به گزارش مشرق، هر ساله پیش از آغاز فصل رقابتهای لیگ برتر بسکتبال، معضل قرارداد بازیکنان با باشگاهها به خصوص بازیکنانی که سهمیه ملی هستند، ایجاد میشود و هر سال نیز تنها گذر زمان گرد فراموشی بر این معضل میپاشد و دوباره قبل از شروع رقابتهای سال بعد این مشکل تکرار میشود. البته باید اشاره کرد که فدراسیون بسکتبال نمیتواند در این امر به تنهایی کاری انجام دهد چون اکثر باشگاههای لیگ برتری در سالهای اخیر به دنبال استفاده یا سوء استفاده از این وضعیت بوده اند و به هیچ عنوان علاقه ای برای حل آن نداشته و ندارند.
در کنار این موضوع، اتفاقهای دیگری نیز در روزهای نقل و انتقالات می افتد که باعث میشود تا کیفیت لیگ در هفتههای نخستین پایین باشد.
* روزهای تلخ برای سهمیههای ملی
یکی از موضوعهایی که همیشه پیش از آغاز لیگ برای بسکتبال ایجاد شود مساله چگونگی جذب بازیکنان سهمیه ملی در باشگاهها است. فدراسیون بسکتبال هر سال در جلسهای با حضور مربیان و نماینده باشگاهها بازیکنان ملی را معرفی میکند. در آن جلسه هم هیچ کس اعتراضی نمیکند و تنها بازیکنانی که باید در این لیست قرار بگیرند معرفی میشوند، اما در پایان همه حاضرین به گونهای از سهمیه شدن بازیکنان انتقاد میکنند. شاید فدراسیون بسکتبال با این تفکر که همه ستارهها در یک تیم جمع نشوند و قدرتها تقسیم شوند و البته ملیپوشان با نیمکت نشینی افت نکنند این سهمیه بندیها را انجام میدهد اما با توجه به رفتارهای باشگاههای لیگ برتری روزهای پیش از لیگ همیشه روزهای تلخ ملیپوشان سهیمه است.
بازیکنانی که سهمیه ملی نمیشوند به سادگی تیم فصل بعدشان را انتخاب میکنند و از نظر مبلغ قرارداد هم مشکلی ندارند، اما بازیکنان سهمیه به دلیل این که باشگاهها تعدادی محدود از آنها را جذب میکنند تا روزهای پایانی قبل از لیگ قراردادی ندارند و در نهایت مجبور میشوند قراردادی را امضا کنند که با ایدهآلهای آنها فاصله دارد. البته اتفاق دیگری هم در سالهای اخیر افتاده که تیمی جای بازیکنان سهمیهاش را خالی گذاشته و ملیپوشانی که بدون تیم ماندهاند را با دستمزدهایی بسیار پایین جذب میکند.
تصمیمی که فدراسیون، مربیان و باشگاهها میگیرند باعث شده تا یکسری بازیکن از ملیپوش شدن فراری شوند و با بهانههای مختلف از سهمیه خارج شوند تا بتوانند راحتتر قرارداد ببندند و یکسری ملیپوش هم که برای تیم ملی حاضر به انجام هر کاری هستند همیشه دغدغه قرارداد داشته باشند.
میتوان گفت این معضل از رفتار باشگاهها و بازیکنان شکل گرفته است. اگر باشگاهی برای ضعیف کردن حریفان همه بازیکنان را جذب نکند و بازیکنی به جای انتخاب نیمکت یک تیم نامدار، بازی کردن در تیمی دیگر را انتخاب میکرد شاید این سهمیه بندیها ایجاد نمیشد. با این حال فدراسیون بسکتبال میتواند در کنار سهمیه کردن ستارههایش برای آنها شرایطی مناسب و فاکتورهایی ایجاد کند تا دغدغهشان کمتر شود.
محمود مشحون همیشه سعی کرده جایگاه بالای ملیپوشان را حفظ کند و به این دلیل هیچ وقت تن به سقف قرارداد برای ستاره ها نداده است؛ تصمیمی که مناسب است اما حالا برای حفظ شدن ارزش ستارهها میتواند برای لیست سهمیههای ملی شرایطی بگذارد. به طور مثال کف مبلغ قرارداد و اجبار به جذب بازیکن ملیپوشان توسط باشگاهها با این کف قرارداد میتواند اتفاق خوبی برای بازیکنان باشد. در این صورت باشگاهها نیز نمیتوانند از بازیکنان بدون تیم سوء استفاده کنند.
