به گزارش مشرق - نشست «۱۷ دقیقه حرف حساب» با موضوع تجربههای شاعران و داستاننویسان پر مخاطب به نام «باشگاه پرفروشها» با حضور سید عباس صالحی، محمود دولتآبادی، مهدی قزلی، محمدعلی بهمنی، مصطفی مستور، فاضل نظری، جواد محقق و جمعی از نویسندگان و علاقهمندان به ادبیات عصر امروز در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد. از نکات قابل توجه در این نشست در قیاس با جلسههای قبل قرار دادن یک زمانسنج برای محاسبه زمان ۱۷ دقیقهای سخنرانان بود.
* پرفروشها ارتش فرهنگی هستند
جواد محقق در نشست ۱۷ دقیقه حرف حساب گفت: یکی از مجلات چندی پیش در مورد مهدی سهیلی که در دوران خودش از پرفروشها بوده با من صحبت کرده بود و من آنجا گفته بودم که نه همه کتابهای خوب پرفروش هستند و نه همه پرفروشها لزوماً خوبند و چه بسا شاعران و نویسندگانی هستند که پرفروش نیستند ولی آثار خوبی دارند. اینکه به هر کسی که آثارش میفروشد انگ و پرچسب عامهپسند بزنیم کار درستی نیست به نظرم فروش به عوامل متعددی بستگی دارد که ارتباط با محتوای آن ندارد و جلد خوب، تبلیغات و ... از جمله مواردی هستند که در فروش تأثیر دارند.
این نویسنده گفت: پرفروشها از نظر روانی آثار مهمی هستند که نویسندگان آنها باید مورد توجه قرار بگیرند. پرفروشها در حقیقت یک ارتش فرهنگی هستند و میتوانند در فرهنگ مؤثر باشند و این یک ظلم است که برخی آثار دیده نمیشود اگر میخواهیم برای معضلات اجتماعی کار بکنیم با تیراژهای هزارتایی نویسندگان خودنخبهبین نمیتوانیم اقدامی کنیم و باید روی آثار پرفروش بیشتر توجه کنیم.
محقق اضافه کرد: درست است که بخشی از پرفروشها به مسائل هزل و طنز میپردازند اما نباید فراموش کنیم که این آثار در دوره خود تأثیرگذار هستند حتماً نباید آثاری تولید کنیم که تا ابد باقی بماند بلکه باید به نیاز روز توجه کنیم و آثاری در خور آن تولید نماییم.
وی افزود: باید با یکدیگر بیشتر مهربان باشیم به این معنی که اگر آثار من میفروشد خب قاعدتاً مردم میفهمند ولی اگر آثار من نفروشد مردم نفهم هستند.
* تقسیمبندی کتابها به عامهپسند و غیر آن صحیح نیست
تکین حمزهلو نویسنده کتابهای عامهپسند در ادامه این نشست گفت: با توجه به آمار پایین کتابخوانی در کشور باید گفت که کتابخوانها در دسته خواص هستند و اینکه میگوییم کتاب عامهپسند به نظرم دستهبندی صحیحی نیست و چون کتابهای ما خوانده نشده است در این دستهبندی قرار میگیریم و به جای اینکه آثار ما نقد شود به صورت کیلویی تقسیمبندی میشویم.
وی در ادامه گفت: حالا که به صورت اینگونه تقسیمبندی میکنیم آثار نویسندگان را پس باید برای آثار عامهپسند نیز جایزهای در نظر بگیریم و آنها را جداگانه داوری کنیم. به نظرم باید همانطور که فیلمها را دستهبندی سنی کردهایم کتابها را نیز طبقهبندی سنی کنیم. جایزههای ادبی به برخی ناشران خاص اختصاص دارد ولی در این میان سلیقه مخاطبان مورد توجه نیست.
حمزهلو در ادامه گفت: من به عنوان نویسنده سعی میکنم که خودم را روزآمد کنم ولی تاکنون هیچ کس نیامده از من سؤال کند و من را رصد کند و به نظرم باید بیشتر توجه کنند به نظر منتقدین باید به آثار عامهپسند بپردازند تا برخی آثار عامهپسند بیرون نیاید و معتقدم کسی که ۱۳ سال است مینویسد و کارهایش در سال ۵ بار تجدید چاپ میشود میتواند بیش از این مورد توجه قرار گیرد.
این نویسنده افزود: باید به کپیرایت و حقوق معنوی مؤلف نیز بیش از این توجه شود تا آثار من به راحتی کپی و اقتباس نشود به نظرم باید هیأتی ایجاد شود تا هر کتابی چاپ نشود زیرا حیف است که برای برخی کتابها درختها قطع میشود.
* آمدهام با آقای صالحی حرف بزنم/ دولت آبادی: نقد آثارم را نمیخوانم، زیرا هیچ چیزی به من یاد نمیدهد
محمود دولتآبادی ضمن اعلام علت حضورش در این جلسه، گفت: بعد از اینکه به من اعلام شد در این جلسه شرکت کنم و وقتی شنیدم که آقای صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد نیز در این جلسه حضور دارد، تصمیم گرفتم که بیایم، بعد از این تماس و موضوع این جلسه، سعی کردم به واژه «پرفروش و مخاطب» توجه کنم، ولی واژه مخاطب از نظر من اشتباه است، زیرا مخاطب کسی است که مورد خطابه قرار گرفته است ولی نویسنده خطیب نیست و تمام کارشناسان معتقدند که ادبیات آزادانه خلق میشود و خوانندگان آزادند آن را بخرند و آزادند آن را بخوانند. ما خطیب نیستیم و هیچ امر خاصی را نمیخواهیم به دیگران تلقین کنیم و فضای کار ما فضای خلوت ما است و در این خلوت، فضای صدق باطن حاکم است و هیچ نویسندهای نمیگوید که شما مخاطب من باش.
وی افزود: به راستی سوگند هرگز به این فکر نکردم که آثارم خوانده خواهد شد بلکه به این فکر کردم که میتوانم از عهده خود برآیم یا خیر. برخی در مورد من اینطور فکر میکنند که با دنیا سر جنگ دارم بلکه من با کسی سر جنگ نداشته و تنها با خود میجنگم و من وقتی پیروز از خودم از جنگ میآیم، دیگر به کسی نمیاندیشم.
این نویسنده گفت: من هیچ نقدی درباره آثارم نمیخوانم، زیرا هیچ چیزی به من یاد نمیدهد و آن زمان که لازم داشتم نقدم کنند نقد نکردند، درباره من چیزی ننوشتند و فقط در سالهای پیش گفتند که وی خلاف جریانها حرکت میکند و آیا ادبیات کاری غیر از این میکند؟ ما منتقد ادبیات نداریم، چون منتقد، فیلسوف است، زیرا فیلسوف نداریم و این بخاطر این است که فیلسوف ادبیات وجود ندارد.
دولتآبادی مدعی شد: من اهل گلایه نیستم و چون میدانستم دکتر صالحی در این جا حضور دارد، آمدم حرفم را بزنم، بهترین حکومتها حکومتی است که هیچکسی با آنها بیگانه نباشد و من ۳۰ سال است که بیگانه زندگی میکنم و کار میکنم. مسئله من مهمتر از حکومتهایی است که نهایتا ۵۰ سال حکومت میکنند، من اهل این سرزمینم و وطنم را دوست دارم.
وی افزود: در تمام مدتی که جمهوری اسلامی من را به خانهام تبعید کرد با سه نفر گفتوگو کردم یکی از آنها جواد فریدزاده بود که با وی رفت و آمد خانوادگی داشتم، دومی آقای بهمن دُرّی که رفتار دوستانهای نداشت و سومین نفر سید عباس صالحی بود که یا منش وی دوستانه بود یا عرق خراسانی موجب شد که با من گفتوگوی دوستانه داشته باشد. ۳۰ سال است حقوق مدنی من زیر پا له شده است. حق کار، حق بازنشستگی، حق پیگیری سرقت آثارم و بسیاری از حقوقم له شده و این درحالی است که در طول این ۳۰ سال از ۳ کشور دعوت شدهام تا برای زندگی به همراه خانواده به آن کشورها بروم.
این نویسنده گفت: در زمان جنگ برای دریافت مجوز اثرم به ارشاد رفتم و آقایی که آنجا بود من را تهدید کرد و گفتم که فکر میکنی من میدان را خالی میکنم و به پاریس میروم و به شما فحش میدهم، من تا آخر ماندم و زیر موشکهای صدام زندگی کردم اما نمیدانم آن آقا ماند یا خیر. در همان زمان دبیر نویسندگان کشور سوئد گفت کجا میروی ایران جنگ است و جنگ جهنم است و من به شوخی گفتم ما اهل جهنمایم.
دولتآبادی اضافه کرد: اگر گفتم میخواهم با مدیران ارشاد دیدار کنم به این خاطر بود که میخواستم بگویم چرا جلوی تقلب و جعل کتاب مرا نمیگیرید و وزارت ارشاد قیمومیت این موضوع را مگر برعهده ندارد؟
وی ادامه داد: آن چیزی که ارشاد به آن میگوید اشکال ساختاری، اشکال ساختاری نیست بلکه شاهکار ساختاری است و این کتاب از سوی منتقد غربی با «گرنیکا»ی پیکاسو مقایسه میشود. آقای نوشآبادی این اشکال ساختاری نیست بلکه شاهکار ساختاری است.
دولتآبادی در پایان گفت: خبر بدی شنیدم که میخواستم مدیران ارشاد را ببینم و آن هم این بود، که شنیدم کتاب من در افغانستان چاپ شده و در خراسان و شیراز به فروش میرسد. این کتاب اعتبار ملی ماست و به طور کلی آثار ادبی اعتبار ملی است و میخواهم شما جلوی این کار را بگیرید تا حقوق من له نشود، من از دل کویر سلسله جبال پدید آوردهام که میتوان از دل آن الماس استخراج کرد، ولی یادآور میشوم که دل کوه را میتوان شکافت ولی نمیتوان کوه را خراب کرد.
* صالحی: پرفروشها را با یک چرایی منطقی بررسی کنیم
سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه این نشست ضمن شنیدن نقدها و نظرات نویسندگان عامهپسند گفت: سعی شده در این جلسه به سؤالهای مطرح شده پاسخ داده شود و در این جلسه شرکت کردم تا از نگاهها استفاده کنم. احساس من این است که این جلسه میخواهد سؤالات مرتبط با حوزه فروش را پاسخ دهد، سؤالات عرصه فرهنگ و اقتصاد پاسخ داده نشده یکی از این سؤالات این است که آیا برای فروش باید نوشت یا اینکه میتوان برای فروش نوشت؟
وی در ادامه گفت: حوزه فرهنگ در نظر برخی باید از مادیات دوری گزیند و پاک بماند یا اینکه میتواند به مسائل اقتصادی هم بپردازد و اینها سؤالات بالادستی است و به نظرم باید تکلیف ما با این سؤالات معلوم شود. باید در فضای فرهنگسازی عمومی کارهایی کرد که اگر برای مخاطب نوشتن بد نیست، پس بیاییم کاری برای این موضوع نیز انجام دهیم. دوم اینکه معیار فروش داشتن چیست و اینکه چه اتفاقی میافتد که کتابی پرفروش میشود و ما تاکنون نیامدهایم بررسی کنیم و علل پرفروش شدن را شناسایی نماییم، من کم دیدهام که با یک منطق علمی چرایی حوزه کتابهای پرفروش بررسی شود که باید بیش از پیش روی آن توجه کرد.
معاون فرهنگی وزیر ارشاد گفت: نکته سوم این است که ببینیم کتابهای پرفروش دارای چه طبقهبندی ژانری هستند و آیا چنین طبقهبندی داریم به نظرم طبقهبندیها ما سلیقهای و ارتجالی است و نیامدهایم آنها را علمی طبقهبندی کنیم. سؤال چهارم این است که آیا باید از پرفروشها حمایت کرد که به نظرم این عنوان یک عنوان سلیقهای است و از این رو کار سخت میشود، دیده شدن، منزلتهای اجتماعی و ... مسائلی است که باید در مورد پرفروشها به آنها پرداخته شود، آیا مرزی که بین ادبیات عامهپسند و غیرعامهپسند وجود دارد و مانند دو فضای تولید و مخاطب است را میتوان برداشت و وارد گفتگوی منطقی شد و آیا باید این دو گروه یکدیگر را تحقیر کنند و یا اینکه میتوان به یک تعامل خلاق رسید و چه کارهایی برای این تعامل باید انجام داد.
* در صدد برطرف کردن و کاستن خطای بررسان هستیم
صالحی ادامه داد: اینها سؤالاتی است که ادامه دارد و باید اجازه داد تا در مورد آنها بحث جدی ایجاد شود تا بتوانیم پاسخی برای آنها بیابیم ادبیات ملی باید جدی گرفته شود و آن را جلو برد تا پرسشهای دیگری نیز مطرح شود و این جلسه باید بیشتر پیگیری شود تا بیانیه خلاقی برای حل مسئله ما از آن خارج شود. در این جلسه به مسئله کپیرایت اشاره شد و این یکی از مسائلی است که در داخل قابل پیگیری است و سایتهایی که کتاب را کپی میکنند را با طرح شکایت میتوان پیگیری کرد. این موضوع در داخل یک جرم حقوقی است ولی در نحوه اجرا باید دید چطور میتوان آن را پیگیری کرد و باید راههای اجرایی آن بررسی شود.
وی افزود: در مورد بررسان و ممیزان نیز اشکالاتی مطرح شد که به نظرم اشکالات جدی است که اگر بخواهیم به آنها بپردازیم مفصل است ما هم اکنون به عنوان معیار سعی میکنیم تا ضوابط نشر انقلاب اسلامی را اجرا کنیم هر چند ممکن است این ضوابط نیاز به اصلاح داشته باشد ولی فعلاً همین ضوابط موجود است یکی از ابهامات و کژتابیها در زمینه نشر این است که ممیزان به خاطر ابهامهای واژگانی سعی میکنند سختگیری کنند و یکی از موضوعاتی که در حال پیگیری هستیم این است که این ابهامات را تفسیر کنیم، بحث دوم برمیگردد به دانش و مهارت بررسان و ممیزان که این نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. مسیری که در دریافتهای انسانها نسبت به موضوعات وجود دارد را نمیتوان یکسان کرد و نمیتوان توقع داشت که دو ممیز به صورت یکسان بررسی کند البته به سمتی میرویم تا از بررسانی استفاده کنیم که در یک سطح و نگرش هستند و اینها گامهایی است که برداشته شده هر چند گامهای بزرگی نیست ولی سعی کردهایم به سوی برطرف کردن و کاستن خطاهای بررسان حرکت کنیم.
* فروش کتابِ بدون مجوز، ممنوع است
وی گفت: در مورد ممیزی این احساس وجود دارد که حرکتی رو به جلو داشتهایم اما روایتهایی نیست که از مسئله ممیزی وجود دارد به نظر روایتهای صادقانه نیست یعنی معمولاً یک اصلاح یا دو اصلاح مورد نقد است و باقی مواردی که اصلاحهای ممیزان صحیح بوده مطرح نمیشود.
صالحی در پایان گفت: حقیقتاً ما نسبت به کتابی که مجوز داخلی ندارد و فضای فروش را گرفته است حساسیت داریم و ارشاد در مورد این کتابها مداخله میکند و سعی میکنیم از فروش کتابهای بدون مجوز نه فقط از آقای دولتآبادی بلکه از همه ناشران و مؤلفان جلوگیری کنیم. عرضه غیرمجاز کتاب در بازار ایران را ممنوع اعلام کرده و این فضا را برای تمام نویسندگان و مؤلفان فراهم میکنیم که آثارشان غیرمجاز چاپ نشود.