به گزارش مشرق، نادره شاملو که 33 سال در بانک جهانی شاغل بوده و در این مدت پستهای کارشناسی، مدیریت و مشاوره ای مهمی داشته و چندین کتاب در موارد مختلف توسعه نوشته که به چندین زبان ترجمه شده و در سطح جهان تأثیر گذار بوده است. مخصوصا در 13 سال اخیر او به عنوان مشاور ارشد رئیس اقتصاددانان منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی در مباحث مختلف اقتصادی شرکت کرده است.
او به تازگی بازنشسته شده و هم اکنون مشاور اقتصادی سازمانهای پژوهشی و نیز کارآفرینان در کشورهای مختلف است. وی دارای فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه جرج تئون آمریکاست. تجربه کاری و بررسی وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف از جمله مکزیک، شیلی، برزیل، تایلند، اندونزی، مالزی، لائوس، ویتنام، پاکستان، ترکیه، یوگسلاوی سابق ، کانادا، آلمان، هلند، فرانسه، از سوریه و لبنان تا یمن و عربستان تمام کشورهای خاورمیانه از مراکش گرفته تا ایران است.
وی عرق خاصی به ایران دارد و بارها در گفت وگوی خود با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم اظهار می دارد که به هر کشوری که قدم گذاشتم از جمله ترکیه، برزیل، شیلی ، مالزی و کشورهایی که از نظر بسیاری موفق هستند، این احساس در من شکل گرفته که اقتصاد ایران بسیار بهتر و پیشرفته تر از اینها می تواند باشد، بنابراین احساس وظیفه می کنم که برای بهبود اقتصاد ایران از تلاشی فروگذاری نکنم.
او که هر از چندگاهی به ایران سفر می کنم و به ارائه مشاوره به بخشهای مختلف کارآفرین در ایران می پردازد، در سفر اخیر خود به ایران، دعوت به مصاحبه خبرگزاری تسنیم را پذیرفت و در یک گفت وگوی سه ساعته، به ارائه ماحصل تجارب 33 ساله خود پرداخت.
وی با باور به اینکه ایران مملو از استعدادهای بسیار است و باید ضمن کشف و شناسایی و بهره گیری از آنها به حفظ این استعدادها و ترغیب آنها به خدمت و حضور در ایران اقدام کرد معتقد است: لازمه خروج اقتصاد ایران از رکود و حرکت آن به سمت رونق اقتصادی، حذف موانع و سد راهها در مسیر فعالیت کارآفرینان، فعالان اقتصادی و افراد مستعد بسیاری است که در حال تلاش برای یافتن محیطی به منظور بروز این استعدادها هستند و نیز افزایش مشارکت زنان در اقتصاد است.
شاملو با ارائه نمونه های بسیار جالب از نحوه استعدادیابی، به لزوم بهره گیری از رسانه های مختلف در این مسیر اشاره می کند که خلاصه این گفت وگوی سه ساعته را در ادامه می خوانید.
* اولویتهای بسته سیاستی اقتصادی دولت برای خروج از رکود درست انتخاب شده اند
ارزیابی شما از بسته سیاستی اقتصادی دولت برای خروج از رکود چیست؟
تمرکز اصلی این بسته در سه بخش مهم و اصلی به مسائل مالی، ارزی و پولی اختصاص یافته که این سه اولویت درست و صحیح انتخاب و اولویت بندی شده اند، زیرا قطعا تأثیر این سیاستهای بنیادین بر اقتصاد ایران بسیار مهم خواهد بود و اگر این سه حیطه سیاست بد اجرا شوند، هیچ بخش دیگری به شکل صحیح نمی تواند عمل کند. دولت مبتنی بر این بسته پس از ایجاد ثبات در سه بخش بنیادی مذکور قصد دارد تا به حمایت از تولید و توجه به بخشهای واقعی اقتصاد اقدام کند که این حرکت از یک روند منطقی برخوردار است.
* تسهیل در فرآیندهای کارآفرینی از مزیتهای بسته سیاستی اقتصادی دولت است
آیا وجود خلاء یا بخش نادیده گرفته شده ای را در این بسته حس کرده اید؟
به نظر خلائی حس نمی شود، زیرا بسیاری از بخشهای کلیدی کشور را پوشش داده است. معتقدم قدمهای مهمی در مسیر خروج اقتصاد ایران از رکود در این بسته دیده شده به ویژه که به تسهیل در روند فعالیتهای اقتصادی به ویژه در فرآیندهای کارآفرینی اندیشه شده است. مثلا در بخش دوم بسته – زیر تیتر بهبود محیط کسب و کار- اهداف زیادی ذکر شده اند، زمان برای یک کارآفرین نقش مهم و حیاتی دارد با تسهیل در این روند، قطعا فضای کسب و کار در اقتصاد ایران بهبود خواهد یافت. در حال حاضر اقتصاد ایران در برخی شاخصهای بخش خصوصی در رتبه های پایینی قرار دارد و به نظرم تسهیل فرآیندها این جایگاه را ارتقا خواهد بخشید . بازیکنان جدیدی را به عرصه خواهد آورد که نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز اشتغال حاصل خواهد کرد.
* حرکت به جلو با بسته سیاستی اقتصادی دولت باعث دلگرمی است
آیا مسیر حرکت درست انتخاب شده است؟
به نظر من در مقایسه با دیگر کشورهایی که چنین چالشهایی را داشته اند مسیر درست انتخاب شده و امیدوارم با اعتمادسازی که در خصوص این بسته در جامعه و حوزه های اقتصادی به وجود خواهد آمد، مردم قادر شوند از توانمندیهای خود در مسیر بهبود اقتصاد کشور بهتر از پیش بهره بگیرند. اقتصاد ایران در سطح داخلی با مسائل مختلفی روبرو است که شرایط آن را مبهم و پیچیده کرده است ولی به هر تقدیر معتقدم این بسته از جمله قدمهای مثبتی است که برداشته شده و حرکت رو به جلو در این مسیر باعث دلگرمی است. واقعیت این است که با تحقق بسته مذکور، عاری از حل مشکلات تحریم یا عدم حل آن، اقتصاد ایران می تواند بهبود در شرایط را تجربه کند.
* سیاستهای غیرعملی کاهش اشتغال زنان در شرایط وخیم اقتصادی
چه الزاماتی در شرایط رکود ضروری است؟
مخصوصا در شرایط رکود هیچ منابعی نباید دچار اتلاف شود. بهره برداری از هر سرمایه ای در این شرایط یک الزام است. همانطور که هر خانواده ای در موقع سختی های اقتصادی سعی می شود از هر هنر و استعداد تک تک اعضای خانواده استفاده شود تا درآمدی از این طریق حاصل گردد و وضع کلی خانواده را بهبود بخشد. از لحاظ اقتصاد کلان بهره برداری از هر توانی مهم است. مهمترین سرمایه، سرمایه انسانی است که اگر آن را به هدر دهیم و از آن بهترین وجه استفاده نکنیم، دچار زیان زیادی خواهیم بود. از جمله فرار مغزها، عدم شایسته سالاری ، به حاشیه راندن زنان و... .
