کد خبر 456387
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۵:۱۲

آیا اعضای حزب مشارکت شماره 2 همچون شکوری‌راد و جلایی‌پور از امام نشنیده‌اند که «نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت هیچ امری اعم از قضایی، اجرایی و قانون‌گذاری را ندارد؟» آیا نشنیده‌اند که فرمود «نهضت آزادی نباید رسمیت داشته باشد و باید با قاطعیت با آن برخورد شود».

به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «جوان» نوشت:

پنج‌شنبه گذشته اولین نشست حزب «اتحاد ملت ایران» در رسمی‌ترین نماد تجمعات و همایش‌های دولتی، یعنی سالن اجلاس سران تشکیل شد و معاون رئیس‌جمهور در امور زنان نیز در آن شرکت کرد تا پیش از آن از پیشداوری درباره مشی، ‌تفکر و ترکیب آن خودداری کردیم اما سناریوی اجرایی پنج‌شنبه نشان داد که حزب اتحاد ملت ایران همان حزب مشارکت است و غیر از ارتقای مهره‌های سوخته از عضویت تشکیلاتی به رتبه پدر معنوی تغییر دیگری نکرده است. روح حاکم بر جلسه پنج‌شنبه آمیزه‌ای از «لجاجت با حاکمیت» و «روشنفکری» در مشی و رفتار بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد این مشی عامدانه و آگاهانه به اجرا درآمد. ترکیب حزب شماره 2 مشارکت آمیزه‌ای از اعضای سابق، اصلاح‌طلبان غیرفکری و جوانان نورسیده بود که بدون تردید جوانان پیوسته به این حزب همانند سعید شریعتی و شهاب‌الدین طباطبایی در بستر تاریخی- رفتاری حزب قربانی خواهند شد. در اساسنامه حزب مشارکت دیروز که از قضا مدعی انحصاری امام نیز هستند نامی از ولایت فقیه نیامده بود تا پرستیژ روشنفکری خود را به غرب بنمایانند.

دبیر کل انتخابی حزب جدید نیز صرفاً بر آرمان‌هایی از انقلاب تأکید کرد که با آرمان‌های انقلاب فرانسه مشترک است. روزنامه جوان به این جریان نگاه حقوقی ندارد بلکه از بعد فکری شاخص‌گذاری می‌کند و شاقول و تراز در سنجش افکار و رفتار این جریان نیز امام است. بدون تردید «اصلاحات» در مقابل «انقلاب» طرح شد و اصولاً در علم و عرف سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی اصلاحات را نقطه مقابل انقلاب می‌دانند نه مکمل آن. بنابر این طرح «اصلاحات» در سال 1377 به معنی پایان دادن به انقلاب بود و بعدها اصلاح‌طلبان در صدها مقاله و کتاب و سخنرانی این موضوع را ثابت کردند. «توسعه‌سیاسی» نیز با هدف ورود اپوزیسیون به دایره حکومت و قدرت طرح شد وگرنه دو جریان عمده کشور که در متن قدرت بودند. بدون تردید توسعه سیاسی با هدف تقابل با امام طرح شد. در زمان اصلاحات دبیر کل وقت حزب مشارکت و یوسفیان نماینده شیراز با صراحت اعلام کردند غیرمجاهدین خلق (منافقین) همه و حتی ساواکی‌ها می‌توانند وارد قدرت شوند و شعار «ایران برای همه ایرانیان» نه برای عرصه حیات اجتماعی و حقوقی که برای ورود به قدرت و حاکمیت بود و همین نقطه محل منازعه امام و اصلاح‌طلبان است. در همایش پنج‌شنبه به صورت نمادین از اپوزیسیون برای حضور دعوت شده بود. ابراهیم یزدی، پیمان و... در صف اول همایش بودند و این خود پیام بزرگی به امام و حاکمیت است که توسعه سیاسی مدنظر یعنی چه؟ و از آن تنازل نکرده‌ایم.

این رفتار آنان نمادین بود و این نماد دقیقاً‌ نقطه مقابل امام و نمونه‌ای از رفتار جانشینان مائو با او بعد از درگذشت وی می‌باشد که عکس مائو را در بالای سر قرار می‌دادند و کار دیگری می‌کردند. همایش پنج‌شنبه از جهت ترکیب ملی- مشارکتی مشهود بود و اصرار بر هم‌خوابگی با سران فتنه و حتی اصرار بر مشابهت‌سازی لوگوی آن با لوگوی حزب مشارکت نشان می‌دهد که این جریان عامدانه بر خط مشارکت اصرار دارد و لجاجت و روشنفکری، سیاست‌ورزی‌ آنان را با چالش جدی مواجه خواهد کرد. سؤال اساسی این است که اپوزیسیون نظام که در کنگره‌های حزب مشارکت و نشست پنج‌شنبه دعوت شدند، بعد از امام از قدرت کنار گذاشته شدند یا در زمان حیات امام؟ آیا اصلاح‌طلبان امروز و استکبارستیزان دیروز در زمان طرد آنان پشتوانه امام بودند یا با وی مخالفت می‌کردند؟

