به گزارش مشرق، اولین بیانیه راهبردی هیات موسسان حزب در آستانه تاسیس «ندای ایرانیان» منتشر شد.
متن کامل این بیانیه که نسخهای از آن در اختیار فارس قرار گرفت به شرح زیر است.
اکنون که فعالیت جمعی از نیروهای هم فکر و کوشا در عرصه سیاست ایران در قالب حزب ندای ایرانیان در آستانه شکل گیری است؛ با استعانت از پروردگار یکتا و یاری جستن از او بیانیه راهبردی شماره 1 را که حاوی نگرشها و روشهایی است که هیات موسس این حزب برای فعالیتهای آتی در نظر دارد و مقدمهای است بر اسناد آینده حزب، اعلام می دارد:
سیاستورزی و بهرهگیری از فرصتها و منافذ قانونی برای ایجاد تغییر در سطوح سیاسی و پیشبرد آرمانها و اندیشهها، بخش جداییناپذیر از هرگونه استراتژی اصلاحطلبانه است که باوجود فراز و فرودهایی که در فضای سیاسی ایران رقم خورده، همواره مدنظر اصلاح طلبان بودهاست. راهبرد سیاستورزی، بر لزوم مشارکت داوطلبانه در فرآیندهای سیاسی و تاثیرگذاری بر قدرت و اداره حکومت و اجتماع و دوری جستن از نگرشهای مبتنی بر تحریم و رکود سیاسی تاکید میکند. از سوی دیگر سازماندهی و ایجاد احزاب و نهادهای مدنی در راستای ایجاد گفتوگو و مفاهمه بر سر منافع و ایدههای گاه متضاد، برای نمایندگی کردن آنها در نهادهای قدرت، وظیفه کنشگران اصلاح طلب است.
ما معتقدیم بهبود فضا و شرایط سیاست ورزی در ایران بیش از هر چیز نیازمند گفتگو و افزایش تعاملات فردی و گروهی و شکل گیری حوزه عمومی فعال و پویاست. از اینرو بر این باوریم که استفاده از روشهایی که امکان ایجاد تنش و نزاع نسبت به آن وجود دارد، نه تنها کمکی به دموکراسی نمیکند بلکه به دلایل فراوانی که همه از آن آگاهند و در گذشته نیز فراوان تجربه شده است به سرعت موجب تعطیل شدن سیاست ورزی قانونی و انسداد در فضای سیاسی و حوزه عمومی میشود و نتیجه آن چیزی نیست جز هر چه بیشتر به محاق رفتن آزادی و دموکراسی.
تجربه انتخابات 92 پیامهای فراوانی داشت، یکی آنکه با وجود مشکلات فراوان و توسعه نایافتگیها، امکان سیاستورزی قانونی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و کماکان صندوق رای بهترین و کمهزینهترین راه برای اصلاحات و تغییر روشهاست. این انتخابات نشان داد که با حوادث تلخ سال 88 مردم ایران کماکان به صندوق رای برای پیگیری مطالبات و نشان دادن گرایشات سیاسی و اعلام نظر خود دلبستگی و اعتماد دارند؛ و در این میان بی شک تدبیر و تاکیدی که رهبر معظم انقلاب بر «حق الناس بودن رای مردم» و ضرورت رعایت امانت توسط متولیان برگزاری انتخابات داشتند؛ در حضور و اعتماد مردم و شکل گیری یک رقابت فشرده و نفسگیر تاثیرگذار بود.
واقعیت این است که در ایران، اصلاحات گفتمانی متکی بر خواستههای تاریخی و تلاشهای سیاسی است که نقطه آغاز و تکوین آن جامعه مدنی است و بیش از هر چیز نیازمند گفتوگو و مفاهمه است و این گفتوگو بایستی تا بدانجا ادامه پیدا کند که فهم جامعه از موضوعاتی مانند آزادی، عدالت، دموکراسی، توسعه و.... به هم نزدیک و نزدیکتر شود. در واقع اصلاحات و اندیشههای اصلاحی را میبایست به عنوان یک برساخته اجتماعی در گستره حوزه عمومی در نظر قرار دهیم؛ آن زمان است که دیگر نگرشهای تودهگرا بر پایه تهییج و تطمیع نمیتواند بر جامعه و سیاست حاکم شود و آینده ایرانیان را رقم بزند.
