افروغ با بیان اینکه اگر حضرت امام در آنجا گورباچف را
خطاب قرار داد درواقع میخواستند به مردم پیام برسانند اکنون که نظام
کمونیستی رو به اضمحلال است مراقب باشید به دامن سرمایهداری نیفتید افزود:
امام آن لحظه تاریخی را خوب درک کردند و راه بدیلی را معرفی کردند اما
آنها گوش نکردند لذا نباید این دو پیام را با یکدیگر مقایسه کرد چراکه این
پیامها در دو برهه متفاوت صورت گرفت و وجه مشترک آنها فقط مخاطب بودن مردم
است.
این استاد دانشگاه درباره اینکه چرا چنین پیامی در این مقطع تاریخی خطاب به جوانان و نه دولتمردان نوشته شد خاطرنشان کرد: متاسفانه سالهاست که ما شاهد مانور نظام سرمایهداری علیه اسلام هستیم و آنها بعد از فروپاشی بلوک شرق سعی داشتند یک غیریت دیگری را تعریف کنند چراکه حیات غرب در گرو دیگرسازی است تا از طریق فرافکنی معضلات خود، به حیاتش ادامه دهد.
وی ادامه داد: آنها تا دیروز یک «دیگر» درونگفتمانی به اسم شوروی تعریف کرده بودند اما در حال حاضر تلاش دارند یک «دیگر» برونگفتمانی که چیزی جز جهان اسلام نیست درست کنند.
افروغ با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی و محدود نبودن این انقلاب به شرایط جغرافیایی گفت: انقلاب اسلامی یک انقلاب بشری نوظهور، معنوی و اخلاقی است که میخواهد که انسانها را به خدا وصل کند اما نظام سرمایهداری از این حیات فاصله گرفته و بقای آن در گرو دلبستگی به این عالم است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جز لذت و قدرت چیز دیگری برای نظام سرمایهداری معنا ندارد و در این حالت بین نظام سرمایهداری و انقلاب اسلامی یک نبرد الهی و مادی رخ داده است خاطرنشان کرد: تئوریسینهای آنها نیز متوجه این نکته شدهاند که وقتی انقلاب اسلامی رخ داد با چه خطری روبرو هستند چراکه این انقلاب شرایط جغرافیایی نمیشناسد و آنها نمیخواهند به این راحتی منافعشان را از دست بدهند.
وی با اشاره به نظریهپردازیهای ساموئل هانگتینتون و بحث نبرد تمدنها خاطرنشان کرد: او طوری مقدمهچینی کرده است که مشکل اصلی ادیان شرقی معرفی شود و از این طریق تلاش میکند در این جهان جدید که به خاطر انقلاب اسلامی معنویتزایی شده است، برای خود یک سنگر مسیحی دست و پا کند.
افروغ با بیان اینکه خوشبختانه اصحاب مسیحیت متوجه این مسئله شدند و کلیسای کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان فهمیدند که نباید فریب نظام سرمایهداری را بخورند یادآور شد: آنها به همین دلیل گفتوگوی دینی را با جدیت پیگیری کردند و آثار آنها نیز نشان میدهد اسلام را به رسمیت شناخته و نسبت به گذشته و جنگهای صلیبی اظهار ندامت کردند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نظام سرمایهداری سیاستهای هانگتینتونگ را از «بیرون» و از «درون» نیز تفکر داعشی و سلفی را دنبال میکند گفت: آنها هر دو برای یک چیز آمدهاند و آن هم جلوگیری از تفکر انقلاب اسلامی و تحقق بخشیدن به تمدن دینی است.
وی با اشاره به شهادت جمعی از مجاهدان لبنانی و ایرانی در سوریه توسط صهیونیستها آن را نشانه پیوند عمیق استکبار و صهیونیسم دانست و ادامه داد: آیا رهبر جهان اسلام، رهبر جهان تشیع و رهبر انقلاب اسلامی باید چنین پیامی را به دولتهای سرمایهداری میدادند؟ قطعا پاسخ منفی است، این اشتباه را رئیسجمهور گذشته مرتکب شد و ما سالها کوشیده بودیم که بگوییم این دولتها فقط صورت مسیحیت را یدک میکشند و نامهنگاری با آنها سنگر مسیحیت را به آنها خواهد داد لذا اگر رهبری نیز به رهبران نظام سرمایهداری این نامه را مینوشت دچار اشتباه استراتژیک رئیسجمهور سابق میشدند.
افروغ تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب در پیام خود جوانان را مورد خطاب قرار دادند و این به آن معناست که بین دولتها و جوانان آنها تمایز قائلند و از آنها خواستند که فریب نبرد تمدنی هانگتینتونی و داعشی را نخورند.
این استاد دانشگاه درباره اینکه چه ساز و کاری باید جوانان غیرمسلمان را با اسلام آشنا کند پاسخ داد: اینکه چه کسی، چه ساز و کاری، چه شخصیتها و مجراهایی باید جوانان مسیحی و غیرمسلمان غرب و آمریکا را با اسلام آشنا کند، مسئله ماست؛ آنها اگر تشنه این مسئله شوند و سوال داشته باشند، ما باید از متن و اشخاص خوبی برخوردار باشیم که بین نظر و عملشان فاصله نباشد و اسلام برایشان درونی شده باشد.
وی با تاکید براینکه در این مسیر عرفای اسلامی باید میداندار شوند و پیام عرفان مشترک و با فطرت بشر آشناست افزود: نباید به نام فرهنگ بیرونی کار سیاسی کنیم چراکه این مسئلهای مربوط به نظام داخلی نیست و پیامی در بعد جهان اسلام است.
افروغ ادامه داد: درباره انتخاب و زاویه دید افراد و متونی که میخواهد در اختیار جوانان غربی و آمریکایی قرار گیرد باید چارهاندیشی شود و این باید جدا از نگاه قدرتزده رسمی و مبتنی بر قدرت نرم مدنی صورت گیرد که مورد تایید حضرت امام هم بود.
این استاد دانشگاه با تاکید براینکه به جای تکیه بر قدرت دولتی برای معرفی اسلام به جوانان غربی باید از ظرفیت مردمی استفاده شود یادآور شد: جوانان داخل و جوانان ایرانی هم برای نشر اسلام در این پیام مورد خطاب قرار گرفتهاند و از این رو این یک مسئولیت همگانی است که نباید مشمول بخشنامه و بروکراسی شود.
این استاد دانشگاه درباره اینکه چرا چنین پیامی در این مقطع تاریخی خطاب به جوانان و نه دولتمردان نوشته شد خاطرنشان کرد: متاسفانه سالهاست که ما شاهد مانور نظام سرمایهداری علیه اسلام هستیم و آنها بعد از فروپاشی بلوک شرق سعی داشتند یک غیریت دیگری را تعریف کنند چراکه حیات غرب در گرو دیگرسازی است تا از طریق فرافکنی معضلات خود، به حیاتش ادامه دهد.
وی ادامه داد: آنها تا دیروز یک «دیگر» درونگفتمانی به اسم شوروی تعریف کرده بودند اما در حال حاضر تلاش دارند یک «دیگر» برونگفتمانی که چیزی جز جهان اسلام نیست درست کنند.
افروغ با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی و محدود نبودن این انقلاب به شرایط جغرافیایی گفت: انقلاب اسلامی یک انقلاب بشری نوظهور، معنوی و اخلاقی است که میخواهد که انسانها را به خدا وصل کند اما نظام سرمایهداری از این حیات فاصله گرفته و بقای آن در گرو دلبستگی به این عالم است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه جز لذت و قدرت چیز دیگری برای نظام سرمایهداری معنا ندارد و در این حالت بین نظام سرمایهداری و انقلاب اسلامی یک نبرد الهی و مادی رخ داده است خاطرنشان کرد: تئوریسینهای آنها نیز متوجه این نکته شدهاند که وقتی انقلاب اسلامی رخ داد با چه خطری روبرو هستند چراکه این انقلاب شرایط جغرافیایی نمیشناسد و آنها نمیخواهند به این راحتی منافعشان را از دست بدهند.
وی با اشاره به نظریهپردازیهای ساموئل هانگتینتون و بحث نبرد تمدنها خاطرنشان کرد: او طوری مقدمهچینی کرده است که مشکل اصلی ادیان شرقی معرفی شود و از این طریق تلاش میکند در این جهان جدید که به خاطر انقلاب اسلامی معنویتزایی شده است، برای خود یک سنگر مسیحی دست و پا کند.
افروغ با بیان اینکه خوشبختانه اصحاب مسیحیت متوجه این مسئله شدند و کلیسای کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان فهمیدند که نباید فریب نظام سرمایهداری را بخورند یادآور شد: آنها به همین دلیل گفتوگوی دینی را با جدیت پیگیری کردند و آثار آنها نیز نشان میدهد اسلام را به رسمیت شناخته و نسبت به گذشته و جنگهای صلیبی اظهار ندامت کردند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نظام سرمایهداری سیاستهای هانگتینتونگ را از «بیرون» و از «درون» نیز تفکر داعشی و سلفی را دنبال میکند گفت: آنها هر دو برای یک چیز آمدهاند و آن هم جلوگیری از تفکر انقلاب اسلامی و تحقق بخشیدن به تمدن دینی است.
وی با اشاره به شهادت جمعی از مجاهدان لبنانی و ایرانی در سوریه توسط صهیونیستها آن را نشانه پیوند عمیق استکبار و صهیونیسم دانست و ادامه داد: آیا رهبر جهان اسلام، رهبر جهان تشیع و رهبر انقلاب اسلامی باید چنین پیامی را به دولتهای سرمایهداری میدادند؟ قطعا پاسخ منفی است، این اشتباه را رئیسجمهور گذشته مرتکب شد و ما سالها کوشیده بودیم که بگوییم این دولتها فقط صورت مسیحیت را یدک میکشند و نامهنگاری با آنها سنگر مسیحیت را به آنها خواهد داد لذا اگر رهبری نیز به رهبران نظام سرمایهداری این نامه را مینوشت دچار اشتباه استراتژیک رئیسجمهور سابق میشدند.
افروغ تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب در پیام خود جوانان را مورد خطاب قرار دادند و این به آن معناست که بین دولتها و جوانان آنها تمایز قائلند و از آنها خواستند که فریب نبرد تمدنی هانگتینتونی و داعشی را نخورند.
این استاد دانشگاه درباره اینکه چه ساز و کاری باید جوانان غیرمسلمان را با اسلام آشنا کند پاسخ داد: اینکه چه کسی، چه ساز و کاری، چه شخصیتها و مجراهایی باید جوانان مسیحی و غیرمسلمان غرب و آمریکا را با اسلام آشنا کند، مسئله ماست؛ آنها اگر تشنه این مسئله شوند و سوال داشته باشند، ما باید از متن و اشخاص خوبی برخوردار باشیم که بین نظر و عملشان فاصله نباشد و اسلام برایشان درونی شده باشد.
وی با تاکید براینکه در این مسیر عرفای اسلامی باید میداندار شوند و پیام عرفان مشترک و با فطرت بشر آشناست افزود: نباید به نام فرهنگ بیرونی کار سیاسی کنیم چراکه این مسئلهای مربوط به نظام داخلی نیست و پیامی در بعد جهان اسلام است.
افروغ ادامه داد: درباره انتخاب و زاویه دید افراد و متونی که میخواهد در اختیار جوانان غربی و آمریکایی قرار گیرد باید چارهاندیشی شود و این باید جدا از نگاه قدرتزده رسمی و مبتنی بر قدرت نرم مدنی صورت گیرد که مورد تایید حضرت امام هم بود.
این استاد دانشگاه با تاکید براینکه به جای تکیه بر قدرت دولتی برای معرفی اسلام به جوانان غربی باید از ظرفیت مردمی استفاده شود یادآور شد: جوانان داخل و جوانان ایرانی هم برای نشر اسلام در این پیام مورد خطاب قرار گرفتهاند و از این رو این یک مسئولیت همگانی است که نباید مشمول بخشنامه و بروکراسی شود.