در شرایط رکود اقتصادی هر ریالی که خرج می شود آیا به بهترین وجه خرج می شود یا خیر؟
گمان خیلی ها بر این است که از بین زنان و مردان، در اوضاع وخیم اقتصادی، مردان برای اشتغال سزاوارتر هستند تا زنان، چراکه آنها رسما سرپرست خانواده هستند. به این دلیل سیاستهای بسیاری تدوین می شوند که اشتغال زنان را کم کنند ولی این سیاستها غیرعملی است. در این ارتباط می توان به ارائه یک نمودار و تشریح مثالی در خصوص رابطه بین نرخ مشارکت زنان و بیکاری جامعه اقدام کرد.
گروه کشوره های OECD و گروه دیگر کشورهای خاورمیانه را بررسی کرده است. این نمودار نشان می دهد که حتی در کشورهای بسیار پیشرفته از دیدگاه اقتصادی با شباهتهای فرهنگی ، اجتماعی و...، آنجا که نرخ مشارکت زنان بیشتر است ، بیکاری کمتر است و آنجا که مثلا نروژ 80 نرخ مشارکت زنان دارد ولی بیکاری آن بسیار پایین تر از فرانسه یا بلژیک است که نرخ مشارکت زنان در آنها کمتر است.
وقتی زنان در بازار می آیند، ظرفیتهای بیشتری در اقتصاد پدید می آید.
***
Source: WDI (2009), and updated from "Gender and Development in MENA – Women in the Public Sphere” (2004)
هرکس که مشارکت بیشتری در بازار کار بیاید هر درآمدی در چرخه اقتصادی بهره می گیرد باز کار بیشتری ایجاد می شود، از طریق تقاضای بیشتر و تخصص بهتر.
در خاورمیانه چطور بود؟
به طور کلی، در کشورهای خاورمیانه نیز به طور نسبی، وقتی نرخ مشارکت زنان بیشتر است، نرخ بیکاری در این کشورها کمتر است. البته کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا اقتصادهای پرمسأله ای دارند. ولی در همین کشورها نیز چنین نتیجه ای دیده می شود. مثلا نرخ مشارکت زنان در مراکش خیلی بالاتر از نرخ مشارکت زنان در اردن است. در عین حال نرخ بیکاری مراکش نیز پایین تر از نرخ بیکاری اردن است.
در شرایط فعلی اقتصاد و کمبود فرصتهای شغلی، چطور می توان میزان مشارکت زنان را افزایش داد؟
نکته مهم این است که در بسته اقتصادی و نیز در برنامه ششم توسعه باید دید که چطور می توان از همه سرمایه ها به ویژه سرمایه های انسانی و توانمندیهای زنان بهره گرفت. نه اینکه فقط سرمایه ها را پرورش داد و آن را به راحتی از دست داد. در عین حال باید بتوان از توان و پتانسیل موجود نهایت بهره برداری را داشت. از اینکه سیاستگذاران از احتیاج به دانش محوری و دانش بنیانی آینده ایران صحبت می کنند برای من بسیار امیدوار کننده است. در این راستا، مشارکت بیشتر زنان و بقیه اقلیتها که تا به حال به حاشیه رانده شده اند، کلیدی است مخصوصا در محیطی که دو سوم دانشگاهیان زن هستند.
در دنیا اقتصادی امروز، این استعداد و خلاقیت است که تأمین کننده پایدار رشد است و کمتر فقط اتکا به منابع اولیه چون این منابع را می توان از هر نقطه جهان خریداری کرد و به ارزش آن از طریق دانش و نوآوری افزود. کشورهایی را می بینیم که در بخشهایی جلو افتاده اند بدون اینکه در وجود داشتن مواد اولیه آن تولید کننده باشند. یک مثال پیش پا افتاده می زنم، در حال حاضر ایتالیا یا فرانسه در حوزه قهوه کشور مطرحی است در حالی که این کشورها قهوه تولید نمی کنند. آنچه «ایتالین کافی» را مطرح کرده، سلیقه و دانشی است که در ایتالیا می دانند ، اینکه کدام قهوه را مثلا با چه حرارتی و با چه قهوه دیگری مخلوط و تهیه کرد و بعد این مهارت ایتالیا را در حوزه جهانی فروخت.
خود ایران ما هم مثال خوبی دارد. برخی کشورها تلاش کرده اند تا از فرش ایران تقلید کنند و خود به تولید آن اقدام کنند، آنچه مسلم است هنوز فرش ایران حرف اول را در این میان می زند . این به خاطر آن نیست که فقط ما پشم و ابریشم یا رنگ تهیه می کنیم ولی چون ایران فرهنگ و دانش فرش بافی عالی دارد، هنوز جای دیگری نتوانسته اند آن را بازسازی کنند. باز هم سرمایه فرهنگی است که فرش ایران را شاخص کرده است. باید گفته شود که زنان در این صنعت نقش مهمی بازی می کنند.
استعدادی که در ایران هست می توانند باید به بهترین وجه از آن استفاده کنند تا ما را در این مسیر ارتقا دهد. توجه به استعدادها به خصوص در کشور ما که نرخ دانشگاههاییان ما بالاست، یک ضرورت است. می بینیم با وجود تحریمها نیز دانشجویان ایرانی در هر حوزه ای ترقی می کنند. فردی مانند میرزاخانی که زاده و پرورده ایران است، یک استثنا نیست. هزاران میرزاخانی ها در ایران وجود دارند که نیازمند پرورش و استفاده از استعداد هستند.
باید از این استعدادها استفاده شود بدون لحاظ اینکه اینها زن یا مرد هستند. من مثالی از ویتنام می زنم. کشوری که آن را می شناسم. زیرا زمانی که عضو هیئتی از بانک جهانی بودم که در سال 1993 قبل از برداشتن تحریمهای ایالات متحده به دلیل جنگ ویتنام، برای بررسی و راه اندازی نیروگاه برق به آن سفر کرده بودیم این کشور در اوج فلاکت بود. فلاکتی که در هیچ جای جهان و حتی عقب افتاده ترین جاهای ایرانی که به یاد داشتم، آن را ندیده بودم. این کشور در سال 2008 یعنی فقط 15 سال به سطح کشورهای مطرح اقتصادی خاور دور رسید به طوری که از آن به عنوان ببر در حال ظهور آسیا سخن گفته می شد و این روزها مغازه ای در آمریکا نیست که اجناس ساخت آمریکا را به فروش نرساند. این موفقیت نسبی اقتصادی ویتنام تنها به دست مردان آن کشور به وقوع نپیوسته بلکه زنان پا به پای مردان آن را به وجود آورده اند. زیرا نرخ مشارکت کاری زنان در ویتنام، نزدیک 60 درصد است. جمعیت ویتنام تقریبا اندازه جمعیت ایران یا مصر – دوکشور مهم خاورمیانه – است. ولی هیچ وقت این دو کشور به عنوان Emerging Tiger مطرح نشده اند. با وجود منابع چشمگیر، شاید مشارکت پایین زنان در اقتصاد یکی از علل پیشرفت کند این اقتصادهاست.
