به گزارش مشرق، گروه آران به سرپرستی بهروز غریبپور چندی است رپرتوار آثار خود را در تالار فرودسی آغاز کرده است. اپرای «سعدی» نخستین نمایش این رپرتوار قرار بود پیشتر در روزسعدی، در شهر شیراز اجرا شود. این اتفاق رخ نداد و نمایش برای اجرا در تهران آماده شد؛ اما حواشی دامنگیر کارگردانی شد که این سالها حداقل در حوزه اجرای تئاتر عروسکی چندان مورد نقد قرار نمیگرفت.
نمایش به سبب اعتراض برخی مبنی بر تکخوانی زن توقیف شد و رنگ اجرا به خود ندید. حواشی مجموعه رودکی و معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را وارد ماجرا کرد. مهدی شفیعی، مدیر مرکز هنرهای نمایش در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان در 24 فروردین گفته بود: «از طرف مرکز هنرهای نمایشی اصلاحیهای به "اپرای سعدی" نخورده بود؛ اما مرکز موسیقی نسبت به تک خوانی زنان واکنش نشان داده و جلوی مجوز آن را گرفت.»
در آن روزها پیروز ارجمند در کسوت مدیر مرکز موسیقی در گفتگو با ایسنا گفته بود: « اپرای سعدی دارای تکخوان زن است و طبق قوانین دفتر موسیقی ما، نمیتوانیم به تکخوان زن مجوز دهیم. ما درباره اپرای سعدی و مواردی اینچنینی براساس قواعد دفتر موسیقی به تکخوان زن نمیتوانیم مجوز دهیم.»
این در حالی بود که غریبپور در مورد اپرای عاشورا به سایت موسیقی ما گفته بود: «بینید در موضوع خطیری مانند واقعهی عاشورا در دولت آقای احمدی نژاد که همه متفقالقول بودند با فرهنگ و هنر میانهای ندارند و در زمان وزارت وزیری چون آقای صفار هرندی، ما اپرای عاشورا را با نظر کارشناسی «آشیخ حسین انصاریان» روی صحنه بردیم. اپرای عاشورا در تهران، شیراز و همچنین چندین کشور اروپایی نیز روی صحنه رفت. در آن اپرا با وجود حساسیتی که ما شیعیان درباره حادثهی عاشورا داریم، نقش همسر شمر را یک خوانندهی زن اجرا میکرد؛ حالا من بسیار متاسفم که در دولت تدبیر و امید و در شرایطی که خود وزیر ارشاد دربارهی حضور خوانندگان زن در مقابل رسانهها صحبت میکنند، باید اپرای سعدی با این مشکل بزرگ مواجه شود. این یک بدعت بسیار تاسفآمیز است. ضمن اینکه زن در هیچ کدام از آثاری که من روی صحنه میبرم، حضوری تحمیلی نیست. برای تزیین و جذب مخاطب و گیشه شکل نگرفته است؛ متن چنین اقتضا میکند. ضمن آنکه ما در هیچ کجای جهان اپرای مردانه نداریم، حتی در گذشته تعزیهخوانان ما نیز به صورت هوشمندانهای این مساله را درک کرده بودند و به خاطر آنکه نمیتوانستند از حضور خوانندهی زن استفاده کنند، «زن خوان» یا «زینبخوان» داشتند. به همین دلیل است که کسی که با اجرای اپرای سعدی مخالفت کرده، نگاهِ کارشناسی نداشته است. اگر از نظر فقهی هم به مساله نگاه کنیم، باز هم توجیه ندارد؛ چرا که در همین چند وقت گذشته فتوایی از رهبر معظم انقلاب در رسانهها منتشر شد که باعث دلگرمی است. ایشان به این نکته اشاره کرده بودند که اگر صدای زن مفسدهانگیز نباشد، اشکالی ندارد. اپرای سعدی هم دارای موسیقی، شعر و همچنین صدای فاخری است که نمیتواند مفسدانگیز باشد.»
با تمام این اتفاقات اپرای سعدی به اجرا درآمد با این عنوان که یک بار از پنج مهر تا 20 مهر و بار دیگر از یک بهمن تا 16 بهمن – به احتمال قوی به عنوان بخشی از جشنواره تئاتر فجر – اجرا شود؛ اما امروز بهروز غریبپور طی یک اطلاعیه که در فضای مجازی منتشر کرده است، نسبت به اتفاقات رخ داده برای اپرای سعدی و انتسابش به سفارشی کار کردن گلایه کرده است و از آرزویش برای «باز کردن سفره دلش» گفته است. متن این نامه از این قرار است:
«عزیزانم
بزودی پرده بر روی اپرای سعدی بسته میشود و خدا میداند و کی و کجا دوباره صدای منصور حلاج و سعدی و حنونه و همزاد سعدی و... در تالار فردوسی یا هر تالار دیگری طنین خواهد انداخت؛ اما میدانم و ایمان دارم که اگر لطف شما و رسانهها و فعالان شبکههای مجازی نبود، حتی این طنین کوتاه مدت نیز میسر نبود. آرزویم این است که روزی سفرهی دلم را باز کنم و به ملت ایران گزارش بدهم که برای این اپرا و اپراهای دیگر چه رنجها که نکشیدهام، چه بیحرمتیها که ندیدهام و چه جفاها که بر من و اعضای گروهم روا داشته نشده است. اما استقبال شما و حمایت شما مانع میشود تن مجروح از زخمهای زمانه را به تماشا بگذارم و از ناامیدیها سخنی بر زبان بیاورم و به جای آن به شما تعظیم میکنم، بر دستانتان بوسه میزنم و با غرور میگویم «در کنارتان بوده و هستم» و تا جان در بدن دارم برای خدمت به هنر ایران سینه سپر خواهم کرد و با غرور میگویم که سایهی مهر ایرانیان بر سرم بوده است که ماندهام و اگر یزدان مهر و محبت و عدالت و حق به من و گروه آران لطف بیکران داشته و دارد به خاطر تلاش ما و محبت شماست و در این مجال که خود را برای «عاشورا» آماده میکنیم. یادآور میشوم که «عاشورا» به همان اندازه نزد من عزیز است که لیلی و مجنون، مولوی و سعدی و مکبث و رستم و سهراب و باید بدانید که هیچ اثر و عنوانی را به سفارش هیچ نهاد و قدرتی نساختهام و تا اثری را از صمیم جان و عاشقانه دوست نداشته باشم به شما عزیزانم، تماشاگران نکتهسنج و هوشیار و اهل درد گروه تئاتر عروسکی آران عرضه نخواهم کرد و بر سر آن پیمان عاشقانهام هستم که نه زر مرا بفریبد نه زور. پس دعوت میکنم که حتماً، حتماً عاشورا و لیلی و مجنون را از قلم نیاندازید و اگر از زبان یا قلم کسی شنیدید یا خواندید که بهروز غریبپور به سفارشی و یا از سر ناچاری تن به چنین سوژههای داده است بدانید که:
قلم و زبان در دست و کام دشمن است
خادم عاشق هنر و اندیشه و خاک ایران عزیز
بهروز غریب پور»
نمایش به سبب اعتراض برخی مبنی بر تکخوانی زن توقیف شد و رنگ اجرا به خود ندید. حواشی مجموعه رودکی و معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را وارد ماجرا کرد. مهدی شفیعی، مدیر مرکز هنرهای نمایش در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان در 24 فروردین گفته بود: «از طرف مرکز هنرهای نمایشی اصلاحیهای به "اپرای سعدی" نخورده بود؛ اما مرکز موسیقی نسبت به تک خوانی زنان واکنش نشان داده و جلوی مجوز آن را گرفت.»
در آن روزها پیروز ارجمند در کسوت مدیر مرکز موسیقی در گفتگو با ایسنا گفته بود: « اپرای سعدی دارای تکخوان زن است و طبق قوانین دفتر موسیقی ما، نمیتوانیم به تکخوان زن مجوز دهیم. ما درباره اپرای سعدی و مواردی اینچنینی براساس قواعد دفتر موسیقی به تکخوان زن نمیتوانیم مجوز دهیم.»
این در حالی بود که غریبپور در مورد اپرای عاشورا به سایت موسیقی ما گفته بود: «بینید در موضوع خطیری مانند واقعهی عاشورا در دولت آقای احمدی نژاد که همه متفقالقول بودند با فرهنگ و هنر میانهای ندارند و در زمان وزارت وزیری چون آقای صفار هرندی، ما اپرای عاشورا را با نظر کارشناسی «آشیخ حسین انصاریان» روی صحنه بردیم. اپرای عاشورا در تهران، شیراز و همچنین چندین کشور اروپایی نیز روی صحنه رفت. در آن اپرا با وجود حساسیتی که ما شیعیان درباره حادثهی عاشورا داریم، نقش همسر شمر را یک خوانندهی زن اجرا میکرد؛ حالا من بسیار متاسفم که در دولت تدبیر و امید و در شرایطی که خود وزیر ارشاد دربارهی حضور خوانندگان زن در مقابل رسانهها صحبت میکنند، باید اپرای سعدی با این مشکل بزرگ مواجه شود. این یک بدعت بسیار تاسفآمیز است. ضمن اینکه زن در هیچ کدام از آثاری که من روی صحنه میبرم، حضوری تحمیلی نیست. برای تزیین و جذب مخاطب و گیشه شکل نگرفته است؛ متن چنین اقتضا میکند. ضمن آنکه ما در هیچ کجای جهان اپرای مردانه نداریم، حتی در گذشته تعزیهخوانان ما نیز به صورت هوشمندانهای این مساله را درک کرده بودند و به خاطر آنکه نمیتوانستند از حضور خوانندهی زن استفاده کنند، «زن خوان» یا «زینبخوان» داشتند. به همین دلیل است که کسی که با اجرای اپرای سعدی مخالفت کرده، نگاهِ کارشناسی نداشته است. اگر از نظر فقهی هم به مساله نگاه کنیم، باز هم توجیه ندارد؛ چرا که در همین چند وقت گذشته فتوایی از رهبر معظم انقلاب در رسانهها منتشر شد که باعث دلگرمی است. ایشان به این نکته اشاره کرده بودند که اگر صدای زن مفسدهانگیز نباشد، اشکالی ندارد. اپرای سعدی هم دارای موسیقی، شعر و همچنین صدای فاخری است که نمیتواند مفسدانگیز باشد.»
با تمام این اتفاقات اپرای سعدی به اجرا درآمد با این عنوان که یک بار از پنج مهر تا 20 مهر و بار دیگر از یک بهمن تا 16 بهمن – به احتمال قوی به عنوان بخشی از جشنواره تئاتر فجر – اجرا شود؛ اما امروز بهروز غریبپور طی یک اطلاعیه که در فضای مجازی منتشر کرده است، نسبت به اتفاقات رخ داده برای اپرای سعدی و انتسابش به سفارشی کار کردن گلایه کرده است و از آرزویش برای «باز کردن سفره دلش» گفته است. متن این نامه از این قرار است:
«عزیزانم
بزودی پرده بر روی اپرای سعدی بسته میشود و خدا میداند و کی و کجا دوباره صدای منصور حلاج و سعدی و حنونه و همزاد سعدی و... در تالار فردوسی یا هر تالار دیگری طنین خواهد انداخت؛ اما میدانم و ایمان دارم که اگر لطف شما و رسانهها و فعالان شبکههای مجازی نبود، حتی این طنین کوتاه مدت نیز میسر نبود. آرزویم این است که روزی سفرهی دلم را باز کنم و به ملت ایران گزارش بدهم که برای این اپرا و اپراهای دیگر چه رنجها که نکشیدهام، چه بیحرمتیها که ندیدهام و چه جفاها که بر من و اعضای گروهم روا داشته نشده است. اما استقبال شما و حمایت شما مانع میشود تن مجروح از زخمهای زمانه را به تماشا بگذارم و از ناامیدیها سخنی بر زبان بیاورم و به جای آن به شما تعظیم میکنم، بر دستانتان بوسه میزنم و با غرور میگویم «در کنارتان بوده و هستم» و تا جان در بدن دارم برای خدمت به هنر ایران سینه سپر خواهم کرد و با غرور میگویم که سایهی مهر ایرانیان بر سرم بوده است که ماندهام و اگر یزدان مهر و محبت و عدالت و حق به من و گروه آران لطف بیکران داشته و دارد به خاطر تلاش ما و محبت شماست و در این مجال که خود را برای «عاشورا» آماده میکنیم. یادآور میشوم که «عاشورا» به همان اندازه نزد من عزیز است که لیلی و مجنون، مولوی و سعدی و مکبث و رستم و سهراب و باید بدانید که هیچ اثر و عنوانی را به سفارش هیچ نهاد و قدرتی نساختهام و تا اثری را از صمیم جان و عاشقانه دوست نداشته باشم به شما عزیزانم، تماشاگران نکتهسنج و هوشیار و اهل درد گروه تئاتر عروسکی آران عرضه نخواهم کرد و بر سر آن پیمان عاشقانهام هستم که نه زر مرا بفریبد نه زور. پس دعوت میکنم که حتماً، حتماً عاشورا و لیلی و مجنون را از قلم نیاندازید و اگر از زبان یا قلم کسی شنیدید یا خواندید که بهروز غریبپور به سفارشی و یا از سر ناچاری تن به چنین سوژههای داده است بدانید که:
قلم و زبان در دست و کام دشمن است
خادم عاشق هنر و اندیشه و خاک ایران عزیز
بهروز غریب پور»