اشاره کردم که شما چهرهای کم حاشیه و بیحاشیه هستید اما در جدلی کاملا سیاسی وارد شدهاید به خصوص در سیاستهای نفتی دولت قبل که با انتقاد شدید جناح رقیب روبه رو شده است آیا ناخواسته وارد این جدل شدهاید؟ زیرا عدهای میگویند این عرصه حاشیهای به نوعی مربوط به همان دو قطبی آقایان احمدینژاد و هاشمی رفسنجانی است.
بعضی میخواهند خط مشیهایی را نشان بدهند تا بتوانند حرفهای خودشان را به کرسی بنشانند آن چیزی که به عنوان مجادله مطرح است نگرانیهایی است که بعضی از افراد از مطالبی که بیان میشود مطرح میکنند بعضی از افراد وقتی یک نظر کارشناسی میدهی خوششان نمیآید و پس از آن شروع میکنند به تخریب، این رویه بدی است و همان طور که بارها مسئولان نظام مطرح کردهاند نقد هم اگر میخواهید بکنید باادبانه و کارشناسی شده باشد.این که انسان کلمهای عوام فریبانه مطرح کند و توقع داشته باشد که نمایندگان مجلس هم همان را تکرار کنند به نظرم دور از اخلاق است. هر نماینده میتواند نظر کارشناسی خود را بدهد اگر نقدی برآن است دولت و مجلس میتوانند برآن نقد کنند.و آن چیزی که امروزه به عنوان مجادله مطرح است مقابله با نظرات کارشناسی است، پنهان کردن واقعیتها میتواند مشکلات زیادی را برای مردم به همراه داشته باشد.
شما یکی از اعضا دولت آقای احمدینژاد و همچنین یکی از نمایندگان مطلع مجلس هستید و البته کسی که همیشه در خاطرم هست در زمانی هم که وزیر آقای احمدینژاد بودید نقدهایتان را به ایشان مطرح میکردید آیا نقدهای بسیار گستردهای را که الان رقبای آقای احمدینژاد مطرح میکنند را منصفانه میدانید؟
گزارشاتی که کلیگویی و به شکل پوپولیستی است رد میشود و اگر گزارشاتی بر اساس اعداد، رقم و مستندات بود مورد تأیید است. همان طور که اشاره کردید بنده خودم در همان دوره گزارشاتی را به مسئولان نظام در دولت و مجلس دادم که شاید دولت موافق نبود ولی نظری کارشناسانه بود که من به آن معتقد بودم این نوع کارشناسیها را باید احترام گذاشت و حتی تقویت نیز نمود همان طور که رهبری فرمودند باید انتقاد منطفانه باشد اگر بخواهیم مطالبی بگوییم که بیشتر حرکت سیاسی است و بخواهیم دیگران را به این ترتیب تخریب کنیم تا عمل خود را موجه نشان دهیم باید بدانیم که این رفتارها در جامعه امروز دیگر جایگاهی ندارد. و مردم و فرهیختگان متوجه میشوند که چه اتفاقی افتاده است.
باید فضایی شفافتر فراهم نماییم به گونهای که برای مردم قابل فهم باشد و از کلی گویی و افترا و تخریبهای بی ادله پرهیز کنیم زیرا این موضوعات برای جامعه سم است. اگر در این وادی حرکت کنیم بسیاری مطالب برای مردم و مسئولین روشن خواهد شد.اگر کسی خطایی داشته باشند و وی را تخریب کنند در حقیقت فرصت سوزی شده است و این چنین امکان برگشت وجود ندارد و امکان رفع مشکلات نیز از بین رفته است. به نظرم هر دولتی باید قدر فرصتها را بداند و از نقدهای منصفانه حمایت کند و تخریبها را کنار بگذارد، جاانداختن رسانههای زنجیرهای به صورتی که هرکس که مخالف من است را بزنید منفعتی برای کشور ندارد. یا مثلا دولت کارخوب بکند اما مجلس بخواهد با آن مقابله کند چه اتفاقی میافتد؟ درست این است که همه اینها در معرض کارشناسی درست قرار بگیرد و این گونه مردم نیز برداشت درستتری خواهند داشت.
آقای احمدی نژاد با چه معیارهایی آقای میرکاظمی را برای وزارت بازرگانی معرفی کرد و اگر روزی خودتان رئیس جمهور شدید آیا شخصی مثل آقای میرکاظمی سال 1384 به عنوان وزیر بازرگانی معرفی می کنید؟
ایشان انتخاب کردند و باید از ایشان هم سووال کنید پس از اینکه آقای احمدی نژاد پیشنهاد این کار را به من دادند من از آقای دکتر پرسیدم که چرا مرا انتخاب کردید ظاهراً از بسیج اساتید اسم من به ایشان داده شده بود از چند انجمن علمی و جاهای مختلف نیز اسم من رفته بود و من اطلاع نداشتم زیرا در سفر حج بودم وقتی از سفر بازگشتم گفتند آقای احمدی نژاد با شما کار دارد نزد ایشان رفتم و آقای احمدی نژاد گفتند از لیست های مختلف اسم شما آمده است.
من رشتهام دکتری مهندسی صنایع با گرایش تولید است هم لیسانس و هم فوق لیسانس و هم دکترایم را در این رشته گرفتهام. ولی چون همین کارهای لجستیک به خصوص در ایام دفاع مقدس زیاد انجام داده بودم و در انجمن لجستیک و انجمن OR و انجمنهای نگهداری و تولیدات و هم چنین همایش های ملی فعالیت زیادی داشتم و به این دلیل که کارهای اجرایی زیادی انجام داده بودم در نتیجه به خاطر سابقه کاریام در امر بازرگانی و لجستیک آقای دکتر برای وزارت بازرگانی از من دعوت به همکاری کردند.
در جواب سووال دومتان هم باید بگویم اگر کسی بهتر از من بود حتما او را انتخاب می کردم.
در سال 1384 چه قرار مداری گذاشتید؟
قرار مداری نگذاشتیم من آقای دکتر را از سال 1357 و از زمان انقلاب فرهنگی و در انجمن اسلامی میشناختم. یک مدت من در جای دیگری مسؤولیت داشتم و ایشان هم در جای دیگر مسؤول بودند و چندسالی بود که همدیگر را ندیده بود و شاید بتوان گفت که بیش از 15 سال بود که اطلاع زیادی از هم نداشتیم و دورا دور از هم دیگر اطلاع پیدا میکردیم و این تا زمانی بود که آقای دکتر برای وزارت بازرگانی برای من دعوت کردند.
سال 1384 شما جزء ستاد ایشان هم بودید؟
نخیر.
نبودید؟
نخیر
رأی تان به احمدی نژاد بود؟
بله
شما تا سال 1384 در فعالیتهای سیاسی و انتخابات مختلف حضور داشتید؟
نه. من به دلیل اینکه عضو هیأت علمی دانشگاه بودم معذوراتی داشتم و ازطرفی نیز دارای سابقه ی فعالیت در سپاه بودم و صلاح نبودم در ستاد انتخاباتی وارد شوم.
به سال 57 که اشاره کردید آیا در دوران قبل از انقلاب هم فعالیتی داشتید؟
در آن زمان من حدوداً در سن دیپلم بودم و مانند جوانان دیگر در تظاهرات و فعالیتهای مبارزاتی رژیم پهلوی حضور داشتم.
نخستین سمتتان بعد از انقلاب چه بود؟
من بعد از انقلاب فرهنگی، چون دانشگاه ها تعطیل شد وارد سپاه شدم در دوران دفاع مقدس 20-21 ساله بودم و مسوؤلیت یکی از مناطق سپاه تهران با من بود و من در اوج درگیری ها منطقه ی خیابان ولیعصر و هفت تیر که جزء مناطق بسیار شلوغ سیاسی بود جزء منطقه ما محسوب میشد و مسوولیت آن مناطق با ما بود.
در زمان دفاع مقدس به جبهه هم رفتید؟
بله.
آقای میرکاظمی جانباز جنگ هستند؟
اگر خدا قبول کند!
کجا؟
در جزایر مجنون.
زمانی که در جبههها بودید تصور می کردید روزی در شهریور 1384 باید پشت تریبون مجلس بروید و وزیر بازرگانی شوید؟
در آن زمان کسی دنبال این بحثها نبود حتی تا مدتی قبل از آن هم فکر وزارت نبودم چون دل بستگی زیادی به مسؤولیت ندارم و زمانی که دکتر پیشنهاد داد من چند نفر را به ایشان پیشنهاد کردم.
چه کسانی بودند؟
دوستانی را که میشناختم اما آقای دکتر گفتند بنده اینها را در لیست دارم اما ایشان تشخیص داده بود که من مسؤولیت را بپذیرم در سال 1388 هم من تصمیم گرفتم به دانشگاه برگردم ایشان این موضوع را میدانست و آقای شیخ الاسلام هم که مسؤول دفتر آقای دکتر بود از این موضوع اطلاع داشت. برای نفت دو سه هفته زودتر به من پیشنهاد دادند و این به خاطر رشته و سابقهام در صنعت بود من به آقای دکتر گفتم که علاقه مند هستم به دانشگاه برگردم و دوست دارم مسؤولیتی بپذیرم اما هر کمکی که از دستم برآید بدون گرفتن پست و مقام انجام خواهم داد. وی دو سه جلسه با من گذاشتند و اصرار داشتند که شما باید کمک کنید و نباید ما را تنها بگذارید. حتی برنامهای که به وزیران پیشنهادی می دادند تا آنها پر کنند من خالی تحویل دادم و عذر خواهی کردم و آقای دکتر شیخ الاسلام می توانند این موضوع را شهادت بدهند تا اینکه فکر میکنم روز تودیع و معارفه آیت الله شاهرودی و آیت الله آملی بود که آقای دکتر مرا در خیابان پاستور دیدند چون دفتر قوای قضائیه و مجری نزدیک هم است و من را به دفترشان بردند و با من جلسهای گذاشتند و در حقیقت آن ساعات، ساعات آخر بود.
در آن جلسه آقای دکتر اصرار داشتند که باید بمانید و کمک کنید من هم در نهایت به وی گفتم هر طور صلاح می دانید من واقعا تلاشم را کردم و پس از آن احساس کردم که آقای دکتر فکر می کند که من از مسوولیت فرار میکنم در صورتی که من علاقهمند به کمک بودم ولی نه در پست وزارت.
من در جایی خواندم که شما در آخر وزارت بازرگانی تان گفتهبودید که من و آقای دکتر احمدی نژاد کمی رابطهمان با هم شکرآب شده بود چطور حساب کردید که ممکن است رابطهای که این گونه شده درست و خوب شود؟
آقای دکتر احمدی نژاد و من خیلی رک و راست با هم صحبت میکردیم و در جلساتی هم که دو نفره بودیم هر دو با هم با صراحت صحبت می کردیم اختلاف نظر بر سر افراد بود و من معاونی را انتخاب کرده بودم که آقای دکتر میخواستند آن ها تغییر دهند و من دلیلی بر تغییر نمیدیدم. و میگفتم به دور از عدالت است کسی که خوب کار میکند مشکل اخلاقی سیاسی و مالی ندارد و تلاش زیادی هم در انجام کارهایش دارد عوض کنیم.
دلایلشان چه بود؟
به من گزارشی ندادند اما بر اساس گزارشاتی که به ایشان داده شده بود این نظرات را داشتند و من اصرار داشتم که گزارشاتی که به شما دادهاند گزارشات درستی نبوده است تا در آخر هم تغییراتی انجام نشد و همین نگرانی هم بود که در وزارتخانه نیز گزارشاتی که به نهاد ریاست جمهوری کشور می رسد با نظر وزیر مختلف باشد. من اعتقاد داشتم که وقتی معاونی را پیشنهاد میدهم آقای رئیس جمهور اگر نظری دارند میگویند اما اینکه فردی را به عنوان معاون وزیر انتخاب کنند در حقیقت محدود کردن وظایف وزیر است و باعث میشود که وزیر پاسخگو نباشد آقای دکتر هم رعایت میکرد و اگر کسی را معرفی می کردیم که وی رد می کردند نفر بعدی را به ایشان معرفی میکردیم!
از انتقاداتی که به مدیریت شما در وزارت بازرگانی میشود در رابطه با واردات بی رویه شکر بوده است که میگفتند خسارات زیادی را به تولیدات کشاورزی وارد کرده و باعث ایجاد شدن جو سنگینی شده است آیا این را قبول دارید؟
یک مقطعی در سال 1384 و در شروع کار دولت نهم بحران شکر ایجاد شد برای شکر یارانه داده بودند و کارخانهها هم به قیمت مصوبی میفروختند و در بازار دیده شد که چندین برابر قیمت شکر فروخته میشود و کارخانجات هم میگویند ما شکر نداریم.
چگونه این اتفاق میافتاد؟
میرکاظمی: واردات کشور باید انجام شود و نیاز کشور است که حداقل یک میلیون و خوردهای تن واردات صورت بگیرد معمولا شکر خام در فصلهایی که چغندر قند نیست به کارخانجات داده می شود و کارخانجات آنها را تصفیه میکنند و شکر سفید را وارد بازار میکنند.
شورای امنیت ملی یک تصمیمی گرفت که درست هم بود که طبق آن ذخیره دو سال را در آن وارد کند زیرا گزارشاتی بود که بیان میداشت تحریمها جدیتر خواهد شد و تحریم در سطح بالاتر هم اتفاق میافتد و بنابراین نیاز بود تا میزان ذخایر کشور افزایش پیدا کند این به معنای آن نبود که وقتی که وارد کشور میشود توزیع هم خواهد شد. یعنی هر سال یک میلیون تن میخریدید آن زمان تصمیم گرفته شد که دو میلیون تن خریداری شود.
ولی دپو هم میشد؟
بله دپو هم شد. این شکر وارد و دپو شد و در طول دو سال مصرف شد. این مصوبه شورای امنیت ملی بود اتفاقا وزارت بازرگانی هم مخالف این بود و میگفت این میزان حمل و خرید و نگهداری کار سنگینی است و کار یک دستگاه حاکمیتی نیست و بخش خصوصی باید آن را انجام دهد زیرا قبلا هم شرکت بازرگان دولتی انجام می داد.
بالاخره می توان گفت که این تصمیم شورای عالی امنیت ملی به تولید داخل ضربه زد ؟
نه. چون در بازار توزیع نمیشد و با کوپن توزیع می شد و در طول دو سال هم این توزیع صورت گرفت. قیمتی که برای چغندر قند یک سال گذاشتند مشکل ایجاد کرد و باید قیمت بالاتری برای چغندر قند گذاشته میشد تا کشاورزان به سمت تولید و کشت چغندر قند میرفتند. برخی سالها منوط به بارندگی است. نمی شود به یک پارامتر بسنده کرد زیرا عوامل مختلفی از جمله بارندگی در کشاورزی و قیمت مناسب در خرید سال قبل میتواند تأثیر گذار باشد زیرا باران خوب باعث کشاورزی خوب هم میشود. بعد هم واردات یک کشور تعیین تعرفه و مجوزها در کمیسیونی مطرح می شود که 17 دستگاه در آن شرکت دارند و وزارت بازرگانی دبیر آن دستگاه است و به تنهایی تصمیم گیرنده نیست. بعضی از افراد مطالبی را در جامعه مطرح می کنند که با آنچه در واقعیت کشور وجود دارد خیلی متفاوت است که این موارد در بسیاری از جاها توضیح داده شده و مشخص شده که روند اصولی چیست. در آن زمان تصمیم منطقی همان بود که هم میزان برنج هم میزان شکر و هم میزان دانه های روغنی ذخایر مطمئنی داشته باشد. من به یاد دارم که در سال 1384 که دولت را تحویل گرفتیم در اموال دولت یک کیلو شکر هم برای بازار موجود نبود و این واقعا فاجعه بود این بود که بازار به هم ریخت و قیمت ها از قیمتی که مصوب شده بود سه- چهار برابر بیشتر شد.
یادم هست برای پودر هم این مشکل پیش آمد.
مسائل پودر هم حل شد و قبل از هدفمند کردن یارانه ها تعیین تکلیف شد.
آقای میرکاظمی! آیا حضورتان در وزارت بازرگانی اعلام نفوذ برای گرفتن مجوزهای خاص برای شما وجود داشت؟!
در قانون برنامه چهارم مجوز معنا نداشت، در این قانون برای صادرات و واردات احتیاج به مجوز نداشتیم و چیزی جز موانع تعرفهای نبود.
چیزی نبود که بگویید یکی باید برود مجوز بگیرد و در حقیقت مجوز معنایی نداشت سفارش میکرد و کالایش را وارد می کرد. این قانون بود و قانون صریح هم همین است. یعنی شما هم همین که بگویید محدودیت حجمی بگذارید می شود رانت، محدودیت شرکت خاص بگذارید می شود رانت یعنی نباید این را اجازه بدهیم. قبل از برنامه چهارم محدودیت بوده است حتی در برنامه پنجم هم الان محدودیتهایی داریم در بخش کشاورزی دولت میتواند محدودیت وضع کند و این امتیاز ویژه می شود یعنی در یک فصل مجوز میدهی و در یک فصل مجوز نمیدهی به معنای این است که عدهای میتوانند مجوز بگیرند و عدهای نمیتوانند.
همین رانت ایجاد میکند؟!
قطعا همین طور است. در تجارتی که رقابتی باشد و امتیاز ویژهای برای کسی نباشد هیچ مانعی نباید وجود داشته باشد فقط تعرفهای و استاندارد باید باشد.
چه توضیحی بوده که در برنامه پنجم این را پیشنهاد دادند؟
نگرانی در بخش کشاورزی وجود داشت که در کشاورزی محصول وارد نشود.
در دولت دهم برنامه پنجم تصویب شد و مجلس هشتم ؟
این کار درستی نبود و بنده در مجلس موافق این کار نبوده و نیستم که محدودیتی گذاشته شود. محدودیت باید برای استاندارد باشد و کیفیت کار و به شدت کنترل شود و قیمت هایی که گذاشته میشود تحت نظارت سازمانهای نظارتی قرار بگیرد تا در حق مردم اجحاف نشود و موضوع دیگر میزان تعرفه است بنابراین مانع دیگری نباید وجود داشته باشد یعنی اگر قرار شد که در ادارهای مجوز گرفته شود این خودش امتیاز است که در این صورت مجوز هم خرید و فروش میشود.
میزان صادرات را با چه وضعیتی تحویل گرفتید و با چه وضعیتی به نفر بعدی تحویل دادید؟
یکی از محورهای اصلی که من در برنامه مجلس هم اعلام کردم و در طول چهار سال استان به استان که می رفتم سعی می کردم انجام دهم این بود که موانع صادرات رفع کنیم در استانها با بخش های خصوصی و حوزه دولتی جلسه می گذاشتیم و در این راستا نیز پیشرفتهای خوبی صورت گرفت. میزان صادراتی که برنامه ریزی شد چندین برابرش انجام گرفت. در برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور حدود 72 میلیارد دلار مجموعه صادرات کشور شد که اگر تمام 16 سال قبل را جمع بزنید 72 میلیارد نمیشود. یعنی 16 سال پیش از دولت نهم. ممکن است دیگران بگویند میعانات بوده است. میعانات حدود 12-13 میلیارد بود اگر آن را هم کم کنیم باز هم عدد قابل توجهی به صادرات اختصاص یافته است و آن جهشها باعث شد که امروز ببینیم که نسبت صادرات و واردات ما عدد خوبی است یک مشکلی که وجود دارد این است که برخی فکر میکنند واردات اضافه خوب نیست. واردات اضافه نشان دهنده حجم اقتصادی کشور است. رشد تجارت معمولا یک ضریبی بیشتر از ضریب بیشتر از تولید است یعنی کشوری تولیدش افزایش پیدا کرد تجارت ش دو یا سه برابر ممکن است نسبت به تولید بیشتر شود و روابطش با جهان افزایش پیدا می کند.
یعنی رابطه مستقیم با هم دارند؟
بله کشوری پیدا نمیکنید که فقط صادرکننده باشد و وارد کننده نباشد! چین همه چیز میسازد ولی تقریبا معادل آن چیزی که صادر میکند یک مقدار کمتر واردات دارد آمریکا بیشتر از اینکه صادر کند وارد می کند یعنی اگر سابقه ی صادرات و واردات 150 کشور جهان را بررسی کنید می بینید نقاط صادرات و واردات با هم رشد می کند و همزمان حجم اقتصاد کشور بزرگ می شود پس اینکه واردات را باید کاهش دهیم و صادرات را افزایش، نگاه غلطی است اما نکته ای که قابل توجه است این است که باید به گونه ای حرکت کنیم و شرایط اقتصادی را به گونه ای رقم بزنیم که بر واردات مدیریت داشته باشیم یعنی به جای اینکه کالای مصرفی بیاوریم تاجر برود فناوری نوین بیاورد. خطوط تولید بیاورد و این به شرایط اقتصادی بر می گردد که آیا بانک ها حمایت میکنند آیا در کشور ثبات اقتصادی وجود دارد و آیا تورم کنترل شده است یا ارزش پول ملی را حفظ کردهایم و اینکه آیا شرایط برای سرمایه گذاری بلند مدت فراهم است؟ بنابراین آنچه که به عنوان تجارت مطرح می شود نمایی از وضعیت اقتصادی کشور خواهد بود. اگر شما دیدید کالای مصرفی وارد می شود بدانید شرایط خوب اقتصادی نداریم اگر دیدید کالاهای بلند مدت و سرمایه ای وارد کشور شد نشان دهنده ی مسیر خوب است. بنابراین اگر کشوری صادرات را افزایش دهد و واردات را کاهش دهد این نگاه، نگاه منطقی و اصولی نخواهد بود البته شصت و خورده ای از کالاهای ما کالاهای واسطه ای است.
بخش قابل توجهی از این کالاها به این دلیل است که برخی از خریداران کالاها اطلاع ندارند که این اجناس در داخل تولید می شود الان شما اطلاع دارید که بیش از دو میلیون و دویست قلم کالا کد ملی گرفته اند.
یک پایگاه اطلاعاتی برای این موضوع درست شده و برای اولین بار است که اگر کسی بخواهد خرید خارجی بکند اول می تواند به پایگاه ایران برود ببیند که تولید کننده این کالا کدام کشور است استانداردها و کد ملی ش چیست و شاید بتواند در داخل آن را خرید کند. تنوع کالایی در واردات بسیار فراوان است زیرا قلم هایی که کالای واسطه ای را تشکیل می دهند قلم های بسیار گسترده ای هستند و کالای مواد اولیه نیز به همین ترتیب درصد بالایی را تشکیل می دهند.
نکته دوم این است که باید توجه کرد نسبت صادرات به واردات باید بزرگتر از یک بشود این نگرانی مربوط به صورت و مخرج کسر است نه تنها مخرج کسر.
این مطالب مجموعه سیاستهای اقتصادی کشور است که تجلی ش را در حوزه تجارت میتوانیم ببینیم.
الان با چنین مدلی که شما تعریف میکنید اوضاع خوب است؟
در یک سال گذشته و طبق گزارشاتی که منتشر شده است یک مقدار واردات در حال افزایش است و در سه ماه اول سال نیز گزارشی که گرفته شد 35 درصد رشد در واردات کشور وجود داشته به خصوص در رابطه با کالاهای مصرفی مثل خودرو حدود2/7 برابر وارد شده که این خودش با اقتصاد مقاومتی زاویه دارد. اگر در صادرات بخش میعانات را حذف کنیم میتوانیم بگوییم که یک درصد در صادرات غیر نفتی کاهش صادر داشتهایم البته این گزارشات برای سه ماههی اول سال بوده و ممکن است تا آخر سال اصلاح شود ولی باید تلاشی بیشتری کرد تا موانع صادراتی را حذف کنیم و تلاش کنیم نسبت صادرات به واردات افزایش یافته و عدد به یک نزدیک تر شود.
درست است می گویند برای وزارت نفت باید دم خیلیها را دید؟
خدا را شکر ما این کار را انجام نداده ایم و بعد از اینکه رأی اعتماد گرفتیم دست جمعی به دولت رفتیم و دکتر گفت من از یک نفر خوشحال شدم و بعد اسم آورد و گفت ایشان پاک رأی آوردند و در این موضوع تأکید هم کردند. هر کسی از مجامع استانها میآمد نه اینکه درخواستی داشته باشد اما می گفت این بیست مورد را برای انجام دهی ما به شما رأی میدهیم. من میگفتم من قبول نمیکنم و یک دانه نیز امضا نکردم. نه اینکه درخواستهای شخصی باشد اما میگفتم این درخواستها باید برود وزارتخانه کارشناسی بشود و پس از بررسی برایش تصمیم بگیریم و نمی شود این گونه درباره ی آن نظر داد.
من می گفتم اصلا برای این کار نیامدهام و علاقهای هم ندارم که به وزارت خانه بیایم تا کار غیر کارشناسی انجام دهم بعضی ناراحت میشدند و اتفاقا رأی هم نمیدادند عدهای هم میگفتند فلانی گفته اگر دو معاونت را ما مشخص کنیم شما رأی میآورید من میگفتم من میروم وزارت خانه تا این موارد را جمع کنم نه اینکه تازه بخواهم به کسی امتیاز هم بدهم زیرا واقعا علاقه مند نبودم که روی این صندلی بنشینم.
این معاونان را بعضی از مجلسیها پیشنهاد میدادند؟
برخی از افراد شاخص مجلس نفر فرستاده بودند که شما دو معاونت را به ما بده تا ما به تو رأی بدهیم.
به عنوان کسی که هم برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس رفتهاید و هم رأی اعتماد دادهاید و فضای مجلس را می شناسید لابی های دولت در مجلس را چطور ارزیابی میکنید؟ لابی هایی که وجود دارد چقدر متناسب و مناسب می بینید و چه مقدارش را نامناسب؟
متاسفانه این لابی ها وجود دارد آن هم از نوع منفیش عدهای از نمایندگان هستند که کاری ندارند و به این موضوعات توجهی نمی کنند اگر ده بار هم با آنها تماس بگیرند و در خانهها و محافل با آنها قرار بگذارند این ها توجهی نکرده و نمی روند و تعدادشان کم نیست.ولی تعدادی هم هستند که به راحتی قرار میگذارند. نمی گویم مسائل شخصی شان را حل میکنند اما مثلا در شهرستانشان میخواهند مشکلاتی حل شود مینشینند و صحبت میکنند.
البته خوش بینانه اش!
بله حالا خوش بینانه اش! اما بعضی هستند که الله اعلم. کسی نمی تواند ببیند و اینها متاسفانه وجود دارند و امیدواریم ما هیچ وقت از آن دسته نشویم که دائم لابی میکنیم و جلسه میگذاریم به همین دلیل هم هست که به راحتی میتوانیم نظرات کارشناسی بدهیم و انتقاد کنیم. هرچند تهدید هم میکنند اما ما وظیفه ی خودمان می دانیم که نظراتمان را خیلی صریح بگوییم.
یک جایی خواندم زمانی که در وزارت بازرگانی بودید در مجلس هفتم می خواستند استیضاح بکنند معاون پارلمانی شما کلی رایزنی کرده است. درست است؟
نه این گونه نبوده است. متاسفانه یکی از نمایندگان که معروف به نانوادار است خیلی فشار میآوردند که تعزیرات آرد را تعطیل کنید من هم زیر بار نمی رفتم زیرا تعزیرات در تشخیص مصلحت نظام است. تعزیرات آرد و نان مسؤولیتش با استاندار در تهران در یک صورت جلسه به وزارت بازرگانی داده بودند و ما این را به استان تهران برگرداندیم. و صورت جلسه کردیم که کل اموال و دارایی ها و تعزیرات را به استاندار وقت تهران برگردانیم. ایشان اصرار داشت که تعزیرات را تعطیل کنید من مطرح کردم که چهار هزار میلیارد تومان یارانه نان است و این صلاح نیست که ما امروز کنترل را از این مبلغ برداریم زیرا این تعزیرات هم نقطه ضعف دارد و هم نقطه قوت. و این موضوع را باید خود تشخیص مصلحت درباره ش جلسه ای بگذارد و ابلاغ کند. دولت بیاید و تصویب کند. ایشان پیگیری کرد و گفت اگر شما تعزیرات را بر ندارید من فلان کار را می کنم من گفتم هر کار که می خواهی بکن. الان هم در مجلس است.
الان هم در مجلس است؟
بله در مجلس است. وی نامه برداشته بود و مطالبی را مطرح کرده بود چند نفر نیز امضا کرده بودند آقایان گفتند بیایید جلسه بگذاریم من گفتم به جلسه نیاز ندارم گفتند چرا؟ گفتم من موارد را برای مردم میگویم و میروم رأی اعتماد هم نمیخواهم یکی از آقایان که از نواب مجلس بودند گفتند چه میخواهی بگویی؟ گفتم فلان موارد را میگویم گفت واقعا؟ جواب دادم: شک نکن! من اینها را میگویم یک موردش هم گندمی است که اجازه خرید ندادند و باعث شد با بحران رو به رو شویم. وی گفت صلاح نیست. گفتم من خیلی دنبال رأی اعتماد نیستم.
مجلس اجازه خرید گندم را ندادند؟
بله!
واقعا میشه آقای دکتر؟
میرکاظمی: متاسفانه شد و همینهایی هم که زیر این نامه را امضا کردند کسانی بودند که بحث گندم را ایجاد کردند.70 درصد کشت کشور دیمی است. وقتی بارندگی نمیشود چه باید کرد؟ الان هم این دولت کشت را در اختیار داشته الان هم شش میلیون تن گندم وارد کرده است چون بارندگی نشده است. کشاورز زمین و آبش محدود است اگر گندم بکارد جو باید وارد کند اگر جو بکارد باید گندم وارد کند. اگر بارندگی باشد هر دو راندمانش در کشت بالا میرود و میشود زمینهای دور افتاده را نیز کشت کرد اما با این مسائل نمیتوان با لج بازی برخورد کرد. در هر صورت من به جلسه نرفتم و گفتم علاقهمند نیستم و زیر بار حرف زور هم نمیروم. چون بحث حرف تعزیرات آرد و گندم بوده است که در اختیار وزیر نیست. آنها میگفتند و اضافه میکردند و خودشان هم موضوع را جمع کردند. کار سیاسی بود و فردی جلو افتاده بود و این کار را انجام میداد و عدهای هم دنبالش حرکت میکردند بعد خودشان هم موضوع را جمع کردند و من هم هیچ جلسهای نرفتم.
گفته می ود در زمان مدیریت شما در وزرات نفت در کمتر از یک سال بیش از 250 مدیر ارشد را تغییر داده اید درست است؟
مدیران نفت تعداد زیادی از کسانی بودند که سن بالایی داشتند و در سن بازنشستگی بودند و عده ای هم پرونده داشتند و بعضی ها را استعلام کردیم و من از نیروهای جوان تحصیل کرده استفاده کردم معاونان من از خود بدنه ی نفت بودند که من آن ها را اصلا نمی شناختم رزومه ی شان را گرفتم و مطالعه کردم و با 20-30 نفر شخصا مصاحبه کردم و اجازه ندادم کسی در این کار ورود پیدا کند. و نظر بدهد.
شما گفتید خیلی ها در سن بازنشستگی بودند الان هم خیلی ازمدیران ارشد در سن بازنشستگی قرار دارند و می گویند که این افراد تجربه ی زیادی دارند و ممکن است نبودشان باعث ایجاد خلأ در مدیریت کل مجموعه کلان شود. شما از این جهت نگرانی نداشتید؟
من دیدم بعضی از افراد بیشتر گرایش سیاسی دارند تا گرایش کارشناسی بعضی هم از لحاظ کارایی افراد ضعیفی بودند ولی تعداد تغییراتشان به مراتب کمتر از الان بود.