*در شرایط تحریم حذف سد راههای اقتصادی یک ضرورت است
علت موفقیت اقتصادی ویتنام و تحول اقتصادی آن چه بود؟
مهمترین نکته این بود که در رشد اقتصادی اولویت جنسیتی تعریف نکرد. ویتنام در مسیر رشد اقتصادی از تمام توان زن و مرد خویش بهره گرفت. یک مثال کوچک می زنم. در ویتنام دیدند که برای گرفتن وام بانکی که نیاز به گرو گذاشتن سند است ، زنان علی رغم اینکه در اقتصاد مشارکت داشتند نمی توانستند در توسعه فعالیت خود از این وامها بهره بگیرند بنابراین، امکان درج نام زن و شوهر در سند مالکیت خانه یا ملک فراهم شد. پس زنان ویتنامی با این اتفاق کوچک، از امکان بهره گیری از تسهیلات بانکی بهره مند شدند. با شناسایی تک تک سدراههای بزرگ و کوچک و حذف آنها، اکنون شاهد پیشرفت اقتصاد ویتنام هستیم. ما نیز باید برای بهبود اقتصادمان ، به همه این فرصت وامکان را بدهیم تا با تمام توانایی و قدرت خویش در اقتصاد مشارکت نماید.
ایران روزگاری رتبه 18 اقتصاد جهان بود اکنون ما در رتبه 28 جهان هستیم. آنچه ما تا الان انجام داده ایم به جای حذف سد راهها، توجیه آنها یا گاه افزایش آنها بوده است ولی در شرایط کنونی و تحریم، حذف این سد راهها یک ضرورت است. حذف سد راهها در اشتغالزایی از اهمیت بالایی برخوردار است.
من علاقمند به رشد اقتصاد ایران هستم هرچند در اینجا زندگی نمی کنم. دوست دارم واقعا روزی برسد که همه ما با بهره گیری از امکانات و توان داخلی و شکوفایی استعدادهای موجود به موقعیت اقتصادی ایران در جهان افتخار کنیم. این ممکن نمی شود مگر با دریافتن ارزش آنچه داریم و نیز تقویت آن.
فعالیتهای زنان کارآفرین ایران برای من جالب است. آنها ویدئویی هایی از زعفران داری در قائنات و... نمایش می دادند. ویدئوهایی که در آن مشاهده می کردیم کسانی که زعفرانها را جداسازی و آماده می کردند زن بودند. نگاهی به اقتصاد ایران قبل و بعد از نفت نشان می دهد که مهمترین صنایع ایران از فرش ، ادویه، زعفران ، خشکبار و... ، زنان از نقش موثری در اقتصاد برخوردار بوده اند.
در خانه هر اشراف زاده در دنیا، زحمت زنان ایرانی را در قالب فرش می توان دید. در هر خانه هر فرد مطرح در جهان، اثر زحمت زن ایرانی در آن خانه هست. ما دنیا را از این منظر تسخیر کرده ایم. چون توانسته ایم از آن استعداد و مهارت در این رشته استفاده کنیم. این بهره گیری از استعداد و تقویت آن باید در دیگر بخشها نیز بروز یابد.
*نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران 14 درصد است
راهکار چیست؟
سد راهها را باید برداشت. من با گروههای کارآفرین بسیاری از زنان صحبت کرده ام. محدودیت فعالیت آنها حاکیت از سد راههای زیادی دارد. من روی کشورهای زیادی کار کرده ام، به هر کشوری که قدم گذاشتم حس کردم ما ایرانیان می توانیم بهتر باشیم. این یک وجه مشترکی است در همه ما . همه ما می خواهیم که کشورمان جزو مهمترین و پرقدرت ترین کشورها باشد. با هر ایدئولوژی و دیدگاه، روی این وجه مشترک باید کار کرد و این حس را باید تقویت کرد. در این زمینه از سیاستهای اقتصادی دیگر کشورهای موفق می توان یاد گرفت.
هلند با وجود جمعیتی کمتر از تهران و مساحتی بسیار کوچک، در همه حوزه ها کشوری مطرح و موفق به لحاظ اقتصادی ، ورزشی و... است. چندسال پیش از من دعوت شد تا برای ارتقای وضعیت زنان در اقتصاد این کشور عضو هیئت علمی کنفرانس مهمی در این مورد باشم.
در هلند نرخ مشارکت زنان در بازار کار 70درصد است ، درحالی که این نرخ در ایران 13.1 درصد است. درصد زیادی از زنان هلندی پاره وقت کار می کنند و این دغدغه بزرگی برای سیاستگذاران است. تلاش بر این بود که با توجه به جمعیت هلند که در حال پیر شدن است، زنان به جای اینکه سه روز در هفته کار کنند 5 روز کار کنند. دنبال این بودند . تا سد راهها را بردارند تا بهره برداری از استعداد زنان به طور کامل انجام شود. طرز فکرها که زنها باید در خانه باشند و مراقب بچه ها باشند ، در هلند هم وجود داشت و دارد. در این مورد به تمام جوامع به یک گونه فکر می کنند ولی تلاش بر این است که کیفیت کمکهایی را که خانواده ها به آن نیاز دارند تا زنان بیشتر کار کنند، بالا ببرند تا خانواده ها کمتر بین دو راهی کار و یا رفاه قرار گیرند.
*حضور زنان و مردان در اقتصاد و نگاههای آنها و توانایی ها و شایستگی های آنها به درستی بهره گرفت
دلایل آنها برای افزایش مشارکت زنان به بیش از 70 درصد چه بود؟
این حرکت برای بهبود وضعیت خود زنان بود. زنان سه روز در هفته کار می کردند و بازنشستگی آنها نیز براساس همان میزان کار بود. بنابراین آنها در دوران بازنشستگی توان لازم برای حل مشکلات زندگی، درمانی ، مایحتاج خودو... نبودند. پس دولت باید جورشان را بکشد. این یعنی اخذ مالیات بیشتر و... . بنابراین به این دیدگاه رسیده بودند که برای حل این مشکل و نیز ایجاد امکان ارتقای زنان و خروج از یک سو نگری در مدیریتها، از حضور زنان در اقتصاد هلند بیشتر استفاده شود.
چگونه حضور زنها در تصمیم گیری مهم است؟
نقش زنان در اقتصاد با توجه به اینکه آنها در خانواده نقش تعیین کننده دارند، اهمیت زیادی دارد. آمار کشورهای پیشرفه نشان می دهد که 80 درصد تصمیم گیری خریدهای خانواده را زنان انجام می دهند. این مسأله مهمی است. مثالی می زنم. ماشین تویوتا در کانادا، خودروی شیکی را طراحی کرده بود. این یک خودروی خانوادگی بود. متوجه شد علی رغم اینکه این خودرو بسیار شیک طراحی شده، ولی منجر به خرید نمی شود. آنها از یک شرکت مشاوره ای در این زمینه بهره گرفتند و متوجه شدند که طراحی داخلی این خودرو با سلیقه خانمها سازگار نیست. بنابراین با بهره گیری از حضور چند متخصص زن مشکل حل شد. اگر از ابتدا در ترکیب تیم طراحی این خودرو از حضور زنان استفاده می شد، کمتر احتمال بروز چنین مشکلی وجود داشت. بیشتر شرکتها برای درک کردن بازار خود و در نوآوری محصولات جدیدی که در جامعه باعث تقاضا می شوند، از مشارکت زنان در تصمیم گیری استفاده می کنند.
بنابراین باید از حضور زنان و مردان در اقتصاد و نگاههای آنها و توانایی ها و شایستگی های آنها می توان به درستی بهره گرفت .
*اینکه چطور بتوان استعدادهای کوچک را سازمان دهی کرد و از آن به درستی بهره گرفت، اهمیت بسیاری دارد
نسخه اجرایی شما برای شناسایی استعدادها چیست؟ ما در ایران مرکز ملی نخبگان را داریم. تجربه سایر کشورها در این خصوص چیست؟ آیا همه چیز به یک مرکز ختم شده است؟
استعدادها را نباید در سطح نخبگان صرفا دسته بندی کرد.در هر کشوری سعی می شود تا به شناسایی نخبگان اقدام کنند و آنها را شناسایی کنند. ولی باید در نظر داشت که هرکسی ممکن است نخبه نباشد ولی بتواند یک کار کوچکی را به خوبی انجام دهد. اینکه چطور بتوان استعدادهای کوچک را سازمان دهی کرد و از آن به درستی بهره گرفت، اهمیت بسیاری دارد.
یک مثال می زنم. در بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان برایم تعریف کردند که چند خانم سایتی را راه اندازی کرده اند. کاری که آنها انجام داده اند این است که از بخشی از ظرفیتهای موجود به درستی بهره بگیرند. آنها در این سایت از همه اشخاص خواسته اند تا در حوزه ای از آشپزی که مهارت دارند اعلام آماده کنند. مراجعه کننده به سایت رفته و سفارش غذای خود را در سایت ثبت می کند و نزدیکترین فرد به لحاظ موقعیت جغرافیایی با تخصص مدنظر برای تهیه سفارش، معرفی و پس از اخذ سفارش، غذا برای وی در حداقل زمان ممکن ارسال می شود. چنین برنامه هایی با حداقل امکان به راحتی قابل اجرا و انجام هستند. بنابراین در این مسیر، نابغه بودن مهم نیست، استفاده از حداقل مهارتها اهمیت دارد. شاید مردی یا زنی که در این طرح مشارکت می کند بتواند با درآمد حاصل از تهیه مثلا باقلا پلویی که در آن مهارت دارد، خرج تحصیل فرزندش را تأمین کند.
با بهبود شرایط و فضای کسب و کار با ایده های ومذکور قطعا شرایط برای بهبود زندگی فراهم می شود.
چرا باید افراد با استعداد ایرانی از کشور هجرت کنند به امید یافتن فضای کا ر مناسب و بروز استعدادهایشان. سدراههای فکری و عملی و... در جامعه که حذف شود، با تحریم یا عدم تحریم نشاط و رونق در کشور ایجاد می شود. مردم ما توانایی زیادی دارند چرا باید منتظر تصمیم دیگران باشیم. از همه سرمایه هایی که داریم باید بهترین استفاده را کنیم.
*نقش موثر رسانه ها در توسعه فضای کسب و کار
به نظر شما رسانه ها تا چه حد می توانند در بهبود فضای کسب و کار ایفای نقش کنند؟
رسانه ها از نقش موثری در این میان برخوردارند. در آمریکا علاوه بر ان جی اوهای مختلف استعداد یابی، برنامه های تلویزیونی نیز از این خصوص بسیار نقش پررنگی دارند. یک برنامه تلویزیونی به نام شارک تنک shark tank به عنوان یک برنامه پرطرفدار در آمریکا در حال پخش است. در این برنامه 5کارآفرین و سرمایه گذار قدر آمریکایی در این برنامه شرکت دارند. در این برنامه 2 یا 3 نفر هر بار حضور می یابند و برنامه ها و ایده های اقتصادی خود را ارائه می کند. آنها باید بگویند محصول و کالای مدنظرشان چیست. سود و فایده آن چیست. عملا باید طرح اقتصادی خود را ارائه کنند. این کارآفرینان از آنها سوالاتی می پرسند. در نهایت این کارآفرینان اعلام می کنند که حاضرند که چه میزان از طرح فرد را خریداری و در طرح مشارکت کنند. برخی نیز طرحها رد می شوند. جالب است که رقابتی است که بین سرمایه گذاران وجود ددارد تا طرحهای خوب را سریع به تصاحب خود در آورند. چند زن نیز در این گروه سرمایه گذاران حضور دارند. این برنامه به مخاطبان ایده می دهد. اینکه در کسب و کارشان چه نکاتی را باید در نظر بگیرند. چه ایده های جدیدی را می تواننددریافت و به آن توجه داشته باشند. این برنامه نگاه تفننی و آموزشی دارد. این طور برنامه ها نشان می دهد اگر کارآفرین باشید به چه چیزهایی باید فکر کنید. بعد آموزشی آن بسیار قوی است.
در ایران هیچ سایت خارجی را به خاطر تحریم به راحتی نمی توان مشاهده کرد و از آن ایده گرفت. چقدر ایده های ما به این شکل هدر می رود.
چرا باید فیلتر شکن نیاز باشد. در ایران اطلاعات به اندازه کافی منتشر نمی شود. چرا نباید از آن سوی مرزها حداقل اطلاعات گرفت و به ایده های جدیدی دست یافت.
مثال دیگری می زنم. سایتی به نام fiverr.com وجود دارد، شبیه این سایت زیاد است. کاری که در سایت رخ داده این است که گفته می شود هرکس هر هنری دارد در این سایت بگذارد. قیمت هر خدمت یا کالا و محصولی بیشتر از 5 دلار نیست. من تجربه شخصی ام را تشریح کنم. ما از مرحوم گری بکر از برندگان نوبل اقتصاد، یک فایل صوتی داشتیم و می خواستیم آن را پیاده کنیم. خودمان این فرصت را نداشتیم. پسرم مرا به این سایت هدایت کرد. در سایت فایور، من نرخهای پیاده سازی این فایل صوتی را بررسی کردم. از آنجا که در این سایت ، افراد مبتنی بر نظر مخاطبان امتیاز می گیرند، فردی 5 ستاره را با توان بالا از نظر مخاطبان انتخاب کردم. ظرف یک روز فایل من پیاده سازی و تحویل من داده شد. من در آمریکا بودم و بعدا فهمیدم خانمی که این کار را برای من انجام داد در کرواسی بود. با لغو تحریمها و حل مشکل پرداخت کردیت کارت و..، به راحتی نیروهای داخلی ایران حتی می توانند با اینگونه روشها در بازار بین المللی مشارکت کنند.
در فایور، خدمات بسیاری هست از طراحی پاورپوینت گرفته تا طراحی لوگو و...، هم باعث صرفه جویی در وقت افراد با نرخ پایین است هم باعث کسب درآمد برای فردی است که از استعدادهای خود استفاده اقتصادی می کنند.
از سویی به نوعی رزومه کاری هر فردی است در این بازار کار فعالیت دارد. با رتبه ای که از نظر مخاطبان به دست می آورند می تواند توانایی خود را به همگان نشان دهد. این کارها را به راحتی می توان در ایران جا انداخت. با این کار نرخ بیکاری نیز پایین می آید.
در خاتمه باید اشاره کنم مبتنی به نوشته ای که به تازگی منتشر شده بود، 5 میلیون ایرانی سه کاره شده اند. یعنی 5میلیون خانواده ایرانی – یا بگویم اگر میانگین هر خانواده 3 الی 4 نفر است. چیزی نزدیک به 20 تا 25درصد خانواده ها در زیر چنان فشار مالی هستند که مردان و زنان باید در سه جا کار کنند تا معاش خانواده را جبران کنند. پس احتیاج به درآمد زنان چنان هم کم نیست و فقط درصد کمی از خانواده های ایرانی امکان آن را دارند که زنان فقط خانه دار باشند. هر مانعی بر سر راه بقیه زنان مانعی برای بهبود رفاه خانواده است. چرا باید این فشار باشد. با مشارکت زن و مرد در اقتصاد، هم شرایط خانواده ها می تواند بهبود یابد و هم اشتغالزایی افزایش می یابد و هم چرخه اقتصادی به حرکت در خواهد آمد.
