و این نقطه اوج ماجرایی بود که قدمتش به سالهایی برمیگشت که سرافراز در ساختمان شیک معاونت برونمرزی ریاست میکرد و عزتالله ضرغامی، جای امروز او نشسته بود. جملههایی که پایان امیدواری به آشتی دولت با صداوسیما با تغییر رئیس بود و مشخص کرد که گروکشی بودجه صداوسیما، حتی جدیتر از تغییر رئیس و جدیتر از اختصاص دادن بخش اعظم پوشش هستهای صداوسیما به طرفداران دولت است.
پنجشنبه هفته گذشته، کامران نجفزاده مجری مشهور تلویزیون در آیتم «صرفا جهت اطلاع»؛ پربینندهترین بخش خبری اخبار صداوسیمای ایران، ماجرا را این بار به عریانترین شکل ممکن بیان کرد.جمات بیسابقهای که او در مورد فشار بودجهای دولت به صداوسیما بیان کرد نشانی از پایان دوران رایزنیهای پشت پرده برای بودجه صداوسیما بود و امروز با صراحت بیشتری میتوان عنوان کرد که: چیزی به نام «بودجه» در حال زمین زدن مجموعه عریض و طویلی به نام صداوسیماست. این گزارهای است که سرانجام بعد از چند سال مریز و کجدار طی کردن، حالا دیگر به قطعیت رسیده است. بخش زیادی از بودجه مصوب مجلس برای اداره صداوسیما در سالهای گذشته و به ویژه در سال جاری تحقق پیدانکرده است و به هری دری زدن صداوسیما برای یاری جستن از تبلیغات موجب از دست رفتن بخشی از بینندگان و پایین آمدن اعتبار صداوسیما شده است.
چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟
اعتبارات در نظر گرفته شده برای سازمان صداوسیما در لایحه بودجه 94 با اعداد و ارقامی گره خورد که این سازمان را برای عبور از بحران پیش رو، بیش از پیش وابسته به تبلیغات بازرگانی، پخش آگهیها و برنامههای تبلیغاتی کرده است. لایحه بودجه امسال در شرایطی تقدیم مجلس شورای اسلامی شد که رسانه ملی چاره ای نداشت تا به واسطه شرایط بودجهای که پیش روی آن قرار دادند، با استفاده از "ابتکار مدیریتی"، از این بحران عبور کند.
این شرایط باعث شده است که سالهای اخیر عمده بودجه صداوسیما صرف هزینههای پشتیبانی و نیروی انسانی سازمان شود و میتوان گفت که در واقع سهم بسیار اندکی از آن به حوزه تولید رسید که آثار آن هم در برنامهسازیهای سازمان کاملاً مشهود است.
سازمان صداوسیما براساس این بودجه مکلف شد تا با پخش آگهیهای بازرگانی درآمدزاییهایی برای نهاد خود داشته باشد اما در واقع با این رویکرد اجباری هم صداوسیما علاوه بر اینکه مجبور شد تا دست به آنتن فروشی بزند - آگهیهایی که شأن و اعتبار رسانه ملی را پایین نیاورد – اما باز هم کسری موجود این نهاد اصلی رسانهای کشور جبران نشد. به این دلیل که سهم بسیار زیادی از این درآمدها صرف هزینه درآمد کارکنان سازمان میشود. در حالی که اگر دولت، بودجه سازمان صداوسیما که قطب اطلاع رسانی در کشور است را تأمین کند، حتی نیازی به پخش آگهی بازرگانی هم نیست.
از طرف دیگر رویکرد کلیدی و اصلی محمد سرافراز که از ابتدای ورود خود به این سازمان به دنبال آن بود؛ بازنگری در ساختار سازمان، ادغام نهادهای درون سازمانی با هدف کوچک سازی و چابک سازی نیروهای آن بوده است که در مدت کوتاه مدیریت خود در این راه توانست موفق باشد و بخش زیادی از هزینههای سازمان را جبران کند.
اما با وجود همه این اتفاقات، صداوسیما همچنان درگیر مشکلات مالی عدیدهای است. پیشبینی آینده اداره صداوسیما با این روندی که دولت در مواجهه با صداوسیما آغاز کرده است، پیشبینی سختی است.صداوسیما باید در انتظار مشکلات بسیار بزرگتری باشد.
آیا بخش بین الملل صداوسیما تعطیل میشود؟
یکی از اتفاقاتی که در چند ماه اخیر به دلیل کمبود منابع مالی در رسانه ملی شاهد آن بودیم، "قطع شبکههای مختلف صدا و سیما از ماهواره عربست در کشورهای افریقایی" بوده است که به علت پرداخت نشدن کمکهای ارزی دولت به رسانه ملی، این مشکل پدید آمد و این حرکت از سوی دولت تدبیر و امید نشان دهنده بیعلاقگی و بیتوجهی به اصلیترین بخش رسانهای جامعه و کشور است.
با افزایش هزینههای بینالمللی و ادامه کاهش دسترسی صداوسیما به منابع مالی، احتمال میروند که شبکههای بینالمللی دیگر صداوسیما از دیگر ماهوارههای بینالمللی نیز عملا حذف شوند. علاوه بر آن در دوران جدید دفاتر واحد مرکزی خبر در بسیاری از کشورها تعطیل شده است و هم اکنون صداوسیما در خیلی از کشورها نمایندهای ندارد. علاوه بر آن تولیدات بینالمللی صداوسیما، روند مستندسازی بینالمللی و ... هم چند وقتی است که متوقف شده است و هزینههای بالای شبکههای بینالمللی صداوسیما نیز به تدریج در حال نزدیک شدن به خط قرمز بودجه هستند. روندی که با ادامه آن خیلی زود محدود شدن صداوسیما به داخل مرزهای سرزمینی ایران، پیش بینی میشود.
سیل عظیمی از سریالهای ویژه متوقف شده و خالی شدن آنتن تلویزیون از مجموعههای نمایشی جدید
این مشکلات نه تنها در اینجا متوقف نشد بلکه محمد سرافراز در جلسهای که با مجمع نمایندگان استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی داشت توقف برخی سریالهای رده الف ویژه را ناشی از کمبود اعتبارات دانست و تولید سریالهایی مثل «سعدی»، «حضرت موسی (ع)»، و «سلمان» را به علت مشکلات مالی و تامین نشدن بودجه لازم در تولید این سریالها عنوان کرد که چند سالی است به تعویق افتاده است.
لیست سریالهایی ویژهای که با موضوعات ملی و میهنی و انقلابی و تاریخی و مذهبی قرار بوده است ساخته شود و بخشی از آنها هم جلو رفته است و متوقف شده است، ماه به ماه در حال افزایش است و لیست سریالهای تکراری که آنتن پخش تلویزیون را پر میکند نیز روز به روز بیشتر میشود.
پیشبینی میشود با این روند بودجه، خیلی زود پخش سریالهایی که در دوره قبلی مدیریت ساخته شده است، تمام شود، پروژههای جدید آغاز نشود و تلویزیون با مرگ برنامههای پرمخاطب مواجه شود.
سرافراز بودجه دولت برای سازمان بزرگ صداوسیما را کمتر از 1000 میلیارد تومان عنوان کرد که با این مقدار، سازمان صداوسیما حتی قادر به پرداخت حقوق کارکنان و کارمندان خود نیست و برنامههای بلندمدت و کوتاه مدت محمد سرافراز برای این سازمان عظیم علاوه بر متوقف شدن آثار فاخر و قطع شبکههای ماهوارهای ایران، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، نفوذ برنامهسازی کشورهای غربی در کشور، محدود شدن خبر رسانی جهانی در جامعه، تحقق نشدن ساختمان آرشیو و صدها موارد دیگر است.
ماجرای بودجه صداوسیما در حال تبدیل شدن به یک بحران است و عوارض سخت و وحشتناک این گروکشی سیاسی در حال نمایان شدن است.