گروه اجتماعی مشرق - چهل روز پیش، مرتضی پاشایی خواننده جوان کشورمان که ماهها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد، درگذشت.
درگذشت یک هنرمند یا ورزشکار (یا چهرههای شاخصی که در فرهنگ غرب با عنوان "سلبریتی" از آن یاد میشود) بدلایل بسیار از جمله دو عامل شهرت و محبوبیت، به تنهایی مورد توجه ویژه رسانهها و در پی آن افکار عمومی قرار میگیرد؛ آنچنان که پس از مرحوم پاشایی، مرحوم مجید بهرامی بازیگر تئاتر و سینما، مرحوم مظلومی پیشکسوت استقلال و اخیرا مرحوم مرتضی احمدی نیز چشم از جهان فروبستند و هریک تیتر یک بسیاری از روزنامهها را به خود اختصاص دادند.
مجید بهرامی بازیگر جوان تئاتر و سینما نیز یک روز پس از مرتضی پاشایی بر اثر بیماری سرطان درگذشت
مرتضی احمدی و غلامحسین مظلومی نیز از دیگر چهرههای مطرح هنری و ورزشی بودند که اخیرا از دنیا رفتند
اما درگذشت مرتضی پاشایی، مراسم تشییع و خاکسپاری او با حضور گسترده و دهها هزار نفری نسل جوان، حاشیهای بود که بر اصل موضوع غلبه پیدا کرد و تا روزهای پس از آن، مورد نقد و بررسی کارشناسان حوزه اجتماعی قرار گرفت. سؤال اصلی این بود که کدام عامل این جمعیت عظیم از مردم را به مراسم تشییع پیکر مرحوم پاشایی جلب کرد و پاسخها بسیار متفاوت؛ از مطرح شدن نام مرتضی پاشایی در دو سال اخیر بدلیل بیماری تا اجرای تیتراژ برنامه ماه عسل، از ساماندهی در شبکههای اجتماعی و تبدیل شدن به یک موج اجتماعی تا عطش نسل جوان برای دیده شدن و دیدن چهرههای معروفی که احتمالا به مراسم تشییع میآیند همگی میتوانند پاسخی به این سوال باشد.
مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی به شکلی بیسابقه مورد استقبال مردم بویژه جوانان قرار گرفت
با توجه به فرا رسیدن چهلمین روز درگذشت مرتضی
پاشایی، از چند روز قبل پیامهایی - هرچند نه به گستردگی مراسم تشییع او - برای شرکت در مراسم
چهلم آن مرحوم در شبکههای اجتماعی به چشم میخورد. این پیامها در حالی در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است که برخی از تحلیلگران معتقد هستند شبکههای اجتماعی در حضور
دهها هزار نفری مردم ایران برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین تاثیری نداشته است.
اما دکتر مجید
ابهری - روانشناس و رفتارشناس - معتقد است که شبکههای اجتماعی و ماهوارهای تاثیر
زیادی در حضور مردم داشتهاند. این رفتارشناس اجتماعی نیز معتقد است که انتشار تصاویر و
فیلمهای لحظه مرگ آن مرحوم که کاری خلاف اخلاق بود در حضور مردم تاثیرگذار بوده
است؛ موضوعی که خانواده مرحوم پاشایی نیز نسبت به آن ابراز نارضایتی کرده بودند. درباره این موضوع با این متخصص علوم رفتاری گفتگو کردهایم.
آقای دکتر ابهری! با توجه به فرارسیدن چهلم مرتضی پاشایی شاهد بودیم در شبکههای اجتماعی حجم گستردهای از پیامها برای شرکت در مراسم چهلم او تبادل میشود. همچنین در روز درگذشت و تشییع پیکر او نیز جمعیت زیادی در تهران و شهرهای مختلف به خیابان آمده بودند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
قدردانی از هنرمندان یکی از اولویتهای جامعه ما است که متاسفانه همواره در زمان حیات آنان اتفاق نیفتاده است و بعد از مرگ این چهرهها، جامعه به طرز شگفتآور در جهت قدردانی از هنرمندان حرکت میکند که در زمان حیات آنان بسیاری از چهرههای هنری حتی افراد عادی در جامعه از مشکلات اقتصادی و بیماریهای آنان و گرفتاریهای آنان نیز اطلاع نداشتند؛ مرحوم مرتضی پاشایی نیز جزو همین افراد بود که حضور جمعیت انبوده در مراسم تدفین او باعث شگفتی تمام جوامع شد.
به نظر شما شبکههای اجتماعی و رسانهها چه تأثیری بر حضور مردم در تشییع و تدفین مرحوم پاشایی داشتند؟
در موضوع مرحوم پاشایی از رفتارشناسی میدانی که اینجانب در تشییع جنازه او انجام دادم به چند نکته رسیدم. در حقیقت میتوان گفت که اصلیترین بازیگردانان در این میان شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، وایبر، واتس آب، تانگو و امثال آن بودند که با مبادله اطلاعات و پیامهای مختلف دیگران را دعوت به شرکت در مراسم تشییع و تدفین او میکردند.
به نظر جنابعالی تمام دهها هزار نفری که در این مراسم حضور داشتند برای قدردانی از خوانندهای که در جامعه به صورت گسترده شناخته نشده بود، آمده بودند یا دلایل دیگری هم داشت که شاید لزوما ارتباط مستقیمی با مرحوم پاشایی نداشته باشد؟
افرادی که در تشییع جنازه حضور داشتند به سه
گروه جداگانه تقسیم میشدند:
گروه اول برای قدردانی از یک هنرمند به میدان آمده بودند و از چهرههای آنان مشخص بود که داغدار آن جوان هستند.
گروه دوم افراد تماشاچی بودند که از روی کنجکاوی و تماشای چهرههای هنری حاضر در تشییع جنازه آمده بودند و از دوربینها و تلفنهای در دستشان مشخص بود که به یک خبرنگار سیار تبدیل شدهاند تا یک شهروند برای مشارکت در عزاداری.
گروه دیگری هم بودند که از سر بیکاری و فقط برای وقت گذرانی و تخلیه انرژی خود در این حرکت حضور پیدا کرده بودند. مدیران فرهنگی جامعه و دولتمردان باید توجه ویژه به سه موضوع مورد اشاره اشته باشند.
جوانان ما اگر میدانی برای تخلیه انرژی خود
داشته باشند هیچگاه اینگونه حرکت نمیکنند. در این میدان آزادانه ترانههای مرحوم پاشایی را با یکدیگر میخواندند و اختلاط دختران
و پسران به شکلی بود که در کنار هم قرار داشتند. بنابراین میتوانم به عنوان فردی که سی سال از عمر خود را در پژوهشهای
رفتاری کسب کرده است، بگویم این حرکت فقط برای عزاداری و مشارکت در آن نبود.
روز پنجشنبه چهلمین روز درگذشت او است؛ دوباره شبکههای اجتماعی فعال شدهاند و بعضی از جوانان تصور میکنند که حمایت و حضور در این مراسم به نوعی مخالفت با جامعه فرهنگی و سیاسی ایران است در حالیکه پدر مرحوم پاشایی بسیاری صریح بیان کرد که فرزند او علاقمند به انقلاب و طرفدار آن بوده است و حتی روضه حضرت علی اکبر را با صدایی رسا و شیوا خواندند. بنابراین رسیدگیها تخصصی به این گونه مراسم میتواند سرآغاز بسیار مناسبی برای برنامهریزی تخلیه انرژی جوانان باشد البته نقش شبکههای اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه در ایجاد آشفتگی فکری و بسیج جوانان را نباید فراموش کرد.
عدهای صرفا از سر کنجکاوی در مراسم حاضر شده بودند و از دوربینها و تلفنهای همراه دستشان مشخص بود به یک خبرنگار سیار تبدیل شدهاند تا یک شهروند عادی که در عزاداری مشارکت کرده است
چه راهکارهایی وجود دارد که در چنین مواقعی شاهد غلبه شبکههای اجتماعی و ایجاد آشفتگی ذهنی در نسل جوان نباشیم و از سوی دیگر دشمنانی که برای بهرهبرداری از چنین فرصتهایی در کمین نشستهاند نتوانند مصادره به مطلوب کنند؟
در این میان برای پیشگیری از تکرار اینگونه حوادث، اولا وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی اصلی امور جوانان باید برنامههای ایجاد نشاط و تخلیه انرژیهای نهفته جوانان تدوین کند تا جوانان کشور مجبور نشوند برای تماشای چند هنرمند این چنین خود را به دشواری بیاندازند. برخی از حضار در مراسم تشییع، توجهی به فوت این جوان ناکام نداشتند آنچنان آرایش کرده بودند که گویی به مجلس عروسی آمدهاند. ای کاش نظری دوباره به چهرههای حاضران داشته باشند که هیچگونه تعصبی در چهرههای آنان دیده نمیشد فقط برای آواز خواندن یا رفتارهای نامناسب دیگری در میدان حاضر شده بودند. بعد از وزارت ورزش و جوانان، سازمانها و بنیادهای فرهنگی و خانوادهها باید به فکر جوانان و اوقات فراغت آنها و برنامهریزی نشاطی و رفاهی برای آنان باشند.
در برخی از شهرهای کشور که اجازه برگزاری کنسرت به سختی داده میشود، مشاهده شد که عدهای در روز عزاداری وی حضور پیدا کردند و ترانههای معروف مرحوم را زمزمه کردند، علت این موضوع از نظر شما چیست؟
متاسفانه باید نکتهای را در این باره متذکر شوم. گاهی برخورد سازمانها و نهادهای انتظامی و قضایی باعث مظلومنمایی بعضی از افراد میشود. جلوگیری از کنسرت مرحوم پاشایی در برخی از شهرها چهرهای از وی ساخته بود که گویا در مقابل نظام ایستادگی کردهاند و برخی از جوانان که به دنبال فرصت برای تخلیه انرژی هستند در جهت او قرار گرفتهاند. اما برگزاری کنسرتهایی که مغایر با موازین دینی و ضوابط قانونی نباشد میتواند به تخلیه انرژی و نشاط جوانان کمک کند و برخوردهای سلبی با اینگونه برنامهها نتیجهای جز آنچه در برنامه مرحوم پاشایی شاهد بودیم نخواهد داشت.
نظر شما درباره عکسها و فیلمهایی که از بیماری و لحظات آخر او در شبکههای اجتماعی انتشار پیدا کرد چیست؟
فیلمها و عکسهایی که در لحظه آخر از وی گرفته شده بود نه تنها انسانی نبود؛ بلکه مغایر با اخلاق فرهنگی و اجتماعی بود بنابراین بعضیها مرحوم پاشایی را وسیله قرار دادند تا به هدفهای خود برسند.