او به تازگی بازنشسته شده و هم اکنون مشاور اقتصادی سازمانهای پژوهشی و نیز کارآفرینان در کشورهای مختلف است. وی دارای فوق لیسانس اقتصاد از دانشگاه جرج تئون آمریکاست. تجربه کاری و بررسی وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف از جمله مکزیک، شیلی، برزیل، تایلند، اندونزی، مالزی، لائوس، ویتنام، پاکستان، ترکیه، یوگسلاوی سابق ، کانادا، آلمان، هلند، فرانسه، از سوریه و لبنان تا یمن و عربستان تمام کشورهای خاورمیانه از مراکش گرفته تا ایران است.
وی عرق خاصی به ایران دارد و بارها در گفت وگوی خود با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم اظهار می دارد که به هر کشوری که قدم گذاشتم از جمله ترکیه، برزیل، شیلی ، مالزی و کشورهایی که از نظر بسیاری موفق هستند، این احساس در من شکل گرفته که اقتصاد ایران بسیار بهتر و پیشرفته تر از اینها می تواند باشد، بنابراین احساس وظیفه می کنم که برای بهبود اقتصاد ایران از تلاشی فروگذاری نکنم.
او که هر از چندگاهی به ایران سفر می کنم و به ارائه مشاوره به بخشهای مختلف کارآفرین در ایران می پردازد، در سفر اخیر خود به ایران، دعوت به مصاحبه خبرگزاری تسنیم را پذیرفت و در یک گفت وگوی سه ساعته، به ارائه ماحصل تجارب 33 ساله خود پرداخت.
وی با باور به اینکه ایران مملو از استعدادهای بسیار است و باید ضمن کشف و شناسایی و بهره گیری از آنها به حفظ این استعدادها و ترغیب آنها به خدمت و حضور در ایران اقدام کرد معتقد است: لازمه خروج اقتصاد ایران از رکود و حرکت آن به سمت رونق اقتصادی، حذف موانع و سد راهها در مسیر فعالیت کارآفرینان، فعالان اقتصادی و افراد مستعد بسیاری است که در حال تلاش برای یافتن محیطی به منظور بروز این استعدادها هستند و نیز افزایش مشارکت زنان در اقتصاد است.
شاملو با ارائه نمونه های بسیار جالب از نحوه استعدادیابی، به لزوم بهره گیری از رسانه های مختلف در این مسیر اشاره می کند که خلاصه این گفت وگوی سه ساعته را در ادامه می خوانید.
* اولویتهای بسته سیاستی اقتصادی دولت برای خروج از رکود درست انتخاب شده اند
ارزیابی شما از بسته سیاستی اقتصادی دولت برای خروج از رکود چیست؟
تمرکز اصلی این بسته در سه بخش مهم و اصلی به مسائل مالی، ارزی و پولی اختصاص یافته که این سه اولویت درست و صحیح انتخاب و اولویت بندی شده اند، زیرا قطعا تأثیر این سیاستهای بنیادین بر اقتصاد ایران بسیار مهم خواهد بود و اگر این سه حیطه سیاست بد اجرا شوند، هیچ بخش دیگری به شکل صحیح نمی تواند عمل کند. دولت مبتنی بر این بسته پس از ایجاد ثبات در سه بخش بنیادی مذکور قصد دارد تا به حمایت از تولید و توجه به بخشهای واقعی اقتصاد اقدام کند که این حرکت از یک روند منطقی برخوردار است.
* تسهیل در فرآیندهای کارآفرینی از مزیتهای بسته سیاستی اقتصادی دولت است
آیا وجود خلاء یا بخش نادیده گرفته شده ای را در این بسته حس کرده اید؟
به نظر خلائی حس نمی شود، زیرا بسیاری از بخشهای کلیدی کشور را پوشش داده است. معتقدم قدمهای مهمی در مسیر خروج اقتصاد ایران از رکود در این بسته دیده شده به ویژه که به تسهیل در روند فعالیتهای اقتصادی به ویژه در فرآیندهای کارآفرینی اندیشه شده است. مثلا در بخش دوم بسته – زیر تیتر بهبود محیط کسب و کار- اهداف زیادی ذکر شده اند، زمان برای یک کارآفرین نقش مهم و حیاتی دارد با تسهیل در این روند، قطعا فضای کسب و کار در اقتصاد ایران بهبود خواهد یافت. در حال حاضر اقتصاد ایران در برخی شاخصهای بخش خصوصی در رتبه های پایینی قرار دارد و به نظرم تسهیل فرآیندها این جایگاه را ارتقا خواهد بخشید . بازیکنان جدیدی را به عرصه خواهد آورد که نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز اشتغال حاصل خواهد کرد.
* حرکت به جلو با بسته سیاستی اقتصادی دولت باعث دلگرمی است
آیا مسیر حرکت درست انتخاب شده است؟
به نظر من در مقایسه با دیگر کشورهایی که چنین چالشهایی را داشته اند مسیر درست انتخاب شده و امیدوارم با اعتمادسازی که در خصوص این بسته در جامعه و حوزه های اقتصادی به وجود خواهد آمد، مردم قادر شوند از توانمندیهای خود در مسیر بهبود اقتصاد کشور بهتر از پیش بهره بگیرند. اقتصاد ایران در سطح داخلی با مسائل مختلفی روبرو است که شرایط آن را مبهم و پیچیده کرده است ولی به هر تقدیر معتقدم این بسته از جمله قدمهای مثبتی است که برداشته شده و حرکت رو به جلو در این مسیر باعث دلگرمی است. واقعیت این است که با تحقق بسته مذکور، عاری از حل مشکلات تحریم یا عدم حل آن، اقتصاد ایران می تواند بهبود در شرایط را تجربه کند.
* سیاستهای غیرعملی کاهش اشتغال زنان در شرایط وخیم اقتصادی
چه الزاماتی در شرایط رکود ضروری است؟
مخصوصا در شرایط رکود هیچ منابعی نباید دچار اتلاف شود. بهره برداری از هر سرمایه ای در این شرایط یک الزام است. همانطور که هر خانواده ای در موقع سختی های اقتصادی سعی می شود از هر هنر و استعداد تک تک اعضای خانواده استفاده شود تا درآمدی از این طریق حاصل گردد و وضع کلی خانواده را بهبود بخشد. از لحاظ اقتصاد کلان بهره برداری از هر توانی مهم است. مهمترین سرمایه، سرمایه انسانی است که اگر آن را به هدر دهیم و از آن بهترین وجه استفاده نکنیم، دچار زیان زیادی خواهیم بود. از جمله فرار مغزها، عدم شایسته سالاری ، به حاشیه راندن زنان و... .
در شرایط رکود اقتصادی هر ریالی که خرج می شود آیا به بهترین وجه خرج می شود یا خیر؟
گمان خیلی ها بر این است که از بین زنان و مردان، در اوضاع وخیم اقتصادی، مردان برای اشتغال سزاوارتر هستند تا زنان، چراکه آنها رسما سرپرست خانواده هستند. به این دلیل سیاستهای بسیاری تدوین می شوند که اشتغال زنان را کم کنند ولی این سیاستها غیرعملی است. در این ارتباط می توان به ارائه یک نمودار و تشریح مثالی در خصوص رابطه بین نرخ مشارکت زنان و بیکاری جامعه اقدام کرد.