این نقطه محل قضاوت درباره دگردیسی و تقابل این جریان با امام است. آیا مرحوم بازرگان در سال 1364 و در زمان حیات امام برای انتخابات ریاست‌جمهوری رد صلاحیت نشد؟ آیا کسانی که امروز ابراهیم یزدی و پیمان را دعوت به همایش‌های خویش می‌کنند آن روز به امام و شورای نگهبان اعتراض کردند؟ آیا اصلاح‌طلبان امروز نبودند که زمستان سال 1366 به امام نامه نوشتند تا نهضت آزادی را برای همیشه نابود کنند و آیا امام در جواب آنان نبود که نهضت آزادی را پودر نمود؟ پس توسعه سیاسی مدنظر بدون تردید تقابل با امام است و راز اصرار بر خط امام را نیز قبلاً اکبر گنجی برملا کرده است و باید از این دشمن صادق نظام تشکر نمود. آیا اعضای حزب مشارکت شماره 2 همچون شکوری‌راد و جلایی‌پور از امام نشنیده‌اند که «نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت هیچ امری اعم از قضایی، اجرایی و قانون‌گذاری را ندارد؟» آیا نشنیده‌اند که فرمود «نهضت آزادی نباید رسمیت داشته باشد و باید با قاطعیت با آن برخورد شود»

آیا نشنیده‌اند که بعد از نفوذ آنان در بیت آیت‌الله منتظری امام فرمود :«نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهارنظر‌ها و ابراز عقیده‌ها به گونه‌ای غلط عمل کنیم که حزب‌الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی از مواضع اصولی‌اش عدول کرده است.» آیا نشنیده‌اند که امام فرمود: «پس از 10 سال همچون گذشته معتقدم سپردن  پست‌های کلیدی نظام به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام نداشته‌اند لطمه‌ای جبران ناپذیر بوده است»، آیا نشنیده‌اند که امام فرمود: «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز چوب اعتماد خود به گروه‌ها و لیبرال‌ها را می‌خوریم.» قطعاً شنیده‌اند اما دوران امام را سپری شده می‌دانند. بنابر این مواجهه نظام با جریان ملی- مذهبی‌ در زمان حیات امام اتفاق افتاده و توسعه سیاسی اصلاح‌طلبان نیز در مقابل امام طرح شد. در عین حال امروز هم امام نقطه و کانون اصلی پیشگیری از انحراف انقلاب توسط استکبار‌ستیزان دیروز و تجدید نظر طلبان امروز است. برخی از اعضای مرکزی حزب جدید در جلسات طراحی براندازی همچون جلسه 17/4/1387 حزب مشارکت که بیش از 10 بار واژه «انقلاب رنگی»   در آن استفاده شده است حضور داشتند.

از برخی اعضای شورای مرکزی این حزب خروارها مطلب علیه اسلام سیاسی و اجتماعی، ولایت فقیه، سیاست‌های کلی نظام وجود دارد که روزنامه جوان کم کم به نشر آن اقدام خواهد کرد. اما آنچه به رئیس‌جمهور محترم که وی نیز بین روشنفکری و سیاست‌ورزی سرگردان است باید گفت اینکه: ممکن است امروز جناب‌عالی به خود ببالید که به برکت دولت شما یک حزب جوانه زده است اما خود شما بهتر از نگارنده به این انحراف واقفید. فقط پرستیژ روشنفکری شما و شاخص‌های غیر بومی اندازه‌گیری شما مولد این خودسانسوری است. همانگونه که امروز کارگزاران سازندگی نقطه افتخار آیت‌الله هاشمی نیست و هر روز بر عدم نقش خود در تولد آن تأکید می‌کند و برادرش با اعتراض به لیبرال بودن اعضا و نماز نخواندن برخی دیگر، حزب را ترک می‌کند و آن را در مسیر حزب مشارکت می‌داند. جناب‌عالی نیز به زودی از ماه‌عسل امروز عبور خواهید کرد. بدون تردید عملکرد این حزب در مقابل نظام (که دیر یا زود شاهد آن خواهیم بود) به عنوان نقطه‌ای غیرشفاف در آینده سیاسی جناب‌عالی ثبت خواهد شد. تاریخ نشان داده است که در آینده بهتر می‌توان امروز را قضاوت کرد و پس از فروکش کردن هیجانات و هلهله‌ها فقط حق خودنمایی خواهد کرد و تاریخ تشیع مملو از این ماجراهاست.

حزب مشارکت امروز چگونه متهم به دگردیسی است؟ شاخص برای قضاوت درباره این اتهام اصول انقلاب اسلامی است. ابعاد انقلاب امام توسط اصلاح‌طلبان در حد ایجاد یک «جمهوری» تنزل یافت و 21 جلد صحیفه امام به یک جمله «میزان رأی ملت است» خلاصه شد که البته مواجهه با رأی 25 میلیون مردم در انتخابات 1388 نشان داد این مدعا هم دروغی بیش نیست. بنابراین حزب مشارکت از 1378 تاکنون با وحدت دین و سیاست، اصل ولایت فقیه، سیاست‌‌های کلی نظام، استکبارستیزی مدنظر امام، دعوت و صدور انقلاب و حمایت از محرومین و مستضعفین جهان (که تا پایان حیات امام در بیانیه‌‌های  سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز موج می‌زند)، مبارزه یا سکوت کرده یا پرخاشگر و طعنه زننده از کنار آن گذشته است و اکنون نیز بر همان صراط استوار است. راهبرد حرکت این حزب اکنون «اقتضا محور» خواهد بود.

سعید حجاریان چند ماه پیش در مصاحبه‌ای می‌گوید «اصلاحات بدون برو و برگرد معادل دموکراسی خواهی است اما زمان و نحوه مطالبه آن فرق می‌کند». بنابراین طرفداران سکولاریسم و مخالفان اسلام سیاسی و اجتماعی اکنون به صورت زمین‌گیر، شاید فردا لاک‌پشتی و اگر اقتضا کند سکولاریسم، جمهوری خواهی و مشروطه خواهی را فریاد خواهند زد. فقط منتظر پیدایش شرایط تحقق آن هستند و این راهبرد را بارها گفته‌اند و نوشته‌اند. تجربه گذشته نشان می‌دهد که نباید منتظر فتنه بعدی بمانیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس