به گزارش مشرق، دکتر عباسعلی کدخدایی طی یادداشتی در روزنامه حمایت به نقد جریان های اسلام ستیز پرداخت و نوشت:
آیت الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه در مراسم رونمایی از موسوعه شهید ثانی با بیان اینکه در دستگاه قضا احساس نیاز می کنیم که قوانین جزایی اسلام به خوبی تبیین و استخراج شوند تاکید نمودند: «امروز در دانشگاه ها برخی استادان که اتفاقا کتاب های آنها در تیراژ وسیع هم به چاپ می رسد در ذهن دانشجویان ما وارد کرده اند که قوانین جزایی اسلام به درد دنیای امروز نمی خورد و حتی قضات ما شاگرد همین استادان هستند. بنابراین باید تفقه و اجتهاد در معارف دینی را آنقدر گسترش دهیم تا بتوانیم مطالبی قابل عرضه در دنیای امروز داشته باشیم.»
مباحث مرتبط بر ناکارآمدی قوانین اسلامی در دنیای امروز، موضوعی است که تنها به سالیان اخیر محدود نمیشود. اما پیش از آن باید در مورد اصالت این قوانین نکاتی را یادآور شد. قوانین دین مقدس اسلام قوانینی است که از منشأیی الهی و وحیانی منشعب شده که در جریان تمامی شرایط انسان و خلقت قرار دارد. طبیعتاً هر منبعی که وقوف کامل بر خصوصیات و ویژگی های یک موضوع داشته باشد، به وضعیت خلقت دنیا و انسان علم داشته و خالق آن باشد، بهترین قوانین، مقررات و موازین را وضع می کند که با طبیعت انسان مطابقت داشته باشد.
قوانین اسلام به همین دلیل نسبت به قوانین مکاتب دیگر برتری دارد و حتی نسبت به ادیان دیگر، قوانین کامل تری را داراست. پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) در ادامه ماموریت پیامبران پیشین مبعوث شدند و به همین دلیل است که پیامبر خاتم(ص) کامل ترین و جامع ترین روش زندگی را ارائه نموده اند. بنابراین، چنانچه عقل انسان هم در این میان حَکَم قرار بگیرد، به این نتیجه می رسد آن قانونی که کامل تر و آن منبعی که اصالت بیشتری دارد باید به عنوان تنظیم کننده روابط انسانی انتخاب گردد. روشن است با استدلالاتی که ذکر شد، منابع اسلامی و الهی کامل ترین هستند و با فطرت و طبیعت انسان، سازگارترند؛ زیرا منشأء الهی دارند و خداوند به عنوان خالق انسان، از راز خلقت آگاه است. در نتیجه، قانون الهی می تواند بهترین میزان و معیار برای تنظیم روابط انسان ها باشد.
این نکته گفتنی است که علمای اسلام، بارها تاکید کرده اند که شرایط و اقتضائات زمان باید برای وضع قوانین مدّنظر قرار گیرد اما اصول تغییرناپذیرند. این اصول در جای خود و اقتضائات زمان هم در جای خود، به تنظیم روابط افراد کمک می کنند و معتقدیم رابطه ای را برقرار می نمایند که اگر به خوبی اجرا شود، بهترین سرنوشت را برای انسان ها رقم می زنند.
گاهی اوقات سخنانی گفته می شود که قوانین اسلامی، قوانین کافی و یا جامعی نیستند، این قبیل اظهارات عمدتاً از سر ناآگاهی است و برخی از این سخنان نیز از سوی دشمنان القاء و افراد ساده لوح نیز آن را باور میکنند. به نظر ما اگر موازین اسلام در هر جامعه ای رعایت گردد، سرنوشت آن جامعه متحول شده و می تواند در رشد و تعالی افراد آن جامعه اثرگذار باشد. البته ممکن است گاهی از اوقات در اجرای این قوانین مشکلاتی رخ دهد که این بحث دیگری است و باید تلاش شود این قوانین به درستی به اجرا در آیند.
بخشی از مخالفت ها به دشمنان دین اسلام و موازین آن باز می گردند که حساب آن جداست و در واقع باید با نگاه دیگری با آنان برخورد نمود، از این جهت که ممکن است این دشمنان، اصولاً قابل هدایت نباشند. اما بخش دیگر این مخالفت ها، به صاحبنظرانی بر می گردد که دچار ساده لوحی شده و این القائات دشمنان را باور می کنند.
حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، قبل از انقلاب و پس از آن، بر مسئله ای مهم و اساسی تاکید مینمودند و آن اینکه مردم مسلمان ما «برای اجرای احکام اسلامی» قیام کرده اند و نهضت اسلامی یعنی نهضتی که خواستار اجرای احکام اسلام است. ایشان در آن دوران می فرمودند که برخی القائات دشمنان در بین افراد ساده لوح مسلمان اثر کرده است و برخی از آنان به این عقیده رسیده اند که قوانین اسلامی پاسخگوی نیاز فعلی جامعه نیست و یا امکان اجرا را ندارد. رویکرد حضرت امام(ره) نسبت به این افراد چنین بود که القائات دشمن را پذیرفته اند.
مقام معظم رهبری نیز طی چند سال گذشته، به نکته ظریفی مبنی «سکولاریسم مخفی» در میان برخی از مسلمانان اشاره کرده اند. بر خلاف انحراف در کلیسا که با بینشى متشتّت، دین و دنیا را از هم جدا و در دو قطب مقابل هم مى دیده است، اسلام، داراى بینش توحیدى بوده و هستى را به قطب هاى جدا از هم تقسیم نمى کند. در اسلام، دین و سیاست از هم تفکیک ناپذیرند و از همین رو پیامبر(صلى الله علیه وآله) هم رییس امور دینى و هم رهبر سیاسى مردم بوده و کسانى نیز که از طرف آن حضرت براى حکومت بر ولایات تعیین مى شدند، هم مسؤول امور دینى و هم مسئول امور دنیوى به شمار مىآمدند.
برخی علیرغم مسلمان بودن، اما قائلند که قوانین اسلام، قابلیت اجرایی خود را از دست داده اند. این در حالی است که ما معتقدیم قوانین اسلامی برای یک مقطع تاریخی در صدر اسلام نازل نشده است بلکه برای تمامی بشریت و تمامی جوامع الی یوم القیامه وضع شده اند. در صورتی که موازین راهگشای الهی توسط همه انسان ها به خوبی درک و اجرا شوند، همه آحاد جامعه در تمام قرون و اعصار می توانند از امتیازات و بهره های قوانین نورانی اسلام بهره مند گردند و شبهه هایی از این قبیل خود به خود خنثی و فرامین الهی، تضمین کننده سعادت تمام جوامع خواهد بود.
بر خلاف انحراف در کلیسا که با بینشى متشتّت، دین و دنیا را از هم جدا و در دو قطب مقابل هم مى دیده است، اسلام، داراى بینش توحیدى بوده و هستى را به قطب هاى جدا از هم تقسیم نمى کند. در اسلام، دین و سیاست از هم تفکیک ناپذیرند.