آیا یک سال برای این ارزیابی ها کافی بود؟
بله هم سابقه ی آن ها در نفت موجود بود هم این نیروهای جوان از بدنه ی خود نفت بودند و از بیرون بودند در ضمن تعداد مدیرانی که من به صورت مستقیم تغییر دادم 30 نفر هم می شدند. بقیه را مدیران خودشان تصمیم می گرفتند که عوض کنند.
اینکه می گویند به آقای میرکاظمی دستور داده شده بوده که مدیران را عوض کند درست نبوده است؟
من معاونان را از نظر اخلاقی با آقای دکتر چک می کردم و اگر وی نمی پذیرفت معاون دیگری را معرفی می کردم یکی از دلایلی هم که دو- سه هفته مسؤولیت را نپذیرفتم درباره همین مسائل بود زیرا اعتقاد داشتم اختیار وزیر باید به گونه ای باشد که وی بتواند پاسخگو باشد.
یک بار اوایل استعفا دادید؟
بحثی بود که از معاونین را به من پیشنهاد داده بودند و من قبول نکردم.
آیا در پایان حرف شما عملی شد؟
میرکاظمی: تقریبا به یک شکلی.
دستور توقف سوآپ حاشیه ی خزر در زمان وزارت نفت شما صادر شد علت این دستور چه بود که ظاهرا 10 سال ادامه داشت؟
نخیر. سوآپ این است که شما در شمال کشور نفت در نکا از شرکت خارجی تحویل بگیرید و معادل آن را در خارک تحویل بدهید. در حقیقت شما از محصول خود استفاده نمی کنید آن جا می گیرید و به پالایشگاه کشور می دهید و در جنوب تحویل میدهید مثلا 100 هزار بشکه نفت را شما در نکا تحویل می گیرید 100 هزار بشکه نفت را در خارک تحویل می دهید. اگر 100 هزار تا تحویل ندادید و 100 هزارتا را گرفتید باید پولش را به آن بدهید. همین اتفاق میافتاد. من از کجا به این نقطه رسیدم؟ ما جلساتی گذاشتیم برای افزایش تولید. زمانی که من وارد وزارت نفت شده بودم ابلاغی از شرکت ملی نفت شده بود که 300 هزار بشکه کاهش تخصیصی است.
وقتی من جلسه گذاشتم گفتم ما نمیتوانیم بفروشیم چون تحریمات داشت جدی میشد هم برای نفت و هم برای بنزین. بررسی کردیم دیدیم عملیاتی دارد به نام سوآپ دارد اتفاق میافتد که عملا خرید قطعی نفت است یعنی در نکا تحویل گرفته میشود ولی در خارک تحویل داده نمیشود
چرا؟
خب همین چرا وجود داشت که چرا این اتفاق دارد میافتد، علت را این میگفتند که ما به نمایندگی از سوآپ کننده در خارک خودمان میفروشیم.بعد چون نمیتوانستند بفروشند این عقبگرد میزد تولید خودمان را پایین برده بود. روزی 100هزار بشکه نفت اروپاییان را میخریدیم و 100 هزار بشکه تولید خودمان را پایین آورده بودیم چون نمیتوانستیم نفت خودمان را بفروشیم.
یعنی 100 هزار تا 80 دلار زیان میکردیم برای 100 هزار تا 20 سنت.
این سوآپ نمیشود که؟
بله این سوآپ نمیشود حتی یک سند هم وجود ندارد که کسی که سوآپ میکند در خارک تحویل گرفته باشد.
سودش در این میان به جیب چه کسی میرفت؟
یک عده بودند که این بیست سنت را میدادند در صورتی که گزارشی که ما از منطقه داشتیم این بود که حدود 3 تا 5 دلار هزینه سوآپ بود یعنی اگر کسی میخواست نفت را از ایران ببرد هزینه به ایران نمیداد.
مجری: ما به التفاوت در داخل وزارت نفت می رفت؟
حالا دستگاه نظارتی باید اینها را بررسی کند. اتفاقا این دستگاه نظارتی است که باید در این مورد واقعا کار کند.
کار کردند؟
می گویند داریم کار میکنیم و اگر انجام ندهند ما خودمان در مجلس تفحص کامل از پرونده سوآپ انجام می دهیم. هر روز هم کسانی که در روزنامه ها ذی النفع هستند خرجی میکنند و سعی می کنند این موضوع را برگردانند. در صورتی که آقای مهندس قاسمی بیان داشت که حق با شما است و این سوآپ نیست. و سوآپ نبوده که انجام می شده. خود آقای زنگنه هم بررسی کرد و گفت این سوآپ نبوده،سوآپ معنا دارد. متاسفانه چند سالی بوده که انجام می شده، یک زمانی که می توانستند بفروشند مشکلی نداشته است می گفتند ما می خواهیم کسی وارد بازار ما نشود ولی زمانی که ما نتوانیم بفروشیم که نباید تولیدات خودمان را پایین بیاوریم و بعد نفت اروپایی وارد کشور کنیم. ما در یک سال یک میلیارد دلار زیان کردیم آیا این به ضرر کشور نیست؟
فقط در یک سال؟
بله در یک سال.میلیون و نهصد و هفتاد هزار بشکه متوسط عملکرد تولید سال 89 کشور شد. این که بعضی ها می گویند ما می خواهیم به تولید سال 84 برگردیم یک مقدار کارهای سیاسی است. عملکرد وزارت نفت با اینکه در شرایط تحریم هم بودیم و فشار هم بالا بود روزانه سه میلیون و هفتصدهزار بشکه روزانه تولید کشور بود که نشان دهنده ی ظرفیت عملی بالای چهار میلیون در سال 89-90 و ظرفیت واقعی کشور است. ما باید با اعداد و رقم صحبت کنیم.
شما گفتید منطقه پارس جنوبی جایی است که همه پیشرفتها با دو رقم اعشار را ثبت می کند ؟
بله، مرکز کنترل پروژه است یعنی کسی بخواهد وارد منطقه شود به جای اینکه برود گزارش غلط به مسؤول بدهند به اتاق کنترل می رود و میگوید من گزارشات تا شهریور را می خواهم بیاورید همین که الان در مجلس در اختیار داریم. تا شهریور تک تک فازها با دو رقم اعشار پیشرفتش گفته می شود که چقدر بوده و امروز چقدر است؟ متوسط ماهانه پیشرفتت چه قدر است؟ همه اینها رقمش ثبت شده است.
در وزارت نفت در زمان شما افرادی متهم مثل میلیاردی معروف مطرح شدند. درست است؟
نه اتفاقا من خودم در مجلس تحقیق و تفحص درباره این موضوع را فردی شروع کردم. اطلاعاتی رسید که فردی آمده. در مجلس که من بودم اطلاعات به مجلس رسید و تحقیق و تفحص به نام خود من است. یعنی کسی نبود که درباره آقای بابک زنجانی تحقیق و تفحص داشته باشد.
با توجه به اطلاعاتی که دارید این اتفاق چگونه صورت گرفت؟ و فعالیت چنین افرادی را خدمت می دانید یا خیانت؟ چون بعضی می گویند در زمان تحریمها آن ها را دور زده و به ما کمک کرده است.
زمانی که گزارشات به ما رسید ما به وزارت نفت اعلام کردیم که فردی آمده نفت و میعانات و فراورده ها را می برد و سابقه نشان می دهد علاقه مند به بازگشت پولش نیست. البته مهندس قاسمی خیلی زود عکس العمل نشان داد و به وزارت اطلاعات و جاهای دیگر نامه زد تا پیگیری شود. اما متأسفانه در زیرمجموعهها تبانی ممکن است اتفاق بیفتد و این این اتفاقات زیاد دور از انتظار نیست اخباری به ما می رسید که این شخص محموله ها در کشور دیگر پایین می فروشد. کسی که به قیمت خلیج فارس خریده نمی تواند با قیمت پایین بفروشد مگر آنکه در ذهنش قصد برگرداندن پول را نداشته باشد.علائم زیادی نشان می داد که نگرانی از بابت برگشت پول وجود دارد. من تحقیق و تفحص را تنظیم کردم و آقایان را از وزارت اطلاعات سازمان باررسی کل کشور و دیوان محاسبات صدا کردیم که بهتر است نظارت کنید آن ها گفتند شاکی ندارد. ما گفتیم اگر شاکی ندارد تحقیقات را در مجلس شروع می کنیم تا شاکی هم پیدا کند و شما جلویش را بگیرید. این به سالهایی که اوایلی که برمیگردد که این فرد وارد دستگاه نفت شده بود یعنی سال های 90-91. بعد از آن شروع به وارسی کردیم و در کمیسیون انرژی جلسه ای گذاشتیم و همه را صدا زدیم شنیدیم که تأمین اجتماعی قرار است به او 60 تا سهام بدهد. بانک مسکن اعلام کرده بود چهار و نیم میلیون یورو پول آمده است. جلسه گذاشتیم و صدایشان کردیم که اگر این سوئیفت بانکی از FIAB است باید تجدید نظر کنید چون بسیاری از این ها جعلی است. نمایندگان بانک مسکن گفتند نه این پول در حساب آمده است. ما گفتیم گزارشات ما حاکی از این مسائل است که یک بانک ده میلیون دلاری در مالزی است که نمی تواند 8/2میلیارد دلار پول را نگه داری بکند آن ها رفتند و دو هفته بعد نامه زدند و گفتند بله پولی وجود ندارد پس از آن ما اعلام کردیم که اجازه ندارید شرکتی را به این فرد واگذار کنید زیرا 120 شرکت هم لیست کرده بودند بدهند به تامین اجتماعی و از تامین اجتماعی برود به نام ایشان و از آن طرف هم پول نفت را نداده بود. در نهایت این تحقیق و تفحص مطرح شد و ما تلاش می کردیم که این پول برگردد. چهار پنج ماهی بود که ما در مجلس تحقیق و تفحص می کردیم اما در بیرون اخبارش نبود. تحقیق و تفحص کننده فقط من بودم و فرد دیگری وجود داشت. زیرا نزدیک انتخابات بود و خیلی هم درست نبود که مطرح شود. ما تلاش می کردیم پیگیری کنیم که مطمئن شویم پول بر می گردد و گزارشاتی که ما به رئیس قوه قضاییه و دادستان کل کشور دادیم در همین گزارشاتی بود که گفته شد ایشان پولی ندارد.و این پولی که در اختیارش است اگر هرچه زودتر نسبت به آن اقدام نشود شاید امکان وصولش نباشد و بانک ها هم اعتبار 8/2میلیارد دلاری ندارند. بخشی از محموله هم نفروخته بود آن هم فشار آوردیم و خود این موضوع هم چند ماه طول کشید تا نماینده از دستگاه نظارتی بفرستند تا برود محموله ها را در کشور هدف شناسایی بکند و به وزارت نفت برگرداند و این ها کارهایی بود که در مجلس تا جایی که توانستیم انجام دادیم تا بتوانیم پول را برگردانیم.
پس قطعا خدمتی نبوده است؟
حالا دیگه شرایط تحریم است و وقتی که سلیقه های مدیریتی در زیرمجموعه ها و تبانی ها وجود دارد و نظارت قوی وجود نداشته باشد این اتفاقات خواهد افتاد.
این جدال اخیر سیاسی و بحث تولید بنزین در داخل و آلاینده بودن و نبودن آن چه بوده و به نظر شما استاندارد بودن بنزین تولید داخل چیست؟! اینکه می گویید بنزین استاندارد بوده چه مستنداتی دارید و اینکه مخالفان می گویند استاندارد نیست به نظر شما چه استناداتی دارند؟
در شروع کار در وزارت نفت، دغدغه تمام نمایندگان آن مجلس آن دوره، این بود که بعد از گرفتن رأی اعتماد با تحریم بنزین چه میکنید چون فروشندگان بنزین نمیفروختند. در کل تعدادی بنزین نمیفروختند و تعدادی گفته بودند ما بنزین نمیفروشیم. یعنی بعضی از فروش را قطع کرده بودند و بعضی گفته بودند ما دیگر نمیتوانیم به شما بنزین بفروشیم یعنی وقتی بنده به بینالملل رفتم گفتند بعضی به ما بنزین می دهند و بعضی نمی دهند این در شرایطی بود که ما تولیدمان 44 میلیون لیتر در روز بود و 22 میلیون لیتر وارد می شد یعنی جمع مصرف 66 میلیون لیتر در سال 88 بود در شروع دوره اصلاحات ما واردات بنزین نداشتیم موقعی که تحویل دولت نهم دادند 25 میلیون لیتر در روز واردات بنزین ما بود این عدد، عدد تکان دهندهای است این ادامه پیدا کرد در ابتدای دولت دهم که تحریم بنزین جدی شد از این 66 تا، 22 تا قطع میشد چطور میتوانستیم کشور را اداره کنیم. این 44 تا نیز به صورت مستقیم قابل مصرف نبودند و باید به آنها 22 را می زدند تا اکتانش قابل مصرف شوند.
در دولت کارگزاران و سازندگی هم ما واردات بنزین نداشتیم؟!
نه آنجا خیلی کم بود و تقریبا می توانیم بگوییم اصلش از اصلاحات شروع شد. و واردات گازوئیل هم صفر بود و به پنج میلیون لیتر رسید و تحویل دولت نهم شد 30 میلیون لیتر واردات بنزین و گازوئیل بود. تمام این موارد عدد و رقم دارد و عدد و رقم آن هم موجود است. اوباما و وزیر خارجه آن بیان داشتند که ما با بنزین ایران را پای میز مذاکره خواهیم کشاند برای همین واقعا دغدغهی نمایندگان هم همین بود و من نیز روی این موضوع فکر کرده بودم، من از ذخایر گزارش گرفتم ذخایر نیز کاهش پیدا کرده بود. ما معمولا در کشور ذخایری باید به میزانی داشته باشیم آمدند اعلام کردم هر کس به ما بنزین ندهد ما هم به آن ها نفت خام نمی دهیم. شرکت ها شروع کردند به فروختن و من به بین الملل اعلام کردم تا جایی که می توانید بخرید و ذخیره را بالا ببرید. چون ما باید برنامه ای را اجرا می کردیم و باید فرصت می داشتیم. ذخایر اجازه می داد تا ما این برنامه ها را اجرایی کنیم. ذخایر را تا حدی توانستیم بالا ببریم و این گام بزرگی بود که انجام شد و پس از آن ستادی تشکیل دادیم تا برای سوخت چند کار موازی انجام دهد یکی درباره CNG بود که سوخت پاک است و می تواند جایگزین نفت شود. تا قبل از دولت نهم کمتر از صد جایگاه CNG داشتیم در دولت اسبق برای جایگاه CNG اقداماتی انجام شد ولی در دولت نهم و نهم این اقدام جدی شد و در دولت دهم CNG به بیش از 2200 واحد رسید یعنی الان ما نزدیک به 20 میلیون لیتر معادل بنزین را گاز مصرفی داریم و این هم سالم است و اگر این نبود ما باید بخشی از بنزین را باید وارد می کردیم. بنابراین ستادی برای این کار تشکیل شد و با جمعی از آقایان جلسه میگذاشتیم و پشیبانی می کردیم آقای مهندس قاسمی هم ادامه داد و الان نمی دانم ادامه پیدا کرده است یا نه ولی جایگزین خوبی برای بنزین بود.
نکته ی دوم بحث تشکیل تیم پتروشیمیها بود چون پتروشیمی فعالیت پالایشگاهی دارند می شود در آن بنزین را تولید کرد در این رابطه یک تیم ضربتی تشکیل شد و دو ماه طول کشید تا بچه های جوان و با انگیزه نفت تغییراتی را در خصوص پتروشیمیها انجام دهند. بچه ها عاشقانه شبانه روز کار کردند و در نهایت موفق شدیم اولین نمونه بنزین را تولید کنیم و به استاندارد خود و جاهای دیگر دادیم تا تأیید کنند و گفتیم اگر تهدید جدی شد ما باید بتوانیم آن را راه اندازی کنیم.
کار سوم هم که انجام شد بهسازی پالایشگاه ها بود که کار سنگینی بود تا هم افزایش کیفیت و هم افزایش کمیت در پالایشگاه ها داشته باشیم. پالایشگاه امام خمینی 16 میلیون لیتر بنزین یورو 4 می دهد از این نوع اقدامات بود بعضی جاها بهسازی پالایشگاه ها تمام شده و بعضی در حال انجام است. در این رابطه ما عقب ماندگی هایی داشتیم که باید جبران می شد و آن نیاز به کار اساسی داشت. به نظر می آمد که باید کار به طوری ادامه پیدا کند که ما از واردات بنزین بی نیاز شویم. این اقدام هم خیلی خوب انجام شد و مهندس قاسمی هم کارها را ادامه دادند و ما امیدواریم امروز هم همان روال ادامه پیدا کند. البته گزارشاتی که ما داریم مبنی بر این است که پولها به سمت هدفمند کردن می رود و پول کمی را به پخش می زنیم. پروژههای ستاره خلیج فارس یک سال گذشته منابعی به آن تعلق نگرفته و این ها نگران کننده است.که نکند دو سال دیگر با این افزایش مصرفی که داریم بنزین پاشنه آشیل ما بشود و آمریکا دوباره بخواهد ما را به این وسیله ما را پای میز مذاکره بکشاند آن زمان دیگر پتروشیمی جوابگو نخواهد بود یعنی اگر بین مصرف و تولید اختلاف بیفتند و پالایشگاه ها همزمان نتوانند محصول برسانند این موضوع باعث نگرانی خواهد شد. دولت باید به وزارت نفت کمک کند تا بتواند پالایشگاه ها را هم ارتقا کیفیت و هم ارتقا کمیت دهد زیرا مشخص است که قیمت ها که الان گذاشته می شود دیگر بازدارنده نیست. ترافیکی که در جاده ها و شهرها داریم گویای همین مطلب است. در مورد پتروشیمی کار به جایی رسیده که بنزین وارداتی از 22 لیتر به 15 و بعد به پنج تا و نهایتا به صفر رسید یعنی هیچ شرکتی دیگر به ما بنزین نمی فروخت حتی کشورهای دوست مثل ونزوئلا، ترکیه و چین. آنها نمی گفتند ما به شما بنزین نمی دهیم ما اگر به شما بنزین بدهیم آمریکا گفته نمی گذاریم بنزینتان را بخرند. اگر کشتی هم به ایران می آمد کشتی را توقیف می کردند که بنزین برای کشور ایران نیاورد.
ورودی ما کاملا صفر شده بود و ما اعلام کردیم به پتروشیمی ها که تولید را شروع کنند. رسانه های بیرونی و داخلی گفتند ایران گفته در پتروشیمی ها تولید را شروع کردیم این اصلا امکان ندارد. هم زمان در خارج از کشور، در داخل کشور هم این مطالب را می گفتند. این مطالب را همین روزنامه های زنجیره ای که ما سابقه ش را در ایران زیاد داریم مطرح می کردند. یک مدت گذشت در جایگاه ها صفی تشکیل نشد و شاهد بودند که بنزین دارد توزیع می شود پس از آن گفتند که در پتروشیمی می توان تولید کرد ولی ایران توانش را ندارد و بلوف زده است دوباره مدتی گذشت و دیدند که ایران واردات بنزین ندارد اما کشور آرام است و بنزین وجود دارد گفتند معلوم نیست این بنزین چه کیفیتی دارد و بحث کیفیت از رسانه های بیگانه شروع شد و با موج همراهی داخلی سیاسی دائما مطرح کردند که بنزین کیفیت ندارد البته جواب شان هم داده شد.
حالا آنچه که اتفاق افتاده گزارشاتش در وزارت نفت آمده و اسنادش در کمیسیون انرژی هم داریم. ما در سازمان نفت شش میلیون لیتر از پتروشیمی تحویل گرفتیم. هفتاد میلیون لیتر هم مصرف داشتیم بنابراین 64 میلیون لیتر تولید داخل بوده است. سه - سه ونیم میلیون لیتر هم وارد می کردیم آن چیزی که وارد شد کیفیتش بسیار پایین بود و این اسنادی است که خود شرکت پخش به ما داده است و ما هم این ها را به سایت ها دادیم تا منتشر کردیم حتی گاهی تأیید مبدا دارد بعضی از آن ها ترکیباتی بسیار مضر است. یعنی چهل سال پیش هم اجازه توزیع آن را نمی دادند متاسفانه به آقایان بین الملل می گوییم جواب می دهند چون یوروی چهار نتوانستیم بخریم از دلال ها خریدیم حالا من وارد آن نمی شوم زیرا قرار شده یوروی چهار بیاورند و هم مجلس نظارت می کند و هم دستگاه نظارتی که اگر بنزین غیر از یورو چهار بیاورد عودت داده خواهد شد و شرکتی که وارد کننده است توقیف و جریمه می شود.
صدها نامه از آن زمان تا الان وجود داشته حتی در همین دولت که تأیید کرده خروجی پتروشیمی ها بنزین خروجی استاندارد است. استاندارد مثلا یورو دو یورو سه، اگر قرار است استاندارد را یورو 4 بکنید غیر از آن 61 لیتر، 17 تا یورو چهار است و بقیه یورو دواست یعنی تولید بنزین کشور به جز 17 میلیون لیتر که یورو چهار است بقیه یورو دو است. بنزین پتروشیمی ها بین یورو 2 و یورو 4 است. بعضی شاخص ها یورو 4 و بعضی یوروها 2 است. این دلیل نبود که یک حاشیه ی بزرگ برای دولت درست کنیم که مثلا بگویند همسر ایشان وارد کننده بوده یا کس دیگری بگوید هوا پاک است. گزارشی که این روزها هواشناسی داده اعلام داشته شش روز هوای پاک امسال داشته ایم زمستان هم نزدیک است اگر زمستان آلودگی هوا اتفاق بیفتند محیط زیست و وزارت نفت چه دلیلی برای آلوده بودن هوا خواهد داشت؟ فقط بنزین نیست که علت اصلی پاک بودن هوا است بنزین، یکی از عوامل است.
از خود محیط زیست و وزارت بهداشت چیزی ارائه نشده است؟
نه هیچ ارائه کتبی نشده است. تا امروز هم نه به کمیسیون بهداشت و درمان و نه به ما چیزی ارائه نشده و فقط می گویند سمی است اینکه می گویم با عدد و رقم و کارشناسی گزارشات را بیاورید به همین دلایل است. ما سؤال می کردیم در دوران اصلاحات با بنزن چهار و نیم درصدی مجاز بوده توزیع شود شما گزارشات هوای آن زمان را هم بیاورید ببینید چه هم بستگی بین بنزن بنزین و هوای پاک تهران وجود داشته؟ می گفتند این گزارشات وجود ندارد این اسناد ارائه شود.
طرح پتروشیمی درازمدت نبوده. بله دراز مدت نبوده اما اگر بخواهیم کار جهادی را تخریب کنیم برای واردات 10 میلیون واردات بنزین خیلی هم شائبه رویش وجود دارد این کار خوبی نیست. و با این کار جلوی جوانی را که در نفت خلاقیت ارائه می دهد می گیریم.
بنزینی که وارد می کنند کیفیتش چگونه است؟
گزارشی که در سه ماه آخر و اول سال رسیده نشان دهنده این است که کیفیتش بسیار پایین بوده است.
یعنی یورو چهار به ما نمی دهند؟
یورو چهار که به هیچ وجه نبوده، یورو دو هم نبوده است.
