زندگي و تحصيلات
"ريچارد جان سنتوروم" يا "ريك سنتوروم" در تاريخ 10 مي سال 1958 (مصادف با 20 ارديبهشت 1337) متولد شد. او فرزند دوم يك روانشناس باليني به نام آلدو سنتوروم و يك پرستار به نام كاترين دوقي است. پدرش در سن هفت سالگي از ايتاليا به آمريكا مهاجرت كرد و مادرش نيز يك ايتاليايي ايرلنديتبار است.
ريك سنتوروم دوران ابتدايي را در مدرسه كاتوليك باتلر درس خواند و همانجا به دبيرستان رفت. نام مستعار او در دوران دبيرستان «روستر Rooster» به معناي خروس يا آدم سيتزهجو بود.
سنتوروم، وكيل و سياستمدار جمهوريخواه آمريكايي است كه از سال 1995 تا 2007 از ايالت پنسيلوانيا سناتور آمريكا بوده و در بين سالهاي 2001 تا 2007، نفر سوم حزب جمهوريخواه بوده است. او در سال 2012 كانديداي رياست بر حزب جمهوريخواه شد كه در اين رقابت به ميت رامني باخت. او متولد ويرجينيا بوده و اوايل زندگياش را در شهر باتلر واقع در ايالت پنسيلوانيا گذراند.
ريك، فوق ديپلم خود را در رشته علوم سياسي و مدرك كارشناسي خود را در همين رشته از دانشگاه ايالتي پنسيلوانيا دريافت كرد و از دانشكده حقوق ديكينسون، مدرك دكتراي حقوق را گرفت و يك سال را با مطالعه در شته امبياي گذراند. او در سال 1990 از سوي خانه جمهوريخواهان آمريكا به رياست حوزه انتخابيه هجدهم پنسيلوانيا رسيد و بعد از آن عضو گروهي موسوم به «دار و دسته هفت» كه تفكرات ضد بانكي دارد، شد.
ريچارد سنتوروم ظاهرا شخصی مذهبي و كاملا كاتوليك، طرفدار نظريات محافظهكاری اجتماعی، مخالف ازدواج همجنسبازان و همچنين مخالف سياست كنترل جمعيت است؛ البته از تفکرات سنتوروم در سبک زندگی خودش نیز نمود عینی داشته است. یكي از مهمترين فعاليتهاي او در زمان سناتور بودنش تهيه سندي است كه به نام اصلاحيه سنتوروم معروف شد و در آن براي ارتقاي بحث «طرح هوشمند خلقت» درباره وجود خالق براي آسمانها و زمين در آموزشگاههاي علمي آمريكا تلاش شده بود. همچنين در سال 2005 همراه با جان كري قانون آزادي مذهبي در محل كار را تهيه كرد.
فعاليتهاي سياسي
او فعاليتهاي سياسياش را با تبليغات داوطلبانه براي جان هينز جمهوريخواه در دهه 1970 شروع كرد و در دوراني كه دانشجوي دكتري بود معاون اجرايي يك سناتور جمهوريخواه به نام دويلي كورمن شد.
در سال 1993 او يكي از 17 عضو خانه جمهوريخواهان بود كه در كنار بسياري از دموكراتها طرفدار قانون منع كارفرمايان از جابجايي اجباري كارمندان بود و اين خود نشاندهنده تفكرات نرمتر وي نسبت به جمهوريخواهان اصيل است. غير از این نكته مسائل ديگري هم در بين هستند كه نشان ميدهند وي با نگاه يك جمهوريخواه واقعي فاصله دارد: او همچنين به گروهي از اقليتهاي جمهوريخواه پيوست كه عليه توافقنامه تجارت آزاد آمريكاي شمالي راي دادند و به عنوان يكي از اعضاي دار و دسته هفت، درگير افشاي رسواييهاي مالی جمهوريخواهان شد.
ريچارد سنتوروم ظاهرا شخصی مذهبي و كاملا كاتوليك، طرفدار نظريات محافظهكاری اجتماعی، مخالف ازدواج همجنسبازان و همچنين مخالف سياست كنترل جمعيت است
ريك كه از سال 1995 تا 2007 سه دوره سناتور پنسيلوانيا بود توانست طي شش سال آخر توانست جايگاه سوم در حزب جمهوريخواه را از آن خود كند. اما در سال 2006 از كانديداي دموكرات، باب كازي با درصد حدود شصت به چهل شكست خورد. يكي از كارهايي كه وي تلاش كرد تا در دوران سناتوري خود به آن بپردازد، افزايش رفاه عمومي و كمكهاي دولتي براي آمريكاییها بود. همچنين با توجه به تلاشي كه براي اتحاديه مالياتدهندگان ملي آمريكا كرد، نمره A را به عنوان قويترين حامي سياستهاي مالياتي اين كشور كسب كرد و در طول دوران تصدي مسئوليتش، توانست رده پنجم بهترين سناتور را به خود اختصاص دهد.
