در ابتدای این مراسم رضامیرکریمی به روی صحنه آمد و گفت: سال ها بود مجبور نبودم به روی صحنه بیایم و صحبت کنم اما امروز برایم صحبت کردن کمی سخت است. در حقیقت از خودم خجالت می کشم تا خواسته های مان را اعلام کنم چون در دولت های مختلف این حرف ها بارها زده شده است و هیچ گوش شنوایی نیست.
وی در ادامه گفت: دولت ها همیشه با سلیقه های مختلف می آیند و می روند اما انگار چیزی که در بین همه آن ها مشترک است کم اعتنایی به هنر و فرهنگ است. دیگر برایمان سخت است که بگویم ما را ببینید به همین دلیل ترجیحاً دیگر در این باره صحبت نمی کنم.
او همچنین گفت: امیدوارم زمانی که از رییس جمهور درباره حوزه فرهنگ و هنر سوال می شود برای سومین بار نگوید که خانه سینما را باز کردیم. این جشن را با ارزش می دانم چون از بزرگانی تقدیر می شود که گنجینه های سینما هستند. در ادامه قرار است از یک شهروند تقدیر کنیم چرا که با رنج مردم آشنا است. در طی دو سال گذشته واقعاًبا اهالی سینما همدل بوده و پای درد و دلهای ما نشسته است.
در ادامه مراسم برای تقدیر از این شهروند که میرکریمی نامبرده بود هیئت مدیره خانه سینما ابراهیم مختاری، محمد رضا معینی، بهمن اردلان، سیدمهدی خادم، عبدالله اسفندیاری، و شادمهرراستین به روی صحنه آمدند و برای تقدیر از علی ربیعی وزیر تعاون و راه اجتماعی دعوت شد تا به روی صحنه بیاید ولوح یادبودی را دریافت کند.
ربیعی «وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی» گفت: ابتدا سلام می کنم و باید بگویم که خجالت می کشم که این جملات را دوستان در مورد من گفتند. واقعاً کاری نکرده ام و اگر هم کاری انجام شده جزو وظایف من بوده است.تمام دولت مانند من فکر می کنند. خوشحالم که د جایی حضور دارم کهمیتوانم برای دلم کاری انجام دهم. من صفت این دولت را «دولت فروتن» گذاشته ام. ما بدون شما نمیتوانیم کاری انجام دهیم. و همه ما به حضور شما نیازمندیم.
وی در ادامه افزود: من هنوز دیالوگ قدرت در فیلم سینمایی «گوزن ها» را حفظ هستم. هیچ نسلی بدون قهرمان ذهنی بزرگ نشده است. سینما در پرورش شخصیت افراد با کمک قهرمان ها بسیار اهمیت بخش است. مه همه سینمای ایران را دوست دارم. حتی فیلم هایی که به آن ها نقد وارد است چون به نظم به نیاز روز زمان خود پاسخ داده اند. به همه می گویم خسته نباشید. به نظرم جامعه ایران امروز به بسیاری از موارد نیاز دارد از جمله امید، امید به موفق شدن در کار ها.
او همچنین اظهار داشت: بین سینمای منتقد و سیه تفاوت قائلم. سینمای منتقد ما را به راه کار می رساند. ما نیاز به حرف زدن با جامعه و مردم خود داریم. این سینما میانجی است و باید جامعه را آماده زندگی کند.ما به اعتماد بزرگ در جامعه نیاز داریم. باید جامعه ای بسازیم که رنج مردم در آن کمتر و شادی در آن زیاد شود. خیلی از سینما گر ها در شکل گیری شخصیت من تاثیر گذار بوده اند. سینماگران می توانند آرزوهای نسل جدید را بسازند تا به زندگی بهتری برسند.
در ادامه مراسم که اجرای آن بر عهده کامران ملکی بود عنوان شد که قرار است ساختمانی جدید به خانه سینما اضافه شود تا آنجانیزخانه اصناف سینمای ایران شود. همایون اسعدیان که دبیر هفدهمین جشن خانه سینما است در ادامه به روی صحنه آمد و گفت: امسال قرار است از گنجینه هایی تقدیر شود همچون فرهاد ورهرام. همیشه فکر می کردم که ما می توانیم با ساخت یک فیلم به شهرت برسیم اما یم مستند ساز به تنها چیزی که فکر نمی کند دیده شدن است. او برای این که دیده شود باید سال های سال کار کند.
