به گزارش مشرق، پس از ماه ها بلاتکلیفی، قرار بر این بود تا در نشست هفته قبل هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک، تکلیف آکادمی مشخص شود. موضوعی که ماه ها بلاتکلیف مانده و عملا این بخش را به مرکزی تبدیل کرده بود که دچار بلاتکلیفی شده و دچار رکود شده بود.
سرانجام این نشست برگزار شد و آکادمی که ماه ها از سوی شاهرخ شهنازی (دبیرکل فعلی کمیته) به صورت سرپرستی اداره می شد، به دکتر فضل ا.. باقرزاده سپرده شد؛ البته به صورت سرپرستی! در واقع، ماه ها گذشت تا تصمیم سازان ساختمان خیابان سئول به این نتیجه برسند که این مرکز را که می تواند قطبی در ورزش کشور باشد، از یک سرپرست گرفته و به سرپرست دیگر بسپارند. این موضوع ایجاد سوال کرده که چرا باید رئیسی برای این مرکز انتخاب نشده و همچنان به یک سرپرست واگذار شود.
البته، سوالاتی نیز وجود دارد که چرا باید باقرزاده بر این مسند تکیه زند. وی که ریاست فدراسیون شمشیربازی را هم برعهده دارد، استاد دانشگاه نیز بوده و عملا در زمره مدیران چند شغله ورزش کشور است. چرا وی که مشغله های متعددی دارد، باید به یک باره یک سمتی را نیز برعهده گیرد که نیاز به مدیری تمام وقت دارد؟ این را هم در نظر بگیرید که باقرزاده عضو هیئت اجرایی کمیته است. آیا می توان نظارتی بر عملکرد این مجموعه داشت که خود باید ناظرش باشد؟ شمشیربازی که ورزشی المپیکی است، دچار رکود شده و همین نیز ریشه در چند شغله بودن باقرزاده دارد. آیا چنین سرنوشتی نیز در انتظار آکادمی است که خود اکنون دچار شرایطی نابه سامان است.
با توجه به این ابهامات، به نظر می رسد تصمیم سازان کمیته ملی المپیک در حال بازی با افکار عمومی هستند. اینکه یک مدیر چند شغله برای چنین پستی انتخاب شود، آن هم به صورت سرپرست، تداوم یک بی برنامگی را به ذهن متبادر می کند. این موضوع هر دلسوزی را دچار نگرانی می کند که این مدیریت بر چه مبنایی تصمیم می گیرد. آیا می توان به آینده امیدوار بود؟ این پرسشی است که ذهن ها را نگران می کند.
سرانجام این نشست برگزار شد و آکادمی که ماه ها از سوی شاهرخ شهنازی (دبیرکل فعلی کمیته) به صورت سرپرستی اداره می شد، به دکتر فضل ا.. باقرزاده سپرده شد؛ البته به صورت سرپرستی! در واقع، ماه ها گذشت تا تصمیم سازان ساختمان خیابان سئول به این نتیجه برسند که این مرکز را که می تواند قطبی در ورزش کشور باشد، از یک سرپرست گرفته و به سرپرست دیگر بسپارند. این موضوع ایجاد سوال کرده که چرا باید رئیسی برای این مرکز انتخاب نشده و همچنان به یک سرپرست واگذار شود.
البته، سوالاتی نیز وجود دارد که چرا باید باقرزاده بر این مسند تکیه زند. وی که ریاست فدراسیون شمشیربازی را هم برعهده دارد، استاد دانشگاه نیز بوده و عملا در زمره مدیران چند شغله ورزش کشور است. چرا وی که مشغله های متعددی دارد، باید به یک باره یک سمتی را نیز برعهده گیرد که نیاز به مدیری تمام وقت دارد؟ این را هم در نظر بگیرید که باقرزاده عضو هیئت اجرایی کمیته است. آیا می توان نظارتی بر عملکرد این مجموعه داشت که خود باید ناظرش باشد؟ شمشیربازی که ورزشی المپیکی است، دچار رکود شده و همین نیز ریشه در چند شغله بودن باقرزاده دارد. آیا چنین سرنوشتی نیز در انتظار آکادمی است که خود اکنون دچار شرایطی نابه سامان است.
با توجه به این ابهامات، به نظر می رسد تصمیم سازان کمیته ملی المپیک در حال بازی با افکار عمومی هستند. اینکه یک مدیر چند شغله برای چنین پستی انتخاب شود، آن هم به صورت سرپرست، تداوم یک بی برنامگی را به ذهن متبادر می کند. این موضوع هر دلسوزی را دچار نگرانی می کند که این مدیریت بر چه مبنایی تصمیم می گیرد. آیا می توان به آینده امیدوار بود؟ این پرسشی است که ذهن ها را نگران می کند.