یعنی یورو4 تولید خودمان است؟
میرکاظمی: علت این است که در دوران دولت اسبق فرصت سوزی شده بود درباره پالایشگاه، در دولت دهم هم کاری جدی انجام شد و این بنزین نتیجه کار دولت دهم است و بخشی هم دولت نهم که پالایشگاه ها به سرعت به سمت بازسازی کرد پیش رفت و ارتقا کیفیت صورت گرفت و بنزین را به سمت یورو چهار بردند این چیزی که الان دارد توزیع می شود بنزینی است که از این بازسازی ها به دست آمده یعنی از پالایشگاه امام خمینی شاه زند است چون نمی خواستند این را بگویند گفتند وارد کرده اید. نمی خواهند بگویند آن دولت زحمت کشیده خدا پدرش را بیامرزد. جوانان زحمت کشیده است. این نیست که فقط وزیر کار کند، کارشناسان و مدیران هم زحمت می کشند. زحمت کشیدند و یورو چهار تولید کردند و امروز دارند توزیع می کنند.
شما هم در وزارت نفت بوده اید و هم در کمیسیون انرژی هستید و به منصفانه قضاوت کردن معروف هستید. مدیریت فعلی وزارت نفت را چطور ارزیابی می کنید؟
باید زمان بگذرد اما آنچه که مسلم است این است که ما به آن ها هم گفتیم که به بیرون توجه نکنند فکر نکنید که دولت عوض شده همه ی فضا عوض شده است آقای وزیر که به کمیسیون آمدند می گفتند دولت قبل رفت آٔقای روحانی آمد و همه دنیا به سمت ما می آید من به ایشان گفتم سناریوی تحریم ربطی به دولت احمدی نژاد و روحانی و دیگران ندارد. آن ها با اصل نظام مشکل دارند. اداره اطلاعات انرژی آمریکا مکلف شده هر سه ماه یک گزارشی از منابع ارزی در کل جهان و تقاضا درکل جهان می گیرد این دو را می سنجد و میزان تحریم ها را به گونهای تعیین می کند که قیمت نفت ما تغییر نکند این گزارش را به اوباما و کنگره می دهد و ربطی به ژنو و مذاکره ندارد مسیر خودش را طی می کند. اینکه دولت عوض شده و ما می توانیم چهار میلیون بشکه بفروشیم این طور نیست.در بخش سرمایه گذاری هم به همین ترتیب است و باید به منابع داخلی اعتماد و بانکی اتکا کنیم. باید دولت کمک کند و منابع ارضی در خدمت نفت قرار گیرد باید تمام فازهای پارس جنوبی را بدون وقفه و جهادی جلو ببریم. چیزی به نام محدودیت منابع نباید داشته باشیم صندوق توسعه ی ملی هم باید کمک کند.
به لحاظ گرایش سیاسی عضو جبهه پایداری هستید؟
نه من عضو گروهی نیستم برای اینکه راحت بتوانم صحبت کنم اما دوستان را می شناسم و تأیید شان می کنم.
پس جزء اعضای رسمی نیستید؟
من چون در انتخابات هم متحد وهم پایداری اسمم را داده بودند و من به هر دو گروه ارادت داشتم و تأییدشان می کنم.
شما درزمان وزارت نفت به مسئولان عالی رتبه گزارشی دادید که به مذاق آن دولت هم سازگار نیفتاد ؟
در آمد اصلی نفت است من بر اساس تولیدات نفتی، میزان سرمایهگذاریهایی که میشد و افتهای سالانهای که داشتیم یک تحلیل جامعی از وضعیت هزینه کشور تهیه کردم خیلی هم برای آن وقت گذاشتم گزارشی را ارائه دادم و نگرانیام برای سالهای بعد از 88 بود و اوایل سال 89 بود که آن را ارائه دادم.
در خود دولت ارائه دادید؟
بله، متأسفانه برخی از وزرا توجهی نکردند به آقای رئیس جمهور هم گزارش دادم ولی ایشان معتقد بود که شما دارید کمی با بدبینی میبینید و میگفت شرایط اینقدر بد نیست. من میگفتم زاویهای داریم میگیریم و رشد هزینهها و شتابی که دارد میگیرد بیش از درآمدهاست. چون درآمد اصلی نفت است و من درآمد نفت را میدانم توسعه میدانها و اینکه چه زمانی میتوانیم به پنج میلیون بشکه برسیم و چه قدر پول میخواهد و آیا این پول در اختیار وزارت نفت قرار میگیرد و تحلیل بسیار جامعی بود و تقریبا ده سال را شبیهسازی کردیم که درآمد و هزینه کشور بر اساس سرمایه در نفت چه اتفاقی برایش میافتد. من خدمت مقام معظم رهبری هم این گزارش را دادم و آقا هم فرمودند که مهم است که با مجلس گزارش را درمیان بگذارید و این گزارش هم در صحن غیرعلنی مجلس ارائه دادم که بعضی توجه کردند و بعضی توجه نکردند و برخی از حوادث هم اتفاق افتاد و برخی تحریم هم تثبیت کرد.
جدیدا هم یک گزارش نوشتهاید؟
بله، گزارشی هست چون این نگرانی هست ما سال گذشته جاری کشور به 119 هزار میلیارد تومان رسید این در حالی بود که در سال 86، 40 هزار میلیارد تومان بوده است و سال 91، 89 هزار میلیارد تومان بوده است. پس رشد آن سی و پنج درصد بوده است این 35 درصد برای کشوری است که مشکل بودجه و تحریم ندارد و دنبال اقتصاد مقاومتی هم نیست جاری هزینه میکند ولی برای کشور ما با چنین مشکلاتی این 35 درصد میشود 119 هزار میلیارد شده است امسال فکر می کنید جاری کشور چه قدر بشود حتی اگر رشد 15 تا 20 درصدی هم داشته باشید بیش از 140 هزار میلیارد خواهد شد اگر یک میلیون و چهارصد هزار بشکه نفت صادر کنیم و تمام پولش هم برگردد و ریال شود و برود خزانه،30 هزارتا بیشتر نمیتواند به ما پول دهد مالیات سال گذشته یک هزار میلیارد تومن جذب شده این گزارشی است که در مجلس بوده و هنوز منتشر نشده این 41 هزار تا بوده 20 درصد هم رویش برود میشود 50 هزارتا، با 75 هزارتا میشود 125 هزار تا. تا 140 هزارتا نمیشود اگر بخواهد مانند سال قبل شود که امکان ندارد این پول از کجا میخواهد بیاورد فروش دارایی در بورس هم که این قدر کشش ندارد عمرانی هم 105 روزه دیدم عدد کمی برای عمرانی پرداخت شده است اینها نگران کننده است این عمرانی میتواند در رکود محرک تقاضا باشد پایان سال هم اگر آن 31 میلیارد دلار هم برداشت از صندوق ذخیره انجام نشود شاید نمیتوانستند حقوق هم بدهند، این گزارشی که من خدمت برخی مسئولین دادم اگر این روند را شما تا پایان این دوره شبیهسازی کنید جاری چه قدر میشود؟ فرض کنیم تحریم در همین حد باقی بماند چون میگوییم که اگر تغییرات اساسی هم در ایران انجام بدهند ده سال طول میکشد تا تحریمها را بردارند پس ما خیلی خوشبینانه نباید کشورداری کنیم چون مردم آسیب میبینند باید واقع بینانه حرکت کنیم خب این میزان درآمدی نفتی ما و مالیاتی ما معلوم است رشد هزینههایمان هم معلوم است از کجا میخواهیم تأمین بکنیم آیا جای دیگر منبع هست؟ بله منبع هست منبع یارانهها آنجا بیش از 100، 110 میلیارد دلار میزان یارانههایی است که الان در کشور دارد توزیع میشود. یارانه انرژی یعنی نفت و گاز. خب جرأت این هست که بخشی از این آزاد بشود بیاید برای هزینههای اداری کشور؟ به نظرم نیست شاید هم شرایطش مهیا نشده است. اینها بحثهای اساسی است و مجلس و دولت باید فکر اساسی بکنند، تذکر میدهیم، پیشنهاد میدهیم دعوا میکنیم بالاخره باید کسی توجه کند.وقتی شما رسیدید به این نقطه که پول کسری دارد یا باید استفراض بکنید یا از صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی بردارید. و این پایه پویی را به همراه دارد و این یعنی برداشت از جیب فقرا.