ريك سنتوروم يكي از اصليترين حاميان تصويب قانون آزادي مذهبي در محيط كار بود. وي همچنين پايهگذار كارگروه كنگره براي آزادي مذهبي در سال 2003 نيز بود.
سؤاستفاده از طرح
هوشمند خلقت و داروینیسم
وي با استفاده از اصلاحيهاي كه به اصلاحيه سنتوروم معروف شده است، مقرراتي را وضع كرد كه دست مدارس براي آموزش «منشا حيات» را باز ميگذاشت. اين مقررات به گونهاي تنظيم شده بود كه ميشد مبحث مهم طرح هوشمند خلقت كه روبروي داروينيسم قرار ميگرفت را در كنار مطالب اجباري تكامل داروينيستي تدريس كرد. ذكر اين نكته ضروري است كه با توجه به نفوذ وحشتناك داروينيسم در سيستم مدارس و دانشگاههاي آمريكا و اخراج شدن بسياري از اساتيد به خاطر اعتقاد به يك خالق هوشمند، تصويب چنين قانوني با راي بالاي سناتورها يكي از مهمترين كارهاي ريك سنتوروم بوده است. هرچند كه تصويب چنين قانوني از سوي برخي گروهها و به اصطلاح متفكران مورد انتقاد شديد قرار گرفت اما موسساتي چون موسسه ديسكاوري آن را تلاش زيباي كنگره براي به نقد كشيدن تئوري تكامل داروين دانست.
ریک سنتوروم بر مبنای اعتقادات مسیحی، از منتقدان نظریه داروین بود اما در تقابل با مسائل سیاسی و شهوت رسیدن به قدرت حاضر شدن به سادگی از کنار آن عبور کند
با همه اينها در سال 2005 از موضع خود کوتاه آمد و رويكرد دفاع از خلقتگرايي را به رويكرد اختلاف در امور علمي تغيير داد و در مصاحبه با راديو ملي آمريكا گفت: «من با تدريس طرح هوشمند و خلقتگرايي در كلاسهاي درس مخالفم؛ بلكه معتقدم بايد مشكلات و خلاءهاي تئوري تكامل داروين را از بين ببريم.»
چنين تغيير رويكردي در نظريات وي كاملا قابل پيشبيني و قابل توجيه است زيرا او به زودي مجبور بود تا براي پيروزي در مبارزات انتخاباتي سال 2006 و كسب راي اكثريت چنين رويكرد صهيونيسمپسندي را در پيش بگيرد. جالب آن است كه وقتي در سال 2011 از وي سوال شد كه نظرت درباره نظريه تكامل داروين چيست، بيان كرد كه تكامل در خلقت در حد بسيار ريز و در سطح ميكروبها اتفاق افتاده است.
سياست خارجي و نگاه به ايران
در
سياست خارجي، وي طرفدار سياست «جنگ عليه ترور» و همواره مبلغ نگاه نومحافظهكاران
و دكترين بوش بوده است. او جنگ عراق را يك جنگ موجه ميدانست و در سال 2006 با
استناد به مدارك موجود در وزارت دفاع آمريكا عنوان كرد كه در عراق 500 سلاح كشتار جمعي وجود دارد.
سنتوروم به عنوان یک جمهوریخواه، طرفدار سیاستهای جنگطلبانه آمریکاست
ريك سنتوروم ظاهرا احترام زيادي كه براي مذهب قائل است اما از سويي ديگر آنچه كه آمريكا آن را جنگ عليه ترور ميناميد مسئلهاي درست ميدانست و درگير شدن طولانيمدت آمريكا در عراق و افغانستان را به سود اين كشور توصيف ميكرد. او حتي طرفدار نحوه برخورد با زندانيان گوآنتانامو بود و هميشه از غرق مصنوعی حمايت كرده است. جالب آنكه در برابر كساني مانند جان مككين كه مخالف چنين شكنجهاي هستند قرار گرفته و آنان را افرادي با ميزان فهم پايين خطاب كرده است. ريك سنتوروم در سال 2012، جنگ در افغانستان را يك عمليات كاملا موفق دانست و از همان موقع تا كنون همواره سياست خارجي اوباما را به باد انتقاد گرفته و او را مسئول تمام شكستهاي آمريكا در منطقه ايران دانسته است.
