موقعیت حساس و ویژگیهای مهم ارتفاعات بازی دراز موجب میشد تا فرماندهان نظامی آزادسازی این عارضه حساس را به منظور تسلط بر عقبه و مواضع دشمن در دستور کار خود قرار دهند. در همین رابطه، از اواخر زمستان 1359 شناسایی آرایش نیروها و مواضع، موانع و استحکامات دشمن توسط برادران اطلاعات سپاه آغاز و تا دو ماه ادامه پیدا کرد.
بر اساس شناساییهای انجام شده، سه محور پیوسته به هم به عنوان تلاش اصلی و یک محور به عنوان تلاش ایزایی و فریب انتخاب شد.
محور اول: به استعداد دو گروهان از گردان نور و حدود 20 نفر از تکاوران ارتش از روستای داربلوط به قله 1100 صخرهای.
محور دوم: دو گروهان از سپاه و یک گروهان از گردان امید ارتش از روستای آب باریک حرکت و با آزادسازی قلل 1150 و 1100 گچی با محور اول الحاق کنند.
محور سوم: یک گروهان از گردان نور و یک گروهان از گردان امید ارتش از روستای افشار آباد به سمت ارتفاعات تظاهر به تک کنند.
محور چهارم: دو گروهان از گردان 9 قدر سپاه از روستای شیشه راه حرکت و با تصرف قلل 900 و 1000 و 1050 با نیروهای محور دوم الحاق کند
نیروهای اسلام در ساعت 23 روز دوم اردیبهشت 1360 حرکت خود را از چهار محور به سمت دشمن شروع کردند و در ساعت 3 بامداد به نقطه رهایی میرسند که در آستانه شروع عملیات به دلیل هوشیاری دشمن و امکان لو رفتن محور دوم، فرماندهی عملیات، نیروهای این محور را برای تقویت نیروهای منطقه داربلوط تا قراویز به این منطقه اعزام میکند.
طبق مانور، محور اول با تمام توان هجوم خود را به سمت دشمن آغاز و در ساعات اولیه نبرد موفق شد بخشی از اهداف خود را تامین و با وجود مقاوت سرسختانه دشمن، خود را به قله 1100 صخرهای برساند، ولی موفق به آزادسازی کامل 1100 صخرهای نشد. در محور چهارم نیروهای عمل کننده پس از عبور از معابر صعبالعبور موفق به تصرف قلل 900 و 1000 شدند و با روشنایی صبح قله 1050 را نیز فتح میکنند و در اولین ساعات عملیات تعداد قریب به 380 نفر از قوای دشمن به اسارت در آمده و تخلیه میشوند.
در شب دوم عملیات نیروهای عمل کننده در محور چهارم با یورش سنگین به سمت قله 1100 کچی ضمن از هم پاشیدن سازمان قوای دشمن، موفق شدند با تصرف قله مذبور، تعداد قابل ملاحظهای از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
شهید علی موحد دانش که فرمانده یکی از محورهای عملیاتی روی بازیدراز بود، گفته است: من اولین نفری بودم که روی ارتفاع رسیدم و از همین مسئله خوشحال بودم، با تکبیرهای پی در پی که میگفتم 48 نفر از نیروهای دشمن، خود را تسلیم کردند، در حالی که هنوز نیروهای دیگر نرسیده بودند. پس از اینکه اسرا را به خط کرده و به پائین ارتفاع روانه کردم، خشاب تفنگم را درآوردم دیدم فقط یک فشنگ در داخل آن وجود دارد، در حالی که هیچ مهمات دیگری همراه من نبود.
با روشن شدن هوا در روز سوم عملیات، پاتکهای سنگین دشمن همراه یگانهای زرهی با هدف بازپسگیری ارتفاعات از دست رفته، از سمت شمال ارتفاعات یعنی (منطقه مابین ارتفاعات قراویز و داربلوط) آغاز شد و کم کم به شدت درگیری افزوده میشد، تاجایی که نیروهای تکاور دشمن برای نفوذ به بالای ارتفاعات کار را به جنگ تن به تن میکشانند، اما با مقاومت شجاعانه رزمندگان اسلام، از یک سو و عملیات قهرمانانه هوانیروز از سوی دیگر عرصه بر قوای دشمن تنگ شده و با قبول شکست و با بجای گذاشتن تعدادی تانک و دادن تلفات سنگین و اسارت تعداد زیادی از نیروهایش زمینگیر شده و عملاً پاتک دشمن خنثی شد.
همزمان با تک نیروهای خودی برای آزادسازی ساختن ارتفاع 1100 پاتک دشمن نیز با فشار یگانهای زرهی دشمن از شمال منطقه شروع شد.
در این بین هلیکوپترهای هوانیروز به کمک نیروهای خودی شتافتند. در همین روز (60/2/8) یکی از هلیکوپترهای خودی مورد هدف دشمن واقع و سقوط کرد، خلبان اکبر شیرودی که نقش بسزایی در پشتیبانی عملیاتهای خودی داشت در این مکان به درجه رفیع به شهادت رسید و کمک خلبان آن نیز به شدت مجروح شد. با سقوط هلیکوپتر یگانهای زرهی دشمن بر فشار خود شدت بخشید و وارد روستای داربلوط شد.
بدین ترتیب عملیات با نتایج زیر پایان یافت:
1 آزادسازی 20 کیلومترمربع از خاک اشغال شده از جمله قلل 900، 1000، 1050 و 1100 گچی.
2 به غنیمت درآمدن 3 دستگاه تانک،1 نفربر و انواع ادوات سبک و نیمه سنگین.
3 کشته و مجروح شدن قریب 1500 نفر از نیروهای دشمن.
4 تخلیه 570 اسیر به عقب.