گروه کشوره های OECD و گروه دیگر کشورهای خاورمیانه را بررسی کرده است. این نمودار نشان می دهد که حتی در کشورهای بسیار پیشرفته از دیدگاه اقتصادی با شباهتهای فرهنگی ، اجتماعی و...، آنجا که نرخ مشارکت زنان بیشتر است ، بیکاری کمتر است و آنجا که مثلا نروژ 80 نرخ مشارکت زنان دارد ولی بیکاری آن بسیار پایین تر از فرانسه یا بلژیک است که نرخ مشارکت زنان در آنها کمتر است.
وقتی زنان در بازار می آیند، ظرفیتهای بیشتری در اقتصاد پدید می آید.
***
Source: WDI (2009), and updated from "Gender and Development in MENA – Women in the Public Sphere” (2004)
هرکس که مشارکت بیشتری در بازار کار بیاید هر درآمدی در چرخه اقتصادی بهره می گیرد باز کار بیشتری ایجاد می شود، از طریق تقاضای بیشتر و تخصص بهتر.
در خاورمیانه چطور بود؟
به طور کلی، در کشورهای خاورمیانه نیز به طور نسبی، وقتی نرخ مشارکت زنان بیشتر است، نرخ بیکاری در این کشورها کمتر است. البته کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا اقتصادهای پرمسأله ای دارند. ولی در همین کشورها نیز چنین نتیجه ای دیده می شود. مثلا نرخ مشارکت زنان در مراکش خیلی بالاتر از نرخ مشارکت زنان در اردن است. در عین حال نرخ بیکاری مراکش نیز پایین تر از نرخ بیکاری اردن است.
در شرایط فعلی اقتصاد و کمبود فرصتهای شغلی، چطور می توان میزان مشارکت زنان را افزایش داد؟
نکته مهم این است که در بسته اقتصادی و نیز در برنامه ششم توسعه باید دید که چطور می توان از همه سرمایه ها به ویژه سرمایه های انسانی و توانمندیهای زنان بهره گرفت. نه اینکه فقط سرمایه ها را پرورش داد و آن را به راحتی از دست داد. در عین حال باید بتوان از توان و پتانسیل موجود نهایت بهره برداری را داشت. از اینکه سیاستگذاران از احتیاج به دانش محوری و دانش بنیانی آینده ایران صحبت می کنند برای من بسیار امیدوار کننده است. در این راستا، مشارکت بیشتر زنان و بقیه اقلیتها که تا به حال به حاشیه رانده شده اند، کلیدی است مخصوصا در محیطی که دو سوم دانشگاهیان زن هستند.
در دنیا اقتصادی امروز، این استعداد و خلاقیت است که تأمین کننده پایدار رشد است و کمتر فقط اتکا به منابع اولیه چون این منابع را می توان از هر نقطه جهان خریداری کرد و به ارزش آن از طریق دانش و نوآوری افزود. کشورهایی را می بینیم که در بخشهایی جلو افتاده اند بدون اینکه در وجود داشتن مواد اولیه آن تولید کننده باشند. یک مثال پیش پا افتاده می زنم، در حال حاضر ایتالیا یا فرانسه در حوزه قهوه کشور مطرحی است در حالی که این کشورها قهوه تولید نمی کنند. آنچه «ایتالین کافی» را مطرح کرده، سلیقه و دانشی است که در ایتالیا می دانند ، اینکه کدام قهوه را مثلا با چه حرارتی و با چه قهوه دیگری مخلوط و تهیه کرد و بعد این مهارت ایتالیا را در حوزه جهانی فروخت.
خود ایران ما هم مثال خوبی دارد. برخی کشورها تلاش کرده اند تا از فرش ایران تقلید کنند و خود به تولید آن اقدام کنند، آنچه مسلم است هنوز فرش ایران حرف اول را در این میان می زند . این به خاطر آن نیست که فقط ما پشم و ابریشم یا رنگ تهیه می کنیم ولی چون ایران فرهنگ و دانش فرش بافی عالی دارد، هنوز جای دیگری نتوانسته اند آن را بازسازی کنند. باز هم سرمایه فرهنگی است که فرش ایران را شاخص کرده است. باید گفته شود که زنان در این صنعت نقش مهمی بازی می کنند.
استعدادی که در ایران هست می توانند باید به بهترین وجه از آن استفاده کنند تا ما را در این مسیر ارتقا دهد. توجه به استعدادها به خصوص در کشور ما که نرخ دانشگاههاییان ما بالاست، یک ضرورت است. می بینیم با وجود تحریمها نیز دانشجویان ایرانی در هر حوزه ای ترقی می کنند. فردی مانند میرزاخانی که زاده و پرورده ایران است، یک استثنا نیست. هزاران میرزاخانی ها در ایران وجود دارند که نیازمند پرورش و استفاده از استعداد هستند.
باید از این استعدادها استفاده شود بدون لحاظ اینکه اینها زن یا مرد هستند. من مثالی از ویتنام می زنم. کشوری که آن را می شناسم. زیرا زمانی که عضو هیئتی از بانک جهانی بودم که در سال 1993 قبل از برداشتن تحریمهای ایالات متحده به دلیل جنگ ویتنام، برای بررسی و راه اندازی نیروگاه برق به آن سفر کرده بودیم این کشور در اوج فلاکت بود. فلاکتی که در هیچ جای جهان و حتی عقب افتاده ترین جاهای ایرانی که به یاد داشتم، آن را ندیده بودم. این کشور در سال 2008 یعنی فقط 15 سال به سطح کشورهای مطرح اقتصادی خاور دور رسید به طوری که از آن به عنوان ببر در حال ظهور آسیا سخن گفته می شد و این روزها مغازه ای در آمریکا نیست که اجناس ساخت آمریکا را به فروش نرساند. این موفقیت نسبی اقتصادی ویتنام تنها به دست مردان آن کشور به وقوع نپیوسته بلکه زنان پا به پای مردان آن را به وجود آورده اند. زیرا نرخ مشارکت کاری زنان در ویتنام، نزدیک 60 درصد است. جمعیت ویتنام تقریبا اندازه جمعیت ایران یا مصر – دوکشور مهم خاورمیانه – است. ولی هیچ وقت این دو کشور به عنوان Emerging Tiger مطرح نشده اند. با وجود منابع چشمگیر، شاید مشارکت پایین زنان در اقتصاد یکی از علل پیشرفت کند این اقتصادهاست.
*در شرایط تحریم حذف سد راههای اقتصادی یک ضرورت است
علت موفقیت اقتصادی ویتنام و تحول اقتصادی آن چه بود؟
مهمترین نکته این بود که در رشد اقتصادی اولویت جنسیتی تعریف نکرد. ویتنام در مسیر رشد اقتصادی از تمام توان زن و مرد خویش بهره گرفت. یک مثال کوچک می زنم. در ویتنام دیدند که برای گرفتن وام بانکی که نیاز به گرو گذاشتن سند است ، زنان علی رغم اینکه در اقتصاد مشارکت داشتند نمی توانستند در توسعه فعالیت خود از این وامها بهره بگیرند بنابراین، امکان درج نام زن و شوهر در سند مالکیت خانه یا ملک فراهم شد. پس زنان ویتنامی با این اتفاق کوچک، از امکان بهره گیری از تسهیلات بانکی بهره مند شدند. با شناسایی تک تک سدراههای بزرگ و کوچک و حذف آنها، اکنون شاهد پیشرفت اقتصاد ویتنام هستیم. ما نیز باید برای بهبود اقتصادمان ، به همه این فرصت وامکان را بدهیم تا با تمام توانایی و قدرت خویش در اقتصاد مشارکت نماید.
ایران روزگاری رتبه 18 اقتصاد جهان بود اکنون ما در رتبه 28 جهان هستیم. آنچه ما تا الان انجام داده ایم به جای حذف سد راهها، توجیه آنها یا گاه افزایش آنها بوده است ولی در شرایط کنونی و تحریم، حذف این سد راهها یک ضرورت است. حذف سد راهها در اشتغالزایی از اهمیت بالایی برخوردار است.
من علاقمند به رشد اقتصاد ایران هستم هرچند در اینجا زندگی نمی کنم. دوست دارم واقعا روزی برسد که همه ما با بهره گیری از امکانات و توان داخلی و شکوفایی استعدادهای موجود به موقعیت اقتصادی ایران در جهان افتخار کنیم. این ممکن نمی شود مگر با دریافتن ارزش آنچه داریم و نیز تقویت آن.
فعالیتهای زنان کارآفرین ایران برای من جالب است. آنها ویدئویی هایی از زعفران داری در قائنات و... نمایش می دادند. ویدئوهایی که در آن مشاهده می کردیم کسانی که زعفرانها را جداسازی و آماده می کردند زن بودند. نگاهی به اقتصاد ایران قبل و بعد از نفت نشان می دهد که مهمترین صنایع ایران از فرش ، ادویه، زعفران ، خشکبار و... ، زنان از نقش موثری در اقتصاد برخوردار بوده اند.
در خانه هر اشراف زاده در دنیا، زحمت زنان ایرانی را در قالب فرش می توان دید. در هر خانه هر فرد مطرح در جهان، اثر زحمت زن ایرانی در آن خانه هست. ما دنیا را از این منظر تسخیر کرده ایم. چون توانسته ایم از آن استعداد و مهارت در این رشته استفاده کنیم. این بهره گیری از استعداد و تقویت آن باید در دیگر بخشها نیز بروز یابد.
*نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران 14 درصد است
راهکار چیست؟
سد راهها را باید برداشت. من با گروههای کارآفرین بسیاری از زنان صحبت کرده ام. محدودیت فعالیت آنها حاکیت از سد راههای زیادی دارد. من روی کشورهای زیادی کار کرده ام، به هر کشوری که قدم گذاشتم حس کردم ما ایرانیان می توانیم بهتر باشیم. این یک وجه مشترکی است در همه ما . همه ما می خواهیم که کشورمان جزو مهمترین و پرقدرت ترین کشورها باشد. با هر ایدئولوژی و دیدگاه، روی این وجه مشترک باید کار کرد و این حس را باید تقویت کرد. در این زمینه از سیاستهای اقتصادی دیگر کشورهای موفق می توان یاد گرفت.
هلند با وجود جمعیتی کمتر از تهران و مساحتی بسیار کوچک، در همه حوزه ها کشوری مطرح و موفق به لحاظ اقتصادی ، ورزشی و... است. چندسال پیش از من دعوت شد تا برای ارتقای وضعیت زنان در اقتصاد این کشور عضو هیئت علمی کنفرانس مهمی در این مورد باشم.
در هلند نرخ مشارکت زنان در بازار کار 70درصد است ، درحالی که این نرخ در ایران 13.1 درصد است. درصد زیادی از زنان هلندی پاره وقت کار می کنند و این دغدغه بزرگی برای سیاستگذاران است. تلاش بر این بود که با توجه به جمعیت هلند که در حال پیر شدن است، زنان به جای اینکه سه روز در هفته کار کنند 5 روز کار کنند. دنبال این بودند . تا سد راهها را بردارند تا بهره برداری از استعداد زنان به طور کامل انجام شود. طرز فکرها که زنها باید در خانه باشند و مراقب بچه ها باشند ، در هلند هم وجود داشت و دارد. در این مورد به تمام جوامع به یک گونه فکر می کنند ولی تلاش بر این است که کیفیت کمکهایی را که خانواده ها به آن نیاز دارند تا زنان بیشتر کار کنند، بالا ببرند تا خانواده ها کمتر بین دو راهی کار و یا رفاه قرار گیرند.
*حضور زنان و مردان در اقتصاد و نگاههای آنها و توانایی ها و شایستگی های آنها به درستی بهره گرفت
دلایل آنها برای افزایش مشارکت زنان به بیش از 70 درصد چه بود؟
این حرکت برای بهبود وضعیت خود زنان بود. زنان سه روز در هفته کار می کردند و بازنشستگی آنها نیز براساس همان میزان کار بود. بنابراین آنها در دوران بازنشستگی توان لازم برای حل مشکلات زندگی، درمانی ، مایحتاج خودو... نبودند. پس دولت باید جورشان را بکشد. این یعنی اخذ مالیات بیشتر و... . بنابراین به این دیدگاه رسیده بودند که برای حل این مشکل و نیز ایجاد امکان ارتقای زنان و خروج از یک سو نگری در مدیریتها، از حضور زنان در اقتصاد هلند بیشتر استفاده شود.
چگونه حضور زنها در تصمیم گیری مهم است؟
نقش زنان در اقتصاد با توجه به اینکه آنها در خانواده نقش تعیین کننده دارند، اهمیت زیادی دارد. آمار کشورهای پیشرفه نشان می دهد که 80 درصد تصمیم گیری خریدهای خانواده را زنان انجام می دهند. این مسأله مهمی است. مثالی می زنم. ماشین تویوتا در کانادا، خودروی شیکی را طراحی کرده بود. این یک خودروی خانوادگی بود. متوجه شد علی رغم اینکه این خودرو بسیار شیک طراحی شده، ولی منجر به خرید نمی شود. آنها از یک شرکت مشاوره ای در این زمینه بهره گرفتند و متوجه شدند که طراحی داخلی این خودرو با سلیقه خانمها سازگار نیست. بنابراین با بهره گیری از حضور چند متخصص زن مشکل حل شد. اگر از ابتدا در ترکیب تیم طراحی این خودرو از حضور زنان استفاده می شد، کمتر احتمال بروز چنین مشکلی وجود داشت. بیشتر شرکتها برای درک کردن بازار خود و در نوآوری محصولات جدیدی که در جامعه باعث تقاضا می شوند، از مشارکت زنان در تصمیم گیری استفاده می کنند.
بنابراین باید از حضور زنان و مردان در اقتصاد و نگاههای آنها و توانایی ها و شایستگی های آنها می توان به درستی بهره گرفت .
*اینکه چطور بتوان استعدادهای کوچک را سازمان دهی کرد و از آن به درستی بهره گرفت، اهمیت بسیاری دارد
نسخه اجرایی شما برای شناسایی استعدادها چیست؟ ما در ایران مرکز ملی نخبگان را داریم. تجربه سایر کشورها در این خصوص چیست؟ آیا همه چیز به یک مرکز ختم شده است؟
استعدادها را نباید در سطح نخبگان صرفا دسته بندی کرد.در هر کشوری سعی می شود تا به شناسایی نخبگان اقدام کنند و آنها را شناسایی کنند. ولی باید در نظر داشت که هرکسی ممکن است نخبه نباشد ولی بتواند یک کار کوچکی را به خوبی انجام دهد. اینکه چطور بتوان استعدادهای کوچک را سازمان دهی کرد و از آن به درستی بهره گرفت، اهمیت بسیاری دارد.