يكي ديگر از جنبههاي كاملا جمهوريخواهانه سياست خارجي او، حمايت هميشگياش از مداخلات سياسي و تحريمهاي اقتصادي عليه كشورهاي به اصطلاح حامي تروريسم است. مسئله بسيار مهم درباره سنتوروم اينجاست كه او به عنوان يك نومحافظهكار ردهبالا، ايران را مركز «فاشيسم اسلامي» و مركز منازعات جهاني عنوان ميكند و در استراتژياي كه براي پيروزي آمريكا در منطقه پيشنهاد ميدهد عنوان ميكند كه در كنار ايران بايد يك لبنان قوي، يك عراق قوي و يك اسرائيل قوي وجود داشته باشد؛ ناگفته نماند كه چنين طرز فكري همان دكترين گاليور در نقشه خاورميانه بزرگ است.
جنبه ديگر تفكرات او در باب منطقه ايران، جانبداري از سياست آمريكا در به سقوط كشاندن حكومت بشار اسد و تلاش براي قطع همكاريهاي نظامي سوريه با لبنان و جلوگيري از حمايت اين كشور از حزبالله لبنان است.
نقطه اوج تفكرات ضد ايراني و ضد اسلامي او جايي به منصه ظهور رسيد كه از طرفداران مهم تغيير حكومت در ايران شد و از قانون بودجه 10 ميليون دلاري كشورش براي كمك به ضد انقلابهاي ايران به شكلي كامل حمايت كرد. او ايران را خالق حزبالله لبنان و شاخه نظامي حماس دانسته اما با همه اينها مخالف اقدام نظامي مستقيم عليه ايران بوده و در عين حال مخالفت خود با مذاكرات مستقيم با ايران به عنوان اسلام راديكال را نيز متذكر شده است.
زندگي پس از دوران سناتوري
سنتوروم پس از آنكه در سال 2007 از كنگره آمريكا خداحافظي كرد، به يك انديشكده محافظهكار در واشنگتن به نام مركز سياست عمومي و اخلاقيات رفت و در آنجا به عنوان رئيس پروژه دشمنان و تهديدات خارجي مشغول به كار شد. ناگفته نماند حين مدتي كه وي در اين پست مشغول به فعاليت بود، اسلام جمهوري اسلامي ايران، ونزوئلا، كره شمالي و روسيه را به عنوان مهمترين دشمنان آمريكا مورد شناسايي و تحليل قرار داد.
در همان سال، با عقد قراردادي به عنوان مفسر اخبار شبكه فاكس نيوز به تحليل اخبار سياسي و مسائل سياست عمومي پرداخت. رسيدن به هيئت مديره يك بيمارستان و ستوننويسي در مجلات از ديگر اقدامات وي در دوران بازنشستگي از كنگره محسوب ميشود.
ثروت سنتوروم بین ۸۸۰ هزار و ۳ میلیون دلار تخمین زده میشود، که عمدتاً ناشی از پنج ملک اجاری پیرامون دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا است.
اعتقادات مذهبي
هر
چند كه سنتوروم در خانوادهاي كاتوليك بزرگ شد اما از زمان آشنايي با همسرش و
برقراري ارتباط با پدر همسرش كه كاتوليكهايي بسيار مقيد بودند، كاتوليكتر شد و
پس از ازدواج به روند كاتوليكتر شدن خود ادامه داد تا جايي كه اكنون خود را يك
كاتوليك به تمام معنا ميداند. سنتوروم تا كنون تلاش كرده است تا ايمان كاتوليكي
خود را به عنوان منبعي براي نظرات و جهانبيني سياسياش در نظر بگيرد.
سنتوروم در ظاهر یک مسیحی معتقد است اما در واقع در تلاش است تا هر آنچه که دارد را تا به پای منافع آمریکا بریزد.
او خود را خداشناسي ميداند كه توانسته سياست و ديانت را با هم درآميزد و از اين جهت تلاش كرده است تا قشر مذهبي جامعه آمريكا را با خود همراه كند؛ هر چند كه در واقع در هم آميختن تفكرات جنگطلبانه و نومحافظهكارانه با يك دين واقعي و غير رياكارانه امري غيرممكن است. در عين حال او اوباما را يك مسيحي نصفه و نيمه ميداند كه نتوانسته دين را در سياستش وارد كند زيرا سياستهاي اجرايياش بر اساس كتب عهد جديد نيست. شاهدي هم كه براي اين مدعاي خود ميآورد ذكر اين نكته است كه دانشآموزان با ايماني كه در دوران رياستجمهوري اوباما وارد مدارس و دانشگاهها شدهاند بيايمان و خدانشناس از آنها خارج شدهاند. البته سنتوروم اصلا به اين نكته اشاره نميكند كه اساس و مبناي سيستم آموزشي اين كشور بر اساس تشكيل يك پارادايم ضد خدا در ذهن كودكان و جوانان است.
