گروه بین الملل مشرق- اوباما که تفاسیر خاصی درباره راهبردهای نظامی آمریکا پس از جنگ های عراق و افغانستان داشت، سومین وزیر دفاع کابینه اش را هم از دست داد. درباره رفتن «چاک هیگل» اظهارات متعددی تاکنون مطرح شده است. برخی منابع همچون نیوریک تایمز خبر داده اند که اوباما اصرار به استعفای «چاک هیگل» از سمت وزارت دفاع آمریکا داشته است. این در حالیست که «چاک هیگل» در کاهش بودجه پنتاگون و خروج نیروهای آمریکایی از عراق و تاحدودی افغانستان رضایت اوباما را کسب کرده بود. اما آنچه این تغییر را از وضعیت معمولی خارج کرده همزمانی برخی تحولات امنیتی منطقه و مبارزه نظامی آمریکا با داعش رفتن «چاک هیگل» است که سبب ایجاد فرضیه های متعددی در اینباره شده است.

1- «چاک هیگل» در تحولات امنیتی عراق و سوریه کارنامه درخشانی از خود به جای نگذاشت. دموکرات ها در حالی در انتخابات میان دوره ای سنا از جمهوریخواهان شکست خوردند که شکست های اوباما در سیاست های خاورمیانه ای و همچنین گسترش داعش یکی از دلایل این ناکامی معرفی شد. از این منظر اوباما برای ترمیم تیم امنیت ملی خود مجبور به تغییر چاک هگل شده است. از سوی دیگر «چاک هیگل» تنها جمهوریخواه تیم امنیتی ملی آمریکا بوده است. اوباما با کنار زدن وی به دنبال تصحیح کابینه با هدف تاثیر بر محاسبه افکار عمومی مردم آمریکا برای جذب اعتماد به دموکرات ها صورت گرفته است.

2- بسیاری از منابع از وجود اختلاف نظر «چاک هیگل» با شورای امنیت ملی اوباما خبر داده اند. بر این اساس نقش اساسی در استعفای چاک هگل به نقش برجسته و تاثیر گذار مشاوران امنیت ملی اوباما باید اذهان کرد. منابع رسانه ای خبرداده اند که «چاک هیگل» به شکست راهبردهای اوباما و مشاوران امنیت ملی وی در منطقه اعتقاد داشته و برای آلوده نشدن بیشتر به این شکست ها استعفای خود را تقدیم اوباما کرده است. همچنانکه"جان مک‌کین" سناتور جمهوری خواه آمریکایی درباره استعفای "چاک هیگل" وزیر دفاع آمریکا گفت: من می‌دانم که چاک از جنبه‌های سیاست امنیت ملی دولت و روند تصمیم‌گیر‌ان ناامید شده بود. واشنگتن پست نیز در گزارش قابل تامل به بخش دیگری از اختلافات راهبردی در حوزه امنیت ملی آمریکاپرداخته و نوشته است: هیگل اغلب در جلسات راهبردی رده بالای کاخ سفیدبا ژنرال‌های عالی‌رتبه خود به‌ویژه درخصوص موضوع سوریه و عراق و چگونگی اقدام نظامی در این دو کشور اختلاف نظر داشت.

3- شرایط منطقه ای آمریکا نیاز به ایجاد تغییرات در راس پنتاگون را بیش از پیش فرآهم کرده است. «چاک هیگل» ساله است که نظرات خاصی درباره نحوه حضور و میزان استفاده از قدرت نظامی امریکا در منطقه دارد. اوباما اگر برنامه لشکرشی مجدد به منطقه را در سر می پروراند باید «چاک هیگل» را از راس وزارت دفاع آمریکا حذف کند و فرد همراه تری را با خود به سرکار بیاورد. نیویورک تایمز نیز گزارش داده است که آمریکا در حال حاضر به صحنه جنگ در عراق، سوریه و افغانستان بازگشته و اوباما ظاهرا به این نتیجه رسیده که برای پیشبرد سیاستهای آمریکا در این جنگ‌ها بیش از این نمی‌تواند به هیگل اتکا کند. بری پاول، یکی از مقامات ارشد اسبق وزارت دفاع و از اعضای فعال در شورای آتلانتیک نیز معتقد است مواردی که رییس‌جمهور را جذب سناتور هیگل کرد اکنون نکاتی هستند که کم‌اهمیت جلوه می‌دهند چرا که شرایط بسیار تغییر کرده و جهان نیز تغییر کرده و کاخ سفید هم در واکنش به این تغییرات در حال تغییر است.

4- «چاک هیگل» توانایی توجیه مخالفان جمهوریخواه سیاست های نظامی و دفاعی اوباما را نداشته است. همچنان که گفته می شود وی در توضیح استراتژی آمریکا همواره تحت‌الشعاع جان کری و مارتین دمپسی عمل می کرده است. هدف اولیه اوباما از انتخاب «هیگل» این بود که او بتواند بین دموکرات‌ها و جمهوری خواهان درباره سیاست های نظامی وی اجماع ایجاد کند. انتظاری که چاک هیگل نتوانست آن را برآورده کند و جمهوریخواهان به صورت گسترده منتقد اوباما در حوزه دفاعی هستند.

5- "چاک هیگل" به منظور عملی کردن سیاست اوباما در افزایش حضور نظامی در آسیا وارد صحنه سیاست و دفاعی آمریکا شد.این در حالیست که آمریکا در این استراتژی کلان تدوین شده در دو سال اخیر عملا توفیق چندانی پیدا نکرده است. این شکست به مراتب قوی تر و عمیق تر از شکست در مبارزه با داعش است که امروز «چاک هیگل» در رسانه های غربی به ضعف درباره آن متهم می شود.