ما بر این باوریم که مردم سالاری در عرصه حیات سیاسی کمهزینهترین و پرفایدهترین شیوه زندگی جمعی است که عرف بشری نیز درباره آن به اجماع رسیده است و اصلاحات، دموکراسی سازگار با دین را برای تحقق آرمانهای تاریخی ملت ایران یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت همه جانبه ممکن و ضروری میداند و بر حاکمیت انسان بر سرنوشت خود اهتمام دارد.
آنچه که امروز این افراد را در غالب حزب نوخاسته «ندای ایرانیان» در کنار یکدیگر جمع کرده است مجموعهای از تجربیات تلخ و شیرین گذشته و آزمودن استراتژیها و تاکتیکهای متعددی است. در فضای سرد و سنگین اولین انتخابات پس از انتخابات 1388 یعنی انتخابات مجلس نهم که بخشی از تشکلهای اصلاح طلب، ناامید و سردرگم، چندان رغبتی برای حضور نداشتند، تدبیر، مسئولیت شناسی و دوراندیشی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، با وجود مخالفتهای بسیاری، آغازگر دوران جدیدی برای اصلاحات و اصلاح طلبان بود؛ در یک کلام خاتمی دوباره به ما یادآور شد که راه پیشبرد دموکراسی و توسعه کشور هنوز هم از صندوق رای میگذرد.
در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که دیگر سخنی از نیامدن نبود او در قامت رهبری اصلاحات، اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی آن را به میدان آورد. پس از رد صلاحیت بحث برانگیز آیت الله هاشمی رفسنجانی که موجب حاکم شدن موج جدیدی از ناامیدی و رکود بر فضای انتخابات شد، اینبار نسل جوان اصلاح طلب بودند که بر نومیدی غلبه کرده، دست بر زانوان نهاده و قامت برافراشتند و با محوریت سید محمد خاتمی، پروژه ائتلاف دو کاندیدا را پیگیری و توانستند زمینه گرم شدن انتخابات و انتخاب جناب آقای روحانی و استقرار دولت «تدبیر و امید» را فراهم آورند. انتظار میرفت که پس از استقرار دولت تدبیر و امید آثار وقایع پس از خرداد 88 از کشور زدوده شود و از آن تجربه، چراغی برای راه آینده افروخته شود اما متاسفانه گشایش چندانی برای فعالیت مجدد احزاب اصلاح طلب صورت نگرفت و بسیاری از افراد و گروهها نیز به دلیل هزینههای فراوانی که پرداخت کردهاند چندان قادر و یا مایل به شروع مجدد فعالیتهای خود نیستند و نهادهای مربوطه نیز مساعدتی برای ایجاد گشایش در فضای سیاسی انجام نمیدهند.
موسسان حزب ندای ایرانیان که آغاز حیات و شکلگیری هویت سیاسی خویش را مرهون فضای پس از دوم خرداد 76 هستند؛ در گذر از جوانی به میانسالی، باورمندی و پایبندی به اهداف و آرمانهای اصلاحطلبانه در طول این سالها را افتخار خود میدانند. فعالیت به عنوان بدنه گروههای اصلاح طلب و قرار گرفتن در محور کمپینهای انتخاباتی به این افراد تجربهای ویژه بخشیده و آنان را در پیشبرد حزب و جریان جدید سیاسی بس توانمند و پرانگیزه ساخته است.
ندای ایرانیان در فضای سیاسی این روزهای کشور بیش از آنکه به افتراقها و مرزبندیها بیاندیشد در جستجوی شباهتها است؛ شباهتهایی که ما را فارغ از قومیت، جریان و نسل، حول منافع ملی کشور گرد هم آورد. از این رو برای ارتقا و بهبود شرایط زندگی و منزلت شهروندان ایران اسلامی در تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین تقویت مردم سالاری و نهادینه شدن هر چه بیشتر فصل سوم قانون اساسی و پیام 8 ماده ایی حضرت امام خمینی (ره)، بر این باور است طی کردن همدلانه این مسیر، آیندهایی روشن برای نظام و مردم در پی خواهد داشت.