* بازیکن پروری و بازیکن گیری
اتفاق دیگری که در روزهای نقل و انتقالات میافتد بحث بازیکن پروری و بازیکن گیری است. برخی باشگاهها در طی چند سال با فرصت دادن به بازیکنان نوجوان و جوان بستر رشد آنها را ایجاد میکنند و این بازیکنان را در مسیر حرفهای شدن حفظ میکنند. بسیاری از ستارههای بسکتبال در تیمهای ملی پایه ساخته میشوند و این باشگاهها با جذب آنها باعث میشوند رشد شان ادامه پیدا کند و افت نداشته باشند و با این روند حفظ استعدادها توسط باشگاه ادامه دارد تا جایی که نوجوانان و جوانان دیروز به تیم ملی بزرگسالان می رسند و در نهایت وارد لیست سهمیه ملی میشوند.
با این اتفاق باشگاهی که سالها این بازیکنان را تر و خشک کرده و به آنها میدان خودنمایی داده است دیگر نمیتواند به سادگی از آنها استفاده کند. در این شرایط باشگاههای دیگری که همیشه استفاده گر بوده اند وارد میشوند و این جوانان آینده دار را به خدمت میگیرند.
درست است باشگاهی که بازیکن سازی کرده میتواند با فروش ستارههایش درآمدزایی داشته باشد، اما این درآمدزایی تقریبا اجباری میشود. این اتفاق تاثیر منفی زیادی بر انگیزه باشگاههای بازیکن ساز دارد و باشگاههای استفاده گر را به ادامه روش خود تشویق میکند. مطمئنا برای حل این معضل فدراسیون میتواند راهکارهایی داشته باشد. وقتی یک باشگاه با جذب چند بازیکن تیم ملی جوانان و حمایت از آنها مسیر رسیدن به تیم بزرگسالان را هموار میکند چرا نتواند در اوج شکوفایی این نفرات مزد زحمتهایش را بگیرد و از این بازیکنان بهرهبرداری کند و مجبور به فروش آنها شود؟ از طرف مقابل چرا باشگاهی که هیچ نقشی در بازیکن سازی ندارد، میتواند با پول بیشتر از زحمت چند ساله باشگاههای دیگر استفاده میکند؟
* منفعت طلبی، مشکل اصلی بسکتبال
فدراسیون بسکتبال هر ساله سعی داشته تا شرایط برای برگزاری بهتر لیگ فراهم باشد و تا جایی که می توانسته اقدام کرده است. حال تصمیمهایی گرفته که برخی از آنها جای بحث دارد اما مشکل اصلی در به وجود آمدن این اتفاقها منفعت طلبی برخی باشگاهها و مربیان است. در جلسههای مختلفی که برای لیگ برگزار میشود بارها دیده شده که مسئولان باشگاهها و مربیان صحبتهایی انجام میدهند که بوی منفعت طلبی میدهد. یعنی نگاه آنها تنها به تیم خودشان برای فصل آینده است نه کل بسکتبال. مطمئنا تا زمانی که این نگاه به طور کامل از بین نرود نمیتوان امیدوار بود روزهای تلخ قبل از لیگ برای ستارههای بسکتبال به پایان برسد و ملیپوشان تا آستانه لیگ بدون تیم خواهند ماند.
تاکنون صمد نیکخواه بهرامی، حامد حدادی و مهدی کامرانی به لیگ چین رفته و قراردادهایشان را امضا کردهاند. فرید اصلانی هم به شیمیدر رفته است، آرمان زنگنه، بهنام یخچالی و سعید داورپناه نیز با پتروشیمی قرارداد بستهاند. بازیکنانی مثل حامد آفاق، جواد داوری، آرن داوودی، روزبه ارغوان، اصغر کاردوست،اوشین ساهاکیان، سجاد مشایخی، محمد جمشیدی، ارسلان کاظمی، محمد حسنزاده و یونس لالهزاده از بازیکنان سهمیه ملی هستند که هنوز قراردادی ندارند.