وی در ادامه گفت: فرد دیگری که همیشه در موردش با احتیاط حرف زده ام احمد رضا درویش بوده است. چرا که جسارت خاصی دارد و همیشه محکم برخورد میکند.ساختن فیلم هایی چون «دوئل»، «رستاخیز» شهامت می خواهد. او شهامتی داشته که سال ها در جبهه ها حضور داشته است.
دبیر هفتدهمین جشن خانه سینما گفت: امشب از سعید پور صمیمی نیز قدردانی میشود. کسانی که تئاتر دیده اند نمایش «ریچارد سوم» را فراموش نکرده اند. در سینما همچنین آثاری چون «ناخدا خورشید» نیز در ذهن همه بازی وی ماندگار شده است. کار کردن با او بسیار سخت است چون همواره دقیق است.
اسعدیان درباره رضا داوودنژاد گفت: داوودنژاد همچون یک جوان بعد از سال ها همچنان بدون ترس در هنر، تجربه می کند. چرا که جسارت دارد. او هنوزهم در عرصه سینما به دنبال نوآوری است. به همین دلیل او را شایسته دریافت جایزه سیف الله داد می دانیم. او در این سن فیلمی میسازد که قرار است در گروه «هنر و تجربه» نمایش داده شود. او همواره قلبش برای سینمای ایران می تپد.
او در پایان سخنانش گفت: تا آنجایی که به یاد می آورم برای بسیاری از مسئولین و بزرگان دعوت نامه ارسال کردیم برای وزیر خودمان هم «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» علی جنتی دعوت نامه فرستادیم. شخصاً خجالت می کشم که وزیر ما امشب در این جمع حضور ندارد. نمی دانم چه باید بگویم.
بعد از صحبتهای همایون اسدیان و سیدرضا میرکریمی و همچنین تقدیر از وزیر کار و رفاه اجتماعی نوبت به اجرای مراسم نکوداشت از سعید پورصمیمی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون رسید که به همین منظور فاطمه معتمدآریا، امین تارخ و آتیلا پسیانی برای اهدای لوح و تندیس مورد نظر به روی صحنه حاضر شدند.
فاطمه معتمدآریا طی سخنانی که تقریبا با انتقاد هم همراه بود گفت: خیلی ممنون که بنده را به آقایی قبول کردید، چون حرفها آنقدر مردانه است که خوشحال شدم بنده را هم به روی صحنه دعوت کردید.
امین تارخ نیز گفت: خوشحالم که بعد از سالها سعید پورصمیمی پذیرفت که برای او بتوانیم مراسم بزرگداشتی را برگزار کنیم. به دلیل اینکه خیلی سخنور نیستم متنی را از قبل آماده کردم که آن را برایتان میخوانم.
«در باب سعید پورصمیمی سخن گفتن آسان نیست. اولین باری که با سعید پورصمیمی روبرو شدم برمیگردد به سالهای 51 و 52.»
وی با اشاره به اینکه در نمایشی با پورصمیمی همبازی شده است، گفت: در سینما نیز این همکاری تکرار شد و باعث افتخار من است که در دلشدگان با وی همبازی بودم. چه میتوان گفت در مورد یک شخصیت هنرمند که 5 سیمرغ بلورین، حرفهایترین جایزه سینما را از آن خود کرده و چه میتوان گفت در مورد یکی از درخشانترین بازیهای ماندگار او در «ناخدا خورشید».
تارخ در ادامه در بخشی از متنی که آماده کرده بود درباره این بازیگر پیشکسوت گفت: او سخت نیست اصیل است و اهل اصول. باج نمیدهد، کوتاه نمیآید، سازش نمیکند، با غلطهای رایج کنار نمیآید. دوستان او سخت نبوده و نیست. شرایط آنقدر سهوا سهل و بیمقدار میشود که اصالت شخصیت سعید و اصولی که در حرفه میشناسد مانع از سازش با بیمقداری رایج میگردد. از این رو بزرگوار ما سختی نیست. اصیل است و سازشناپذیر با آنچه که زشت است و زشتی است.
آتیلا پسیانی دیگر بازیگری بود که در مورد سعید پورصمیمی صحبت کرد و گفت: آشنایی منم با وی به سال 1346 برمیگردد زمانی که من 10 سال بیشتر نداشتم. در همان زمان افتخار پیدا کردم در کنار او به روی صحنه تئاتتر بروم. در حقیقت اولین باری بود که یاد میگرفتم چراکه او همواره معلم من بوده است. شاید این موضوع را خودش نداند. چیزهای زیادی از سعید پورصمیمی یاد گرفتم. او همواره در فعالیتهای صنفی حضور پررنگی داشته است. انجمن خانه بازیگران که تشکیل نمیشد مگر اینکه سعید پورصمیمی برایش بسیار زحمت کشید. امروز افتخار میکنم که همکار این بازیگر قلمداد بشوم.
معتمدآریا نیز در ادامه درباره این بازیگر پیشکسوت گفت: در سالهای بسیار دور با خواهر سعید پورصمیمی همکلاس بودم و زمانی که وی جزو بهترین بازیگران تئاتر محسوب میشد از ما در مورد مواردی که در این عرصه یاد میگرفتیم سوال میپرسید و همیشه جای هراس داشت که او پیگیر ما بود. در مجموع افتخار میکردم که از مقابل اتاق وی میگذرم چون او هنرمند بزرگ تئاتر در زمان خودش بود. او جزو معدود انسانهایی است که اصول حرفه خود را بلد است و جدا از این میتواند آموزش هم بدهد. سعید پورصمیمی کارش ثبتشدنی است.
در ادامه مراسم سعید پورصمیمی به روی صحنه آمد و سپس بعد از دریافت لوح و هدایا طی سخنانی گفت: تشکر میکنم از برگزارکنندگان این مراسم، دوستان و همکاران و همچنین انجمن بازیگران که مرا در این روز شرمنده کردند. پاسخ دادن به این همه محبت سخت است.
وی در ادامه افزود: چنین بزرگداشتها و نکوداشتهایی دو بعد دارد. اول اینکه تشویق میشوی و سر شوق میآیی که کار بهتری انجام دهی.
صمیمی در ادامه گفت: اعتقاد دارم بازیگری رد سالهای اخیر در سینما و تئاتر بسیار ترقی کرده است. بچهها واقعا استعداد و باسواد هستند ولی متاسفانه می بینم با این همه دانشگاه و آموزشگاه و استعدادهای جوانی که در این حوزه وجود دارد این جوانها آتل و باطل هستند. این سوال را میپرسم که سینمای ما به کجا میخواهد برود.
این بازیگر پیشکسوت با اشاره به اینکه من نگران کار نکردنم نیستم چراکه کارهای نکرده و کتابهای نخوانده بسیار دارم گفت: من نگران این جوانها و استعدادهایی هستم که به کار گرفته نمیشود. مدتی است که شاهد تشکیل صنفی با عنوان نابازیگران هستم و همچنین ورود این افراد به حرفه بازیگری. بعد از مدتی کم کم نافیلمبردار، نامنتور و ناکارگردان نیز وارد این حرفه خواهند شد و من امروز از چیز دیگری وحشت دارم و آن هم ورود خیل ناتماشاگر به سینما است.
صمیمی در پایان گفت: قدر این حرفه را بدانید، قدر تماشاگر را بدانید، من با مردم برخوردهای زیادی دارم و گاهی چیزهایی میگویند که متوجه میشوم من چقدر بیسوادم.
هدیه ویژهای دراین بخش به سعید پورصمیمی توسط یک باشگاه گردشگری تعلق گرفت و آنچنان که مشخص است قرار است یک سفر خاطرهانگیز طی 5 روز به آفریقای جنوبی به وی تعلق بگیرد.
سعید پورصمیمی با شنیدن این هدیه به شوخی گفت: امیدوارم که این سفر بلیت یکطرفه نداشته باشد. فقط نمیدانم مادامالعمر بمانم یا نه.
برپایه این گزارش نوبت به بزرگداشت فرهاد ورهرام مستندساز پیشکسوت سینمای ایران رسید که در این بخش فرهاد توحیدی و ابراهیم مختاری به روی صحنه آمدند.
فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس سینما طی سخنانی در ارتباط با این مستندساز پیشکسوت گفت: ابتدا باید بگویم که جشن امسال به طرز مشکوکی بیسر و صداست. نمیدانم آقای ایوبی کی میخواهد صحبت کند. تشکر میکنم از میرکریمی و هیات مدیره برای برگزاری این جشن. همچنین دوست دارم یادی کنم از محمدرضا مقدسیان که امروز دیگر در بین ما نیست.
وی در ادامه افزود: هرچه که میخواستم بگویم در کلیپی که برای فرهاد ورهرام آماده کرده بودید گفتید. هرچند که مستندساز خوب مستندساز مرده است. به دوستی 40 ساله با ورهرام افتخار میکنم. با او از سالهای دور همدانشگاهی بودم. همه میدانیم که این مستندساز تمام ایران را وجب به وجب گشته است.
او در ادامه گفت:یکی از صفتهای بارز این مستندساز ایراندوستی و ایرانشناسی اوست. علاقه بیحد و حصر او نسبت به ایران و خرده فرهنگهایمان مثالزدنی است.
ابراهیم مختاری نفر بعدی بود که در مورد فرهاد ورهرام صحبت کرد.
وی طی سخنانی گفت: وقتی به فیلمسازهای ماندگار در سینما نگاه میکنم متوجه میشوم که هر فیلمسازی با یک فیلم خودش را در سینما معرفی کرده است. مثلا داریوش مهرجویی با فیلم سینمایی «گاو» و یا مسعود کیمیایی با «قیصر». فرهاد ورهرام در دهه 60 با فیلم کوچ جای خودش را در سینما تثبیت کرد و صاحب شناسنامه شد.
مختاری در ادامه گفت: یکی از تفاوتهای این مستندساز با سایر مستندسازها این است که همواره مشغول به کار بوده است چگونه میتوان در دولتها با سلیقههای مختلف دوستی کرد و کار کرد. او یک رویه سازگاری دارد که با سازشگری متفاوت است. در حین استقلال فیلمش را میسازد. در دورهای که فیلمهای مستند زیر تازیانه سیاهنمایی است او با واقعگرایی به کارش ادامه میدهد.
در ادامه فرهاد ورهرام برای دریافت لوح و هدایای خود به روی صحنه حاضر شد و گفت: ابتدا تشکر میکنم و ممنونم که این مراسم را برگزار کردید. میدانم که دوستان با لیاقتتری نسبت به من در این عرصه وجود داشتند که این مراسم نکوداشت برای آنها برگزار شد. در کلیپی که درباره من ساخته شده بود دوستان صحبتهایی کردند که بسیاری از آن را تکذیب میکنم. دوستان به دلیل محبتشان به جای من اخلاقسازی کردند.
وی در ادامه گفت: نسل جدید تاثیر بیشتری در سینمای مستند داشته است. نسل ما کمی محافظهکارتر عمل میکرد. به همین دلیل جایزهام را به فیلمسازان جوان تقدیم میکنم. به دلیل جسارت و نوآوریشان در کارهایی که انجام میدهند.
ایوبی:کاش فیلم درویش را دوست نداشتم/شاهسواری:اصولگراتر از داوودنژاد در سینما خودش است
بعد از نکوداشتهایی که برای سعید پورصمیمی «بازیگر»، فرهاد ورهرام «مستندساز» و احمدرضا درویش «کارگردان» نوبت به جایزه «سیفالله داد» رسید که در این بخش به علیرضا داوودنژاد کارگردان پیشکسوت سینمای ایران تعلق گرفت.
* داوودنژاد دلسوخته سینما است
محمد بزرگنیا، منوچهر شاهسواری و رضا میرکریمی در ادامه این مراسم برای تقدیر و بزرگداشت از علیرضا داوودنژاد روی صحنه حاضر شدند. در ابتدا بزرگنیا طی سخنانی گفت: در مورد داوودنژاد مسائل زیادی وجود دارد که می توان به آنها اشاره کرد اما بارزترین آنها به ذهنم میرسد میتوانم به آن اشاره کنم این است که او واقعا دلسوخته سینماست.
وی در ادامه گفت: با توجه به اینکه سن و سالی از او گذشته است اما همچون یک جوان به سراغ تجربههای جدید میرود و در شرایط کنونی فیلمی میسازد که قرار است در گروه سینمایی «هنر و تجربه» به نمایش در بیاید. در واقع داوودنژاد خودش را وقف سینما کرده است. او در مورد سینما اندیشه و نظر دارد.
وی همچنین گفت: داوودنژاد با نوع کاری که در سینما به لحاظ تجربهگرایی انجام میدهد به جوانها یک پیام میدهد او با این کارش میگوید که من هم با شما هستم و مثل شما سعی میکنم تجربه کنم.
او در پایان رو به داوودنژاد گفت: مطمئنم که سالهای سال جوان خواهی بو دو همچنان تجربه خواهی کرد.
* اصولگراتر از داوودنژاد در سینما خودش است
در ادامه مراسم منوچهر شاهسواری طی سخنانی در ارتباط با این کارگردان اظهار داشت: داوودنژاد با صراحت میتوانم بگویم اصولگراتر از تو در سینما کسی نیست و خودت هستی. برخی در سینما یک نشانه هستند و گاهی نشانهها آنقدر بزرگ میشوند که همه حول آنها باقی میمانند. خوشحالم که از لحظه اول در فعالیتهای صنفی همراه تو بودهام و برایت آرزوی سلامتی میکنم.
شاهسواری با اشاره به اینکه احمدرضا درویش در پشت سن از اینکه فضای جشن خانه سینما کمی به دلیل فیلم او غم انگیز شده بود ابراز ناراحتی میکرد گفت: غصههای ما غصههای عمیق پایدار است و اشکال ندارد که گاهی غصه بخوریم.
در ادامه مراسم،رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما در رابطه با داوودنژاد گفت: علی رغم فعالیتی که در سینما داشتهام تا به امروز خیلی رفاقت نزدیکی با او نداشتهام. همواره دوست داشتم که شرایطی فراهم شود که به وی ابراز ارادت کنم. همواره از روحیه مسئولیت پذیری او لذت میبرم.
وی در ادامه افزود: کسانی که کار صنفی انجام دادهاند میدانند که همواره پای منافع شخصی در میان است و گاهی باعث میشود که فرد تصمیمگیر که دارای سمت است بین منافع شخصی خود و جمعی دیگر اهم و فیالاهم کند و گاهی واقعا جدال سختی است. داوودنژاد جزو افرادی بوده که همواره خودش را ندید گرفته است.
میرکریمی در پایان صحبتهایش گفت: آقای داوونژاد شما کارگردان بزرگی هستید من به عنوان نماینده خانه سینما به خاطر تلاشی که برای آبرومند بودن صنف انجام دادهاید از شما ممنونم.
در ادامه مراسم به دعوت کامران ملکی که اجرای برنامه را برعهده داشت رئیس سازمان سینمایی حجتالله ایوبی به روی صحنه آمد تا در مورد داوودنژاد صحبت کند.
ایوبی طی سخنانی با اشاره به فضای غم انگیز جشن خانه سینما که به دلیل اکران نشدن فیلم احمدرضا درویش است گفت: خیلی خوشحالم که جشن خانه سینما در این روزها با این شکوه برگزار میشود. این کاش عشق نمیورزیدم به درویش، ای کاش مخالف فیلمش بودم و ای کاش دلم نمیخواست که با همه وجود فیلم سینمایی «رستاخیز» نمایش داده شود. دلم میخواست حرف بزنم و خیلی چیزها را بگویم اما نمیتوانم امیدوارم که شرایطی پیش بیاید که این موضوع هم حل شود.
رئیس سازمان سینمایی در ادامه صحبتهایش با اشاره به اینکه در تنکابن همسایه علیرضا داوودنژاد بوده است گفت: این افتخار را داشتم که با این کارگردان همسایه باشم و پنجره خانه هر دوی ما رو به دریا باز میشد. آرامش و توفان دریا را با هم میدیدیم.
او در ادامه گفت: مادر این کارگردان بزرگ نیز که در بستر بیماری به سر میبرد برای من مادر بود. در دورانی که سن کمی داشتم مادرم را از دست دادم و واقعا مادر بزرگوار آقای داوودنژاد برای من مادری کرد.
وی در ادامه افزود: هر زمان که از این کارگردان برای حضور در کارگاههای آموزشی دعوت به عمل آوردم پذیرفته است و به گونهای رفتار کرده که گویا با یک جوان روبرو هستیم.
در ادامه مراسم داودنژاد به روی صحنه آمد و با دریافت تندیس «سیفالله داد» گفت: باید از سیفالله داد یاد کنم که چقدر دلسوز سینما بود و یک چیز را خوب فهمیده بود که اگر سینما رونق پیدا کند کشور نیز رونق میگیرد .او تماشاچی را سرمایه اصلی برای سینما میدانست و با این مخالف بود که اگر بخواهیم به سمت تمایلات مخاطب برویم بدین معنی است که باید به موارد سطحی آن بپردازیم. او میدانست در شرایطی که سانسور و فیلم خارجی به سینما مسلط باشد نمیتوان توقع داشت که سینما رونق بگیرد.
او در ادامه گفت: سیفالله داد اعتقاد داشت که باید در سینما به مصالحی که مبتلابه مردم است بپردازیم. او به سینمای مسلحانه اعتقاد داشت، سینمایی که سیاستزده نیست و صرفا برای تبلیغ سیاست به کار گرفته نمیشود. امیدوارم که به این سمت حرکت کنیم.
بعد از برگزاری دو نکوداشت برای سعید پورصمیمی بازیگر و فرهاد ورهرام مستندساز نوبت به نکوداشت احمدرضا درویش کارگردان سینمای ایران رسید. در این بخش کیومرث پوراحمد، محمدمهدی عسگرپور و سهیل محمودی به روی صحنه آمدند.
پیش از همه کیومرث پوراحمد طی سخنانی انتقادی گفت: ابتدا باید بگویم که یک ساعت تاخیر در برنامه به دلیل حاضر نبودن عکس داوودنژاد بود چراکه در این فاصله تلاش میکردند از وی عکس بگیرند تا بر روی صحنه جایش خالی نباشد. در ضمن صحبتی خصوصی با دکتر ربیعی وزیر کار و رفاه اجتماعی دارم که به دلیل اینکه نمیخواهم تلخی به وجود بیاید در چنین شبی در شرایطی و به صورت خصوصی آن را عنوان خواهم کرد.
وی در ادامه افزود: سالها پیش دوستی داشتم که مرا به دیدن یک فیلم سینمایی به نام «آخرین پرواز» دعوت کرد. زمانی که این فیلم را دیدم متوجه شدم که اثر با کیفیتی است و با خودم گفتم فیلم عجیبی بود. آنجا بود که متوجه شدم احمدرضا درویش کارگردان این فیلم است و از همان جا آشنایی ما شروع شد.
او همچنین گفت: هر وقت «کیمیا» را میبینم یک دل سیر گریه میکنم. او کارگردانی است که از سینمای جنگ میآید و فیلمهای خوبی را در این عرصه ساخته است که زحمت زیادی داشتند. فیلم سینمایی «دوئل» یکی از آنها بود. متنی را در مورد این فیلم نوشتم که در کتابش چاپ شد. در آن متن اشاره کردم که انرژی و توان احمدرضا درویش در اولین روزی که فیلم را کلید زد با آخرین روزی که فیلمبرداری این فیلم به پایان رسید هیچ تفاوتی نداشت. شاهدان میتوانند گواه این مطلب باشند.
*ساخت «رستاخیز» با سرداران سینما
پوراحمد در ادامه گفت: تفاوت مهم احمدرضا درویش با دوستانی که بودجه میلیاردی می گیرند تا برای تبلور اسلام فیلم بسازند در این است که او برای فیلمهایش از مردم هزینه نمیکند.
کارگردان فیلم سینمایی «50 قدم آخر» با اشاره به اینکه فیلم سینمایی «رستاخیز» بیش از یک دهه ساختش طول کشید گفت: ساخت فیلم سینمایی «رستاخیز» یازده سال از زمان نوشتن فیلمنامه تا پایان تولیدش طول کشید. این فیلم، فیلمی است که با سرداران سینمای ایران ساخته شده است.
او در ادامه گفت: احمدرضا درویش، حسین جعفریان، تقی علیقلیزاده و علی قائممقامی بخشی از سردارانی بودند که در ساخت این فیلم حضور داشتند و این غمانگیز است این فیلم با این سرداران ساخته شود و تنها یک روز اکران شود.
*انتقاد ادامه دار پوراحمد از حوزه هنری
پوراحمد در ادامه انتقادهایش حوزه هنری را نیز بیبهره نگذاشت و باز هم اشاره کرد که حوزه هنری حقش را برای فیلم سینمایی «خواهران غریب» خورده است.
او گفت: این افرادی که دلسوز اسلام هستند و در مقابل سینما برای پایین کشیدن فیلم احمدرضا درویش در ماه رمضان جمع شدهاند چرا در مقابل نهادهای دیگری که کارهای غیراسلامی انجام میدهند این کار را انجام نمیدهند. مثلا در مقابل حوزه هنری نمیآیند، جمع نمیشوند. احمدرضا درویش تکلیفش روشن است.
محمدمهدی عسگرپور در ادامه مراسم طی سخنانی درباره درویش گفت: احمدرضا درویش بسیار سختکوش است. او ورودش به سینما با نسلهای پیش از خودش متفاوت بوده است. او با فیلمهایی که ساخته است دستاوردهای زیادی را برای سینما به همراه داشته است.
وی درادامه افزود: احمدرضا درویش به لحاظ تخصص و فهم چیز جدیدی به سینما اضافه کرد. او باعث پیشرفت بضاعت سینمای ما شد.
سهیل محمودی «شاعر» که از دوستان احمدرضا درویش بود به روی صحنه آمد و گفت: درویش دریایی است که همواره مواج بوده است. اگر دوستی در سینما با امثالی چون رسول ملاقلیپور نداشتم دلم خوش بوده که با احمدرضا درویش دوستی دارم. آنهایی که امروز به درویش بیمحلی میکنند اطمینان دارم که اگر روزی درویش خدایی نکرده در میان ما نباشد برایش سینه چاک میدهند و ما همانهایی هستیم که باید آبقند به آنها بدهیم.
وی در ادامه گفت: هنوز با دیدن برخی از فیلمهایش وحشت میکنم. زمانی که صحنه ابتدایی جنگ در فیلم سینمایی «کیمیا» را دیدم وحشت میکنم و با خودم میگویم نکند دشمن بیاید و کشور من را بگیرد. روزی خواهد رسید که این مملکت دوباره به احمدرضا درویش نیاز خواهد داشت. البته که همچنان هم این نیاز را دارد اما نسبت به آن بیتوجه است.
* درویش عاطفه محض است، با عاطفه محض جفا نکنید
او همچنین گفت: افرادی که با درویش ارتباط دارند میدانند که او عاطفه محض است. با عاطفه محض جفا نکنید. آقای ایوبی که بنده اولین بار است که او را میبینم حتما برای توقف اکران فیلم سینمایی رستاخیز جواب خواهند داشت. امثال درویش حافظ ایمان و تاریخ ما بودند.
*اقای روحانی حق درویش نباید ضایع شود
محمودی با اشاره به اینکه این بزرگداشت برای احمدرضا درویش بسیار خوب است، گفت: این حق درویش است که برایش نکوداشت برگزار شود اما بهتر است که حق طبیعی او را به وی بازگردانیم و آن اکران فیلم سینمایی رستاخیز است. حق احمدرضا درویش باید اعاده شود.
او درادامه گفت: آقای حسن روحانی که امثال ما به شما رای دادیم و پای رایمان ایستادهایم تا از پریشانی نجات پیدا کنیم. یک فیلمسازی که برای کارش بیش از یک دهه زمان گذاشته تا ارزشها را به تصویر بکشد نبایدحقش ضایع شود.
*در کشوری زندگی میکنیم که تا زانو در خون هستیم
احمدرضا درویش برای دریافت اهدای جوایز و تقدیر به روی صحنه حاضر شد
وی در ابتدا گفت: همه هویت ما به اخلاق است. یک فیلم یا کل سینما در برابر شرافت و منافع ملی و هویت ملت ایران چیزی نیست. آنجایی که باید متاثر شد که پیکره اخلاق صدمه ببیند. هزاران سال باید زیست اجتماعی داشته باشیم که اعتماد فراگیر شود. ما در کشوری زندگی میکنیم که تا زانو در خون بودهایم. خونی که در برابر ریختن شدن آنها مسئولیت داریم.
وی در ادامه افزود: تکلیف راستگویی چه میشود؟ عرصه سیاست و فرهنگ بسیار به هم نزدیک هستند. حوزه سیاست جایی برای سیاستبازی است و حوزه فرهنگ حوزهای برای عشق و اندیشهورزی. چه کنیم که این دو با هم همگرایی داشته باشند. واقعا متاسفم که باید وقتمان را برای چیزهایی بگذاریم که میتواند صرف چیزهای بهتری شود. چرا باید این مراسم که یک جشن است غمانگیز شود.
*خانه سینما محلی برای بیان دردها است
درویش در ادامه گفت: زمانی که قرار شد در اینجا حضور پیدا کنم خیلی فکر کردم که چیزی بگویم یا نه چراکه مدتها سکوت کردم اما از آنجایی که نام این صنف خانه سینما است با خودم گفتم که خانه سینما میتواند محل بیان دردها و رنجها باشد. اگر اینها را در اینجا نگوییم خانه سینما تبدیل به یک باشگاه میشود نه خانه.
این کارگردان متنی را که آماده کرده بود به شرح ذیل است:
خانمها و آقایان، همکاران محترم در ابتدای سخن بر خود لازم میدانم در این مجلس باشکوه، شکوه شما بزرگواران و بزرگان عرصه سینمای کشور عزیزم را ارج بگذارم. این مراسم نشانهای روشن از روح سخاوت، همدلی و همزبانی است که از دیرباز در فرهنگ ما ایرانیان ریشه دوانیده است. بزرگداشت بزرگان سینمای ایران پاسداشت کسانی است که پیشانی بر آستان فضیلت و اخلاق میسایند و نور حقیقت در پرده تاریکیها میتابانند که من کوچکترین آنانم.
گرامی میدارم یاد و نام کسی را که ثبت روز ملی سینما در تقویم تاریخ و برگزاری آیین سالیانه جشن سینمای ایران ابتکار اوست. آن نوزاد فلسطینی در فیلم بازمانده اکنون جوان بیست و چند ساله است و دفاع از شرافت و هویت خود در غزه، لازقیه، دمشق، حلب، موصل و الرمادی را مرهون تلاوت آیتالکرسی از زبان مادربزرگش در واگن قطار میداند.
جای سیفالله داد در عرصه سینمای ایران خالی است. کسی که در فیلمسازی پیشتاز و در مدیریت نه به سیاستورزی که به صدق و اندیشهورزی شناخته میشود.
این بخشی از صحبتهای درویش بود که از قبل آن را تهیه کرده بود.
کیومرث پوراحمد در پایان صحبتهای درویش گفت: همواره از آدمهای بزرگ تقدیر و بزرگداشت به عمل میآید. در دوره دولت پیشین که پاکترین دولت تاریخ ما است از افرادی تقدیر به عمل آمد که خیلی جایز نبودند.