یک مثال می زنم. در بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان برایم تعریف کردند که چند خانم سایتی را راه اندازی کرده اند. کاری که آنها انجام داده اند این است که از بخشی از ظرفیتهای موجود به درستی بهره بگیرند. آنها در این سایت از همه اشخاص خواسته اند تا در حوزه ای از آشپزی که مهارت دارند اعلام آماده کنند. مراجعه کننده به سایت رفته و سفارش غذای خود را در سایت ثبت می کند و نزدیکترین فرد به لحاظ موقعیت جغرافیایی با تخصص مدنظر برای تهیه سفارش، معرفی و پس از اخذ سفارش، غذا برای وی در حداقل زمان ممکن ارسال می شود. چنین برنامه هایی با حداقل امکان به راحتی قابل اجرا و انجام هستند. بنابراین در این مسیر، نابغه بودن مهم نیست، استفاده از حداقل مهارتها اهمیت دارد. شاید مردی یا زنی که در این طرح مشارکت می کند بتواند با درآمد حاصل از تهیه مثلا باقلا پلویی که در آن مهارت دارد، خرج تحصیل فرزندش را تأمین کند.
با بهبود شرایط و فضای کسب و کار با ایده های ومذکور قطعا شرایط برای بهبود زندگی فراهم می شود.
چرا باید افراد با استعداد ایرانی از کشور هجرت کنند به امید یافتن فضای کا ر مناسب و بروز استعدادهایشان. سدراههای فکری و عملی و... در جامعه که حذف شود، با تحریم یا عدم تحریم نشاط و رونق در کشور ایجاد می شود. مردم ما توانایی زیادی دارند چرا باید منتظر تصمیم دیگران باشیم. از همه سرمایه هایی که داریم باید بهترین استفاده را کنیم.
*نقش موثر رسانه ها در توسعه فضای کسب و کار
به نظر شما رسانه ها تا چه حد می توانند در بهبود فضای کسب و کار ایفای نقش کنند؟
رسانه ها از نقش موثری در این میان برخوردارند. در آمریکا علاوه بر ان جی اوهای مختلف استعداد یابی، برنامه های تلویزیونی نیز از این خصوص بسیار نقش پررنگی دارند. یک برنامه تلویزیونی به نام شارک تنک shark tank به عنوان یک برنامه پرطرفدار در آمریکا در حال پخش است. در این برنامه 5کارآفرین و سرمایه گذار قدر آمریکایی در این برنامه شرکت دارند. در این برنامه 2 یا 3 نفر هر بار حضور می یابند و برنامه ها و ایده های اقتصادی خود را ارائه می کند. آنها باید بگویند محصول و کالای مدنظرشان چیست. سود و فایده آن چیست. عملا باید طرح اقتصادی خود را ارائه کنند. این کارآفرینان از آنها سوالاتی می پرسند. در نهایت این کارآفرینان اعلام می کنند که حاضرند که چه میزان از طرح فرد را خریداری و در طرح مشارکت کنند. برخی نیز طرحها رد می شوند. جالب است که رقابتی است که بین سرمایه گذاران وجود ددارد تا طرحهای خوب را سریع به تصاحب خود در آورند. چند زن نیز در این گروه سرمایه گذاران حضور دارند. این برنامه به مخاطبان ایده می دهد. اینکه در کسب و کارشان چه نکاتی را باید در نظر بگیرند. چه ایده های جدیدی را می تواننددریافت و به آن توجه داشته باشند. این برنامه نگاه تفننی و آموزشی دارد. این طور برنامه ها نشان می دهد اگر کارآفرین باشید به چه چیزهایی باید فکر کنید. بعد آموزشی آن بسیار قوی است.
در ایران هیچ سایت خارجی را به خاطر تحریم به راحتی نمی توان مشاهده کرد و از آن ایده گرفت. چقدر ایده های ما به این شکل هدر می رود.
چرا باید فیلتر شکن نیاز باشد. در ایران اطلاعات به اندازه کافی منتشر نمی شود. چرا نباید از آن سوی مرزها حداقل اطلاعات گرفت و به ایده های جدیدی دست یافت.
مثال دیگری می زنم. سایتی به نام fiverr.com وجود دارد، شبیه این سایت زیاد است. کاری که در سایت رخ داده این است که گفته می شود هرکس هر هنری دارد در این سایت بگذارد. قیمت هر خدمت یا کالا و محصولی بیشتر از 5 دلار نیست. من تجربه شخصی ام را تشریح کنم. ما از مرحوم گری بکر از برندگان نوبل اقتصاد، یک فایل صوتی داشتیم و می خواستیم آن را پیاده کنیم. خودمان این فرصت را نداشتیم. پسرم مرا به این سایت هدایت کرد. در سایت فایور، من نرخهای پیاده سازی این فایل صوتی را بررسی کردم. از آنجا که در این سایت ، افراد مبتنی بر نظر مخاطبان امتیاز می گیرند، فردی 5 ستاره را با توان بالا از نظر مخاطبان انتخاب کردم. ظرف یک روز فایل من پیاده سازی و تحویل من داده شد. من در آمریکا بودم و بعدا فهمیدم خانمی که این کار را برای من انجام داد در کرواسی بود. با لغو تحریمها و حل مشکل پرداخت کردیت کارت و..، به راحتی نیروهای داخلی ایران حتی می توانند با اینگونه روشها در بازار بین المللی مشارکت کنند.
در فایور، خدمات بسیاری هست از طراحی پاورپوینت گرفته تا طراحی لوگو و...، هم باعث صرفه جویی در وقت افراد با نرخ پایین است هم باعث کسب درآمد برای فردی است که از استعدادهای خود استفاده اقتصادی می کنند.
از سویی به نوعی رزومه کاری هر فردی است در این بازار کار فعالیت دارد. با رتبه ای که از نظر مخاطبان به دست می آورند می تواند توانایی خود را به همگان نشان دهد. این کارها را به راحتی می توان در ایران جا انداخت. با این کار نرخ بیکاری نیز پایین می آید.
در خاتمه باید اشاره کنم مبتنی به نوشته ای که به تازگی منتشر شده بود، 5 میلیون ایرانی سه کاره شده اند. یعنی 5میلیون خانواده ایرانی – یا بگویم اگر میانگین هر خانواده 3 الی 4 نفر است. چیزی نزدیک به 20 تا 25درصد خانواده ها در زیر چنان فشار مالی هستند که مردان و زنان باید در سه جا کار کنند تا معاش خانواده را جبران کنند. پس احتیاج به درآمد زنان چنان هم کم نیست و فقط درصد کمی از خانواده های ایرانی امکان آن را دارند که زنان فقط خانه دار باشند. هر مانعی بر سر راه بقیه زنان مانعی برای بهبود رفاه خانواده است. چرا باید این فشار باشد. با مشارکت زن و مرد در اقتصاد، هم شرایط خانواده ها می تواند بهبود یابد و هم اشتغالزایی افزایش می یابد و هم چرخه اقتصادی به حرکت در خواهد آمد.