جراحتهای "دارن ویلسون" مورد بررسی قرار می گیرد
آنچه این هیئت منصفه به عنوان "مدرک" به آن استناد کرده، اظهاراتی است که ویلسون درباره اتفاقات آن روز ارائه کرده است. این افسر پلیس توضیح میدهد: "به من گفت که عمراً عرضه آن را داشته باشی که به من شلیک کنی." وی در ادامه برای دفاع از خود به موضوع بزرگی جثه براون هم متوسل میشود: "وقتی میخواستم از زمین بلندش کنم، انگار داشتم یک غول پنجساله را بلند میکردم. برای یک لحظه احساس کردم، من بچهام و اوست که از من بزرگتر است."
این افسر پلیس میگوید: "وقتی به براون و دوستش "دوریان جانسون" دستور توقف دادم، به آنها گفتم: بچهها، چرا از پیادهرو نمیروید؟ آن دو به من گفتند که دیگر به نزدیکی خانهشان رسیدهاند. گفتم: عیبی ندارد، باز هم بهتر است از پیادهرو بروید. در این حال، جانسون با حالتی غضبناک به من گفت: برو گمشو، به تو چه!"
ویلسون میگوید همانطور که از خودروی گشت خود پیاده نشده بود، دنده عقب گرفته تا باز با آنها صحبت کند. در آن لحظه، براون با مشت به صورت ویلسون میکوبد و درگیری آغاز میشود. ویلسون سعی میکند که از ماشین پایین بیاید. دستش را به سمت اسلحهاش میبرد و میگوید "بس کن وگرنه شلیک میکنم." براون در جوابش میگوید: "عرضه این کار را نداری."
هیئت منصفه این روایت را باور دارد: درگیری در بیرون از ماشین ادامه پیدا میکند و براون پا به فرار میگذارد. ویلسون به دنبال او میدود، فریاد میزند: "ایست، روی زمین دراز بکش." براون کمی میدود و بعد میایستد. رویش را به طرف ویلسون میکند و حالت تهاجمی به خودش میگیرد. ویلسون این چهره را "تهاجمیترین قیافهای که به عمرم دیده بودم" توصیف میکند و درباره این نوجوان 18 ساله ادامه میدهد: "بعد به سمت من خیز برداشت، دست راستش را پشت تیشرتش برد. باز به او دستور دادم که بایستد و روی زمین دراز بکشد. اما این کار را نکرد. چند بار به سمتش شلیک کردم، چند ثانیه ایستادم و از او خواستم روی زمین دراز بکشد. ولی هنوز در همان حالت بود. یک خشاب دیگر خالی کردم، ولی باز هم نتوانستم او را متوقف کنم. به هشت یا ده قدمی من رسیده بود که یکی از گلولهها به سرش اصابت کرد و روی زمین افتاد. حتی زمانی که روی زمین افتاده بود هم هنوز دست راستش زیر تیشرتش بود، ولی من به آن دست نزدم."
پس از اعلام رأی هیئت منصفه، وکلای ویلسون در بیانهای عمومی مدعی شدند: "وی مطابق قانون و مقرارت عمل کرده است. کارکنان پلیس همواره در موقعیتهایی قرار میگیرند که باید در لحظه و سریع تصمیم بگیرند. ویلسون طبق آموزشها و قوانین مربوطه عمل کرده است. هیئت منصفه نیز روی این موضوع همنظر هستند که دلیلی برای محکوم کردن افسر ویلسون وجود ندارد."
جراحتهای "دارن ویلسون" مورد بررسی قرار می گیرد
خانواده براون در بیانیهای اظهار داشتند: "واقعاً تأسفبار است که قاتل فرزندمان به سزای عمل نمیرسد. از تظاهرکنندگان میخواهیم تا تغییر این وضع به اعتراضهای مسالمتآمیزشان ادامه دهند." پس از اعلام رأی هیئت منصفه، تظاهراتی برپا شد که طی آن دستکم 60 نفر دستگیر شدند. در جریان این تظاهرات، 13 نفر زخمی نیز شدند. از طرفی "اداره هوابرد فدرال" موقتاً آسمان فرگوسن را منطقه پرواز ممنوع اعلام کرد. فرودگاه سنت لوئیس تعطیل شده است، حدود 100 مأمور فدرال به فرگوسن اعزام شدهاند. این در حالی است که سراسر آمریکا از جمله واشنگتن صحنه تظاهرات و اعتراضات گسترده مردم شده است. تظاهرکنندگان شعار میدهند: "دستها بالا، شلیک نکنید. عدالت که نباشد، صلح نیست." پلیس هم در پاسخ به اعتراضات مردم دوباره دست به استفاده از گاز اشکآور و اسپری فلفل زده است.
بدون شک یکی از مهمترین واکنش ها به اعلام رأی دادگاه دارن ویلسون و تحولات پس از آن، اظهارات باراک اوباما بود. رئیسجمهور سیاهپوست آمریکا، در تلویزیون و در حالی که کنار تصاویرش، نمایی از "خشونتها و شورش مردم در فرگوسن پخش میشد" مردم را به آرامش دعوت و اعلام کرد: "هیچ بهانهای برای خشونت وجود ندارد. مهمتر از همه چیز این است که ما ملتی متکی بر "حاکمیت قانون" هستیم و باید بپذیریم که این تصمیم به عهده هیئت منصفه بوده است." وی پس از سخنرانی تقریباً 9 دقیقهای خود، سالن مطبوعاتی را ترک کرد، بدون آنکه به سؤالات خبرنگاران پاسخی بدهد. خبرنگاران میخواستند بدانند آیا ویلسون در یک دادگاه فدرال مستقل حاضر خواهد شد یا نه.
خبرنگار بینالملل مشرق در خصوص رأی صادر شده هیئت منصفه و همینطور واکنش مردم به این رأی، با "هردوشا بنتم" فعال و معترض حاضر در فرگوسن گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این فعال آمریکایی به شرح زیر است.
طی چند ماه گذشته در فرگوسن وضعیت پرآشوبی را شاهد بودهایم. طی روزهای اخیر و با اعلام حکم نهایی دادگاه درباره دارن ویلسون، این اوضاع به اوج وخامت خود رسید. لطفاً برایمان بگویید که این روزها در فرگوسن چه خبر است.
در محلهای که ما زندگی میکنیم، به مایکل (چون جثه بزرگی به نسبت سنش داشت) "غول آرام" میگفتند. او با همه به نرمی صحبت میکرد. زمانی که پلیس، مایکل براون را در ماه آگوست امسال به ضرب گلوله کشت، گذاشتند چهار ساعت جنازهاش روی زمین بماند. نه تنها سیاهپوستها نترسیدند و پا پس نکشیدند، بلکه همه مردم آمریکا از اینکه یک نوجوان سیاهپوست غیرمسلح در روز روشن وسط خیابان به قتل میرسد، به خشم آمدند. این خشم مردم به نوعی شورش تبدیل شد که با واکنش بسیار خشونتآمیز پلیس مواجه شد و پای گارد ملی آمریکا به ماجرا باز شد و آن اتفاقاتی افتاد که در رسانهها منتشر شد.
در جامعه امروز همه در شبکههای اجتماعی عضویت دارند، اهالی فرگوسن هم به صفحههای اجتماعی خود رفتند و این خبر را به گوش همه رساندند. من در آن وقت در مغازه کفش فروشی مشغول کار بودم. افراد داخل مغازه میآمدند و خشم و برآشفتگی مردم را به چشم خودم میدیدم. مغازه ما پنج دقیقه تا محل حادثه فاصله داشت. هر کس جنازه را میدید متأثر میشد، به آن ادای احترام میکرد و برای آمرزش روحش دعا میکرد.
باراک اوباما مردم آمریکا را به آرامش دعوت میکند
آیا شدت یا نوع اعتراضات در فرگوسن و شهرهای اطراف با توجه به اعلام بیگناهی افسر پلیس تغییری هم کرده است؟
اعتراضات همیشه در جریان بوده و حتی برای یک روز متوقف نشده است. آگاهی سیاسی مردم بالا رفته و میدانند در مملکت چه خبر است. میدانند در آمریکا چه فشاری بر رنگینپوستان وارد میآید. دیگر خسته شدهایم، جان ما هم ارزشمند است. نکتهای که اینجا باید بگویم این است که اگرچه به ظاهر اخبار زیادی از فرگوسن در دنیا پخش شد، اما هیچکس توجهی نکرد که شخصیتهای شناختهشده و افرادی که به اصطلاح ما آمریکاییها "بت" مردم هستند، هیچکدام حق اظهارنظر در اینباره را نداشتند. حتی در خبرها دیدیم که یکی از بازیگران مشهور هالیوود تنها 15 دقیقه بعد از آنکه پیامی در حمایت از مایکل براون و اعتراضات مردم در توییتر منتشر کرد، اعلام کرد که "به اشتباه" این کار را کرده و به سرعت این پیام را از صفحه کاربری خود پاک کرد. بنابراین تا این اندازه تلاش میکردند اعتراضات مردم را سرکوب کنند.