ما غفلت و خطای خود را در ناکامیها و شکستهای دیروز بی تاثیر نمیدانیم؛ و نسبت به گذشته عملکرد خود دچار تحجر و جمود نیستیم. از این رو نقد گذشته نه به منظور مچ گیری و مقصریابی بلکه برای اطمینان از عدم تکرار خطاها و افزایش کارایی اصلاحات را امری ضروری میدانیم و در تمام ناکامی ها و کامیابیها خود را شریک و مسئول میدانیم؛ از این رو بنا نداریم با نقد دیگران خود را مبرا نشان دهیم، ضمن آن که بر این باوریم که به دور از تندروی و افراط و با دوری جستن از کنش سیاسی مبتنی بر هیجانات زود گذر و با عمل تشکیلاتی قدرتمند میتوان به روندی که در سالهای گذشته توسعه کشور را مختل و هزینههایی را به طرفین تحمیل کرد، پایان داد. رویکردی که اینک از پس تجارب تلخ و سخت پدید آمده است ما را به سمتی و نقشه راهی هدایت میکند که در آن جامعه مدنی، شکل و مفهوم عینی پیدا کند تا آنجا که نسبت میان جامعه و حاکمیت، و مردم و دولت، با ارتباطی عمیق و گسترده آمیخته شود؛ جامعهای که در آن احزاب و گروههای مختلف فکری، احساس نشاط و امکان مشارکت همه جانبه پیدا کنند و نهال اعتماد همگانی را به درختی تنومند مبدل سازند و یاس و ناامیدی را برای همیشه از میان بردارند.
ما در کنار آنکه انسداد سیاسی و وجود زندانیان سیاسی را خواست حاکمیت و مردم نمیدانیم؛ معتقدیم که ایجاد محدودیت در فعالیت آزادانه سیاسی و جریدههای در توقیف، به شدت به توسعه سیاسی و اعتمادسازی عمومی لطمه میزند و هزینهای همگانی بر دولت و ملت تحمیل میکند. ما در جهان پساجنگ سرد زندگی میکنیم، جهانی که از بستر واقعگرایی، گفتمان پدید میآید و نتیجه گفتمان به پارادایم تبدیل میگردد. در فرآیندی این چنین به جای آنکه مطالبات برحق را در روشهای پر تنش تحمیل کنیم و جامعه و مردم و حاکمیت را با بحران ناخواسته روبرو سازیم، معیار حقخواهی و تجلی عینی عدالتخواهی را در مشارکت اجتماعی و صندوقهای رای دنبال میکنیم. بر این باوریم که سازماندهی نوین و شکلدادن احزاب اصلاحطلب بر مبنای نگرشها و روشهای جدید، لازمه تداوم سیاستورزی در فضای حال حاضر سیاست در ایران است. این تحلیل و تاکید بر شکلگیری احزاب نوین نه به دلیل به تعطیلی کشانده شدن احزابی است که روزگاری خود ما بدانها دل بسته بودیم و هنوز هم با احترام و ستایش از آنها یاد می کنیم، بلکه محصول نحوه نگرش ما به سیاست ورزی اصلاحطلبانه در ایران است.
روش و نگرش ما به مبانی اصلاحطلبانه سیاست در ایران توام با تعامل، آینده نگری و مسئولیتپذیری است. همانگونه که آزادی، مسولیتپذیری را در بستر خود ترسیم میکند، بدین نکته واقف هستیم که امنیت مردم و تامین منافع ملی و رجحان آن بر منافع حزبی لازمه جامعه مسوولیتپذیر و مدرن است که هم میخواهد پاسدار فضیلتهای ملی و دینی باشد و هم پیشتاز عرصههای تجددخواهی. ما فرزندان نسل انقلاب و ایثار و حماسه هستیم. به یاد آوریم آن هنگام که پدران و نیاکانمان چگونه با همدلی و مشارکت، استقلال ایران را برای ایران به ارمغان آوردند و چگونه آزادی را با خون و تلاش خود متجلی ساختند. آری مهمترین ضرورت امروز حرمت نهادن به اندیشهها و احترام گذاردن به برداشتها وسلیقههای گوناگون است.میراث تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران عینیت بخشیدن به اخلاق در سیاست و همگانی سازی اخلاق در جامعه است..
ما عمل تشکیلاتی خود را بر پنج اصل واقع گرایی، صبوری، انضباط، اجماع و تعامل بنا نهادهایم و به آن پایبندیم و در این مسیر گام بر می داریم.
ما واقعگرایانی هستیم که به مناسبات حقوقی در نظام جمهوری اسلامی واقف بوده و پتانسیلها، محدودیتها و فرصتهای موجود را شناخته و با ارزیابی همه این ملاحظات به این نتیجه رسیدهایم که جز در سایه تعامل با نمایندگان تفکرات مختلف، جلب اعتماد صاحبان قدرت و فعالیت اصلاحی مسالمتآمیز در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نمیتوان تغییراتی پر ثمر، کمهزینه و ماندگار انجام داد که خیر آن به کشور و آحاد مردم برسد.
ما با آموختن از گذشته معتقدیم صبوری میبایست بخش جداییناپذیر از عمل اصلاحطلبانهمان باشد و به دور از هیجانات زودگذر از آزادی، دموکراسی و حقوق مردم دفاع کنیم. ایجاد تغییرات سریع و عمیق نه ممکن است و نه پایدار. بلکه برای هر اصلاح و هر تغییری باید عناصر مختلف با تاکید بر ارتباط متقابلشان تغییر و اصلاح یابند.
انضباط تشکیلاتی و پایبندی به اصول و قواعد و تعهدات خود در مقابل سایرین و بارنکردن هزینه رفتارهای فردی بر دیگر اعضا میبایست سرلوحه عمل حزبی باشد. بر این اساس حزب و اعضای خود بر اساس تعهد و تکالیف متقابل فعالیت خواهند کرد؛ قواعد کار را رعایت و نسبت به برنامههای حزبی وفادار خواهند بود.
ما معتقدیم به اجماع رسیدن در امور، هنری است که میبایست در کنار رقابتهای سیاسی و انتخاباتی سرلوحه روابط بین حزبی و در ارتباط با نهادهای قدرت و نیروهای سیاسی قرار گیرد. اینکه در کشوری که مدعی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه ای است بر سر ابتدایی ترین مفاهیم و روشها اختلاف نظرهایی بس عمیق وجود داشته باشد قطعا زیبنده و کارساز نیست.
بر این باوریم که تعامل جزء لاینفک سیاستورزی منطقی در ایران است؛ با تعامل و گفت وگو میتوان هم از منافع حزبی دفاع کرد هم از میزان تنش در رقابتهای سیاسی کاست ضمن آنکه به شفافسازی مواضع و اهداف پرداخت. ایجاد فضای رعب سیاسی برای گروههای رقیب و بیم نابودی در صورت شکست انتخاباتی، سمی مهلک در مسیر دستیابی به دموکراسی و حاکمیت رای و نظر مردم است.
در این مسیر که اکنون در آغاز آن هستیم جز لطف لایزال خداوند مهربان و یاری و اعتماد دوستان همفکر و همیشه همراه که در سرد و گرم رقابتهای سیاسی در گذشته همراهیمان کردهاند به چیزی دل خوش نداریم. ما آرمانهای انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را چون سرمایه ایی گرانسنگ صیانت کرده و بر پیروی از امام راحل و تبعیت از رهبری معظم انقلاب تاکید میکنیم و به روح شهدا و کسانی که برای سربلندی این مملکت جان خود را خالصانه فدا کردند درود میفرستیم. برای پیمودن این راه دستان مهربان و یاریگرتان را به گرمی میفشاریم و نسبت به انتقادها و نامهربانی هایی که در این مدت کوتاه، کم از آن بهره نبردهایم صبوری پیشه میکنیم و معتقدیم که گذشت زمان بسیاری از مشکلات و بیمها را مرتفع، منتقدان را به همراه و دشمنی را به دوستی بدل خواهد ساخت.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت، وما توفیقی الا بالله، علیه توکلت والیه انیب.