البته شنیده شده که ساهاکیان با شیمیدر به توافق رسیده و ارسلان کاظمی نیز به دنبال حضور در لیگ NBA است. این در حالی است که فدراسیون بسکتبال تاکید کرده باشگاهها تا سی و یکم مرداد وقت دارند این ملیپوشان را جذب کنند در غیر این صورت و بعد از این زمان تمام این بازیکنان سهمیه خارجی تیمها خواهند شد.
در کنار این موضوع، اتفاقهای دیگری نیز در روزهای نقل و انتقالات می افتد که باعث میشود تا کیفیت لیگ در هفتههای نخستین پایین باشد.
* روزهای تلخ برای سهمیههای ملی
یکی از موضوعهایی که همیشه پیش از آغاز لیگ برای بسکتبال ایجاد شود مساله چگونگی جذب بازیکنان سهمیه ملی در باشگاهها است. فدراسیون بسکتبال هر سال در جلسهای با حضور مربیان و نماینده باشگاهها بازیکنان ملی را معرفی میکند. در آن جلسه هم هیچ کس اعتراضی نمیکند و تنها بازیکنانی که باید در این لیست قرار بگیرند معرفی میشوند، اما در پایان همه حاضرین به گونهای از سهمیه شدن بازیکنان انتقاد میکنند. شاید فدراسیون بسکتبال با این تفکر که همه ستارهها در یک تیم جمع نشوند و قدرتها تقسیم شوند و البته ملیپوشان با نیمکت نشینی افت نکنند این سهمیه بندیها را انجام میدهد اما با توجه به رفتارهای باشگاههای لیگ برتری روزهای پیش از لیگ همیشه روزهای تلخ ملیپوشان سهیمه است.
بازیکنانی که سهمیه ملی نمیشوند به سادگی تیم فصل بعدشان را انتخاب میکنند و از نظر مبلغ قرارداد هم مشکلی ندارند، اما بازیکنان سهمیه به دلیل این که باشگاهها تعدادی محدود از آنها را جذب میکنند تا روزهای پایانی قبل از لیگ قراردادی ندارند و در نهایت مجبور میشوند قراردادی را امضا کنند که با ایدهآلهای آنها فاصله دارد. البته اتفاق دیگری هم در سالهای اخیر افتاده که تیمی جای بازیکنان سهمیهاش را خالی گذاشته و ملیپوشانی که بدون تیم ماندهاند را با دستمزدهایی بسیار پایین جذب میکند.
تصمیمی که فدراسیون، مربیان و باشگاهها میگیرند باعث شده تا یکسری بازیکن از ملیپوش شدن فراری شوند و با بهانههای مختلف از سهمیه خارج شوند تا بتوانند راحتتر قرارداد ببندند و یکسری ملیپوش هم که برای تیم ملی حاضر به انجام هر کاری هستند همیشه دغدغه قرارداد داشته باشند.
میتوان گفت این معضل از رفتار باشگاهها و بازیکنان شکل گرفته است. اگر باشگاهی برای ضعیف کردن حریفان همه بازیکنان را جذب نکند و بازیکنی به جای انتخاب نیمکت یک تیم نامدار، بازی کردن در تیمی دیگر را انتخاب میکرد شاید این سهمیه بندیها ایجاد نمیشد. با این حال فدراسیون بسکتبال میتواند در کنار سهمیه کردن ستارههایش برای آنها شرایطی مناسب و فاکتورهایی ایجاد کند تا دغدغهشان کمتر شود.
محمود مشحون همیشه سعی کرده جایگاه بالای ملیپوشان را حفظ کند و به این دلیل هیچ وقت تن به سقف قرارداد برای ستاره ها نداده است؛ تصمیمی که مناسب است اما حالا برای حفظ شدن ارزش ستارهها میتواند برای لیست سهمیههای ملی شرایطی بگذارد. به طور مثال کف مبلغ قرارداد و اجبار به جذب بازیکن ملیپوشان توسط باشگاهها با این کف قرارداد میتواند اتفاق خوبی برای بازیکنان باشد. در این صورت باشگاهها نیز نمیتوانند از بازیکنان بدون تیم سوء استفاده کنند.
* بازیکن پروری و بازیکن گیری
اتفاق دیگری که در روزهای نقل و انتقالات میافتد بحث بازیکن پروری و بازیکن گیری است. برخی باشگاهها در طی چند سال با فرصت دادن به بازیکنان نوجوان و جوان بستر رشد آنها را ایجاد میکنند و این بازیکنان را در مسیر حرفهای شدن حفظ میکنند. بسیاری از ستارههای بسکتبال در تیمهای ملی پایه ساخته میشوند و این باشگاهها با جذب آنها باعث میشوند رشد شان ادامه پیدا کند و افت نداشته باشند و با این روند حفظ استعدادها توسط باشگاه ادامه دارد تا جایی که نوجوانان و جوانان دیروز به تیم ملی بزرگسالان می رسند و در نهایت وارد لیست سهمیه ملی میشوند.
با این اتفاق باشگاهی که سالها این بازیکنان را تر و خشک کرده و به آنها میدان خودنمایی داده است دیگر نمیتواند به سادگی از آنها استفاده کند. در این شرایط باشگاههای دیگری که همیشه استفاده گر بوده اند وارد میشوند و این جوانان آینده دار را به خدمت میگیرند.
درست است باشگاهی که بازیکن سازی کرده میتواند با فروش ستارههایش درآمدزایی داشته باشد، اما این درآمدزایی تقریبا اجباری میشود. این اتفاق تاثیر منفی زیادی بر انگیزه باشگاههای بازیکن ساز دارد و باشگاههای استفاده گر را به ادامه روش خود تشویق میکند. مطمئنا برای حل این معضل فدراسیون میتواند راهکارهایی داشته باشد. وقتی یک باشگاه با جذب چند بازیکن تیم ملی جوانان و حمایت از آنها مسیر رسیدن به تیم بزرگسالان را هموار میکند چرا نتواند در اوج شکوفایی این نفرات مزد زحمتهایش را بگیرد و از این بازیکنان بهرهبرداری کند و مجبور به فروش آنها شود؟ از طرف مقابل چرا باشگاهی که هیچ نقشی در بازیکن سازی ندارد، میتواند با پول بیشتر از زحمت چند ساله باشگاههای دیگر استفاده میکند؟
* منفعت طلبی، مشکل اصلی بسکتبال
فدراسیون بسکتبال هر ساله سعی داشته تا شرایط برای برگزاری بهتر لیگ فراهم باشد و تا جایی که می توانسته اقدام کرده است. حال تصمیمهایی گرفته که برخی از آنها جای بحث دارد اما مشکل اصلی در به وجود آمدن این اتفاقها منفعت طلبی برخی باشگاهها و مربیان است. در جلسههای مختلفی که برای لیگ برگزار میشود بارها دیده شده که مسئولان باشگاهها و مربیان صحبتهایی انجام میدهند که بوی منفعت طلبی میدهد. یعنی نگاه آنها تنها به تیم خودشان برای فصل آینده است نه کل بسکتبال. مطمئنا تا زمانی که این نگاه به طور کامل از بین نرود نمیتوان امیدوار بود روزهای تلخ قبل از لیگ برای ستارههای بسکتبال به پایان برسد و ملیپوشان تا آستانه لیگ بدون تیم خواهند ماند.
تاکنون صمد نیکخواه بهرامی، حامد حدادی و مهدی کامرانی به لیگ چین رفته و قراردادهایشان را امضا کردهاند. فرید اصلانی هم به شیمیدر رفته است، آرمان زنگنه، بهنام یخچالی و سعید داورپناه نیز با پتروشیمی قرارداد بستهاند. بازیکنانی مثل حامد آفاق، جواد داوری، آرن داوودی، روزبه ارغوان، اصغر کاردوست،اوشین ساهاکیان، سجاد مشایخی، محمد جمشیدی، ارسلان کاظمی، محمد حسنزاده و یونس لالهزاده از بازیکنان سهمیه ملی هستند که هنوز قراردادی ندارند.
البته شنیده شده که ساهاکیان با شیمیدر به توافق رسیده و ارسلان کاظمی نیز به دنبال حضور در لیگ NBA است. این در حالی است که فدراسیون بسکتبال تاکید کرده باشگاهها تا سی و یکم مرداد وقت دارند این ملیپوشان را جذب کنند در غیر این صورت و بعد از این زمان تمام این بازیکنان سهمیه خارجی تیمها خواهند شد.