حقوق همجنسبازان و روسپیها در نگاه ريك سنتوروم
او در كتابي كه در سال 2005 به چاپ رساند عقايد خود را همسو با تشكيل خانواده، تكهمسري و تعدد فرزندآوری عنوان كرده است. ريك سنتوروم كه مبتني بر عقايد كاتوليكي خود مخالف همجنسبازي است عموم مردم آمريكا را مجبور به تصميمگيري درباره چنين مسئله اخلاقي مهمي ميداند و خاطر نشان ميكند كه جامعه آمريكا بايد تكليفش را با اين موضوع روشن كند. او در مصاحبهاي در سال 2003، عنوان كرد كه آمريكا نيازمند قوانيني براي اقدام عليه چندهمسري، همجنسبازی و ديگر فعاليتهاي مغاير بهداشت فردي است. همچنين او همجنسبازي را مصداق خوي حيواني برخي افراد ميداند.
پیش از این اینگونه تحلیل میشد که هر
چند، ريك سنتوروم خود را مبري از ماجراي حمايت از همجنسبازان ميداند اما بايد منتظر
ماند و ديد كه آيا در هنگامه شروع مبارزات انتخابي سال 2016 هم همچنان بر اين نظر
خود باقي خواهد ماند و يا مانند بسياري ديگر از دولتمردان اين كشور، سر بزنگاه
ميدان را خالي كرده و براي رسيدن به آراي جامعه همجنسباز آمريكا، ميدان را خالي
خواهد كرد.
اما اکنون با توجه به قانونیشدن ازدواج همجنسبازان در همه ایالتهای آمریکا، باید دید آیا وی همچنان به نظریات ضد همجنسبازانه خود پافشاری میکند و یا به عنوان یک قانون به آن احترام خواهد گذارد.
ريك سنتوروم، همواره از اوباما به خاطر بستن چشمانش بر روي صنعت هرزهنگاري آمريكا انتقاد كرده و گفته است كه اين مسئله در دولتي كه وي تشكيل خواهد داد تغيير خواهد كرد؛ هر چند كه همحزبيهاي او چنين تفكري را باعث و باني صدمه ديدن سياستهاي حزبياش دانستهاند. همچنين شايان ذكر است كه او در تفكرات سياسياش كيفر اعدام براي جرمهاي سنگين را رد كرده و حامی محدود شدن آن است.
از
ديگر سیاستهای وي ميتوان به موافقتش با حق حمل اسلحه اشاره كرد. او مدافع
اين قانون بوده و از كارخانجات سازنده اسلحه حمايت ميكند.
زندگي شخصي
سنتوروم وقتی برای شرکت حقوقي Kirkpatrick & Lockhart کارآموز استخدام میکرد با همسرش، کارن گاروِر، که پرستار بود و در دانشگاه پیتسبورگ حقوق میخواند آشنا شد. این دو در سال ۱۹۹۰ ازدواج کردند و هفت فرزند دارند. در سال ۱۹۹۶، گابریل پسر ستنوروم پس از ۲۰ هفته بارداری نارس به دنیا آمد و دو ساعت بعد در بیمارستان مرد. در سال ۲۰۰۸ کارن فرزند هشتمشان، ایزابلا را به دنیا آورد که سندرم ادوارد برای وی تشخیص داده شد، که یک نارسایی ژنتیک است و در اين بيماري پس از یک سالگی، کودک فقط 10٪ شانس زده ماندن دارد.
ریک سنتوروم با داشتن خانوادهای 9 نفره نماد یک آمریکایی میهنپرست است
تعداد فرزندان سنتوروم نشاندهنده اين نكته است كه وي به مانند بسياري ديگر از دولتمردان جمهوريخواه آمريكايي طرفدار تعدد فرزندان در زندگي شخصي است زيرا به اعتقاد آنان داشتن فرزند بيشتر يعني آيندهاي روشنتر براي آمريكا؛ و از منظر آنان كسي كه مخالف با تعدد فرزندان باشد ناخواسته متهم به عدم ميهنپرستي آمريكايي خواهد شد.