گروه سیاسی مشرق- قدرت الله علیخانی از اصلاح طلبان نزدیک به هاشمی رفسنجانی و از نمایندگان مجلس در دورههای ششم، هفتم و هشتم است که اکنون مشاور پارلمانی رییس تشخیص مصلحت نظام محسوب می شود.
وی در گفتگوی تفصیلی با روزنامه اصلاح طلب شرق به نکات جالبی اشاره میکند که در ادامه بخشهایی از آن را میخوایند؛
وی در گفتگوی تفصیلی با روزنامه اصلاح طلب شرق به نکات جالبی اشاره میکند که در ادامه بخشهایی از آن را میخوایند؛
ارتباط شما با آقای روحالله حسینیان هم خیلی خوب است؟
بله، آقای حسینیان قابل احترام هستند و ایشان برخلاف برخی که تحریک میشوند، خودش است. درست است که الان مخالف این دولت است. آقای حسینیان روزی در همین مجلس به من گفت همانطور که تو مخالف احمدینژاد بودی ما هم مخالف روحانی هستیم. این حرف صداقت او را میرساند. این از محاسن آقای حسینیان است که از کسی خط نمیگیرد. حسینیان مردانگیهایی دارد که در جای خود قابل احترام است. اگر سخنرانی من بعد از انتخابات سال ٨٨ در صحن مجلس را بهخاطر بیاورید حسینیان در آن سخنرانی کنار میکروفن من آمد و گفت من از علیخانی اعلام بیزاری میکنم. او اعتراض کرد؛ اما ارتباط ما پس از آن هم ادامه داشت. گاهی در مجلس سر یک میز مینشینیم و او همچنان روضه مخالفت میخواند. ما با افراد زیادی همفکر نبودیم؛ مثل سردار کوثری. در کمیسیون امنیت ملی تندترین افراد را داشتیم. احمدی بیغش، کرمی کرمانشاه و کریمی قدوسی که فاصله فکری ما از زمین تا آسمان است. هر هفته یا هر دو هفته دعوای جدی میکردیم؛ ولی از در که خارج میشدیم با هم گپ و شوخی داشتیم. من همیشه به کریمیقدوسی میگویم تو هنوز زندهای؟ او هم همین جمله را به بنده میگوید. البته من با برادر کریمیقدوسی دوستی دارم که مرید آقای هاشمی است و قائممقام آقای طبسی. گاهی به برادرش میگویم نتوانستی برادرت را هدایت کنی؟ جواب میدهد نه. برادرم هست اما من راه خود را میروم. بنابراین هم دعوا هم اختلاف، هم دیدگاه توأم با قطعنشدن رابطه.
در مجلس ششم هم به همین شکل بود؟
در مجلس ششم هم موسویخویینیها به من گفت میتوانی به محسنی بگویی که برای رفتن من به خارج از کشور کمک کند؟ بهطور کلی دعوای خط و خطوط سرجای خود و رفاقت هم سرجای خود. آقای احمد سالک، زمانی فرمانده بنده بود که آقای ناطق ایشان را بهعنوان فرمانده کمیته تعیین کرده بود. ما آدمهای مختلفی در مجلس داریم. برای مثال، من از رسایی عصبانی بودم، آقای حسینیان خواستند گذشت کنم و قبول کردم.
در موضوع حمله به علی مطهری در مجلس، یک سایت اصولگرا نوشته بود این اتفاق طبیعی است و در مجلس ششم هم بود. آقای علیخانی از طیف اصلاحطلبان به سمت علیاکبر موسوی خوئینی حمله کرد و قصد زدن او را داشت.
در یک جمله، هر اقدام من در مجلس ششم اعتقادم بود. آن عمل هم براساس اعتقاد و دفاع از رهبری بود.
مجلس ششم از نظر شما چگونه مجلسی بود؟
مجلس پویایی بود؛ اما معلوم بود که اگر عاقلانه عمل میکردند اصلاحات به آن روز نمیافتاد. ولی متأسفانه درست عمل نشد. اگر عاقلانه و منطقی عمل شده بود احمدینژاد پیدا نمیشد. مجلس ششم احمدینژاد را آورد.
یعنی از آن عمل خود در مجلس ششم دفاع میکنید؟
من عقبنشینی نمیکنم. برخورد با منافقین در زمان کمیته از طرف بنده جزء افتخارات من است. اینها و هر کاری در مسیر امام انجام دادهام اعتقادم بوده است. در مجلس ششم از رهبری دفاع کردم اعتقادم بوده است و برای دوستانم هم ایستادگی میکنم. یعنی اگر کسی علیه موسویخویینیها، آقای هاشمی یا دیگر دوستانم صحبت کند من دفاع میکنم. نمونهاش هم پاسخم برای رحیمصفوی بود؛ آزادی و حریت من اینگونه است. ضمن اینکه در طیف اصلاحطلب و چپ هستم و مدیریت آنان را قبول دارم و ترجیح میدهم. به بسیاری از اصولگراها اعتقاد ندارم، مخصوصا بعد از جریان احمدینژاد که امتحان خود را پس دادند. اصولگرایان اواخر دوره دولت دهم به مخالفت با احمدینژاد برخاستند درحالیکه این را افتخار خود میدانستند. اما ما از روز اول قبل از اینکه انتخاب شود مخالفت کرده بودیم و هشدار داده بودیم که اگر احمدینژاد بیاید چه اتفاقاتی خواهد افتاد. بشر جایزالخطاست و فرد سیاسی ممکن است خطا کند اما تا جایی که توانستم زیربار سیاسیکاری نرفتم. ممکن است صحبتهای من به ضررم تمام شود و برخی نپسندند. شاهد بودید در مجلس از آقای خاتمی چقدر دفاع کردم. از اهانت به مهندس موسوی، سیدحسن آقا و آقای هاشمی دفاع کردم؛ جزء اعتقاداتم بود و پشیمان نیستم.
تکلیف شما با این شجاعت و صراحت و رفاقت که میگویید، با دولت آقای روحانی چیست؟
آقای روحانی میتوانست بهتر عمل کند.
در چه زمینهای؟
اکنون نمیخواهم درباره دولت صحبت کنم.
سرانجام مذاکرات چه میشود؟
خوشبین نیستم.
یعنی به نظر شما توافق نهایی حاصل نمیشود؟
بههرحال خوشبین نیستم. آنچه مسلم است این است که احتمالا تا انتخابات مجلس به جایی نمیرسد.