هیات موسسان حزب ندای ایرانیان
متن کامل این بیانیه که نسخهای از آن در اختیار فارس قرار گرفت به شرح زیر است.
به نام خدا
اکنون که فعالیت جمعی از نیروهای هم فکر و کوشا در عرصه سیاست ایران در قالب حزب ندای ایرانیان در آستانه شکل گیری است؛ با استعانت از پروردگار یکتا و یاری جستن از او بیانیه راهبردی شماره 1 را که حاوی نگرشها و روشهایی است که هیات موسس این حزب برای فعالیتهای آتی در نظر دارد و مقدمهای است بر اسناد آینده حزب، اعلام می دارد:
سیاستورزی و بهرهگیری از فرصتها و منافذ قانونی برای ایجاد تغییر در سطوح سیاسی و پیشبرد آرمانها و اندیشهها، بخش جداییناپذیر از هرگونه استراتژی اصلاحطلبانه است که باوجود فراز و فرودهایی که در فضای سیاسی ایران رقم خورده، همواره مدنظر اصلاح طلبان بودهاست. راهبرد سیاستورزی، بر لزوم مشارکت داوطلبانه در فرآیندهای سیاسی و تاثیرگذاری بر قدرت و اداره حکومت و اجتماع و دوری جستن از نگرشهای مبتنی بر تحریم و رکود سیاسی تاکید میکند. از سوی دیگر سازماندهی و ایجاد احزاب و نهادهای مدنی در راستای ایجاد گفتوگو و مفاهمه بر سر منافع و ایدههای گاه متضاد، برای نمایندگی کردن آنها در نهادهای قدرت، وظیفه کنشگران اصلاح طلب است.
ما معتقدیم بهبود فضا و شرایط سیاست ورزی در ایران بیش از هر چیز نیازمند گفتگو و افزایش تعاملات فردی و گروهی و شکل گیری حوزه عمومی فعال و پویاست. از اینرو بر این باوریم که استفاده از روشهایی که امکان ایجاد تنش و نزاع نسبت به آن وجود دارد، نه تنها کمکی به دموکراسی نمیکند بلکه به دلایل فراوانی که همه از آن آگاهند و در گذشته نیز فراوان تجربه شده است به سرعت موجب تعطیل شدن سیاست ورزی قانونی و انسداد در فضای سیاسی و حوزه عمومی میشود و نتیجه آن چیزی نیست جز هر چه بیشتر به محاق رفتن آزادی و دموکراسی.
تجربه انتخابات 92 پیامهای فراوانی داشت، یکی آنکه با وجود مشکلات فراوان و توسعه نایافتگیها، امکان سیاستورزی قانونی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و کماکان صندوق رای بهترین و کمهزینهترین راه برای اصلاحات و تغییر روشهاست. این انتخابات نشان داد که با حوادث تلخ سال 88 مردم ایران کماکان به صندوق رای برای پیگیری مطالبات و نشان دادن گرایشات سیاسی و اعلام نظر خود دلبستگی و اعتماد دارند؛ و در این میان بی شک تدبیر و تاکیدی که رهبر معظم انقلاب بر «حق الناس بودن رای مردم» و ضرورت رعایت امانت توسط متولیان برگزاری انتخابات داشتند؛ در حضور و اعتماد مردم و شکل گیری یک رقابت فشرده و نفسگیر تاثیرگذار بود.
واقعیت این است که در ایران، اصلاحات گفتمانی متکی بر خواستههای تاریخی و تلاشهای سیاسی است که نقطه آغاز و تکوین آن جامعه مدنی است و بیش از هر چیز نیازمند گفتوگو و مفاهمه است و این گفتوگو بایستی تا بدانجا ادامه پیدا کند که فهم جامعه از موضوعاتی مانند آزادی، عدالت، دموکراسی، توسعه و.... به هم نزدیک و نزدیکتر شود. در واقع اصلاحات و اندیشههای اصلاحی را میبایست به عنوان یک برساخته اجتماعی در گستره حوزه عمومی در نظر قرار دهیم؛ آن زمان است که دیگر نگرشهای تودهگرا بر پایه تهییج و تطمیع نمیتواند بر جامعه و سیاست حاکم شود و آینده ایرانیان را رقم بزند.
ما بر این باوریم که مردم سالاری در عرصه حیات سیاسی کمهزینهترین و پرفایدهترین شیوه زندگی جمعی است که عرف بشری نیز درباره آن به اجماع رسیده است و اصلاحات، دموکراسی سازگار با دین را برای تحقق آرمانهای تاریخی ملت ایران یعنی آزادی، استقلال و پیشرفت همه جانبه ممکن و ضروری میداند و بر حاکمیت انسان بر سرنوشت خود اهتمام دارد.
آنچه که امروز این افراد را در غالب حزب نوخاسته «ندای ایرانیان» در کنار یکدیگر جمع کرده است مجموعهای از تجربیات تلخ و شیرین گذشته و آزمودن استراتژیها و تاکتیکهای متعددی است. در فضای سرد و سنگین اولین انتخابات پس از انتخابات 1388 یعنی انتخابات مجلس نهم که بخشی از تشکلهای اصلاح طلب، ناامید و سردرگم، چندان رغبتی برای حضور نداشتند، تدبیر، مسئولیت شناسی و دوراندیشی حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، با وجود مخالفتهای بسیاری، آغازگر دوران جدیدی برای اصلاحات و اصلاح طلبان بود؛ در یک کلام خاتمی دوباره به ما یادآور شد که راه پیشبرد دموکراسی و توسعه کشور هنوز هم از صندوق رای میگذرد.
در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که دیگر سخنی از نیامدن نبود او در قامت رهبری اصلاحات، اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی آن را به میدان آورد. پس از رد صلاحیت بحث برانگیز آیت الله هاشمی رفسنجانی که موجب حاکم شدن موج جدیدی از ناامیدی و رکود بر فضای انتخابات شد، اینبار نسل جوان اصلاح طلب بودند که بر نومیدی غلبه کرده، دست بر زانوان نهاده و قامت برافراشتند و با محوریت سید محمد خاتمی، پروژه ائتلاف دو کاندیدا را پیگیری و توانستند زمینه گرم شدن انتخابات و انتخاب جناب آقای روحانی و استقرار دولت «تدبیر و امید» را فراهم آورند. انتظار میرفت که پس از استقرار دولت تدبیر و امید آثار وقایع پس از خرداد 88 از کشور زدوده شود و از آن تجربه، چراغی برای راه آینده افروخته شود اما متاسفانه گشایش چندانی برای فعالیت مجدد احزاب اصلاح طلب صورت نگرفت و بسیاری از افراد و گروهها نیز به دلیل هزینههای فراوانی که پرداخت کردهاند چندان قادر و یا مایل به شروع مجدد فعالیتهای خود نیستند و نهادهای مربوطه نیز مساعدتی برای ایجاد گشایش در فضای سیاسی انجام نمیدهند.
موسسان حزب ندای ایرانیان که آغاز حیات و شکلگیری هویت سیاسی خویش را مرهون فضای پس از دوم خرداد 76 هستند؛ در گذر از جوانی به میانسالی، باورمندی و پایبندی به اهداف و آرمانهای اصلاحطلبانه در طول این سالها را افتخار خود میدانند. فعالیت به عنوان بدنه گروههای اصلاح طلب و قرار گرفتن در محور کمپینهای انتخاباتی به این افراد تجربهای ویژه بخشیده و آنان را در پیشبرد حزب و جریان جدید سیاسی بس توانمند و پرانگیزه ساخته است.
ندای ایرانیان در فضای سیاسی این روزهای کشور بیش از آنکه به افتراقها و مرزبندیها بیاندیشد در جستجوی شباهتها است؛ شباهتهایی که ما را فارغ از قومیت، جریان و نسل، حول منافع ملی کشور گرد هم آورد. از این رو برای ارتقا و بهبود شرایط زندگی و منزلت شهروندان ایران اسلامی در تمام حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین تقویت مردم سالاری و نهادینه شدن هر چه بیشتر فصل سوم قانون اساسی و پیام 8 ماده ایی حضرت امام خمینی (ره)، بر این باور است طی کردن همدلانه این مسیر، آیندهایی روشن برای نظام و مردم در پی خواهد داشت.
