‌هایشان را متلاشی و زندگی شان را مختل می نمایند. آن ها با اینکه چندین بار اعلام آتش بس کرده اند ولی به دلیل سرشت خون آشامی که دارند نتوانستند بدان وفادار باشند. البته باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که قطعاً کشتار کودکان غزه تنها به دلیل ماهیت تفکر پلید صهیونیست‌ها نیست بلکه با تحلیل داده های جمعیت شناختی مطالعات دانشگاه حیفا می توان دریافت بخش عظیمی از این رویکرد مربوط به روند رشد جمعیت در غزه است. به گونه ای که آن ها دریافتند تداوم روند افزایش جمعیت فلسطینی ها می تواند به صورت طبیعی آن‌ها را صاحب اکثریت عددی کرده که این مسأله در سال های آتی رژیم اشغالگر را در برابر جمعیتی جوان از دشمنان خود قرار می دهد که توان مقابله با آن را نخواهند داشت. لذا کشتار کودکان غزه(فلسطینی) و کرانه باختری به عنوان یک استراتژی مشخص در دستور کارشان قرار گرفته است که مایل نیستند به این زودی ها و به راحتی متوقف شود.

امروز جامعه بشری مبهوت از جنایت های بی حد و حصر صهیونیست‌ها در غزه نه تنها امیدی ندارد اشغالگران قدس روزی از این اقدامات غیرانسانی خود پشیمان شده و رویکردشان را تغییر دهند، بلکه به خوبی دریافته حتی از آن ها برمی آید که جنازه های خونین و سوخته کودکان مظلوم و بی دفاع غزه را به عنوان سند و تندیس افتخار آمیز دیگری در ویترین جنایات تاریخی خود قرار دهند. کما این که اکنون همین ادعا در صحبت های مسئولان رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن‌ها خصوصاً نتانیاهو و اوباما که این اقدامات را نوعی حرکت مقدس در دفاع از امنیت اسرائیل قلمداد می کنند دیده می شود!

سخن پایانی اینکه تراژدی حمله اسرائیل به غزه، حمایت های آمریکا از اسرائیل و سکوت مجامع بین المللی یک واقعیت تلخ را در سیاست های مبتنی بر زر و زور جهان بیش از پیش آشکار ساخت که چگونه اقلیتی صهیونیست به وسیله سه ابزار دلار، اسلحه و تبلیغات اراده اکثریتی در آمریکا، سازمان ملل و مجامع به اصطلاح صلح را به تسخیر درآورده اند. لذا جامعه بشری اگر روزی با چشمان خود مشاهده کرد که صهیونیست ها نسل کشی و هولوکاست امروز کودکان غزه را بهانه ای برای بدمستی و رقص پوریم دیگری در اراضی اشغالی قرار داده اند چندان متعجب نخواهد شد!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ناصح ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۴
    0 0
    ما باید برای امنیت ایران از الان فکر کنیم. فردا که داعش و .. آمدند داخل کشور نمیشود فکر کردها
  • ۲۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۴
    0 0
    مگه ایران کاروانسراست که داعش بیاد توش
  • رضادوربین ۱۵:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۹
    0 0
    .نصرٌ من اله وفتحٌ قریب ..ننگ براسرائیل اعراب فریب.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس