تمدن غرب سالهاست که حرفی برای گفتن و ارزشی برای صادر کردن ندارد و
مجموعه صادرات فرهنگی اش را مصرف زدگی و سرمایه سالاری و غفلت زایی و فساد و
فحشاء و توهین به ارزشهای ادیان آسمانی و الهی و در یک کلمه نیهلیسم و پوچ
گرایی تشکیل می دهد. این البته برای تمدنی که بنیاد خود را بر اومانیسم و
انکار خداوند و عالم غیب گذارده است، طبیعی است. وقتی خدا نباشد همه چیز
مجاز می شود.
تمدن مدرن غرب اگر چه واقعیتی پر هیمنه و قدرتمند دارد اما چون عاری از حق
و حقیقت است، گریزی از به بن بست رسیدن و سرانجام فروپاشی ندارد.
قران کریم مکرر سخن از اقوام و تمدن هایی می گوید که مرزهای توسعه یافتگی و
قدرت و ثروت را در نوردیدند اما به دلیل دوری از خداوند و حقیقت، و صف
آرایی در برابر رسولان آسمانی، به امر و اراده الهی فروپاشیدند و البته
قران کریم از این امر به عنوان یک سنت مستمر و پایدار الهی یاد می کند.
از منظرآیات قران، اقتدار و ثروت بدون ایمان و معنویت هر چه فربه تر و
گسترده تر باشد، به لحظه موعود و محتوم فروپاشی نزدیکتر است. در این آیه
تامل کنید:
حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ
أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَآ أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلاً أَوْ
نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا کَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ کَذَلِکَ
نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (یونس/24)
«چون زمین پیرایه خویش برگرفت و آراسته شد و مردمش پنداشتند که خود قادر
بر آن همه بوده اند ، فرمان ما شب هنگام یا به روزدر رسد و چنان از بیخش بر
کنیم که گویی دیروز در آن مکان هیچ چیز نبوده است. آیات را برای مردمی که
می اندیشند اینچنین تفصیل می دهیم.»
در آیه ای دیگر با نکته ای شگفت انگیزتر مواجهیم و آن این که اگر قومی
نسیان ذکر کنند و پشت پا به دعوت و پیام انبیاء بزنند، مجازاتشان این خواهد
بود که همه درهای قدرت و مکنت و ثروت به رویشان گشوده می شود تا دچار
سرمستی شده و آن گاه صاعقه عذاب الهی بر سرشان نازل شود:
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ
کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً
فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ
«پس چون آنچه را که بدان پند داده شده بودند فراموش کردند، درهاى هر چیزى
[از قدرت و ثروت] را بر آنان گشودیم، تا هنگامى که به آنچه داده شده بودند
شاد گردیدند ناگهان [گریبان] آنان را گرفتیم، و یکباره نومید شدند.»
بدون شک تمدن مقتدر و پر هیمنه اما عاری از حقیقت و معنویت غرب در مسیر
همین سنت الهی قرار گرفته است و آخرین تقلاهای خود را برای بقا می کند.
توهین طراحی شده به مقدس ترین پیامبر الهی در مهد لیبرال دموکراسی معنایی
جز دست خالی بودن غرب ماده زده و نیهلیست برای هماوردی در عرصه ارزشها با
جریان خداپرستی و معنویت خواهی ندارد. امروز تک تک جذابیت های غرب لیبرال
مانند آزادی خواهی، حقوق بشر، دموکراسی، صلح، حریم خصوصی، تساهل و مدارا،
ماهیت جعلی و فرمالیستی خود را نشان داده اند و دیگر کمتر انسان بیدار غربی
و یا شرقی است که مثلا بپذیرد دولت ایالات متحده و یا دولت هایی چون
انگلیس و فرانسه حامل و حامی ارزشهایی انسانی اند. آنچه امروز در پیشانی و
ویترین این قدرتها بیش از هر چیز دیگر قابل مشاهده است، تجاوزگری و سلطه
طلبی و خشونت و جهان خواری و اخیرا تروریست پروری از نوع تروریست های موحش و
پر قساوت تکفیری است.
پیام رهبر فرزانه انقلاب به جوانان غربی در عین حال که مخاطبان خود را به
بازگشت به فطرت انسانی و الهی و تفکر و تدبر در آموزه های نورانی و انسان
ساز دین و اسلام فرا می خواند، حاوی این نکته مهم نیز هست که جوانان غربی
باید بر ماهیت بحران زده و نیهلیستی تمدن و نظام هایی که در آن تنفس می
کنند، وقوف یابند و راه نجات و رستگاری را به روی خویش بگشایند.
تمدن غرب سالهاست که حرفی برای گفتن و ارزشی برای صادر کردن ندارد و مجموعه صادرات فرهنگی اش را مصرف زدگی و سرمایه سالاری و غفلت زایی و فساد و فحشاء و توهین به ارزشهای ادیان آسمانی و الهی و در یک کلمه نیهلیسم و پوچ گرایی تشکیل می دهد.
به گزارش مشرق، مهدی نصیری در یادداشتی به تحلیل چرایی نگارش پیام رهبر معظم انقلاب برای جوانان غربی پرداخت و نوشت:
منبع: تسنیم