آنچه که این بار تغییر کرده است، اگرچه شاید با اجازه خود مسؤولان و برای فریب مردم و آرامتر کردن اوضاع بوده باشد، این است که تعداد بیشماری از مشهورترین افراد در آمریکا که اکثراً سیاهپوست هستند، صدایشان بلند شده و از رأی نهایی دادگاه اظهار تأسف کردهاند. از جمله "لبران جیمز" بهترین بازیکن بسکتبال حال حاضر دنیا در صفحه اینستاگرام خود تصویری بسیار گویا را منتشر و در توییتر هم پیامی نوشت که از این قرار بود: "به عنوان یک جامعه، ما چگونه باید بهتر عمل کنیم و نگذاریم چنین اتفاقاتی بارها و بارها رخ دهد. من خیلی برای این خانوادهها متأسفم." حتی جیمز هم در ادامه مینویسد: " مردم، خشونت پاسخ مناسبی نیست. راهحل، تلافیجویی هم نیست."
دورگههای سفید و سیاهپوست نیز از ما اعلام حمایت کردهاند، چرا که آنها نیز مورد خشونت پلیس قرار گرفتهاند. سفیدپوستان حمایتکننده نیز میخواهند بگویند که نسبت به اتفاقات اطرافشان بیخبر نیستند و برای جان همه افراد ازجمله سیاهپوستان ارزش قائلند. آسیاییتبارها نیز از جنبش پشتیبانی میکنند. بنابراین رنگینکمانی از مردم با نژادهای گوناگون پشت جنبش هستند.
در عین حال، ما کاری به حرفهای این
و آن نداریم. آنقدر دور هم جمع میشویم و تجمعات اعتراضی تشکیل میدهیم تا
تغییرات عملی که میخواهیم، در آمریکا بهوجود بیاید. در این چند روز گذشته هم
دیدید که مردم سرما و برف و باران را تحمل میکنند و حاضر نمیشوند دست از اعتراض
بکشند. اگر پایش بیفتد، فرگوسن را جهنم دولت آمریکا میکنیم.
ناآرامیها طی روزهای اخیر تشدید شده است. نیروهای امنیتی و پلیس محلی دارند علیه ما جنگ راه میاندازند. دارند جا میاندازند که معترضان دست به خشونت زدهاند. اما من که آن بیرون، میان جمعیت بودهام و اعتراض میکردم، هیچ خشونتی ندیدهام. ما فقط نظرمان را درباره وضع حاضر ابراز کردهایم. فکر میکنم پذیرش این مسئله برایشان دشوار است. میخواهند ما را خفه کنند تا همهمان به وضع سابق بازگردیم. اینقدر هرچه گفتهاند را قبول کردهایم که خیال میکنند درستش همین است.
تصویری که لبران جیمز منتشر کرد: "تریون مارتین" و "مایکل براون" دو قربانی سیاهپوست خشونت پلیس
گفته میشود با اتفاقاتی که پس از قتل مایکل براون رخ داد، سیاهپوستان در شهرهایی چون فرگوسن در انتخابات اخیر آمریکا مشارکت فعالتری داشتهاند. آیا صحت دارد؟
بله همینطور است. مردم رأی دادند. البته اشتباه نکنید، این رأی دادن به این معنی نیست که کسی اینجا به نظام آمریکا اعتماد دارد. من هم رأی دادم، اما به فهرست کاندیداها که نگاه میکردیم، متوجه میشدیم که باید از بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم. همه وعدههای آنچنانی میدهند، اما وقتی سر کار میآیند، به هیچکدام وفا نمیکنند. با این حال مردم میدانند که باید بروند و رأی بدهند و برای اهدافشان بجنگند. ما بودیم که این کشور را ساختیم، ما سیاهپوستان. این خیابانها، خیابانهای ما هستند.
چنانچه امکان داشته باشد، بیشتر درباره شرایط کنونی فرگوسن توضیح بدهید. پلیس چه کار میکند؟ عکسالعمل معترضان چگونه است؟ چه تعداد تظاهرکننده شرکت میکنند؟
در اینجا کلاسهایی برگزار میشود که اعتراضکنندگان را نسبت به حقوقشان آگاه کنند، به آنها یاد میدهند در شرایط خاص چه عکسالعملی نشان دهند و آنها را برای آنچه ممکن است بر سرشان بیاید آماده میکنند. میتوانم بگویم بیش از 200 نفر در این کلاسها حضور پیدا میکنند.
در مناطق خاصی که از قبل مشخص میشود، تظاهرات شبانه انجام میدهیم. ازجمله این مناطق میتوان به روبهروی اداره پلیس فرگوسن، جاییکه به مایکل براون شلیک شد و البته جاییکه به یک جوان دیگر شلیک شد، اشاره کرد. تعداد افرادی که در این تظاهرات شرکت میکنند حدود 100 نفر است. البته در محلهای دیگر نیز مردم بیرون میآیند و اعتراض میکنند. از جمله مثالهای دیگر، در مسابقات بسکتبال یا حتی باغ وحش است، در این مکانها سعی میکنیم فریاد اعتراض خود را به گوش همه برسانیم.
در این چند روز گذشته، معترضان را دستگیر و زندانی میکنند. پلیس شرایط را متشنج کرده است و بر شمار نیروهای حاضر در خیابان نیز افزوده شده است. همهجا پلیس کاشتهاند. امروز جوانی در صفحه فیسبوک خود عکس مأموران فدرالی را که در هتل محل کارش دیده بود، گذاشت. بعد از اینکه عکسها روی فیسبوک رفت، او را از کار بیکار کردند. مردم نمیدانند چه بلایی ممکن است بر سرشان بیاورند، برای همین همیشه در هول و ولا هستند.
آیا جنبش را در حال گسترش و بسط میبینید یا در حال فروکشکردن؟
رسانهها میخواهند اینطور نشان دهند که این "غیر فرگوسنیها" هستند که به آنجا آمدهاند و مردم را تحریک میکنند. مفهومی به اسم "غیر فرگوسنی" وجود ندارد و مسئله ما، درد همه مردم در همهجای آمریکا است. این است که معترضان از سراسر آمریکا اینجا حضور بههم میرسانند.
حتی سازمانهایی وجود دارد که شیوه برخورد را در هر شرایطی به معترضان یاد میدهند. این آموزشها به این خاطر است که پیش از این در فرگوسن تظاهرات سازمانیافتهای به معنای واقعی کلمه وجود نداشته است و بسیاری از گروههایی که الآن میبینیم، تازهتأسیس هستند. اگر در آمریکا بودید میفهمیدید که این یک مسئله فراگیر است. همین تازگیها یک نفر را به ضرب گلوله در نیویورک کشتند. ما سیاهپوستان را مثل سگ هر جا ببینید میکشند.
مأموران پلیس یکی از معترضان را با خود میبرند
برخی کارشناسان میگویند اعتراضات برای احقاق حقوق اجتماعی در آمریکا با شکست مواجه میشود، چراکه فاقد رهبری قوی است. نظر شما در اینباره چیست؟
بله، این حرف تا اندازهای صحت دارد. با این حال، نباید فراموش کنید که جنبش دهه هفتاد هم به ظاهر گم شد، اما امروز میبینیم که مجدداً فعال شده است. مردم بیش از پیش سیاسی شدهاند. رهبری وجود دارد و مردم باید در جهاتی که مورد نظر رهبری است، حرکت کنند. اینقدر گوناگونی مردم در این اعتراضات زیاد است که همه، جهتگیری یکسان ندارند و خیلیها نمیدانند از چه کسی تبعیت کنند. پس معترضان باید دفتر مشقشان را از نو بنویسند و بفهمند که این جنبش شوخی نیست.
تنها راه به سرانجام رسیدن جنبش، سازماندهی منظم است. بنابراین باید به جهتدهیهای تیم رهبری توجه کرد، به حرف افراد باتجربه گوش کرد و یاد گرفت و با اتحاد و همدلی هدف مشترک همه را دنبال کرد، چراکه دولت میخواهد با ایجاد تفرقه بین ما، مانع ثمره دادن این جنبش شود.
در مورد کلاسهای آموزشی کمی بیشتر توضیح بدهید.
از جمله کارهایی که در این کلاسها انجام میشود این است که شماره تماسهایی را به شما معرفی میکنند که از قبل در نظر گرفتهشده و اگر به آنها پیامک دهید، اطلاعات تکمیلی درباره محل دقیق برگزاری اعتراضات برای شما ارسال میشود. گاهیاوقات این اطلاعرسانی به دلایل امنیتی تنها یک ساعت پیش از برگزاری اعتراضات انجام میشود و میگویند میخواهیم هر تعداد را که میتوانیم به خیابانها بیاوریم. مثلاً میگویند مقابل اداره پلیس فرگوسن شمار زیادی معترض میخواهیم تا از کادر دوربینها را پر کنند. گاهی توصیه میشود گوشیهای همراه را نیز با خود بیاوریم تا بتوانیم خودمان هم از اعتراضات فیلم تهیه کنیم.
چند روز پیش وقتی اعلام شد که قرار است رأی هیئت منصفه اعلام شود، مردم زیادی به خیابانها آمدند. به همین دلیل، شمار معترضان و متقابلاً شمار پلیسهای حاضر در خیابان افزایش یافت. مردم از صبح زود در این کلاسهای آموزشی شرکت کردند. فکر میکنم دستکم سه کلاس با عنوانهای "دستها بالا"، "عدالت برای مایکل براون" و "صداهای گمشده" از سوی سازمانهای مختلف برگزار شده بود.
در این کلاسها به شرکتکنندگان یاد میدهند که بهعنوان "معترض" چه حقوقی دارند و وقتی وضعیت وخیم میشود چگونه باید خود را نجات دهند. در صورت اضطرار به کجاها میتوانند پناه ببرند و نقاط ایمن کجاست. بدانند چه کسانی در اطراف آنها هستند، موقعیت مکانی خود را بهتر درک کنند. اگر دستگیر شدند با چه شمارهای تماس گرفته و درخواست کمک کنند. صحبتهای زیادی درباره کمپهای خارج از فرگوسن وجود داشت که گفته میشد در صورت دستگیری، معترضان را به آنجا میبرند. با این صحبتها میخواستند مردم را بترسانند تا در تظاهرات شرکت نکنند، اما کار این کلاسها این بود که به مردم بیاموزند که حتی در صورت دستگیری هم میتوانند با این شمارهها تماس بگیرند و مشکل خود را حل کنند.
فضاسازی فاکسنیوز: اوباما در کنار تصاویر "خشونت معترضان"،
مردم را به پذیرش رأی هیئت منصفه دعوت میکند
وزیر خارجه آمریکا چند روز پیش برای شرکت در مذاکرات هستهای با ایران به وین رفته بود. مقامات آمریکایی میخواهند به ایران یاد بدهند که حقوق این کشور چیست و اینکه آیا میتوانند برنامه هستهای داشته باشند یا خیر. این در حالی است که آمریکا تنها کشوری است که از بمب اتم استفاده کرده است و بنا به گفته کارشناسان تاکنون بیش از 50 بار در جنگهای خودسلاح هستهای به کار برده است. اما اکنون میبینیم که درون آمریکا مشکلات زیادی درباره حقوق بشر وجود دارد. اگر بخواهید مستقیماً با دولت اوباما صحبت کنید، چه میگویید؟
من به دولت اوباما میگویم "ننگ بر تو"، "ننگ بر تو باد اوباما". تمام مسؤولان آمریکایی مقصرند. بهراحتی تصمیم میگیرند که بروند و یک کشور دیگر را برای غارت منابعشان اشغال کنند. همه دعوا بر سر همین منابع است. هیچکدام از این مسؤولان اهمیتی نمیدهد که شهروندان آمریکایی در کشور خودشان قتلعام میشوند، به دست پلیس هم قتلعام میشوند. هر کس فقط به فکر منافع و ثروت و مقام خودش است. هیچکس به فکر مردم نیست.
آیا این شایعه درست است که فضای ترس و وحشت فرگوسن را فراگرفته و برخی از مردم ممکن است به خانههایشان برگردند؟
من میخواهم به همه معترضان و حامیان بگویم ترس به دل راه ندهید، چون این دقیقاً همان چیزی است که دولت آمریکا میخواهد. میخواهند به درون خانههایمان بخزیم و هر آنچه به خوردمان میدهند بپذیریم. اما ما دیگر به خانههایمان برنمیگردیم، چون آینده فرزندانمان و قرزندان فرزندانمان، همین امروز در دستان ماست.
من عزیزان زیادی را از دست دادهام، دیگر خسته شدهام از اینکه ما را بکشند، چه با اسلحه، چه با ابولا و چه با روشهای دیگری که علیه سیاهپوستان و رنگینپوستان به کار میگیرند. از مردم دنیا هم میخواهم که با صدای بلندتری از ما حمایت کنند. در هر کجا که هستند به خیابانها بیایند و صدای خود را به گوش جهانیان و مسؤولان آمریکایی برسانند.