ما غفلت و خطای خود را در ناکامیها و شکستهای دیروز بی تاثیر نمیدانیم؛ و نسبت به گذشته عملکرد خود دچار تحجر و جمود نیستیم. از این رو نقد گذشته نه به منظور مچ گیری و مقصریابی بلکه برای اطمینان از عدم تکرار خطاها و افزایش کارایی اصلاحات را امری ضروری میدانیم و در تمام ناکامی ها و کامیابیها خود را شریک و مسئول میدانیم؛ از این رو بنا نداریم با نقد دیگران خود را مبرا نشان دهیم، ضمن آن که بر این باوریم که به دور از تندروی و افراط و با دوری جستن از کنش سیاسی مبتنی بر هیجانات زود گذر و با عمل تشکیلاتی قدرتمند میتوان به روندی که در سالهای گذشته توسعه کشور را مختل و هزینههایی را به طرفین تحمیل کرد، پایان داد. رویکردی که اینک از پس تجارب تلخ و سخت پدید آمده است ما را به سمتی و نقشه راهی هدایت میکند که در آن جامعه مدنی، شکل و مفهوم عینی پیدا کند تا آنجا که نسبت میان جامعه و حاکمیت، و مردم و دولت، با ارتباطی عمیق و گسترده آمیخته شود؛ جامعهای که در آن احزاب و گروههای مختلف فکری، احساس نشاط و امکان مشارکت همه جانبه پیدا کنند و نهال اعتماد همگانی را به درختی تنومند مبدل سازند و یاس و ناامیدی را برای همیشه از میان بردارند.
ما در کنار آنکه انسداد سیاسی و وجود زندانیان سیاسی را خواست حاکمیت و مردم نمیدانیم؛ معتقدیم که ایجاد محدودیت در فعالیت آزادانه سیاسی و جریدههای در توقیف، به شدت به توسعه سیاسی و اعتمادسازی عمومی لطمه میزند و هزینهای همگانی بر دولت و ملت تحمیل میکند. ما در جهان پساجنگ سرد زندگی میکنیم، جهانی که از بستر واقعگرایی، گفتمان پدید میآید و نتیجه گفتمان به پارادایم تبدیل میگردد. در فرآیندی این چنین به جای آنکه مطالبات برحق را در روشهای پر تنش تحمیل کنیم و جامعه و مردم و حاکمیت را با بحران ناخواسته روبرو سازیم، معیار حقخواهی و تجلی عینی عدالتخواهی را در مشارکت اجتماعی و صندوقهای رای دنبال میکنیم. بر این باوریم که سازماندهی نوین و شکلدادن احزاب اصلاحطلب بر مبنای نگرشها و روشهای جدید، لازمه تداوم سیاستورزی در فضای حال حاضر سیاست در ایران است. این تحلیل و تاکید بر شکلگیری احزاب نوین نه به دلیل به تعطیلی کشانده شدن احزابی است که روزگاری خود ما بدانها دل بسته بودیم و هنوز هم با احترام و ستایش از آنها یاد می کنیم، بلکه محصول نحوه نگرش ما به سیاست ورزی اصلاحطلبانه در ایران است.
روش و نگرش ما به مبانی اصلاحطلبانه سیاست در ایران توام با تعامل، آینده نگری و مسئولیتپذیری است. همانگونه که آزادی، مسولیتپذیری را در بستر خود ترسیم میکند، بدین نکته واقف هستیم که امنیت مردم و تامین منافع ملی و رجحان آن بر منافع حزبی لازمه جامعه مسوولیتپذیر و مدرن است که هم میخواهد پاسدار فضیلتهای ملی و دینی باشد و هم پیشتاز عرصههای تجددخواهی. ما فرزندان نسل انقلاب و ایثار و حماسه هستیم. به یاد آوریم آن هنگام که پدران و نیاکانمان چگونه با همدلی و مشارکت، استقلال ایران را برای ایران به ارمغان آوردند و چگونه آزادی را با خون و تلاش خود متجلی ساختند. آری مهمترین ضرورت امروز حرمت نهادن به اندیشهها و احترام گذاردن به برداشتها وسلیقههای گوناگون است.میراث تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران عینیت بخشیدن به اخلاق در سیاست و همگانی سازی اخلاق در جامعه است..
ما عمل تشکیلاتی خود را بر پنج اصل واقع گرایی، صبوری، انضباط، اجماع و تعامل بنا نهادهایم و به آن پایبندیم و در این مسیر گام بر می داریم.
ما واقعگرایانی هستیم که به مناسبات حقوقی در نظام جمهوری اسلامی واقف بوده و پتانسیلها، محدودیتها و فرصتهای موجود را شناخته و با ارزیابی همه این ملاحظات به این نتیجه رسیدهایم که جز در سایه تعامل با نمایندگان تفکرات مختلف، جلب اعتماد صاحبان قدرت و فعالیت اصلاحی مسالمتآمیز در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نمیتوان تغییراتی پر ثمر، کمهزینه و ماندگار انجام داد که خیر آن به کشور و آحاد مردم برسد.
ما با آموختن از گذشته معتقدیم صبوری میبایست بخش جداییناپذیر از عمل اصلاحطلبانهمان باشد و به دور از هیجانات زودگذر از آزادی، دموکراسی و حقوق مردم دفاع کنیم. ایجاد تغییرات سریع و عمیق نه ممکن است و نه پایدار. بلکه برای هر اصلاح و هر تغییری باید عناصر مختلف با تاکید بر ارتباط متقابلشان تغییر و اصلاح یابند.
انضباط تشکیلاتی و پایبندی به اصول و قواعد و تعهدات خود در مقابل سایرین و بارنکردن هزینه رفتارهای فردی بر دیگر اعضا میبایست سرلوحه عمل حزبی باشد. بر این اساس حزب و اعضای خود بر اساس تعهد و تکالیف متقابل فعالیت خواهند کرد؛ قواعد کار را رعایت و نسبت به برنامههای حزبی وفادار خواهند بود.
ما معتقدیم به اجماع رسیدن در امور، هنری است که میبایست در کنار رقابتهای سیاسی و انتخاباتی سرلوحه روابط بین حزبی و در ارتباط با نهادهای قدرت و نیروهای سیاسی قرار گیرد. اینکه در کشوری که مدعی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه ای است بر سر ابتدایی ترین مفاهیم و روشها اختلاف نظرهایی بس عمیق وجود داشته باشد قطعا زیبنده و کارساز نیست.
بر این باوریم که تعامل جزء لاینفک سیاستورزی منطقی در ایران است؛ با تعامل و گفت وگو میتوان هم از منافع حزبی دفاع کرد هم از میزان تنش در رقابتهای سیاسی کاست ضمن آنکه به شفافسازی مواضع و اهداف پرداخت. ایجاد فضای رعب سیاسی برای گروههای رقیب و بیم نابودی در صورت شکست انتخاباتی، سمی مهلک در مسیر دستیابی به دموکراسی و حاکمیت رای و نظر مردم است.
در این مسیر که اکنون در آغاز آن هستیم جز لطف لایزال خداوند مهربان و یاری و اعتماد دوستان همفکر و همیشه همراه که در سرد و گرم رقابتهای سیاسی در گذشته همراهیمان کردهاند به چیزی دل خوش نداریم. ما آرمانهای انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را چون سرمایه ایی گرانسنگ صیانت کرده و بر پیروی از امام راحل و تبعیت از رهبری معظم انقلاب تاکید میکنیم و به روح شهدا و کسانی که برای سربلندی این مملکت جان خود را خالصانه فدا کردند درود میفرستیم. برای پیمودن این راه دستان مهربان و یاریگرتان را به گرمی میفشاریم و نسبت به انتقادها و نامهربانی هایی که در این مدت کوتاه، کم از آن بهره نبردهایم صبوری پیشه میکنیم و معتقدیم که گذشت زمان بسیاری از مشکلات و بیمها را مرتفع، منتقدان را به همراه و دشمنی را به دوستی بدل خواهد ساخت.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت، وما توفیقی الا بالله، علیه توکلت والیه انیب.
هیات موسسان حزب ندای ایرانیان